eitaa logo
کشکول مذهبی محراب
347 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
611 ویدیو
23 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۴ مرداد ۱۳۹۹ میلادی: Saturday - 25 July 2020 قمری: السبت، 4 ذو الحجة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 💠 اذکار روز: - یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه) - یا حی یا قیوم (1000 مرتبه) - يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️5 روز تا روز عرفه ▪️6 روز تا عید سعید قربان ▪️11 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️14 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 شنبه ۴ مرداد ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۳۱ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۰۴ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۵۹ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۹:۵۴ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۲۰:۱۳ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۰۰:۱۳ 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠سه عامل جلب محبت 🌷امام جواد عليه السلام: سه خصلت جلب محبّت مي كند: 1⃣ انصاف در معاشرت با مردم، 2⃣ همدردي در مشكلات آن ها، 3⃣ و بازگشت به قلبی سالم( از محبت دنیا) 🌹قالَ الإمام الجواد - عليه السلام - : ثَلاثُ خِصال تَجْتَلِبُ بِهِنَّ الْمَحَبَّةُ: الاْنْصافُ فِي الْمُعاشَرَةِ، وَ الْمُواساةُ فِي الشِّدِّةِ، وَ الاْنْطِواعُ وَ الرُّجُوعُ إلي قَلْب سَليم. 📚 كشف الغمّه، ج 2، ص 349. 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 #قسمت_1 اعصابم را همیشه متشنج می کند حتی از راه دور و پای تلفن انگار نه ا
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پــــناه🍃 باورم نمی شود ! هنوز هم همان حیاط است باغچه ی بزرگش پر از درخت و گل و گلدان های شمعدانی و حسن یوسف ، حتی حوض کوچکش هم پابرجاست نفس عمیقی می کشم و با صدای دختر حاج رضا به خودم می آیم : +بفرمایید بالا مهربان است ! مثل لاله چشمم می افتد به تخت چوبی کنار حیاط که زیر سایه ی درخت هاست و فرش دست بافتی هم رویش پهن شده . _میشه اینجا بشینم ؟ +هرجا راحتی ، میام الان _مرسی نفسی عمیق می کشم و روی تخت کنار حیاط می نشینم.خسته ی راهم و منتظر نمی دانم چرا و چطور به اینجا رسیدم اما دلم می خواهدش . انگار مادر حضور دارد و نگاهم می کند ، عزیز هست و برایم پشت چشم نازک می کند انگار برگشته ام به تمام روزهای خوبی که بی مهابا گذشت ،صدای مادر توی گوشم زنگ می زند "دختر که از درخت بالا نمیره خوب باش پناهم ، بیا ماهی گلی ها رو بشمار " بعد از او دیگر هیچکس نگفت "پناهم" انگار فقط پناه خودش بودم و بس، شاید هم برعکس حوض آبی رنگ را انگار گربه ها لیس زده اند که اینطور خلوت و خالی شده احساس خوبی دارم از این غربتی که پدر می گفت اما امیدوارم به در به دری امشب نرسد ! انگار زمان کندتر از همیشه می گذرد ، بی دلیل بغض می کنم .اگر قبولم نکنند کاش ته همین کوچه ی بن بست برای همیشه در خاطرات دور و شیرینم مدفون می شدم اصلا ! راستی کسی هم هست که برای نبودنم چله بگیرد !؟ صدای قدم هایی می آید و دستی رو به رویم دراز می شود . بفرمایید ، شربت آلبالوی خونگی چشمانم به نم نشسته اما با لبخند لیوان را برمی دارم و تشکر می کنم. می نشیند کنارم ، شربت را مزه می کنم و می گویم: _خوشمزست نوش جان ، مامانم عادت داره که هنوز مثل قدیما خودش شربت و مربا و رب و این چیزا رو درست کنه _عالیه چهره اش دلنشین است ، اجزای صورتش را انگار طراحی کرده باشند همه چیزش اندازه و خوش فرم است و چشم های عسلی رنگش بیش از همه جذابش کرده چشمکی می زند و می پرسد :پسندیدی؟ لبخند می زنم و او دوباره می پرسد: +مسافری؟دلم هری می ریزد ، تازه یاد شرایط فعلی ام می افتم و با استیصال فقط سرم را تکان می دهم سینی خالی را روی پایش می گذارد. _از کجا فهمیدی که مسافرم؟! از چمدون به این بزرگی _راست میگی انگشتم را دور لبه ی لیوان می چرخانم. +از کجا میای ؟ _ مشهد همین دو سه ساعت پیش رسیدم!خسته نباشید حالا چرا به این سرعت خودت رو رسوندی اینجا ؟نکنه طلبی چیزی از بابای من داری ؟ می زنم زیر خنده از لحن بامزه اش .شالم سر می خورد و می افتد _نه بابا چه طلبی ! قصه ش مفصله بسلامتی ،راستی اسمت پگاه بود ؟ _پناه ، و تو ؟من که قدسی ابرو هایم بالا می رود ولی خیلی عادی می گویم :خوشبختم یه چیزی بگم ناراحت نمیشی؟ _اصلا ! راحت باش خب پس شما یکم ناراحت باش گیج می شوم و می پرسم : _یعنی چی ؟ یعنی بابای من مذهبیه عزیزم ،معذب میشه شما رو اینجوری ببینه لبخند مهربانی ضمیمه ی صورتش می کندیه لطفی کن وقتی اومد شالت رو سرت کن ، هرچند این حیاط همینجوری هم از خونه های دیگه دید داره یکم ،می بینی که من هنوز چادر سرمه _اوه ، معذرت با شنیدن صدای زنگ سریع لیوان توی دستم را روی تخت می گذارم و شالم را درست می کنم هرچند باز هم طبق عادت موهایم بیرون زده اصلا مگر می شود از این بسته تر بود !؟ در را باز می کند وخانوم و آقای مسنی داخل می شوند . از همین فاصله هم چهره های مهربان و خوبی دارنددخترشان آرام چیزی می گوید و با دست مرا نشان می دهد به احترام می ایستم ، حاجی همانطور که سرش پایین است سلام می دهد ولی همسرش چند لحظه ای به صورتم خیره می شود و بعد مثل آدم های بهت زده چند قدمی جلو می آید.. ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 بعد از چند لحظه دستم را می گیرد و با مهر می گوید : خوش اومدی دخترم ، چرا نرفتین بالا _متشکرم هوا خوب بود باباجون ایشون گویا صحبتی با شما دارن زن هنوز هم انگار در چهره ی من دنبال چیزی است ، انگار سوالی نپرسیده دارد ! حاج رضا دستی به محاسن سفیدش می کشد و می گوید: _خیر باشه ، بشین آقاجون باز هم تشکری می کنم و لبه ی تخت می نشینم زل می زنم به تسبیح قرمزی که هر دانه اش بین انگشتهای مردانه ی حاجی جابه جا می شود +خب دخترم ، گوشم با شماست منتظرند و کنجکاو به شنیدنم نمی دانم که از کجا شروع کنم اصلا ! _راستش خب ... می خواستم یه خواهشی ازتون بکنم . +خیره ان شاالله با چیزهایی که در موردشان شنیده ام می ترسم محکومم کنند به بی عقلی ! ولی حرفم را می زنم: _من مشهدی ام ،اینجا دانشگاه قبول شدم، خوابگاه بهم اتاق نداده مسافرخونه و هتلم که به یه دختر تنها جا نمیده کسی رو هم نمی شناسم که ازش کمک بگیرم. +عزیزم عجب ! چه کمکی از دست ما برمیاد ؟ _می خوام ازتون خواهش کنم که اجازه بدید تا پیدا شدن جا ، یه مدت خیلی کوتاه بمونم توی خونه ی شما نگاهی که بینشان رد و بدل می شود باعث می شود تا احساس خطر کنم ، همسرش بعد از کمی من و من می گوید :متوجه منظورت نشدم _می خوام یه اتاق اینجا اجاره کنم +کی بهت گفته که ما مستاجر می خوایم ؟ هول می شوم و می گویم : _قبل از اینکه بیام از یه آقای مغازه داری پرسیدم اون گفت که یه نیم طبقه ی خالی دارید که کسی توش زندگی نمی کنه من اجاره اش می کنم هر چقدر که قیمتش باشه +مسئله پول نیست دختر گلم _ تو رو خدا حاج خانوم ، باور کنید مزاحم شما نمیشم ، فقط می خوام اینجا باشم تا آرامش بگیرم همین . احساس می کنم جور خاصی به حاج رضا نگاه می کند انگار می خواهد کاری که در توانش نیست را به او پاس بدهد حاجی سرفه ای می کند و می گوید : +توام مثل دخترم می مونی ، اما این خونه تا بحال مـستاجری نداشته نمی گذارد میان حرفش بپرم و ادامه می دهد :منو ببخش نمی تونم قبول کنم اما حاج آقا ... _بیشتر از این شرمندم نکن ،اگر خواستی بگو تا با یکی از دوستان حرف بزنم تا جای مناسبی رو معرفی کنه با قاطعیت ردم می کند، مطمئن بودم که این خانواده دست رد به سینه ام می زنند شاید هم به خاطر ظاهرم ! امیدم پر می کشد می ترسم بغض ترک خورده ام سر باز کند حس غربت می کنم ، با حسرت به در و دیوار حیاط چشم می دوزم و بدون هیچ حرفی بلند می شوم دختر بچه ای که موقع ورودم دیده بودم از خانه بیرون می آید و می پرد روی تخت و شروع می کند به شیرین زبانی . قدسی سرش را پایین می اندازد ، ناراحت منی که هنوز نمی شناسم شده احساس می کنم دلم مثل خاک کف باغچه ترک ترک شده ،از اینجا رانده و از آنجا مانده ام! دسته ی چمدانم را می گیرم و به سمت در می روم. ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ یکشنبه 👈5 مرداد 1399 👈5 ذی الحجه 1441👈26 ژوئیه 2020 🏛 مناسبت های اسلامی و دینی. 🌙🌟 احکام اسلامی و دینی. 📛از ملاقات با صاحب منصبان پرهیز گردد. 👼مناسب زایمان و نوزاد حالش خوب باشد. ✈️ مسافرت خوب است همراه صدقه باشد. 🔭احکام نجوم. امروز برای امور زیر خوب است. ✳️ فروش جواهرات . ✳️اغاز معالجه و درمان. ✳️و خوردن نوشیدنی ها نیک است. 🔲این مطالب تنها یک سوم اختیارات سررسید همسران است بقیه امور را در تقویم مطالعه بفرمایید. 💑مباشرت و مجامعت. مباشرت امشب (شب دوشنبه) خوب و فرزند حاصل از ان حافظ قران شود.. ⚫️ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری،سرور و شادیست . 💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا #فصد انداختن در این روز، از ماه قمری موجب زردی رنگ است. 💅 ناخن گرفتن یکشنبه برای ، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد. 👕👚 دوخت و دوز یکشنبه برای بریدن و دوختن روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود‌. ✴️️ وقت در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب. ❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد . 💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸به امیدپرورش نسلی مهدوی ان شاءالله🌸 📚 منابع مطالب کتاب تقویم همسران نوشته حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهما السلام قم پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 09032516300 025 37 747 297 09123532816 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتما با لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک شرعا حرام و ممنوع میباشد 📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ میلادی: Sunday - 26 July 2020 قمری: الأحد، 5 ذو الحجة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) 💠 اذکار روز: - یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه) - ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه) - یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹جنگ سویق، 2ه-ق 📆 روزشمار: ▪️2 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️4 روز تا روز عرفه ▪️5 روز تا عید سعید قربان ▪️10 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️13 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 یکشنبه ۵ مرداد ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۳۲ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۰۴ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۵۹ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۹:۵۴ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۲۰:۱۳ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۰۰:۱۳ 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مکارم الاخلاق کدامند؟ امام صادق عليه السلام: 🌷 آيا به شما بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دينى) خود و بسيار به ياد خدا بودن. 🌹 اَلا اُحَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الاَْخْلاقِ؟ الصَّفْحُ عَنِ النّاسِ وَ مُواساةُ الرَّجُلِ اَخاهُ فى مالِهِ وَ ذِكْرُ اللّه‏ِ كَثيرا؛ 📗 معانى الأخبار، ص 191، ح 2. 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
💠 مراتب و درجات کمک کردن به دیگران ✍ در تحلیلی از کاربرد در احادیث اهل بیت علیهم السلام این چنین به دست می‌آید که کمک کردن به دیگران، سه مرتبه و درجه دارد: 1⃣ مرتبه اول؛ کمک کردن به نیازمندان از اضافه بر نیاز خود؛ این نوع از کمک کردن، با توجّه به چگونگى آن به «انفاق»، «اهدا»، «صدقه» و «سخا» و امثال آن تعبیر شده است؛ 2⃣ مرتبه دوم؛ ناظر به وضعی است که وُسع و توانایی ما فقط کفاف نیازهای خود‌مان را می دهد. مع الوصف با نیازمندان در مشکلاتشان شریک می شویم؛ به این بخشش و همدلی و غمخواری «مواسات» گفته می‌شود. 3⃣ مرتبه سوم؛ واگذار کردن همه ‌ی آنچه خودمان به آن نیازمندیم و بدان محتاجیم به دیگران؛ این بالاترین مرتبه‌ی کمک کردن به دیگران و از بالاترین ارزش‌هاى اخلاقى است که به آن «ایثار» می‌گویند. ✅ ارزش اخلاقی تمام این مراتب و درجات، ریشه در اعتقادات دينى و اصالت و شرافت خانوادگى دارد. بدون اعتقاد به دين، روح خودخواهى و منفعت طلبى انسان، مانع از مواسات و بالاتر از آن، مانع از ايثار مى گردد. 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ۲۷ 💠چگونه در لحظه و وسیعتری داشته باشیم❓ 💠چگونه ای داشته باشیم❓ جواب ها را در این کلیپ ببینید گفتاری از 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پــــناه🍃 #قسمت_3 باورم نمی شود ! هنوز هم همان حیاط است باغچه ی بزرگش پر از درخت و گل
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 هنوز در را باز نکرده ام که صدای حاج خانوم بلند می شود : _صبر کن دخترم من عادت ندارم مهمون رو از خونم بیرون کنم ! می ایستم و با ذوقی که پنهان شدنی نیست بر می گردم لبخند می پاشد به صورتم و به همسرش می گوید : اگه صلاح بدونید این دختر گلم تا یکی دو روز دیگه که شما براش پدری کنید و جای خوب و قابل اطمینانی پیدا کنی پیش خودمون بمونه ،در ضمن حاج آقا من چند کلوم حرفم با شما دارم . با شنیدن یکی دو روز وا می روم اما به قول عزیز که از این ستون به اون ستون فرجه! قدسی چشمکی می زند . نمی دانم چرا ، اما حسی به من می گوید که این دختر را بیش از این ها خواهم شناخت . حاج رضا وقتی چهره ی منتظرم را می بیند که وسط حیاط سردرگم ایستاده ام ،تسبیح را در جیب کت سورمه ای رنگش می چپاند و یاالله گویان بلند می شود : زهرا خانوم به خودت می سپارم اگه خیره که بسم الله ، با اجازه و می رود همسرش که حالا می دانم زهرا نام دارد به من می گوید : خب الحمدالله می تونی فعلا اینجا باشی و خیال پدرت رو هم راحت کنی تا فردا پس فردایی که حاجی برات بسپاره و جایی پیدا بشه از ما که ناراحت نشدی ؟ حق بده که غافلگیر شدیم _اصلا ! چرا ناراحت بشم ؟ شما خیلی خوبین و این را از ته دل می گویم ! خوبی که از خودته.بریم بالا که خستگی راه به تنت مونده ،فقط یه چیزایی هست که فرشته بهت میگه _می دونی که پناه جون ! در مورد حجاب و اینا واقعا برایم مهم نیست این حرف ها اما همینجوری سریع و سرسری جواب می دهم:قدسی جون بهم گفته که باید یکم حجاب داشته باشم _قدسی جون کیه ؟ با دست دخترش را نشان می دهم که نیشش تا بناگوش باز شده و از چشم هایش شیطنت می بارد . خدایا ، باز تو آتیش سوزوندی فرشته با تعجب نگاهش می کنم ، شانه ای بالا می اندازد و می خندد تازه می فهمم که دستم انداخته بوده ، خنده ام می گیرد ! اما چه چیزی خوبتر از پیدا کردن یک فرشته ی نجات که هنوز از راه نرسیده با من دوست شده !؟ فکر می کنم که تا فردا می میرم از دلهره و بی تابی بی جا ماندن اما خب امشب هم غنیمت است انگار ! دلم بی تاب رفتن به جای دیگری هم هست و مگر مادر نمی خواست تازه از من هم احساساتی تر بود گوشه ی زبانم را گاز می گیرم و به در و دیوار سر خاک مادرم آخرین بار کی بود که رفتم و اتفاقا سایه ی افسانه هم سنگینی می کرد روی سرم ؟ حالم بهم می خورد از این که همه جا و همیشه حضورش پررنگ است یکی نبود بگوید "خب زن بابایی باش دیگه چرا انقد بولدی !" اصلا پدر را هم خام همین اخلاق مزخرفش کرده بود کاش او به جای مامان می مرد اصلا ! اما نه پس پوریا چه می شد ؟! به اتاقی که فرشته به صورت کاملا موقت در اختیارم گذاشته نگاه می کنم .کتابخانه ای پر از کتاب های بهم چفت شده ،تخت خوابی ساده و یک لپ تاپ ، چند قاب عکس از مردانی با لباس جبهه و دو پلاک و ... در می زند و سرک می کشد تو آمار گرفتم ، شام قیمه داریم اگر با پای خودم اینجا نیامده و اصرار به ماندن نکرده بودم ، حالا با این شرایط قطعا شک می کردم ! راستی پناه جان لباس داری یا بهت بدم ؟مرسی تو چمدونم هست . اگه خیلی خسته ای یکم بخواب برای شام بیدارت می کنم چطور انقدر خوبند !؟ می پرسم : _زشت نیست ؟ قبل از اینکه در را ببندد می گوید : نه والا ،خوب بخوابی منم برم کمک مامان... ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋💌🦋 پـــــنـاه🍃 باورم نمی شود که بعد از این همه سال دوباره برگشته ام به خانه ای که همه ی دوران کودکیم درونش گذشته.آن هم با آدم هایی که برایم یک روزی عزیزترین ها بودند ولی حالا خیلی دور بودیم از هم آن وقت ها که ما بودیم ،اینجا فقط یک طبقه بود اما حالا شده بود دو طبقه و نیم ،فرشته دستی تکان می دهد و در را می بندد چقدر خسته ام ،کلی توی راه بوده ام کمـرم درد گرفته . مانتو و شالم رو در می آورم و می گذارم روی صندلی ، با آن همه بی خوابی که از دیشب کشیده ام الان تقریبا گیجم. کیفم را زیر سرم می گذارم و روی فرشی که کجکی وسط اتاق پهن است دراز می کشم ، با اینکه خانه عوض شده و با این مهندسی اش غریبی می کنم اما انگار از همه طرفش هنوز هم صدای مامان به گوشم می رسد. اشک از کنار چشمم راه می گیرد و می رود سمت موهایم ، غلغلکم می آید با دست اشک هایم را پاک می کنم و چشم هایم را می بندم . دلم می خواهد به آینده فکر کنم اما از شدت خستگی زودتر از چیزی که فکر می کنم بیهوش می شوم . با صدایی شبیه به تق تق چشمانم را به سختی باز می کنم ، انگار پلکم بهم چسبیده متعجب به اطرافم خیره می شوم . همه جا تاریک تر شده گیج شده ام و نمی دانم که چه وقت روز است ، استخوان درد گرفته ام با سستی می نشینم . فرشته نشسته و کنجکاو نگاهم می کند _چه عجب _ببخشید خیلی خسته بودم چقدرم خوابت سنگینه چرا رو زمین خوابیدی ؟ _گفتم شاید خوشت نیاد رو تختت بخوابم ،چون خودم اینجوریم _حساسی پس _اوهوم،ولی به قول مامان که می گفت اگر خسته باشی روی ریگ بیابون هم خوابت می بره _واقعا هم همینه به سینی ای که روی میز گذاشته اشاره می کند و می گوید : _بفرمایید شام _مگه شما خوردین ؟! _ساعت 12 شبه ، مامان نذاشت بیدارت کنم _مرسی با ذوق سینی را بر می دارم ، با دیدن برنج زعفرانی و خورشت قیمه و سبزی و دوغ، تازه می فهمم چقدر گرسنه ام شده ! _با اینکه رژیم دارم ولی نمیشه از این غذا گذشت ،خودت درست کردی ؟ _نه مامانم پخته نوش جان ... _به به دستپخت مامانا یه چیز دیگست قاشق اول را که توی دهانم می گذارم می پرسد : _مامانت فوت شده ؟ با چشم های گرد شده از تعجب نگاهش می کنم. ✍ الـهــــام تــیــمــورے ادامه دارد... 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ دوشنبه 👈 6 مرداد 98 👈6 ذی الحجه 1441👈27 ژوئیه 2020 🕌مناسبت های اسلامی. 🌓امروز ساعت 8:43 قمر وارد برج عقرب میشود.(صبح) و چهار شنبه ساعت 8:55 دقیقه خارج میگردد. 📛امور ازدواجی پرهیز شود. 👶برای زایمان مناسب نوزاد خوش قدم و مبارک باشد برای خود و پدر و مادر. 🤒بیمار امروز شفا یابد ان شاءالله. 🛫 مسافرت مکروه است اگر ضروری است حتما حتما همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم 🌓انجام اموری از قبیل: ✳️برای کندن چاه و کانال و قنات. ✳️انجام امور کشاورزی کاشت و برداشت نیک است. ✳️مدوای چشم. ✳️مداوای جراحات و زخم. ✳️مرحم گذاشتن بر دمل. ✳️از شیر باز گرفتن کودک. ✳️اقدامات نظامی. ✳️حمام رفتن نیک است. 📛و برای امور اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج سفر و... خوب نیست. 💇‍♂ طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث بلای ناگهانی است. 🔴 یا در این روز از ماه قمری،خوب و باعث رعشه در اعضاء است. 🔵 دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود. ✴️️ وقت در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸زندگیتون مهدوی🌸 📚 منبع مطالب ما تقویم همسران نوشته ی حبیب الله تقیان انتشارات حسنین علیهماالسلام قم:پاساژ قدس زیر زمین پلاک 24 تلفن 025 377 47 297 0912 353 2816 0903 251 6300 📛📛📛📛📛📛 📩 این مطلب را برای دوستانتان حتمابا لینک ارسال کنید مطلب بدون لینک کانال ممنوع و حرام است 📛📛📛📛📛📛 @taghvimehmsaran 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ میلادی: Monday - 27 July 2020 قمری: الإثنين، 6 ذو الحجة 1441 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹سالروز ازدواج امیر المومنین با حضرت زهرا علیهما السلام (بنابرقولی)، 2ه-ق 🔹مرگ منصور عباسی لعنة الله علیه، 158ه-ق 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام ▪️3 روز تا روز عرفه ▪️4 روز تا عید سعید قربان ▪️9 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام ▪️12 روز تا عید الله الاکبر، عید سعید غدیر خم 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
🕋 اوقات شرعی به افق یزد 🗓 دوشنبه ۶ مرداد ماه ۱۳۹۹ 🕌 اذان صبح : ساعت َ۴:۳۳ 🌅طلوع آفتاب: ساعت َ۶:۰۵ 🕌 اذان ظهر: ساعت َ۱۲:۵۹ 🌄 غروب افتاب: ساعت َ۱۹:۵۳ 🕌 اذان مغرب: ساعت َ۲۰:۱۲ 🌃 نیمه شب شرعی: ساعت َ۰۰:۱۳ 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کشکول مذهبی محراب
💠 فرازی از #خطبه_متقین(۱۱) 🌷 (پرهیزکار) شب را سپرى مى کند در حالى که ترسان است، و صبح بر مى خیزد در
💠فرازی از (۱۲) ۱۲- صفات متقین 🌷 او (پرهیزکار) را مى بینى که آرزویش نزدیک، لغزشش کم، قلبش خاشع، نفسش قانع، خوراکش اندک، امورش آسان، دینش محفوظ، شهوت سرکشش مرده و خشمش فرو خورده شده است. (مردم) به خیر او امیدوار و از شرّش در امانند. اگر در میان غافلان باشد جزو ذاکران محسوب مى شود و اگر در میان ذاکران باشد در زمره غافلان نوشته نمى شود. 🌹 تَرَاهُ قَرِیباً أَمَلُهُ، قَلِیلاً زَلَلَـهُ، خَاشِعاً قَلْبُهُ، قَانِعَةً نَفْسُهُ، مَنْزُوراً أَکْلُهُ، سَهْلاً أَمْرُهُ، حَرِیزاً دِینُهُ، مَیِّتَةً شَهْوَتُهُ، مَکْظُوماً غَیْظُهُ. اَلْخَیرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ، وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ، إِنْ کَانَ فِی الْغَافِلِینَ کُتِبَ فِی الذَّاکِرِینَ، وَ إِنْ کانَ فی الذَّاکِرِینَ لَمْ یُکْتَبْ مِنَ الْغَافِلِینَ. 📗 نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴ 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
💠 فرازی از (۱۳) ۱۳- صفات متقین 🌷 (پرهیزکار) کسى را که به او ستم کرده (و پشیمان است) مى بخشد و به آن کس که محرومش ساخته، عطا مى کند و به کسى که پیوندش را با وى قطع کرده است، مى پیوندد. سخن زشت و خشونت آمیز از او دور است، گفتارش نرم و ملایم، منکرات ازاو غایب، و معروف و کارهاى شایسته او حاضر. 🌸 نیکى اش روى آورده و شرّش پشت کرده است. در برابر حوادث سخت، استوار و در حوادث ناگوار، شکیبا و به هنگام فزونى نعمت، شکرگزار است. به کسى که با او دشمنى دارد، ستم نمى کند و به سبب دوستى با کسى، مرتکب گناه نمى شود و پیش از آنکه شاهدى بر ضدّش اقامه شود، اعتراف به حق مى کند. 🌺 آنچه حفظش را به او سپرده اند، تباه نمى سازد و آنچه را به او تذکّر داده اند، فراموش نمى کند. مردم را با نام هاى زشت نمى خواند و به همسایگان زیان نمى رساند. مصیبت زده را شماتت نمى کند. در امور باطل وارد نمى شود و از دائره حق بیرون نمى رود. 🌹 یَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ، وَ یُعْطِی مَنْ حَرَمَهُ، وَ یَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ، بَعِیداً فُحْشُهُ، لَیِّناً قَوْلُهُ، غَائِباً مُنْکَرُهُ، حَاضِراً مَعْرُوفُهُ، مُقْبِلاً خَیْرُهُ، مُدْبِراً شَرُّهُ. فِی الزَّلاَزِلِ وَ قُورٌ، وَ فِی الْمَکَارِهِ صَبُورٌ، وَ فِی الرَّخَاءِ شَکُورٌ. لاَ یَحِیفُ عَلَى مَنْ یُبْغِضُ، وَ لاَ یَأْثَمُ فِیمَنْ یُحِبُّ. یَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ یُشْهَدَ عَلَیْهِ، لاَ یُضِیعُ مَا اسْتُحْفِظَ، وَ لاَ یَنْسَى مَا ذُکِّرَ، وَ لاَ یُنَابِزُ بِالاَْلْقَابِ، وَ لاَ یُضَارُّ بِالْجَارِ، وَ لاَ یَشْمَتُ بِالْمَصَائِبِ، وَ لاَ یَدْخُلُ فِی الْبَاطِلِ، وَ لاَ یَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ. 📗 نهج البلاغه، خطبه ۱۸۴ 🌍 @kashkoolmazhabimehrab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا