7.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍آثار عجیب ذکر صلوات
🎙#استاد_عالی
@KashkulJudy
🔴 کفرگویی هنگام مرگ!!!
❖حضرت امام رحمة الله خاطره ای را از مرحوم آیت الله گلپایگانی نقل میکردند و به خدا پناه میبردند.
قضیه این بوده که آیت الله گلپایگانی فرموده بودند: من در جوانی رفیقی داشتم که اهل قزوین بود. مدت ها با هم در اوائل طلبگی هم بحث و هم درس بودیم.
او پس از مدتی به شهرش برگشت، ولی باز با هم مرتبط بودیم و گهگاهی نامه مینوشتیم. پس از مدتی شنیدم این دوست ما در بستر بیماری سختی افتاده است.
من به دیدنش رفتم. وقتی کنار بسترش نشستم، دیدم دارد کفر میگوید. معاذالله میگوید: ظلمی که خدا به من کرد، احدی به من نکرد. من فرزندانم کوچک و خردسال اند، احتیاج به سرپرست دارند، ولی خدا دارد من را از این دنیا میبرد.
بله شیاطین تمام سعی خود را این لحظات آخر میکنند تا ایمان را بگیرند. لذا توصیه شده به محتضر تلقین بگویید. برای او سورههایی از قرآن بخوانید.
دعای فرج و دعای عدیله را بخوانید تا این ها کمکی برای او باشند و بتواند ایمانش را محافظت نماید.
✍ استاد عالی
📚 کتاب از احتضار تا عالم قبر
🆔 @KashkulJudy
May 11
به بهانه سالروز وفات عصمة صغری حضرت زینب کبری سلام الله علیها
چند نکته ای را بیان می کنم:
۱»حضرت زینبی که وارد کربلا شدند با حضرت زینبی که از کربلا خارج شدند خیلی تفاوت پیدا کردند و مقام شان رفیع تر شد .
۲» این تغییر از آن زمانی ایجاد شد که ولی الله الاعظم حضرت سیدالشهداء علیه السلام دستان مبارک را بر سینه خواهر گذاشتند
۳» ایشان ولی خدایی بود که به «سِرّ قدر» آگاه بود و باطن عالم را می دیدند نه ظاهر را
۴» جریان عاشورا را از ابتدا تا عصر عاشورا حضرت حسین علیه السلام اداره کردند و از عصر عاشورا تا مدینه حضرت زینب سلام الله علیها اداره می کنند.
۵» امام سجاد علیه السلام فرمودند عمه جان شما عالمه غیر معلمه هستید ایشان با الهام دوران اسارت را دقیق و بدون اشتباه مدیریت کردند.
۶» نافذ البصیره بودن که درباره حضرت عباس علیه السلام بیان شده است از خواص اولیاء خداست که حضرت زینب هم این ویژگی را دارا بود.
۷» استاد بزرگوارم علامه عسکری رحمت الله علیه می فرمودند در جنگ صفین حضرت امیر المومنین علی علیه السلام با ۶۰ هزار نیرو نتوانستند شام را فتح کنند اما حضرت زینب سلام الله علیها با سر بریده امام حسین علیه السلام شام را فتح کردند.
۸» طبق نقل هایی که از بعضی بزرگان شده حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه هم روضه و هم توسل به حضرت زینب سلام الله علیها را به شیعیان و دوستان شان سفارش می کردند.
⚫️ وفات حضرت زینب سلام الله علیها را تسلیت عرض می نماییم⚫️
📍 " استاد ادیبی لاریجانی"
#وفات_حضرت_زینب
🔗
✅ 🔰🔰🔰 @KashkulJudy
خاطره گفتگو با استاد دانشگاه شریف
زمستان سال گذشته، برای شرکت در یک همایش و البته زیارت ثامن الحجج علیهم السلام به فرودگاه مهرآباد رفته بودم، پرواز به تاخیر خورد، روی صندلی سالن انتظار نشسته بودم که دیدم یک فرد تقریبا مسن با یک کت چهارخانه پشمی گران قیمت کنارم نشست موهای کم پشت و نسبتا بوری داشت، چاق نبود ولی شکمی برآمده داشت وقتی کنارم نشست بی مقدمه با یک لبخند مرموزی گفت: همش تقصیر شما آخوندها است!
لبخندی زدم و پرسیدم چرا مگر ما چه کردیم؟!
من همه جا گفته ام روحانیت نباید وارد سیاست می شد!
گفتم: ما روحانی ها دو شان داریم اولا؛ یک شهروند هستیم و مثل بقیه مردم از حقوق شهروندی برخورداریم، ثانیا؛ یک روحانی هستیم، آیا چون لباس روحانیت به تن داریم باید از حقوق شهروندی محروم بشویم؟ گفت: البته که نه!
