❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[21]:
شیخ محمدحسین کاظمی میگوید: «در نخستین روزهای ریاست عامه شیخ، پس از نماز عشا داخل حرم مطهر میشدم و پشت به در حرم و رو به ضریح مطهر، به دیوار تکیه میکردم و زیارت میخواندم. شبی شیخ مرا در حرم دید. آهسته کیسه پولی در دستم نهاد و فرمود: نصف مبلغ برای خودت باشد و بقیه را میان شاگردانت تقسیم کن. وقتی به خانه بازگشتم و پول را شمردم، دیدم همه آن با قرضی که بر ذمّهام بود، برابر است. با خود گفتم تمام آن را به طلبکار خود میدهم و کم کم نصف آن را به شاگردان میرسانم. این فکر را به کسی اظهار نکردم. شب دیگر که به حرم مطهر مشرف شدم، شیخ از نزدیک من گذشت و آهسته در گوشم فرمود: شما سهم شاگردان را از این پول بدهید، من باز به خود شما پول میدهم. از این پیشامد دانستم که شیخ از ضمیر من آگاه شده است. از خیال خود برگشتم و مقام شیخ را بهتر شناختم».[۱]
شیخ عبدالرحیم دزفولی نقل میکند: «من دو حاجت مهم داشتم و برآورده شدن آنها را از خدا التماس میکردم و همواره حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اباعبداللّه و ابوالفضل علیهم السلام را شفیع قرار میدادم.
روزی در حرم مطهر ابوالفضل علیه السلام جمعیت بسیاری را دیدم. وقتی پرس وجو کردم، گفتند: مدتی است پسر یکی از اعراب صحرانشین فلج شده و او را به قصد شفا به این حرم شریف آورده بودند که اکنون به لطف و کَرَم آن بزرگوار، شفا یافته
است. من از این واقعه، دگرگون شدم و با ناراحتی نزدیک ضریح مطهر رفتم و عرضه داشتم: یا ابالفضل! من دو حاجت داشتم که بارها از شما بزرگواران خواسته ام، ولی شما اعتنا نکردید. حال این بچه (بادیه نشین)، همین که دخیل بست، حاجت روا شد؛ اکنون فهمیدم که پس از چهل سال زیارت و بودن در جوار شما و پرداختن به علم آموزی، به اندازه یک بچه بادیه نشین هم در نظر شما ارزش ندارم. دیگر در این جا نمی مانم و به ایران برمی گردم. این را گفتم و از حرم بیرون آمدم. در حرم مطهر حضرت ابی عبداللّه علیه السلام نیز مانند کسی که قهر باشد، سلامی کردم و به منزل بازگشتم و راهی نجف اشرف گشتم با این هدف که خانواده و وسایل زندگیام را به شهر خویش بازگردانم.
چون به نجف رسیدم، از راه صحن مطهر به سوی خانه روانه شدم. در صحن، خادمِ شیخ ملا رحمت اللّه را دیدم که گفت شیخ تو را میخواهد. گفتم: شیخ از کجا میدانست که در این لحظه وارد میشوم؟ گفت: نمی دانم. وقتی خواسته شیخ را شنیدم، با خود گفتم شاید به ملاحظه مسیر برگشت مجاوران نجف از کربلا باشد که شیخ به خادمش فرموده است مرا در صحن ببیند. با ملا رحمت اللّه به خانه شیخ رفتیم. چون وارد بیرونی شدیم، کسی نبود. خادم در اندرونی را کوبید. شیخ گفت: کیستی؟ عرض کرد: شیخ عبدالرحیم را آورده ام. شیخ تشریف آورد و به خادمشان فرمود که برود. سپس فرمود: شما فلان و فلان حاجت را داری؟ عرض کردم: آری! فرمود: یکی را من برمی آورم، ولی دیگری را خودت استخاره کن؛ اگر خوب آمد، زمینه آن را هم فراهم میکنم تا خودت آن را به جا آوری. رفتم و استخاره کردم؛ خوب آمد و نتیجه را خدمت شیخ عرض کردم و او رسیدگی کرد».[۲]
مردی خدمت شیخ آمد و از وی چیزی خواست. شیخ فرمود: «نخست آن مقدار پولی را که در فلان جا پنهان و ذخیره کرده ای، مصرف کن؛ سپس هنگام نیازمندی و نداشتن نزد من بیا. » به این ترتیب، آن مرد از گفته خود پشیمان شد.[۳]
•
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۲۰؛ دارالسلام، ص ۵۵۱.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۱۸؛ دارالسلام، ص ۵۴۹.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۲۶.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[22]:
آقامیرسیّدمحمد بهبهانی از یکی از شاگردان شیخ نقل میکند: «در یکی از زیارتهای مخصوصه که به کربلا مشرف شده بودم، پس از نیمه شبی برای رفتن به حمام از خانه بیرون آمدم. کوچهها گِل بود و من چراغی با خود برداشتم. از دور شخصی را دیدم. وقتی قدری نزدیک رفتم، دیدم خود شیخ است.
