برشی از کتاب #یادت_باشد:
🌷کناره سفره #عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو #میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟
🌷به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با #تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم،
🌷حمید #خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم #نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه #طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه
🌷بعد از خواندن #خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه!
🌷حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده #دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق #صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر #سلامتی آقای من!
🔺 کتاب سراسر عاشقانه #یادت_باشد رو حتما مطالعه بفرمایید.
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
#حضرت_مسیح در کلام
امیرالمؤمنین علی علیه السلام
وَ إِنْ شِئْتَ قُلْتُ فِی عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ (علیهالسلام ) فَلَقَدْ كَانَ یَتَوَسَّدُ الْحَجَرَ وَ یَلْبَسُ الْخَشِنَ وَ یَأْكُلُ الْجَشِبَ وَ كَانَ إِدَامُهُ الْجُوعَ وَ سِرَاجُهُ بِاللَّیْلِ الْقَمَرَ وَ ظِلَالُهُ فِی الشِّتَاءِ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبَهَا وَ فَاكِهَتُهُ وَ رَیْحَانُهُ مَا تُنْبِتُ الْأَرْضُ لِلْبَهَائِمِ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ زَوْجَةٌ تَفْتِنُهُ وَ لَا وَلَدٌ یَحْزُنُهُ وَ لَا مَالٌ یَلْفِتُهُ وَ لَا طَمَعٌ یُذِلُّهُ دَابَّتُهُ رِجْلَاهُ وَ خَادِمُهُ یَدَاهُ
اگر می خواهی از عیسی بن مریم بگویم ، که سنگ را بالش خود قرار می داد ، لباس پشمی خشن به تن می کرد، و نان خشک می خورد ، نان خورش او گرسنگی ، و چراغش در شب ماه ، و پناهگاه زمستان او شرق و غرب زمین بود، میوه و گل او سبزیجاتی بود که زمین برای چهار پایان می رویاند ، زنی نداشت که او را فریفته خود سازد و فرزندی نداشته تا او را غمگین سازد ، مالی نداشت تا او را سرگرم کند ، و آز و طمعی نداشت تا او را خوار و ذلیل نماید ، مرکب سواری او دو پایش ، و خدمتگذار وی، دستهایش بود. #خطبه ۱۶۰
#میلاد_حضرت_عیسی_علیه_السلام
مبارک_باد
#نهج_البلاغه
✨أَلاَ فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ!
💠آگاه باشيد! همان گونه که به هنگام ترس و ناراحتى، (برای خدا ) عمل مى کنيد به هنگام آرامش نيز عمل کنيد
📚 #خطبه ۲۸
#نهج_البلاغه
✨أَلاَ فَاعْمَلُوا فِي الرَّغْبَةِ کَمَا تَعْمَلُونَ فِي الرَّهْبَةِ!
💠آگاه باشيد! همان گونه که به هنگام ترس و ناراحتى، (برای خدا ) عمل مى کنيد به هنگام آرامش نيز عمل کنيد
📚 #خطبه ۲۸
بیانات تحلیلی حضرت آیتالله خامنهای در سال ۱۳۶۵ دربارهی زندگی پیامبر اعظم (صلّیاللهعلیهوآله)
🔹پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم دنبال #اقامه_توحید بود نه اصلاح یک ناهنجاری موردی
🔻من یک خلاصهای را از یک گوشهای از زندگی پیغمبر عرض میکنم. در زندگی رسول خدا یک چیز وجود دارد که آن مستمر است؛ بقیّهی چیزهایی که در حیات اجتماعی پیغمبر هست، غیر از خصلتها و صفات معنوی و خود پیغمبری و مانند اینها مقطعی و مربوط به زمانها است؛ آنچه در زندگی اجتماعی پیغمبر و در شخصیّت آن حضرت به عنوان یک رهبر از اوّل تا آخر ادامه دارد، #مبارزه است.
🔻 همان طور که میدانید، پیغمبر اسلام از اوّل #بعثت، مردم را به یک جامعهی الهی و #توحیدی دعوت میکرد. اصلاً نباید دعوت پیغمبر را با دعوتی که #فلاسفه و #حکما و معلّمین و #مصلحین جوامع انجام میدادند، اشتباه کرد و یکی گرفت؛ نوع دعوت پیغمبر و هدف پیغمبر با آنها تفاوت داشت.
🔻از اوّلی که رسول خدا مبعوث شد، خطّمشی آن حضرت عبارت از این بود که یک جامعهای به وجود بیاورد و در آن جامعه امکان هدایت انسانها را برایشان فراهم کند.
🔻سبک کار مصلحین یا حکما و فلاسفه جور دیگر است؛ تشکیل یک جامعهی محدود به حدود و ضوابطِ موردِ نظر برای غالبِ این کسانی که اسم بردم، مطرح نیست. مصلحین میخواهند جامعه را اصلاح کنند؛ یعنی چه اصلاح کنند؟ یعنی یک نقیصهای در جامعه هست، آن را برطرف کنند؛ یک ضعفی در یک گوشهای از جامعه هست، آن را جبران کنند؛ فسادی هست، خرابیای هست، آن را ترمیم کنند. مثلاً یک مصلح اجتماعی که #انقلابی نباشد، در جامعه اگر دید فقر هست و فقرا هستند، در صدد برمیآید که با روشهای گوناگون فقر مردم را برطرف کند. فرض بفرمایید که ثروتمندان را، دارایان را، قانونگذاران را وادار کند تا قوانینی بگذارند یا ثروتی را کنار بگذارند یا صندوقی را درست کنند تا بدان وسیله فقرای جامعه از فقر نجات پیدا کنند. یا اگر یک مصلح، یک کسی که میخواهد جامعه را اصلاح کند، مشاهده میکند که «بیسوادی» در جامعه هست، ندای سواد و درس و علم و مانند این چیزها را بلند میکند. جامعه را میخواهد اصلاح کند دیگر؛ از این جهت جامعه فاسد است که در آن بیسوادی هست، جهل هست، [پس] او میآید هر کسی را که باید دید در این راه میبیند، مسئولان آن جامعه را، باسوادها را، متمکّنین را، افرادی را که سواد ندارند و بایستی بدانند که سواد چیز خوبی است جمع میکند، میبیند و بالاخره وسیلهی سوادآموزی را مثلاً در یک جامعه فراهم میکند، خیالش راحت میشود که این کار انجام گرفت. یا اگر چنانچه یک #فسادی در جامعه هست، #فحشا مثلاً در جامعه هست، با گفتن، با ایراد #خطبه و سخنرانی، با بیان حقایق، با نصیحت، با موعظه مردم را وادار میکند به اینکه از فحشا و فساد و مانند اینها اِعراض کنند و راه درست را انتخاب کنند؛ یک #مصلح دلسوز علاقهمند این جور عمل میکند. امّا #چارچو_ جامعه را این مصلح قبول کرده؛ یعنی #نظام _اجتماعی را، #نظام_سیاسی را، حکومت را، ارتباطات گوناگونی را که در یک جامعه وجود دارد و #مناسبات_اجتماعی را پذیرفته [لکن] در آنها عیبی مشاهده میکند، این عیب را میخواهد برطرف کند.
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
موسسه وطن توحیدی حیات حسنی
#اقامه_خانواده_توحیدی
آدرس پایگاه اطلاع رسانی:
hhosna.ir
ایتاء:
eitaa.com/hayat_hosna
ارتباط با ادمین:
Eitaa.com/HayatHosna
هدایت شده از سیدالعلماء
#فاطمیه 🏴
#خطبه (۱)
🔺اهمیت خطبهی حضرت زهرا سلام الله علیها
دربارهی استفاده از بیاناتی که نقل شده از حضرت زهرا (علیهاالسلام) در اول اسلام، خیلی دقت لازم است، چون در اول اسلام حضرت علی (علیهالسلام) سالها خطبهای رسماً نداشته و چند سال طول کشید تا وقتیکه نوبت به ایشان رسید و فرصتی به او دادند که آنوقت صحبت کردهاند. اما حضرت زهرا (علیهاالسلام) ۲۵ سال قبل از آن، دقیقاً بعد از رحلت پدرشان صحبت کردهاند.
پس این اول صحبتی است که در امّت بعد از پیامبر (صلی الله علیه آله وسلم) انجام گرفته میشود که مجموعاً باید مسلمانان دربارهی دیانت و سیاست و مسائل اخلاقی و اعتقادی که در این خطبه به کار رفته، تفکر کنند و از آن استفادههای اصلی و اصالتی بنمایند.
از کلمه به کلمه و جمله به جملهاش باید امت اسلامی خط بگیرد و معنا بفهمد.
ادامه دارد...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
#فاطمیه 🏴
#خطبه (۴)
🔺شکر و ثنا بر نعمتهای خدای متعال
«وَ الثَّنَاءُ بِمَا قَدَّمَ مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَهَا وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا وَ تَمَامِ مِنَنٍ أَوْلَاهَا»، این شکرهای ما در برابر نعمتهای ابتدائی است؛ نعمتهای فکر نکرده، نعمتهای ناخواسته که زیاد و فراوان است و از سر و روی ما میریزد.
«جَمَّ عَنِ الْإِحْصَاءِ عَدَدُهَا»؛ نمیتوانیم شمارششان را بکنیم.
«وَ نَأَى عَنِ الْجَزَاءِ أَمَدُهَا»؛ مدتشان آنقدر زیاد است که جزا بردار نیست!.
«وَ تَفَاوَتَ عَنِ الْإِدْرَاكِ أَبَدُهَا»؛ بقائشان هم همینطور از طرف دیگر. از یک طرف ازلی هستند و از یک طرف ابدی، نعمتهایت همهجا را فرا گرفته.
خب، از این معلوم میشود که او یادش رفته که برای اظهار مصیبت و ناله و گریه و اینها به مسجد آمده!. چگونه اینطور شد؟! کسی که در نعمت دارد میغلطد، آن چیست و این چیست؟ آن حالت شخصیتش است، این حالت عرَضیتش است. افراد معصوم مثل ذاتیت و عرَضِیت میمانند. ذاتشان این است که میگویند شکر و تواضع و یاد خدا، بقیهی چیزهایش، امور عَرَضی است که پیدا میشود و رفع میشود مثل سایهای که میآید و میافتد و بعد یک ساعت دیگر نیست. این حال را برایشان دارد.
🔺ظهور علاقه و اخلاص حضرت زهرا سلام الله علیها به خدای متعال
بعد از حمد و اینها که در واقع علاقه نشان دادن به خداست، آن طوری که پدر حمد میکرده و میگفته؛ در روایت دارد که وقتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) به مسجد میآمدند مثل اینکه دیگر کسی را نمیشناختند. او هم مثل اینکه الآن مشغول این حرفهی خدایی دارد میشود، مثل اینکه یادش رفت برای چه به مسجد آمده!.
میفرماید: «وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ» چرا شهادت میدهد؟ مگر اینجا میخواهد نماز بخواند؟ چگونه است؟ اذان میخواهد بگوید؟ نه! میفرماید: «كَلِمَةٌ جُعِلَ الْإِخْلَاصُ تَأْوِيلَهَا»، این شهادتی که من میدهم، یک شهادتی است که دارد اخلاص مرا نسبت به خداوند اظهار میدارد. چیز دیگری در من نمیگذارد، از غیر او خالصم میکند. یعنی شماها اهل تأویل "لا اله الا الله" نیستید بلکه فقط اهل ذکرش هستید. اهل "لا اله الا الله" زبانی هستید.
«و ضَمَّنَ القلوبَ مَوصُولَها»؛ آنچه که این شهادت و این کلمه، انسان را به او میرساند، جایگاهش عرش دل انسان است؛ «قلب المؤمن عرش الرحمن» این کلمه چنین نعمتی است.
«وَ أَنَارَ فِی التَّفَكُّرِ مَعْقُولهَا»؛ در فکر کردن و تأمل در این کلمه نوری قرار داده که انسان منوّر و روشن میشود.
انسان تاریک است صرف نظر از فکر خدا. روشن است با ذکر خدا، با شهادت خدا.
ادامه دارد...
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
#فاطمیه 🏴
#خطبه (۶)
🔺اقدام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) برای رفع ابهامها
«ابْتَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَى إِتْمَاماً لِأَمْرِهِ، وَ عَزِيمَةً عَلَى إِمْضَاءِ حُكْمِهِ، وَ إِنْفَاذاً لِمَقَادِيرِ حَتْمِهِ فَرَأَى الْأُمَمَ فِرَقاً فِی أَدْيَانِهَا عُكَّفاً عَلَى نِيرَانِهَا عَابِدَةً لِأَوْثَانِهَا مُنْكِرَةً لِلَّهِ مَعَ عِرْفَانِهَا»
ببینید بانوی اول اسلام که تنها مَدرَسش و مُدرِسش در منزلش بوده و پدرش هدایتکنندهی جهان بوده است، میفرماید: پدر من مردم را "منکرة لله" دید، "مع عرفانها" ولی عرفانش را هم در آنها دید!
این مسئله به چه صورت میشود؟!
این کلام یعنی؛ «وَ جَحَدُوا بِهَا وَ اسْتَيْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوّاً» (نمل: ۱۴) که قرآن میفرماید: اینها منکر آن چیزی هستند که نمیتوانند انکارش بکنند، پس یک چیزی است که انسان اگر خوب و با انصاف و فکر در آن اندیشه کند به چیزی برخورد میکند که قابل انکار نیست. مثل واقعیت جهانی که ما در آن واقعیت، ذرههای ناپیدا هستیم. مثل دانههای شنی که در کنار دریای وجود است. این دریای وجود و هستی، دومینِ هستی نیست. این دومیپذیر هم نیست. یک چنین چیزی است. آنوقت این چیزی که نمیشود انکارش کرد را، اینها انکارش میکردند؛ یعنی زبانی انکار میکردند.
«فَأَنَارَ اللَّهُ بِأَبِی مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله وسلم ظُلَمَهَا» خداوند به پدر من تنویر کرد و روشن کرد ظلمتها و تاریکیها را.
«وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا». حالا ملتفت شدید این ابهام یعنی چه؟
و این مسئله را فقط حضرت زهرا و حضرت علی (علیهماالسلام) در آن دوران میفهمیدند و شاید در دنیا کسی نبوده این کلمات را بفهمد.
«وَ كَشَفَ عَنِ الْقُلُوبِ بُهَمَهَا وَ جَلَى عَنِ الْأَبْصَارِ غُمَمَهَا»؛ زنگهای چشمی و بینشی آنها را جلا داد و زدود.
☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی
@seyedololama