❓آیا پدر و مادر نیز عاق فرزند می شوند؟
✍ همان عاقی که در مورد والدین وجود دارد، در مورد فرزندان نیز وجود دارد. رعایت حقوق آنان از جانب والدین لازم است؛ مگر آنکه در تضاد با اوامر الهی باشد. همانگونه که پدر و مادر حقی بر گردن فرزند دارند فرزندان نیز حقی بر پدر و مادر خویش داشته و چنانچه این حق از جانب آنان رعایت نگردد موجب عاق فرزندان می گردد. البته باید توجه داشت که این حقوق باید شرعی باشد و انجام آن در وسع و توان والدین باشد.
🌺 رسول اكرم (ص) در ضمن سفارشهايى به على علیه السلام فرمود:
🌷 اى على: خدا لعنت كند پدر و مادرى را كه (با رفتارشان) فرزندشان را به عقوق نسبت به خودشان وا دارند.(۱)
🌹 اى على: گناه و نتيجه عقوق فرزند براى پدر و مادر همانطور است كه عقوق پدر و مادر براى فرزند می باشد.(۲)
🌸 اى على: خدا رحمت كند پدر و مادرى را كه باعث احسان و نيكى فرزند به خودشان شوند.(۳)
🌺 از امام صادق عليه السلام منقول است كه حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: خدا رحم كند كسي را كه فرزند خود را در انجام كارهاي نيك كمك كند. راوي عرض كرد: كه چگونه فرزند خود را كمك كند؟ فرمود: كار آساني از او به عمل آيد قبول كند و كاري كه بر او دشوار است و نميتواند انجام دهد از او در گذرد و تكليفهاي دشوار به او نكند و سفاهت و تندي به او نكند.(۴)
✅ بنابراین اگر پدر یا مادری، وظایف خود را در قبال فرزندش انجام ندهد، قطعا مورد بازخواست الهی قرار خواهد گرفت و در این شکی نیست.
(۱) تحرير المواعظ العدديه، ص 695
(۲) الخصال، ج1، ص 91
(۳) حلية المتقين، ص 92
(۴) الكافي، ج2، ص81 باب اجتناب المحارم
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🌸🍃نماز پرفضیلت یکشنبه ی ماه ذیقعده
(معروف به " #نمازتوبه " ) 🍃🌸
🍃در روز یکشنبهی این ماه نمازی با فضیلت بسیار از رسول خدا صلّی الله علیه و آله روایت شده که کیفیت آن چنین است:
👈غسل کند و وضو بگیرد و دو نماز دورکعتی به نیت"نماز یکشنبه ی ماه ذیقعده"به جای آورد و در هر رکعت این سوره ها را با این تعداد بخواند:
◀️ یک مرتبه حمد
◀️ سه مرتبه توحید
◀️ یک مرتبه فلق
◀️ یک مرتبه ناس
پس از پایان چهار رکعت،هفتاد بار استغفار کرده (گفتن ذکری مانند اَستَغفِرُ اللهَ و اَتوبُ إلیه)و آنگاه یکبار ذکر"لا حول و لا قوة الا بالله"بگوید و در پایان چنین دعا کند:
«یا عَزِیزُ یا غَفَّارُ اغْفِرْ لِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ»
👈برای این نماز ثواب زیادی ذکر شده از جمله: ۱.توبه اش پذیرفته و گناهانش آمرزیده شود
۲. دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند
۳. با ایمان میمیرد و دین و ایمانش از وی گرفته نمیشود.
۴.قبرش گشاده و نورانی شود.
۵.والدینش از او راضی گردند.
۶.مغفرت شامل حال والدین او و نسل او گردد.
۷.رزق و روزی اش وسعت پیدا کند.
۸.حضرت عزرائیل وقت مردن با او مدارا کند و به آسانی جان دهد.