در فکر افتادم که شیخ در این وقت شب آن هم در این گِل ولای و با چشم ضعیف، به کجا میرود؟ برای این که مبادا کسی کمین او را داشته باشد، آهسته از پی اش روانه شدم. دیدم بر در خانه ای ویرانه ایستاد؛ زیارت جامعه را با توجه خاصی خواند و داخل آن خانه گردید. من دیگر چیزی نمی دیدم، ولی صدای شیخ را میشنیدم که گویا با کسی سخن میگوید. به حمام رفتم و پس از آن به حرم مطهر مشرف گشتم و شیخ را در آن مکان شریف دیدم.
وقتی در نجف اشرف به محضر شیخ رسیدم و قضیه آن شب را عرض کردم، شیخ نخست انکار میکرد، ولی با اصرار زیاد من فرمود: گاهی برای رسیدن به خدمت امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف به من اجازه میدهند و من به در آن منزل که تو آن را پیدا نخواهی کرد میروم و زیارت جامعه میخوانم. اگر برای بار دوّم نیز اجازه رسید، به محضر مبارک آن حضرت شرف یاب میگردم و مطالب لازم را از آن سرور میپرسم. سپس شیخ فرمود: تا وقتی که زنده ام، این مطلب را پنهان دار و نزد کسی اظهار مکن».[۱]
شیخ از سال ۱۲۶۶ تا ۱۲۸۱ ه. ق به مدت پانزده سال، ریاست علمی شیعیان را در دست داشت. همه شیعیان جهان از وی تقلید میکردند و او مورد احترام پادشاهان و مردان بزرگ آن زمان بود.
پس از درگذشت آیت اللّه شیخ محمدحسن نجفی اصفهانی (صاحب جواهر)، چهارصد تن مجتهد مسلّم، اعلم بودن شیخ مرتضی انصاری رحمه الله را تصدیق کردند.[۲]
شیخ انصاری در جنجال بابیّت و بهاییّت، سکوت کرد و با به دار کشیدن باب و کشتن پیروان او مخالف بود. وی میفرمود: «این کارهای دولت، باب و بها را در نظر مردم بزرگ میکند. » او سیاست دولت ایران را در این باره خطا میدانست و میگفت: «ادعاهای باب و بها واضح البطلان است و به توپ و تفنگ نیاز ندارد».[۳]
یکی از نوآوریهای شایسته شیخ، ارزش نهادن بایسته به عقل و خرد، در شناخت حکم و قانون اسلام است.
اخباریها که عقل را به عنوان یکی از دلیلهای استنباط نمی شناختند و آن را شامل ظنها و تخمینها قلمداد میکردند، با عقل به مخالفت برخاسته و با تمسّک به اخباری همچون «اِنَّ دینَ اللّه ِ لا یُصابُ بِالعُقولِ؛ عقل بشر نمی تواند دین خدا را دریابد» عَلَم مبارزه با عقل را برافراشتند؛ غافل از آن که عقل در زبان اصولی ها، تنها در جایی حجت است که یقین آور باشد و اگر کسی یقین را حجت نداند، پس چه تکیه گاهی برای استنباط خواهد داشت؟[۴]
شیخ با اخباری گری رایج آن روز، مبارزه کرد و توانست با سخنان دقیق علمی در برابرشان بایستد و آنان را متقاعد سازد. او کوشید به منکران اعتبار عقل در شناخت معارف و احکام، ثابت کند که میان عقل و شرع، ملازمه ای وجود دارد که بر اساس آن، شرع به همان چیزی حکم میکند که عقل بدان حکم کرده است. وی
با روشی روشن و مستحکم، اخباری گری را در هم کوبید و پایهها و مبانی محکمی را برای فقه و اصول جدید بنیان نهاد و مسیر اجتهاد را آشکار ساخت.
شیخ با وسعت دیدش، باب اجتهاد و اِفتا و استخراج و استنباط احکام شرعی را از منابع اولیه بازگشود. او پیشرفت مسلمانان را در اجتهاد و اعتقاد به تواناییهای خویشتن در راه عمل به احکام الهی میدانست.[۵]
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۳۳.
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۷.
[۳]: استاد الفقها، ص ۱۴۴.
[۴]: بینش و روش اجتهاد در مکتب شیخ انصاری، مهدی هادوی تهرانی، ص ۲۸.
[۵]: فقهای نامدار، ص ۳۲۸.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[23]:
شیخ از تندرویهای پیروان مذاهب اسلامی نسبت به یکدیگر ناخشنود بود و به دلیل در پیش گرفتن همین روش درست، از احترام عالمان اهل تسنن و سلطان عثمانی برخوردار بود. البته وی در دفاع از عقاید شیعه پافشاری میکرد. والی بغداد در برهه ای، مؤذنهای شیعه را از گفتن «اشهد ان علیّا ولی اللّه » در اذان منع کرده بود. وقتی این خبر به شیخ رسید، به طلبهها فرمود: «وسایل سفر را آماده کنید تا به جایی برویم که بتوانیم اعما مذهبی خود را آزادانه انجام دهیم. » همین که خبر مهاجرت شیخ انصاری از نجف به گوش مردم شهر رسید، همگی دست از کار کشیدند و گفتند: «ما هم با شیخ از عراق بیرون خواهیم رفت». این جریان، هنگامه ای در نجف برپا کرد. سلطان عثمانی از کار حاکم بغداد ناراحت گردید و او را احضار و از کار برکنار کرد. بدین ترتیب، اوضاع شهر نجف آرام شد.
وقتی به شیخ گفتند: شهادت بر ولایت امیرالمؤمنین جزو اذان نیست؛ چرا جناب عالی در این موضوع این گونه پافشاری کردید؟ فرمود: «اگر در این مسأله
ساکت میماندم، ممکن بود فرمانروایان دولت عثمانی، سخت گیریهای دیگری نیز بر ما روا دارند که سرانجام بدی داشته باشد».[۱]
مسجد شیخ در انتهای بازار نجف اشرف معروف است. هزینه زمین و ساخت این مسجد از سرمایه خود شیخ است. یکی از ثروت مندان ایران، هنگام رفتن به حج، پولی به شیخ بخشید تا خانه ای برای خود تهیه کند، ولی شیخ تمام مبلغ را در خرید زمین مسجد و ساختمان آن هزینه کرد. وقتی حاجی از سفر حج بازگشت، شیخ او را به مسجد برد و فرمود: «این است منزل من که شما سبب آن گردیدی».
این مسجد همیشه محل تدریس عالمان بوده است، به گونه ای که در روز، چندین جلسه درس در آن تشکیل میشود. این مسجد امروزه به مسجد ترکها [۲] معروف است. [۳]
شیخ، دستگیری از فقیران و مستمندان را وظیفه خود میدانست. وی از کودکی این شیوه خدا پسندانه را داشته است. بارها دیده بودند او شام خود را به فقیری که در بُقعه پیرمحمد واقع در محله حیدر خانه دزفول زندگی میکرد،
می بخشد و خود با شکم گرسنه یا با خوردن غذای اندکی میخوابد.[۴]
افزون بر اهل علم نجف، شیخ از عالمان و طلبههای شهرستانها نیز پشتیبانی و آنان را تشویق میکرد و با وجود آنان در شهرستان ها، اجازه نمی داد سهم امام علیه السلام را به نجف منتقل کنند و سفارش میکرد تا آن را در همان شهر به مصرف دانشجویان علوم دینی برسانند.[۵]
پیش از ریاست شیخ، زایران عتبات از دو راه به زیارت میرفتند:
۱. از راه هور و رودخانه فرات که گاهی قایق آنان غرق میشد.
۲. از راه صحرا که بیشتر وقت ها، اعراب بادیه نشین، آنان را غارت میکردند.
شیخ انصاری، وکیل خود، محمد صالح کُبَّه را نزد حکومت بغداد فرستاد و پیغام داد که من پول ساخت کاروان سرایی را در میان راه میدهم. تو نیز یک قبیله عرب را در اطراف آن کاروان سرا زمین بده تا ساکن شوند و به آنان فرمان ده برای حفظ جان مسافران از آسیب غارت گران از آغاز تا پایان راه، کاروان زایران را همراهی کنند. والی بغداد که از سوی دولت عثمانی، حکومت عراق را در دست داشت، امر شیخ را پذیرفت و این کار مفید با کمک شیخ، عملی شد.[۶]
----------
[۱]: استادالفقها، ص ۱۴۴.
[۲]: چون ترکها در روزهای عاشورا در آن جا سوگواری میکنند، امروزه نزد عامه مردم به مسجد ترکها معروف شده است.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۴۱.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۴.
[۵]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰۳؛ سیمای فرزانگان، ص ۳۵۹؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۸.
