🌸🌺🌷🌷🌷🌷🌹🌹🌹🌹🌺🌸
#داستان_١٣٣
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
یه شب که اومد به خوابم بهش گفتم:
محمد این همه از حضرت زهرا سلام الله علیها گفتی خوندی چه ثمری برات داشت؟
شهید محمد تورجی زاده گفت: همین که توی آغوش فرزندش امام زمان ارواحنافداه جون دادم برام کافیه!😭
#رویای_صادقه🕊⚘
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
با سلام
دوستان ارجمند خودرا با کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
#در_ایتا
آشنا بفرمایید...
@dastanayekhobanerozegar
#برای_سلامتی_آدمهای_امیدوار_صلوات
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🌹
#رویای_صادقه
#شهید_حاج_عبدالله_نوریان
✍️✍️✍️✍️راوی: #جعفر_طهماسبی
روزهای آخر #ماه_رمضان سال 64 بود که حاجی یه تعداد رو جدا کرد و از #مقر_الصابرین رفتیم برای غرب کشور.
شب احیاء در#پادگان_شهید_عبادت مریوان بودیم و فردای اون رفتیم برای #پاکسازی_میادین ارتفاعات لری در پنجوین
در یکی از شیارها در کنار مقر #جهاد_سازندگی_سمنان چادر زدیم و اسباب اساسیه رو پیاده کردیم. شب رو اونجا خوابیدیم و فرداش رفتیم برای شناسایی میدون مین هایی که بایستی پاکسازی میبشد.
تا نزدیک غروب مشغول بودیم و برای نماز مغرب و عشاء اومدیم به #مقر_تخریب.
اون شب خوابیدیم و فردا صبح سر صبحونه #حاج_عبدالله گفت : دیشب یه خواب دیدم.. بچه ها به شوخی گفتند . برادر عبدالله دیگه چی شد.
خیلی جدی گفت دیشب خواب دیدم که به من گفتن #به_میقات_میروی...
من گفتم برادر عبدالله میقات یکی از #مناسک_حج_تمتع است.
حاجی توی فکر رفت
زیاد دنبال خوابش رو نگرفت و قضیه تموم شد.
رفت جهاد سمنان برای هماهنگی غذای بچه ها برگرده.
وقتی برگشت گفت مرشد وسایلت رو بردار بریم جنوب.
گفتن #پادگان_دو_کوهه جلسه است باید حتما باشم. فکر کنم اون روزها تازه #آقای_فضلی به عنوان فرمانده #تیپ_سیدالشهداء_علیه_السلام معرفی شده بود.
اومدیم جنوب و ما رو برد گذاشت #مقر_الصابرین و خودش رفت دوکوهه برای جلسه...
غروب که برگشت حالش دگرگون شده بود. بدون اینکه ازش سوالی کنیم خودش گفت به من گفتن برو تهران کارهات رو انجام بده برای سفر #حج_تمتع.
چند روز بیشتر وقت نداری.
برادر عبدالله نوریان در روءیای صادقه بشارت زیارت خانه خدا رو گرفت و اواخر تیرماه سال 64 عازم #حج_بیت_الله_الحرام شد و احرام برای طواف خانه خدابست و در اسفند ماه سال 64 به #لقاء_الله رسید ومعراجی شد.
🌹
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@alvaresinchannel