✅ در یکشنبه های این ماه از این نماز پر فضیلت غافل نباشیم و برای یکدیگر دعا کنیم و در راس حوائج،تعجیل در ظهور مولایمان را
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
✴️ دوشنبه 👈 23 تیر 1399
👈21 ذی القعده 1441👈13 ژوئیه 2020
🕌مناسبت های اسلامی.
🌙🌟احکام اسلامی و دینی.
📛تقارن نحسین صدقه صبحگاهی فراموش نشود.
👶مناسب نوزاد نیست.
🤒بیماری که امروز مریض شود زود خوب گردد.ان شاءالله.
🛫 مسافرت همراه صدقه باشد.
👩❤️👩حکم مباشرت امشب.
مباشرت شب سه شنبه مستحب و فرزند حاصل از ان دهانی خوشبو دارد بسیار نرم دل و مهربان است و برای سلامتی نیز مفید است.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓انجام اموری از قبیل:ِ
✳️اغاز معالجه و درمان.
✳️شکار و صید.
📛ولی برای زراعت مناسب نیست.
🔲این مطالب یک سوم مطالب کتاب سررسید همسران است برای استفاده از اختیارات بیشتر به تقویم همسران مراجعه گردد.
💇♂ طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری باعث دولت و ثروت است.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری،باعث روشنی دل است.
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز
مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منبع مطالب ما
تقویم همسران
نوشته ی حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهماالسلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن
025 377 47 297
0912 353 2816
0903 251 6300
📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتمابا لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است
📛📛📛📛📛📛
@taghvimehmsaran
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۲۳ تیر ۱۳۹۹
میلادی: Monday - 13 July 2020
قمری: الإثنين، 21 ذو القعدة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه)
- سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه)
- یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️15 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️17 روز تا روز عرفه
▪️18 روز تا عید سعید قربان
▪️23 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
▪️27روز تا عید بزرگ شیعیان غدیر
✅ با ما همراه شوید...
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد
🗓 دوشنبه ۲۳ تیر ماه ۱۳۹۹
🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۲۱
🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۵:۵۶
🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۵۸
🌄 غروب افتاب: ساعت َ۲۰:۰۰
🕌 اذان مغرب: ساعت َ۲۰:۲۰
🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۰۰:۱۱
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
💠 فرازی از #خطبه_متقین (۱۰) ۱۰- صفات متقین 🌷 (پرهیزکار) پیوسته عمل صالح انجام مى دهد در حالی که
💠 فرازی از #خطبه_متقین(۱۱)
🌷 (پرهیزکار) شب را سپرى مى کند در حالى که ترسان است، و صبح بر مى خیزد در حالى که شادمان است، ترسان از غفلتهایى است که از آن برحذر داشته شده و شادمان براى فضل و رحمتى است که به او رسیده (زیرا روز دیگرى از خدا عمر گرفته و درهاى سعى و تلاش را به روى او گشوده است).
🌸 هرگاه نفس او در انجام وظایفى که از آن ناخشنود است سرکشى کند، او نیز نفس خود را از آنچه دوست دارد محروم مى سازد. چشم روشنى او در چیزى است که زوال در آن راه ندارد و زهد و بى اعتنایى اش نسبت به چیزى است که بقا و دوامى در آن نیست. علم را با حلم مى آمیزد و گفتار را با کردار!
🌹 یَبِیتُ حَذِراً وَ یُصْبِحُ فَرِحاً؛ حَذِراً لَمَّا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ، وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ. إِنِ اسْتَصْعَبَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ فِیما تَکْرَهُ لَمْ یُعْطِهَا سُؤْلَهَا فِیمَا تُحِبُّ. قُرَّةُ عَیْنِهِ فِیمَا لاَ یَزُولُ، وَ زَهَادَتُهُ فِیمَا لاَ یَبْقَى، یَمْزُجُ الْحِلْمَ بِالْعِلْمِ، وَ الْقَوْلَ بِالْعَمَلِ.
📗 نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
#رمان_قبله_من #قسمت_107 ❀✿ _ خستھ بودی...ببخشید! _ فداسرت!..ڪاپشنم بهت میادا! و دستے بھ یقھ ی ڪاپش
#رمان_قبله_من
#قسمت_109
❀✿
از در بہ راهروے ساختمان سرڪ میڪشم و میپرسم: تنها اومدید؟!مامان ڪوش پس!؟
_ اومدم یبار پدر دخترے ڪنارهم باشیم.
شانہ بالا میندازم و دررا میبندم.او ڪہ ازاین ڪارها نمیڪرد!...
_ میخواے برگردم؟
_ چے؟! نہ بابا..خیلیم خوش اومدید!
_ مزاحمت شدم دختر.
_ نہ اتفاقا خوب موقع اومدید!
و بہ لباس و ڪفش روے مبل اشاره میڪنم.سرمیگرداند و بانگاهے غریب بہ خریدے ڪہ ڪرده ام چشم میدوزد...
_ امروز رفتم خرید...بااجازه خودم! ...
استینش را میگیرم و پشت سرخود میڪشم.اشاره میڪنم روے مبل بنشیند.اوهم بے هیچ حرفے ڪنار لباس یڪ وجبے فندقم میشیند..
_ حالتون خوبہ؟
_ اره عزیزم!
_ خداروشڪر! ڪلے ذوق داشتم اینارو بہ یڪےنشون بدم...ڪفش را برمیدارم و بہ طرفش میگیرم
_ بابا! ببین ببین...چقد ڪوچولوعہ!
لبهایش میلرزند...دردلم میگویم: نگران نباش...داره سعے میڪنہ لبخند بزنہ! پدرم همیشه جدے بود...این میتوانست توجیہ خوبے براے رفتارش باشد. پیرهن سرهمے را برمیدارم و روے پایش میگذارم
_ قشنگہ؟
_ صورتے؟
_ یدونہ ابے هم گرفتم!
هالہ ے غم هرلحظہ بیشتر چشمان ڪشیده اش را میپوشاند
_ صبرمیڪردے بچہ!..حتما اسم هم انتخاب ڪردید!
_ بلہ!
درحالیڪہ ازخجالت صورتم داغ شده ادامہ میدهم
_ اگر دخترباشہ.حسنا خانوم.اگر پسر باشہ اقاحسین...
لبخند میزند...اینبار محزون ترازقبل!
_ ان شاءاللہ صالح و سالم باشہ....
یڪ فعہ یاد چاے مے افتم بہ سمت اشپزخانہ میروم و میگویم: ببخشید...حواسم پرت شد!الان چاے رو میزارم دم بڪشہ...
صدایش میلرزد
_ نمیخورم بابا!..زیرشو خاموش ڪن. بیا اومدم خودتو ببینم...
پاهایم شل میشوند...دیگر نمیتوانم خودم راامیدوار ڪنم..
اب دهانم را بہ سختے فرو میبرم. شعلہ گاز را خاموش میڪنم و درحالیڪہ سرزانوهایم از نگرانے میلرزند بہ پذیرایے برمیگردم و مقابلش میشینم...
_ چیزے شده؟
_ نہ!...دلم برات تنگ شده بود!
_ همین؟
_ دیگہ...دیدم تنهایے .... گقتم یہ سر بزنم حس نڪنے توخونة ات مرد نیست!
تبسمے شیرین لابہ لاے موهاے خاڪسترےمحاسنش میشیند.
_ ممنون!...لطف ڪردید..
سرش را پایین میندازد...
_ یحیے زنگ نزده این چندوقت؟
_ نہ!..اخرین بار شیش روز پیش حرف زدیم...
_ اها!..خوب بود حالش؟
دل اشوبہ میگیرم
_ بلہ!...چیزے شده مگہ؟
_ نہ نہ!...خواستم بگم فڪراے بیخود یهو نڪنے... حالش الانم خوبہ!...بسپار بہ خدا!
یوقتم اگر یہ اتفاق ڪوچیڪ بیفتہ ڪہ نباید ادم خودشو ببازه! مگہ نہ؟
سردر نمے اورم..جملاتش یڪ طور عجیبے است
_ بابا؟!...خواهش میڪنم! نمیفهمم چے میگید...
قلبم تا دم گلویم بالا مے اید
_ اونجور نگاه نڪن!..چے گفتم مگہ؟
دستانم را روے زانوهایش میگذارم
_ مشڪل اینڪہ چیزے نمیگید!!!... تروخدا بابا!..بگو دیوونہ شدم!
هالہ ے اشڪ ڪہ پشت چشمم میدود...یڪ دفعہ میگوید: گریہ نڪن بابا! چیزے نشده...الان میگم.برو صورتتو اب بزن.طورے نیست...
پس یڪ چیز هست!! یڪ طور هست ڪہ اینجور دارد اماده ام میڪند.... قطرات درشت اشڪ از چشمانم روے گونہ هایم میلغزند...
_ یحیام...یحیام..چے شده...چے شده بابا؟!
دستانم را میگیرد: محیا اروم باش!
یڪ دفعہ بلند میگویم: نڪنہ شهید شده نمیگے؟ اره؟...
تمام بدنم میلرزد...شڪمم منقبض میشود و پشتم تیر میڪشد...بہ هق هق مے افتم
پدرم شانہ هایم را میگیرد: نہ نہ!!! بیمارستانہ... برش گردوندن....
دیگر گریہ نمیڪنم.سرم تیر میڪشد..زنده اس...شڪمم ولے هنوز منقبض مانده...
_ ڪدوم بیمارستان!چے شد؟..
_ اروم باش...سہ روز پیش اوردنش. الان بستریہ...مجروح شده..همین!
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
#رمان_قبله_من
#قسمت_110
❀✿
دستانم را از درون دستش بیرون میڪشم. ازجا بلند میشوم و همانطور ڪھ بھ سمت اتاق خواب میدوم میگویم: همین؟! همین!؟ یحیام...مجروح شده؟ینـے تیر خورده؟...بدنش... یحیای من؟!...
دیوانھ وار اولین مانتویـے ڪھ درڪمدمیبینم را برمیدارم و تنم میڪنم.بدوم انڪھ دڪمھ هایش را ببندم یڪ روسری مشڪے برمیدارم ، سرم میڪنم و زیرگلویم گره میزنم. چادرم راهم برمیدارم و ازاتاق بیرون مے ایم
_ بابا منو ببر پیشش..ببر!
پدرم از جابلند میشود سمتم مے اید، سعے میڪند من را بھ اغوش بڪشد ڪھ عقب میروم و میگویم: منو..ببر...پیشش!
از شدت گریھ نفسم بھ شماره مے افتد و سینھ ام تنگ میشود.
_ الان ؟...بااین وضعت؟!...محیا بابا داری میترسونے منو...
دستهایم رادرحالیڪھ میلرزند روی سرم میگذارم و دور خودم میچرخم
_ یحیام...یحیام... نمیگے چے شده...خودم باید ببینم!باید با چشمام ببینم حالش خوبھ...باید...
دو دستش را ڪمے بالا مے اورد
_ باشھ..باشھ..میبرمت...میبرمت...
ڪودڪ وار ارام میشوم و باپشت دست اشڪم را پاڪ میڪنم.
بغضش را قورت میدهد.
بانفسهای بریده بریده و گاها صداهای " هین " مانند ڪشیده ڪھ از گلویم خارج میشود پشت سرش راه مے افتم. سرم را پایین میندازم.همھ چیز تارشده ، او ڪھ خوب نباشد دیگر محال است دنیای من خوب باشد..
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
#رمان_قبله_من
#قسمت_111
❀✿
نوار قلب بر روے صفحہ ے مانیتور بالا و پایین میرود. ازڪمر تا زیر شڪمم تیر میڪشد.
ابروهایم از درد درهم میرود و لبم را بہ دندان میگیرم. لغزیدن قطرات عرق را روے پوست یخ زده ام احساس میڪنم. ماسڪ روے صورتش بخار میڪند و بعداز چندثانیہ بہ حالت اول برمیگردد. شاید دردقیقہ ده یا بیست بار این حالت تڪرار میشود. سینہ ے برجستہ و مردانہ اش باریتم منظم ازنفس گرمش پر و خالے میشود. نگاهم رااز سوزن سرمے ڪہ در گوشت دستش فرو رفتہ تا صورتش میڪشم. ابروے چپش شڪستہ، ڪمے پایین تر گونہ اش ڪبود شده و لبهایش زخم شده. اشڪ از گوشہ ے چشمم بے انڪہ روے صورتم بنشیند پایین مے افتد.بہ گمانم خیلے سنگین بوده...تاب لغزیدن نداشت!
سمت چپ گردنش خون مرده شده و ڪتف چپش هم شڪستہ...نمیدانم چرا اینهارا زیر لب مرور میڪنم.شاید سے امین بار است ڪہ زخم هایش را میشمارم..اما...هربار بہ اخرش میرسم نفسم بند مے اید...اخرے رابہ زبان نمے اورم.چشمانم را میبندم و لرزش شانہ هایم را ڪنترل میڪنم.توضیحات پدرم را درست نفهمیدم...تنها چندجملہ اش را از برڪردم..ریہ هایش سوختہ...تنفسش مشڪل دارد...سرفہ هاے خونے میڪند. درد دارد! دڪترگفت سخت است!..انگار در سینہ اش اتش روشن ڪرده اند...وجودش میسوزود... پاهایم میلرزند.روے صندلے مے افتم...خیلے وقت ندارم! اجازه نمیدهند بمانم!..میگویند باردارے!..خطرناڪ است... اراجیف میگویند نہ؟! دست لرزانم را دراز میڪنم و سرانگشتانم راروے سوزن سرم میڪشم.زیرناخنهایش هرلحظه تیره تر میشوند.یاشاید من اینطور حس میڪنم!..دستم را ارام روے سینہ اش میگذارم.درست روے قلبش...میخواهم مطمئن شوم! دیوانہ شده ام نہ!؟...میزند...اما ارام...اما ڪند...چقدر ضعیف!بہ مانیتور نگاه میکنم...تمام هستی من به ان خطوط بسته است!..
سرمیگردانم و بہ پشت سرنگاه میڪنم.میخواهم مطمئن شوم ڪسے مارا نمے بیند. دستم را بہ سختے بالا میڪشم و سمت موهایش میبرم.... موهاے جلوے سرش سوختہ!...زمخت شده!..دیگر نرم نیست.ڪوتاه شده..بلند نیست ڪہ روے پیشانے اش بریزد!....با ناخنهایم موهایش را مرتب میڪنم.حجمش ڪم شده... ریش قسمت چپ صورتش هم سوختہ.... زبر شده....دیگر لطافت مسخ ڪننده ندارد!لب برمیچینم،باپشت دست زبرے اش را لمس میڪنم...
_ یحیے...وقت سونوگرافے دارم! باید قول بدے چشماتو باز ڪنے تا منم خبراے خوب بیارم...
یڪ قطره اشڪ دیگر..
_ گریہ؟!...نہ! گریہ نمیڪنم...خوشحالم ڪہ برگشتے.همین!
صداے نفسهایش درون فضاے خالے ماسڪ میپیچد...
_ راسے براش لباس خریدم...خیلے خوشگلن! اوردمشون...توڪیفمن. منتظرم بیدارشے...
سرانگشتانم راروے ابروهایش میڪشم...
_ اقایے من!... اگر خدا بهمون حسین اقاداد...زودے حسنا خانومو میاریم ڪہ تنها نباشہ!...مگہ نہ؟
انگشتانم را نرم روے چشمانش حرڪت میدهم.بااحتیاط...یڪ وقت جاے زخم اذیتش نڪند!
_ دڪترا زیادے شلوغش ڪردن!.منڪہ میدونم! اینهمة خواب..بخاطر خستگیہ!
دردلم تڪرار میڪنم.میدانم؟! واقعا؟!...
خم میشوم و لبم را نزدیڪ گوشش میبرم...بغضم را قورت میدهم..انقدر سخت ڪہ بہ جان ڪندن میرسم
_ زودے خوب شو....
❀✿
تڪانے میخورم و چشمهایم را باز میڪنم..روے مبل خوابم برده..خواب؟!...من ڪہ....سرجا صاف میشینم و گیج بہ پتوے روے پاهایم نگاه میڪنم...از بیمارستان برگشتم ..و..بہ اتاق رفتم...پس اینجا...روے مبل!؟..این پتو و... شڪمم سبڪ شده!...دستم رارویش میڪشم... متوجہ موهاے باز روے شانہ هایم میشوم..اما من خوب یادم است ڪہ بالاے سر بے حوصلہ و ڪلافہ جمعش ڪردم...فضاے خانہ گرم شده. بوے عطراشنایے دلم را میلرزاند..
حرڪت چیزے روے گردنم باعث میشود باترس بہ پشت سر نگاه ڪنم...چیزے نیست!!!
اب دهانم را قورت میدهم...اینجا چہ خبر است!!...بہ روبرو نگاه میڪنم. سرجا خشڪ میشوم. ذهن و دهانم قفل میشوند...یحیے!!!
روبرویم ایستاده..پشتش بہ من است...باهمان لباس نظامے ڪہ دلبرش میڪند!! دلم براے قد ڪشیده اش چقدر تنگ بود!!...اما...مگر...بیمارستان...
باترس و دودلے صدا میزنم:
یحیے!
برمیگردد...باتبسمے ڪہ تابحال نظیرش را ندیده ام. موها و ریشش روشن ترشده و چشمانش برق میزنند.پوست سفیدش میدرخشد!!!.. چیزے میان ملافہ ے سفید در بغل ڪشیده!...گردن دراز میڪنم
_ اون چیہ!..چقد خوشگل شدے اقا!
میخندد.صداے خنده اش درفضا میپیچید...دلم با تپش مے افتد!
_ شدم؟! نبودم!...
_ بودے!...خوشگل ترشدے!...ماه شدے!...
یڪ قدم جلو مے اید...
_ محیام؟
_ جانم!
_ ببین چقدر شبیہ توعہ!
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
#رمان_قبله_من
#قسمت_112
❀✿
گنگ بھ چشمانش نگاه میڪنم.خم میشود و ملافھ ی سفید را جلوی صورتم میگیرد..
بایڪ دست گوشھ اش را ڪنار میزندیڪ نوزادبا صورتے سفید و دوچشم درشت ابے رنگ ڪھ متعجب نگاهم میڪند. چیزی تنش نیست.لبهای صورتے اش بھ لبخند باز میشوند.چقدرخواستنےاست. موهای بور و روشنش روی پیشانے ریختھ...
_ میبینے؟!...خیلے شبیهتھ!...حسناست....
مور مور میشوم ؛ پوستم سوزن سوزن میشود ؛قلبم مے ایستد! ... حسناست!؟...
یڪدفعھ اشک پشت پرده ی چشمان شفاف یحیـے میدود.جلوتر مے اید و لبش را روی پیشانے ام میگذارد.خون گرم درون رگهایم میدود.سرش را عقب میڪشد...
_ خانوم!...حلال ڪن!...
نمیفهمم. دوست دارم فریاد بزنم، گیج شده ام!یعنے این بچھ دخترمن است!؟...ڪے بھ دنیا امد..؟...نمیفهمم، نمیفهمم...سرم را بھ چپ و راست تڪان میدهم...
_ یحیے...چے میگے؟این ڪیھ؟ من هنوز سه ماهمھ...تو توی بیمارستان بودی!..خودم اومدم پیشت...من...
دستهایم راروی هوا تڪان میدهم و دیوانه وار ڪلمات را پشت هم میچینم...
نوزاد را ارام روی مبل ڪناری میگذارد.مقابلم مے ایستد و شانھ هایم را میگیرد..
_ محیا! اروم!..
_ یحیے دیوونھ شدم..اره؟! از غصھ ات!...ازدوریت؟!.دیوونھ شدم؟!
اشڪ دیدم را ضعیف میڪند.یڪدفعه من را بھ سینھ میچسباند و بازوهایش را دورشانھ هایم حلقھ میڪند.دستش رادرون موهایم فرو میبرد و سرم را درست روی قلبش میگذارد. خاموش میشوم....چشمانم را میبندم....
_ محیا!...خانوم...چقد زود میشڪنے!...صبور باش.. دیگھ اشڪاتو نبینم....بے قراری نڪن. دلم اتیش میگیره دختر!بغض نڪن...حداقل جلوی من!...دیوونم میڪنے وقتے مثل بچھ ها مظلوم نگاه میڪنے...نڪن!
صورتم درسینھ اش فرو میرود ، بغضم میترڪند و وجودم میلرزد
_ هیس....اروم...خانوم...اذیت شدی....چقد من بدم!
_ نھ!...بدنیسے..ولے دیگھ نرو...پیشم باش...تنهام نزار...
_ دیگھ نمیرم!...همیشھ هستم...
باناباوری سرم را بالا مے گیرم و بھ چشمانش نگاه میڪنم...گریه ڪرده.
_ قول؟!
_ قول مردونھ ...
خم میشود و گونھ ام را میبوسد؛ وجودم درون اغوشش جمع میشود.مثل یڪ نفس درسینھ اش فرو میروم...
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
✴️ سه شنبه 👈24 تیر 1399
👈22 ذی القعده 1441👈14 ژوئیه 2020
🕌مناسبت های دینی و اسلامی.
❇️روز نیکویی است برای:
✅ انواع تجارت و داد و ستد.
✅وارد شدن بر مسئولین و طلب خواسته از انها.
👨🦲مناسب زایمان و نوزاد دوست داشتنی است.
🤕بیمار امروز شفا یابد ان شاالله.
✈️ مسافرت بسیار خوب است .
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
✳️خرید ملک خانه مغازه.
✳️بنایی و ساخت و ساز.
✳️و مشارکت شرکت زدن نیک است.
🔲این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید تقویم همسران است مطالب بیشتر را در ان کتاب مطالعه فرمایید.
👩❤️👨مباشرت و مجامعت.
امشب شب چهارشنبه مباشرت برای سلامتی خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) باعث فقر و بی پولی است.
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز موجب قوت دل است.
✂️ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد .
👕👚دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید.
( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد .
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی🌸
📚 منابع ما.👇
تقویم همسران
تالیف:حبیب الله تقیان
انتشارات حسنین علیهما السلام
قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24
تلفن:
025 377 47 297
0912 353 2816
0903 252 6300
📛📛📛📛📛📛📛📛📛
📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید.بدون لینک بهیچ وجه جایز نیست و حرام است
📛📛📛📛📛📛📛📛
@taghvimehmsaran
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد
🗓 سه شنبه ۲۴ تیر ماه ۱۳۹۹
🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۲۲
🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۵:۵۷
🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۵۸
🌄 غروب افتاب: ساعت َ۲۰:۰۰
🕌 اذان مغرب: ساعت َ۲۰:۱۹
🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۰۰:۱۱
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۲۴ تیر ۱۳۹۹
میلادی: Tuesday - 14 July 2020
قمری: الثلاثاء، 22 ذو القعدة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا اَرْحَمَ الرّاحِمین (100 مرتبه)
- یا الله یا رحمان (1000 مرتبه)
- یا قابض (903 مرتبه) برای رسیدن به حاجت
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️14 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️16 روز تا روز عرفه
▪️17 روز تا عید سعید قربان
▪️22 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
کشکول مذهبی محراب
💠 فرازی از رساله حقوق امام سجاد علیه السلام ۴۴- حق صغیر 🌷 «حق کودک عبارت است از: مهرورزى بر او، پ
💠 فرازی از رساله حقوق امام سجاد علیه السلام
۴۵- حق سائل
🌷 و أما حق سائل اين است كه اگر صدقه آماده دارى به او بدهى، و نياز او را بر طرف كنى و براى رفع فقر او دعاء كنى، و درخواست او را اجابت كنى، و اگر در صدق او شك كنى و او را متهم بدانى ولى بدان يقين ندارى بسا كه شيطان برايت دامى نهاده و مي خواهد تو را از بهره ات باز دارد، ميان تو و تقرب به پروردگارت حايل شود. او را بحال خود واگذار و به خوشى جواب كن و اگر هم با اين حال به او چيزى بدهى كار بجائى است.
🌹 وَ أَمَّا حَقُّ السَّائِلِ فَإِعْطَاؤُهُ إِذَا تهبأت [تَهَيَّأَتْ صَدَقَةٌ وَ قَدَرْتَ عَلَى سَدِّ حَاجَتِهِ وَ الدُّعَاءُ لَهُ فِيمَا نَزَلَ بِهِ وَ الْمُعَاوَنَةُ لَهُ عَلَى طَلِبَتِهِ وَ إِنْ شَكَكْتَ فِي صِدْقِهِ وَ سَبَقَتْ إِلَيْهِ التُّهَمَةُ لَهُ لَمْ تَعْزِمْ عَلَى ذَلِكَ وَ لَمْ تَأْمَنْ أَنْ يَكُونَ مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ أَرَادَ أَنْ يَصُدَّكَ عَنْ حَظِّكَ وَ يَحُولَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ التَّقَرُّبِ إِلَى رَبِّكَ وَ تَرَكْتَهُ بِسَتْرِهِ وَ رَدَدْتَهُ رَدّاً جَمِيلًا وَ إِنْ غَلَبَتْ نَفْسُكَ فِي أَمْرِهِ وَ أَعْطَيْتَهُ عَلَى مَا عَرَضَ فِي نَفْسِكَ مِنْهُ فَإِنَّ ذلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُور
📗 خصال صدوق، رساله حقوق امام سجاد علیه السلام
🌍 @kashkoolmazhabimehrab
❓واجب ترين واجبات بعد از مساله ی توحید، کدام است؟
✍در چهار سوره از قرآن مجيد نيكى به والدين بلافاصله بعد از مساله ی توحيد قرار گرفته است. هم رديف بودن این دو مساله بيانگر اين است كه اسلام تا چه حد براى پدر و مادر احترام قائل است.
✅ در سوره ی بقره آيه 83 مى فرماید :« لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»
✅ سوره ی نساء آيه 36 می فرماید: «وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا.»
✅ در سوره ی انعام آيه 151 مى فرمايد: «أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»
✅ و در آیه ی 23 سوره ی مبارکه ی اسراء می فرماید:« وَقَضَىٰ رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا»
💦 علامه طباطبایی (ره) می فرماید: مسأله ی احسان به پدر و مادر، بعد از مسأله ی توحيد، واجب ترين واجبات است؛ همچنانكه مسأله ی عقوق[ عاق والدین شدن ] بعد از شرك ورزيدن به خدا از بزرگترين گناهان كبيره است.
📚ترجمه ی تفسير الميزان ، ج13، ص91.
🌍 @kashkoolmazhabimehrab