[۶]: استاد الفقها، ص ۱۶۰.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[24]:
قرن سیزدهم و چهاردهم، دو قرن طلایی در تاریخ اندیشه فقهی سیاسی تشیع به شمار میآیند. در این برهه تاریخی چهرههای ماندگاری مانند: صاحب جواهر، میرزای شیرازی، سیدجمال الدین اسدآبادی، علامه نایینی، آخوند خراسانی، شیخ فضل اللّه نوری، ملااحمد نراقی و دهها مجتهد و فقیه برجسته دیگر با نهضتهای افتخارآمیزی همانند: نهضت تنباکو و انقلاب مشروطیت، اوج توانایی اندیشه شیعی را به نمایش گذاشتند. به جرأت میتوان گفت که نسلهای بعدی عالمان شیعه از نظر فقهی و اصولی، خوشه چین شجره طیبه این بزرگان شدند.
بیشتر کسانی که در این قرن، منشأ خیزش و تحرک سیاسی اجتماعی بوده اند، از شاگردان مستقیم یا با واسطه شیخ انصاری هستند. سیدجمال الدین اسدآبادی، رهبر نهضت بیداری فرهنگی اسلام در جهان کنونی، میرزای شیرازی، صاحب فتوا و رهبر نهضت تنباکو و آخوند خراسانی، از رهبران مشروطیت در ایران، همه از شاگردان شیخ بوده اند.[۱]
مرحوم آیت اللّه طاهر شمس از استادان حوزه علمیه قم نقل میکند که از شیخ پرسیدند: «آیا به فتوای شما در مکاسب میتوان عمل کرد؟ شیخ انصاری در پاسخ گفته است: اگر فتوایی پیدا کردید، عمل کنید. » سپس آن مرحوم اضافه میکند: «لابد منظور این است که این، صحنه تحقیق و ریشه یابی مسایل است، نه اظهار فتوا و بیان حکم الهی».[۲]
شیخ انصاری در شب ۱۸ جمادی الثانی سال ۱۲۸۱ ه. ق در نجف اشرف درگذشت.
این شخصیت بزرگ اسلامی که تمامی عمر شریفش را در پاسداشتِ علوم و آثار اهل بیت علیهم السلام و تعلیم و تربیت شاگردان بی شماری صرف کرد، پس از ۶۷ سال زندگی پربار، دیده از جهان فرو بست و دنیای اسلام را برای همیشه در عزای خود سوگوار کرد.
فاضل عراقی میگوید: «نزدیک زمان درگذشت شیخ، در خواب دیدم که از تپه بزرگی در سمت قبله صحن مطهر، میگذرم و چون برای احترام قبه مطهر به سوی آن توجه کردم، دیگر آن را ندیدم. بسیار شگفت زده شدم. سپس دیدم سید جلیلی نزد من ایستاده است. او سبب شگفتی مرا پرسید. وقتی علّت آن را گفتم، پاسخ داد که به زمین فرو شده است. گفتم پس چه خواهد شد؟ گفت: اشکالی ندارد، آن را بدون عیب از زمین بیرون میآورند. چون برخاستم دانستم که شیخ به زودی وفات خواهد کرد و ریاست شرعی هم به کسی همتا و مانند خود شیخ در کمالات علمیه و عملیه منتقل خواهد شد. پس از مدتی شیخ درگذشت و
جناب میرزای شیرازی مرجع شیعه گردید».
شیخ راضی علی بیک (از شاگردان صاحب جواهر و از عالمان بزرگ نجف)، ملامحمد طالقانی، مولاعلی محمد طالقانی و مولاعلی محمد خویی، پیکر شیخ را در کنار رودخانه نجف غسل دادند و حاج سیدعلی شوشتری که وصی شیخ نیز بود، بر جنازه اش نماز گزارد. پیکر شیخ انصاری در صحن مطهر امام علی علیه السلام و در جوار آرامگاه شیخ حسین نجف (از شاگردان علامه بحرالعلوم که در زهد و تقوا و عبادت، مانند شیخ بود) به خاک سپرده شد.[۴]
مردم از همه جا برای تشییع جنازه شیخ به غسال خانه روی آوردند، به گونه ای که از آن جا تا نجف جمعیت انبوهی گرد آمده بود.[۵]
وقتی خبر درگذشت شیخ در جهان شیعه منتشر گشت، مجلسهای ختم و عزاداری فراوانی برپا گردید و سیلاب اشک از دیدگان شیعیان سرازیر شد. ابرهای حزن و اندوه آسمانِ شیعه را فرا گرفت و حتی شاه و دربار نیز مجلس عزا
گرفتند.[۶]
شهاب الملک که از مریدان شیخ و از صاحب منصبان دولت ناصرالدین شاه بود، برای آرام گاه وی دیواره ای شبکه ای تهیه کرد. لوحی مرمرین نیز برای سنگ قبر ایشان ترتیب داد و بر آن، سخنانی درباره مقام علمی و عملی آن مرد بزرگ نوشت. آرام گاه شیخ، مورد توجه همگان بوده و کرامتهای بسیاری از آن نقل شده است.[۷]
٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•٠•
[۱]: اندیشههای سیاسی شیخ انصاری، محسن مهاجر، ص ۴.
[۲]: شیخ انصاری و مسأله ولایت فقیه، ص ۱۳؛ حکومت و نظام سیاسی اسلام از نظر شیخ انصاری، ص ۲۷؛ شیخ اعظم انصاری مؤسس، محقق، مجتهد، طاهر شمس، قم، دبیرخانه کنگره بزرگداشت، ۱۳۷۳، چ ۱، ص ۱۶.
[۳]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۶۹.
[۴]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۰؛ معارف الرجال، ص ۴۰۴.
[۵]: معارف الرجال، ص ۴۰۴.
[۶]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۰؛ ریحانه الادب، ج ۱، ص ۱۹۳.
[۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۷۱.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[25]:
علامه نوری در پایان کتاب مستدرک الوسائل مینویسد:
خداوند بر جابربن عبداللّه انصاری تفضّل نمود و از صُلب او، مردی برون آورد که ملت و دین را به علم و زهد و عبادت و کیاست یاری کرد و علمای گذشته به رتبه او نرسیدند و رجال علم بعد از او هم به آن رتبه و مقام نخواهندرسید.[۱]
علامه کاشف الغطا استاد شیخ درباره او میگوید:
به خدا سوگند! او مجتهد علی الاطلاق است.
هم چنین درباره اهمیت مقام علمی شیخ به علامه شیخ جعفر شوشتریمی فرماید:
هر چیزی در هنگام شنیدن بیش از دیدن جلوه میکند، به جز شیخ مرتضی که دیدنش از شنیدن وصف او عظیم تر و والاتر است.[۲]
آیت اللّه العظمی آقا موسی زنجانی فرموده است:
شیخ در حوزههای علمیه به عنوان فقیهی زاهد و عالمی وارسته و اصولی نوآور شناخته شده است تا آن جا که در میان متأخران، لقب شیخ مطلق و
مؤسس و خاتَمُ الفقهاء و المجتهدین ویژه اوست و در شأن او گفته اند: «هو تالیِ العصمةِ عِلما و عَمَلاً»؛ او از نظر علم و عمل بعد از معصوم قرار دارد.[۳]
پدرم میفرمود: آقای حاج شیخ عبدالکریم حایری در درس، اشکالاتی به شیخ کرده بود، ولی سالها بعد از آنها برگشته بود و میفرمود: آن وقتی که ما دندان عقل در نیاورده بودیم، اشکالاتی به شیخ میکردیم، ولی بعدها فهمیدیم که این اشکالات وارد نیست.[۴]
در فقه و اصول بالاتر از شیخ کسی نیست. شیخ انصاری بر تمام حوزههای علمی و تمام مجتهدان پس از خود حق عظیمی دارد. هیچ کتابی در صدوپنجاه سال گذشته نمی توان یافت که از دیدگاههای شیخ تأثیر نپذیرفته باشد.[۵]
بدون تردید، شیخ در اصول، بر صاحب جواهر مقدم است و این دو هرگز قابل مقایسه نیستند. هم چنین در بحثهای فکری فقه و قدرت استدلال، شیخ مقدم است، ولی صاحب جواهر از جهت حفظ فقه و استحضار فقهی تقدم دارد.[۶]
میرزا حبیب اللّه رشتی میگوید:
شیخ سه چیز ممتاز داشت: علم، سیاست، زهد. سیاست را به حاج میرزا محمدحسن شیرازی و علم را به من داد و زهد را با خود به قبر برد.[۷]
ملا احمد نراقی درباره او گفته است:
بهره ای که من از این جوان بردم، بیش از بهره ای بود که او از من برد. در سفرهای گوناگون بیش از پنجاه مجتهد مسلّم دیدم که هیچ یک مانند شیخ مرتضی نبودند.[۸]
امام خمینی رحمه الله درباره شیخ انصاری میفرماید:
آنهایی که این کتابهای قطور و پر ارزش را نوشتند، زندگی شان یک زندگی طلبگی بوده [است، ] مثل شیخ انصاری، یک زندگی طلبگی بوده [است].[۹]
آقایان علمای اسلام و مدرسین محترم که خیرخواهان اسلام و کشورهای اسلامی هستند، توجه عمیق کنند که تشریفات و توجه به ساختمانهای متعدد برای مقاصد سیاسی و اجتماعی اسلام، آنان را از مسأله مهم اصلی حوزهها که اشتغال به علوم رایج اسلامی و خصوصا فقه و مبادی آن به طریق سنتی است، اغفال نکند و مبادا خدای نخواسته اشتغال به مبادی و مقدمات، موجب شود که از غایت اصلی که ابقا و رشد تحقیقات علوم اسلامی، خصوصا فقه به طریقه سلف صالح و بزرگان و مشایخ هم چون شیخ الطائفه شیخ طوسی و امثاله رحمه اللهو در متأخرین هم چون صاحب جواهر و شیخ بزرگوار انصاری باز دارد. اسلام اگر خدای نخواسته هر چیز از دستش برود، ولی فقهش به طریقه موروث از فقهای بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهدداد.[۱٠]
زندگانی شیخ انصاری را بسیار شنیده اند چه وضعی داشته است در زهد؛ اگر نبود آن وضع، نمی توانست آن چنان شاگردهای بزرگی تربیت کند و نمی توانست آن کتابهای ارزنده را تحویل جامعه بدهد.[۱۱]
•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠•••٠٠٠
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۸؛ موقعیت شیخ انصاری و سیر تاریخی علمی حوزه نجف، ص ۲۶.
[۲]: اندیشههای سیاسی شیخ انصاری، ص ۵.
[۳]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۲۵؛ فقهای نامدار، ص ۳۲۳.
[۴]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۰.
[۵]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، صص ۱۰ و ۱۱؛ هدیة الاحباب، ص ۱۶۸.
[۶]: ابعاد شخصیت شیخ انصاری، ص ۱۵.
[۷]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۲۶۲.
[۸]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری، ص ۹۱.
[۹]: صحیفه نور، امام خمینی، ج ۱۹، ص ۲۵۲.
[۱٠]: صحیفه نور، امام خمینی، ج ۱۷، صص ۳۲۵ ۳۲۶.
[۱۱]: مفاخر خوزستان، ص ۵۱.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[26]:
معرفت، قاعده کرسی تعلیمش بود
فقه، پرورده آغوش مفاهیمش بود
روضه سبز فقاهت که چنین شاداب است
معرفت نوشِ افاضات تعالیمش بود
اجتهاد، آینه گردانیِ تقلیدش داشت
اعتبار نظر عقل به تقویمش بود
این همه نکته شیرین که مشایخ گفتند
شرح یک قصه ز شیوایی ترسیمش بود
عالَمی بود پُر از حکمت و تحقیق و نبوغ
کار صاحب نظران، کشفِ اقالیمش بود
معنویت ز رواقش، گل شب بو میچید
برکت، جرعه کشِ مشرب تقسیمش بود
هم علوم از پی او، مشیِ تواضع میکرد
هم فنون، سلسله در سلسله تسلیمش بود
نکته آموز فقیهان بلنداندیش است
آن که خاک نجف، آیینه تعظیمش بود [۱]
زکریا اخلاقی
راستی آیینه توحید بود
نسبت این ماه با خورشید بود
بی فرائد، مهر دانش بی فروغ
بی علومش، شوکت دانش دروغ
بی مکاسب، کسب دانش مشکل است
پای پویش بی متاجر در گِل است
علم را این عالم والا تبار
شوکتی بخشید فوق اعتبار
مرتضی چون مرتضی با مهر هُو
داشت از بستانِ احمد رنگ و بو [۲]
سید علی اصغر صائم کاشانی
شیخ انصاری با پژوهش گسترده خود در فقه و اصول، با نوشتن آثار گران سنگی در این زمینه و در پیش گرفتن رفتار مسئولانه و عبرت آموز در دوران تحصیل و تدریس و مرجعیت علمی شیعه، برگ زرّینی بر تاریخ پُربار تشیّع افزود و به همین دلیل، حق بزرگی بر گردن مراکز علمی اسلامی دارد.
او با گستردن سفره علم و عمل، به میزبانی همه دانشوران و پژوهندگان و ره جویان همیشه تاریخ نشسته است. دست تطاول روزگار نخواهد توانست نام انصاری و کتابهای گران سنگش مانند رسائل و مکاسب را از صفحه دلها و یادها محو کند.
دانشمندان، سخن سرایان و نویسندگان از زمان حیات آن فرزانه یگانه تا به امروز در بزرگداشت او سخنها گفته و قلمها زده اند. [۳] با این حال، نتوانسته اند حق گزار اندکی از دریای کوششهای علمی آن بزرگ مرد باشند.
----------
[۱]: مولود غدیر، شیخ انصاری در آیینه شعر، عبدالرضا شالچی، ص ۳۶.
[۲]: مولود غدیر، ص ۱۳۴.
[۳]: مولود غدیر، ج ۱.
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[27]:
نتیجه اهانت به شیخ انصاری ( ره )
روزی شیخ انصاری ( ره ) پس از فراغت از زیارت کربلا که جمعی از علماء از جمله عارف بزرگ حاج سید علی شوشتری ، وصی شیخ واستاد ملا حسینقلی همدانی او را همراهی می کردند ، عازم مراجعت به نجف بود .
هنگام سوار شدن به کشتی سهوا کفش شیخ بر روی فرش یک نفر از مشایخ عرب گذاشته شد . او که حسد و بغضی نسبت به شیخ داشت ، گستاخی کرد وگفت : عجمها ادب و معرفت ندارند خصوصاً اهل شوشتر !
شیخ چیزی نگفت ، حاج سیدعلی از شیخ خواست تا جواب گستاخی او را بدهد ، ولی شیخ همچنان ساکت ماند . عصر آن روز مرد عرب مبتلا به قولنج شد واندکی بعد جنازه اش را برای دفن از کشتی بیرون بردند .[۱]
عباداتی که شیخ از سن بلوغ تا آخر عمر به آنها ادامه می داد ، گذشته از فرائض و نوافل شبانه روزی وادعیه و تعقیبات ، عبارت بوده انداز ؛ قرائت یک جزء قرآن و نماز حضرت جعفر طیار و زیارت جامعه و عاشورا در هر روز .[۲]
« شیخ انصاری آن مردی که مرجـع كـل في الكـل شیعه می شود ، آن روزی که می میرد ، با آن ساعتی که به صورت یک طلبه فقیر دزفولی وارد نجف شده است ، فرقی نکرده است . وقتی که خانه او را نگاه می کنند می بینند مثل فقیرترین مردم زندگی می کند یک نفر به ایشان می گوید : آقا ! خیلی هنر می کنید که اینهمه وجوه به دست شما می رسد ، هیچ تصرفی در آنها نمی کنید . می فرماید : چه هنری کرده ام ؟ عرض می کند : چه هنری از این بالا تر ؟! می فرماید : حداکثر کـار من ، کار خرگ چی های کاشان است که می روند تا اصفهان و بر می گردند . خرک چی های کاشان را ـ که پول به آنها می دهند که بروند از اصفهان کالا بخرند و بیاورند کاشان ، آیا دیده اید که به مال مردم ، خیانت کنند ؟ آنها امین هستند ؛ این مسأله ، امر مهمی نیست ، بلکه به نظر شما مهم آمده است . اینجاست که می بینیم مرجعیت ، یک ذره نمی تواند روح این مرد بزرگ را تحت تسخير و تأثیر خودش قرار دهد . »[۳]
.........................
[۱]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری » / ۰۱۰۱
[۲]: زندگانی و شخصیت شیخ انصاری » / ۹٠
[۳]: سیره نبوی/29_30
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[28]:
🔸شیخ انصاری با آن وزنه علمی که داشت هرگاه کسی حتی یکی از کوچکترین شاگردانش در مجلس درس صحبتی می نمود ، به حرفهایش کاملاً گوش فرا می داد . روزی ، استاد اعظم بربالای منبر تدریس فرمودند : « در ایام تحصیلم در خدمت شريف العلماء و حاج ملا احمد نراقی و شيخ على ابن الشيخ ( معروف به کاشف الغطاء ) ، بر ذهن و ادراك و حافظه خود مغرور بودم به گونه ای که هرگاه در مطلبی تعمق می کردم و چیزی را درک می نمودم ، اگر خلاف آن را از اساتید خود می شنیدم ، بدان توجهی نکرده بلکه گوش به تمام کردن بیانات ایشان هم نمی دادم ؛ ولی اکنون طوری شده ام که هرگاه کمترین شاگردم هم سخنی گوید ، استماع می کنم تا حرفش را تمام کند ؛ زیرا ، تجربه کردم و بعضی از افکار خود را به واسطه سخن یکی از شاگردان مبتدی باطل دیدم » .[۱]
🔹 « میرزای شیرازی در درس شیخ کم سخن می گفت و بگاه سخن گفتن ، صدایش به اندازه ای آرام بود که شیخ برای فهم آن ، ناچار بدنش را به طرف او متمایل می کرد . هرگاه میرزا اراده تکلم داشت ، شیخ اهل مجلس را ساکت کرده و بدانها می گفت : جناب میرزا سخن می گوید . و پس از پایان کلام میرزا ، رو به دیگران نموده و مطالب او را برای شاگردان تقریر می کرد . کسی که شیخ را شناخته باشد ، می د داند این کار از جانب او چقدر پر اهمیت و عظیم است » .[۲]
🔸مرحوم شیخ انصاری ( رضوان الله علیه ) مردی بود که در علم و تقوا نابغۂ روز گار بود که هنوزهم علماء و فقهاء افتخار می کنند به فهم دقـائـق كلامش ، وقتی که آمدند ، چیزی از ایشان سؤال می کردند ، اگر نمی دانستند ، تعمد داشتند که بلند بگویند : ندانم ، ندانم ، ندانم .
این طور می گفتند که شاگردان یاد بگیرند که اگر چیزی را نمی دانند ننگشان نیاید از اینکه بگویند : نمی دانم . »[۳]
🔹« شیخ انصاری دارای همتی بلند و اخلاقی نیکو بود و به امور طلاب شخصاً رسیدگی می کرد و مانند پدری مهربان آنان را تحت تربیت خود قرار داده بود . چند روزی شیخ دیر تر از وقت مقرر برای تدریس حاضر می شد . از وی سبب را پرسیدند .
فرمود : یکی از سادات به تحصیل علوم دینی مایل گشته ، و این امر را با چند نفر در میان نهاده ، تادرس مقدمات برایش گویند ؛ ولی هیچ یک از آنان حاضر نشدند . و شأن خود را بالا تر از آن دیدند بدین جهت خود ، متصدی این امر شده و درس او را به عهده گرفته ام »[۴]
تــواضـع مــرد را دارد گـــرامـی
زكـبـر آیـد بـدی در نیکنامی ( ناصر خسرو )
•••••••••••••••••••••••
[۱]زندگانی وشخصیت شیخ انصاری ص77_78
[۲]میرزای شیرازی، ترجمه هدایة الرازی ص 37
[۳]: « سیره نبوی » / 116 ، مرحوم سید محمد باقر در چه ای ، استاد آیت الله بروجردی ، نیز شیوه شیخ انصاری را ، داشته اند .
[۴]: زندگانی وشخصیت شیخ انصاری ص78
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
#میرزا_ی_شیرازی
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد. مبلغی.mp3
زمان:
حجم:
832.4K
❇️#روش_شناسی❇️
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
[فوائد مکاسب خوانی]:
1_ایجاد آگاهی نسبت به ادبیات فقهی
2_حرکت و روش فقهی
3_آشنایی با روایات وطریق استنباط
4_ایجاد تمهیدات اولیه برای اجتهاد
#مکاسب
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
استاد مبلغی.mp3
زمان:
حجم:
1.25M
❇️#روش_شناسی❇️
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
🔴مکاسب را از دست ندهید...
بدیلی برای مکاسب نمیتوان یافت
🔶بهترین ها در روش فقهی:
1️⃣شیخ انصاری
2️⃣صاحب جواهر
🎙داستان فقیه سنی ومکاسب شیخ انصاری
#مکاسب
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
CamScanner ۰۱-۱۸-۲۰۲۳ ۱۳.۰۴.pdf
حجم:
2.21M
❇️#معرفی_کتاب❇️
📘رسالة فی المواریث
(مشتمل بر هشت مسئله)
✍️شیخ مرتضی انصاری(رحمة الله علیه)
#نسخه_خطی
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2
❇️#شخصیت_شناسی❇️
💠دریای فقاهت
🔰شیخ مرتضی انصاری[29]:
✔️تألیفات شیخ انصاری رحمةالله علیه:
فرائد الاصول:
🌐https://lib.eshia.ir/13056/1/0
مکاسب:
🌐https://lib.eshia.ir/10141/1/2
قضاء وشهادات:
🌐https://lib.eshia.ir/10031/1/9
وصایا ومواریث:
🌐https://lib.eshia.ir/10055/1/1
احکام خلل در نماز:
🌐https://lib.eshia.ir/10059/1/1
کتاب الخمس:
🌐https://lib.eshia.ir/10120/1/1
کتاب الزکاة:
🌐https://lib.eshia.ir/10122/1/0
کتاب الصلاة:
🌐https://lib.eshia.ir/10127/1/5
کتاب الصوم:
🌐https://lib.eshia.ir/10132/1/0
کتاب الطهارة:
🌐https://lib.eshia.ir/10135/1/9
کتاب النکاح:
🌐https://lib.eshia.ir/10144/1/5
کتاب الخمس:
🌐https://lib.eshia.ir/86830/1/9
کتاب الحج:
🌐https://lib.eshia.ir/86829/1/0
رسائل فقهیه:
🌐https://lib.eshia.ir/15174/1/3
اجتهاد وتقلید:
🌐https://lib.eshia.ir/86429/1/43
#معرفی_کتاب
#دریا_ی_فقاهت
#شیخ_مرتضی_انصاری
https://eitaa.com/joinchat/1881866418Cd47922eac2