eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
259 دنبال‌کننده
26.8هزار عکس
27.9هزار ویدیو
211 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
٧٧ 👌 داستان کوتاه پند آموز 💭شیخی بود که به شاگردانش عقیده می آموخت ، ،  آنرا برایشان شرح می داد و بر اساس آن تربیتشان می کرد. 💭 روزی یکی از شاگردانش طوطی ای برای او هدیه آورد، زیرا شیخ پرورش پرندگان را بسیار دوست می داشت. شیخ همواره طوطی را محبت می کرد و او را در درسهایش حاضر می کرد تا آنکه طوطی توانست بگوید: ✨ ✨ 💭 شب و روز .  اما یک روز شاگردان دیدند که شیخ به شدت گریه  می کند. وقتی از او علت را پرسیدند گفت : طوطی به دست گربه کشته شد. گفتند: برای این گریه می کنی؟ اگر بخواهی یکی بهتر از آن را برایت تهیه می کنیم. شیخ پاسخ داد: من برای این گریه نمی کنم. ناراحتی من از اینست که وقتی گربه به طوطی حمله کرد ، طوطی آنقدر فریاد زد تا مُرد. 💭 با آن همه که می گفت ، وقتی گربه به او حمله کرد ، آنرا فراموش کرد و تنها فریاد می زد. زیرا او تنها با زبانش می گفت و قلبش آنرا یاد نگرفته و نفهمیده بود. 💭 سپس شیخ گفت: می ترسم  من هم مثل این طوطی باشم ! تمام عمر بگوییم و وقتی که مرگ فرارسد فراموشش کنیم و آنرا ذکر نکنیم ، زیرا است!  ✅ ؟ از تو میطلبیم که : رادر قلب جاری کنی😭😊😍 . 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
📚 ٩٢۵ با کومله و دمکرات، پدر معنوی منافقین و داعش، بیشتر آشنا شوید👈 ✍️صبح که شد پیغام آوردند که یوسف را شهید کرده ایم، پدر و مادرش برای تحویل جنازه به مقر حزب بیایند. شنیدن این_خبرهمان ... من و برادرش به آن سوی رودخانه رفتیم، یوسف را همان جایی که سپاه چندی از اعضای ضد انقلاب را به هلاکت رسانده بود، شهید کرده بودند... بدن یوسفم تکه تکه شده بود... انگشت هایش، جگرش، اعضا و جوارحش... گفتند: اجازه نداری از اینجا خارجش کنی، همین جا دفنش کن... در حالی که اعضای ضدانقلاب  به صورت مسلح بالای کوه ایستاده بودند، با دست ها یم زمین را کندم، تکه تکه یوسفم را در قبر گذاشتم، یک مهر کربلا در دستم بود، خرد کرده و روی تکه های جسدش پاشیدم... با فریاد ، دفنش کردم. با دست های خودم... ! و به من می گفت که : ... کتاب , ناصر کاوه روایتی از , 🌹🌷🌹🌷🌹🌷 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat