eitaa logo
کشکول بصیرت
812 دنبال‌کننده
54.6هزار عکس
48.4هزار ویدیو
645 فایل
فَبَشِّرْ عِبَادِ¤ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَاب (زمر۱۷/۱۸) رویکرد: بصیرت افزایی،روشنگری،تحلیل مسائل روز
مشاهده در ایتا
دانلود
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ ) 🔹 حضرت علیه‌السلام در حدیث می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست از و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
✍ تمام گرفتاری بشر از نقطه‌ایی آغاز شد که نفهمید کیست وکجای عالم ایستاده! دنیا را یک‌ کُره‌ی گِرد دید، وسط کهکشانی بزرگ که ‌می‌تواند در آن بخورد و بیاشامد، تفریح کند، ازدواج کند، علم بیاموزد، وغیره ... نفهمید او یک زن یا یک مرد نیست، نفهمید زمین فقط یک کُره‌ی گِرد نیست، بلکه خانه‌ایی است شبیه رحم‌ِ مادر،‌ که او را احاطه کرده برای مدتی معلوم، تا بتواند روح انسانی او را به تکامل برساند؛ چونان جنینی که در رحم مادر مراتبی را از نطفه تا انسانی کامل طی می کند، و در پایان چهل‌هفتگی، زمانیکه آماده‌ی استفاده از نعمتها و امکانات دنیا شد، به دنیا متولد می‌گردد. 💥 انسان از همانجا به هر الگوی عجیب و غریبی که رسید، دلش را به او داد و به سمت ناکجا آباد رفت؛ که یادش نماند، می‌تواند شبیه خدا جاودانه باشد، و در آرامش و نشاطی دائم غرق شود، و برای رسیدن به چنین تکاملی نیاز به یک مربی کارآزموده دارد که خود این مسیر راطی کرده باشد. 💥تمام گرفتاری بشر از آنجا شروع شد که ؛ را شروع نکرد! باهـــم بسراغ جنگِ جهل می‌رویم با مجموعه‌ی لازم، واجب و ضروریِ ! بسم‌الله، لا حولَ و لا قوّه الّا بالله 💫
هدایت شده از روشنگری‌ آخرالزمان
✍ اینکه روزبروز، فرزندان‌مان، در خانه‌های خودمان، نااَمن‌تر می‌شوند و هر روز هزاران-هزارشان، در قتلگاهِ شبکه‌های اجتماعی قتلِ عام می‌شوند ... ➖ اینکه خیانت‌های همسران، (آنچه که عمری از تکرار کلماتش نیز حیا می‌کردیم) به یک اتفاق رایج تبدیل شده ... ➖ اینکه در خانه‌هایی رفاه هم اگر هست، دیگر آرامش، کیمیایی نایاب است ... ➖ اینکه زن، که دامنش، بسترِ عروج مردان است؛ به نقطه‌ی مرکزیِ حمله‌ی دشمن، برای از هم گسستنِ خانواده‌ها تبدیل شده ... ➖ اینکه نوجوان و جوان، ارزشهای الهی را دیگر، باور ندارند ... 💥 و فقط یک دلیل دارد؛ ما ارزان فروش شده‌ایم! و این ارزان فروشی، از "فقر آگاهی" بوجود آمد. اگر مان، کامل بود، اگر قیمتِ خودمان، را باور کرده‌ بودیم، اگر مقصود خدا را از خلقتمان شناخته بودیم؛ گران فروش میشدیم ... زمان، انرژی، استعداد، عمر، جوانی و ... در یک کلام، تمامِ خودمان را حراج نمی‌کردیم! سهمی را نگه میداشتیم برای بزرگ شدن همان روحی که از خدا، در درونمان، امانت است! و باید روزی آنرا به کاملترین و زیباترین مدلِ ممکن، به صاحبِ امانت برگردانیم! همه‌ی فقـــر ما، برای این است که؛ نمی‌دانیم؛ ـ که هستیم، و در زمین چه می‌کنیم؟ 🔺خبرهای خوبی داریم ... و تولیداتی که از جنس " انسان شناسی اَند برای هَمه " و خدا منّت گذاشت و به ثمر نشست! برایتان از آنها حرف خواهیم زد!
هدایت شده از توییتا
‏✨چقدر همسرتون، فرزنداتون، پدر و مادرتون و اطرافیانتون رو دوست دارین؟؟ ⚡می‌دونستید! هر چقدر ایمان ما بیشتر باشد، عشقمون و علاقمون به همسر و اطرافیانمون بیشتر خواهد بود؟!؟ ❄️🥀مومن تولید رحمت می‌کند. 🌺🥰🌺مومن واقعی عشق می‌ورزد، بدون چشم‌داشت، بدون هیچ‌گونه توقع🥰 ‎ "زینب انصاری " @twiita
انسان شناسی ۳۱۴.mp3
12.05M
۳۱۴ | وقتی توی یه مشکلی/ غمی/ مصیبتی گیر می‌کنم، یا وقتی یه اتفاق خیلی عالی برام میفته و هیجان زده میشم، انگار کلّاً خدا رو گم می‌کنم! ذهن و قلبم یکسره معطوف اون اتفاق میشه و نمی تونم رابطه‌ام با خدا رو مدیریت کنم! چرا من اینجوری‌اَم؟ منبع : کارگاه انسان شناسی پیشرفته رسانه رسمی استاد محمد شجاعی @ostad_shojae | montazer.ir