گفتم: خب! بر اساس قانون فقط چند مسئولیت داریم که حتما صاحب آن باید دانش آموخته حوزه باشد، اولی مسئولیت رهبری است، بعد رئیس قوه قضائیه و فقهای شورای نگهبان و اعضاء مجلس خبرگان رهبری، در مورد وزیر اطلاعات هم چون با آبروی مردم سروکار دارد بهتر است که به مسائل اخلاقی و فقهی و حقوقی اشراف داشته باشد. این موارد محدود هم به دلیل رعایت مسائل دینی است نه صنفی اما حالا اگر یک روحانی دانشگاه رفت و دکتری گرفت آیا نباید در رشته تخصصی خود تدریس کند؟ گفت: چرا که نه!؟
ادامه دادم، یک روحانی از حق شهروندی خود استفاده می کند و در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس، شورای شهر شرکت می کند خب مردم می توانند به او رای بدهند و یا ندهند ولی نمی توان او را بخاطر روحانی بودن از شرکت در انتخابات محروم کرد، در مجلس اول بیش از ۹۰ درصد نمایندگان روحانی بودند و الان تعداد روحانیون از پزشکان عمومی مجلس هم کمتر شده یک زمانی مردم به آنها رای دادند و یک زمانی هم ندادند و این یعنی دموکراسی!
بعد اضافه کردم امروز بسیاری از روحانیون تحصیلات دانشگاهی هم دارند بنده خودم ارشد برنامه ریزی آموزشی هم دارم...
راستی رشته تحصیلی شما چیست؟ گفت من دکترای مهندسی پزشکی دارم و استاد دانشگاه شریف هستم!
گفتم: خوشحالم با یک استاد فرزانه هم کلام هستم، شما یک انتقادی به ما کردید و من پاسخ دادم حالا من حق دارم یک انتقاد کنم؟ گفت بله به گوشم!
گفتم شما مهندسین پزشکی چرا انقدر ساده هستید! چشمانش گرد شد! گفت چرا چنین برداشتی داری!؟
گفتم پزشکان بالاترین دریافتی را دارند در حالی که کیت ها و دستگاه های تشخیص بیماری ها را شماها برایشان می سازید و داروهایشان را شیمی دان ها آنها نه متخصص دستگاه تشخیص هستند و نه حتی محتوای داروها را می شناسند ولی درآمد اصلی را آنها می برند!
با تعجب به من خیره شده بود و به فکر فرو رفته بود! ادامه دادم جالب است بدانید وقتی گفته می شود پزشکی، یعنی یکی از پازل های نظام سرمایه داری! در پزشکی مدرن هیچ دارویی برای ریشه کن کردن هیچ بیماری ای ساخته نمی شود!
پرسید پس برای چه ساخته می شود؟! گفتم برای کنترل بیماری! در نظام پزشکی مدرن بهترین بیمار آن بیماری است که نه بمیرد و نه بهبود یابد! بلکه تا عمر دارو مصرف کند و چون عمده داروها عوارض دارند، بعد از مدتی بخاطر مصرف داروها به بیماری های جدیدی مبتلا می شوند و باید داروهای جدیدی مصرف کنند، بالای ۹۰٪ محتوای قرص ها، حجم دهنده و طعم دهنده و رنگ دهنده اند، موادی مثل نیشکر! و شاید ۱۰ درصد آنها عنصر موثره باشد!
پرسید یعنی می توانند دارویی بسازند که بجای کنترل بیماری ها را درمان کند؟! گفتم البته که می توانند! ولی در این صورت نان شرکت های دارو سازی آجر می شود! بعد گفتم به عنوان مثال کدام یک از این بیماری ها را دیده اید که با دارو ریشه کن شده فشار خون؟! دیابت! قند خون! هپاتیت! ام اس! اوتیسم! انواع سرطان ها و...؟ حتی کسی که عضو پیوندی می گیرد تا آخر عمر باید داروهایی را مصرف کند که سیستم امنیتی او در حداقل هشیاری باشد و الا عضو پیوندی را پس می زند!
موضوع برایش جذاب شده بود از اینجا شروع کردم به نقد ساختاری تعارض منافع در سیستم درمان کشور و این که یک صنف تمام اختیارات حاکمیتی را از قانون گذاری تا تعرفه گذاری و نظارت و قضاوت به دست گرفته!
بالاخره هواپیما آماده پرواز شد! به سمت گیت خروجی حرکت کردیم به عنوان آخرین جمله گفت: واقعا من را به فکر فرو بردید من موضوعات پزشکی را هرگز از این زاویه ندیده بودم!
✍علی ارجمند عین الدین
┏━━━🍃🌸🍃━━━┓
🆔 @KashkulJudy
┗━━━🍃🌸🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸️امکان ندارد کسی، هر کسی باشد واقعا برود در خانه خدا و بگوید من آمدم و الا دیر آمدم ولی آمدم.
🍃✨ به جان امام زمان قسم، امکان ندارد خدا دست رد به سینه اش بزند.
🍃✨ همه را میپذیرد، خدا ماها را دوستمون دارد علاقه به ما دارد، می خوادمون.
✨🍃 می خوادمون، فقط بیا در خونه خدا بگو یا رب من اشتباه کردم، نفهمیدم.
🌹آیت الله استاد ناصری رحمت الله علیه
#درس_اخلاق
═══✼🍃💖🍃✼══
🌹درس اخلاق🌹
✨✨✨✨
🆔 @KashkulJudy
9.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍در آخرالزمان یکی از هدفهای اصلی شیطان، خانوادههاست
🎙#استاد_عالی
🌴 🌴 👇
@KashkulJudy
@KashkulJudy
♦️داستانی جذاب
از حضرت موسی (ع)
♦️♦️♦️
✍ حضرت موسی (ع) از کنار باغی می گذشتند که مرد جوانی از ایشان برای خوردن سیب به باغ دعوت کردند. حضرت وارد باغ شدند و از عظمت و وسعت و نعمتهای باغ در حیرت فرو رفتند.
🌟حضرت موسی از چگونگی دست یافتن به این باغ سوال کرد. آن جوان گفت: من زمان مرگ پدرم چیزی نداشتم و پدرم انسان نیکوکار و اهل بخشش بود. زمانی که از دنیا می رفت به من گفت: پسرم من درست است مال دنیای زیادی از خود باقی نمیگذارم ولی خدای بزرگی دارم که تو را به او و امید و کرمش میسپارم.
☄ پدرم از دنیا رفت در حالی که از او به من فقط 5 سکه طلا ارث رسیده بود. با این 5 سکه در بازار میرفتم ، مرد ثروتمندی را دیدم که از مرد فقیری باغی خریده بود که چشمه آن خشک شده بود و ثروتمند به زور میخواست باغ را پس بدهد ولی فقیر نداشت. باغ را به 20 سکه خریده بود ولی به 5 سکه پس میداد که فقیر هیچ در بساط نداشت.
جلو رفتم و 5 سکه دادم و خریدم تا آبروی آن مرد فقیر را حفظ کنم. همه مرا مسخره کردند و گفتند: باغی که چشمه آن خشک شده است ، بیابان است.
🌳چون به باغ رسیدم ، دست به دعا برداشتم که خدایا از فضل خود بینیازم کن. صبح دیدم سنگ بزرگی که در وسط باغ بود، کنار رفته و چشمهای پدید آمده است.
✨ این معجزه در شهر پیچید و آن مرد ثروتمند مرا راضی کرد به 100 سکه که آن باغ را بفروشم. من فروختم. بعد از چند روز سنگ برگشت و چشمه خشک شد و آن مرد ثروتمند مجبور شد به 10 سکه آن باغ را به من بفروشد. من خریدم. 90 سکه داشتم که مالکان باغهای مجاور باغ من، مرا انسان درویش مسلکی دیدند و باغهای خود از ترس خشکسالی ، ارزان به من فروختند و من که لطف خدا را در قبال نیت خیر دیده بودم، همه را به امید خدا خریدم و بعد از چند روز دوباره چشمه جوشان شد و این همه باغ به خاطر 5 سکه ارث پدری و توکل پدرم در زمان مرگش به خداست.
🔹🔹 ندا آمد ای موسی(ع) به بیابان برو. مردی دید که تا گردن در ماسه خود را پنهان کرده بود، علت را پرسید. مرد گفت: پدر من ثروتمندترین مرد شهر بود، زمان مرگش من گریه می کردم ، مشتی بر گردن من کوبید و گفت: فرزند، مرد ثروتمندی چون من گریه نمیکند، حتی خدا هم به تو چیزی ندهد، پدرت آن قدر باقی گذاشته است که 10 نسل کاری نکنید و بخورید.
🔹سالی نکشید همه ثروت من بر باد رفت و اکنون دو سال است حتی لباسی بر تن هم ندارم و از ترس طلبکاران در ماسههای بیابان از شرمم پنهان شدهام. شبها در تاریکی چون حیوانات بیرون میروم و شکاری میکنم و روزها برای حفظ بدنم از سرما در ماسهها پنهان میشوم.
💫 ندا آمد ای موسی (ع)
🔻🔺آن جوان صاحب باغ بیکرانه، نعمت من برای پدری بود که کار نیک کرد و بخشش به خاطر من به فقرا نمود و زمان مرگش جز چشم امید به کرم من چیزی در بساط نداشت.
🔻🔺و اینکه میبینی، سزای کسی است که ثروت خود را نبخشید و سهم فقرا را نداد به امید این که فرزندانش بعد او از ثروت او بینیاز شوند.
🔴✨ به آن جوان صاحب باغ بگو، پدرت با من معامله کرد و من کسی هستم که یا با بندهام تجارت نمی کنم و رهایش می کنم و یا اگر تجارت کنم، چه بخواهد چه نخواهد، غرق نعمتش میکنم، حتی هر چه را میبخشم او ببخشد، باز از سیل رحمت و ثروت من نمیتواند خود را رها سازد.
🔴✨و به این جوان هم بگو، دیگر بر ثروت هیچکس تکیه نکند و توبه کند و یقین کند جز من کسی نمیتواند ببخشد چنانچه جز من کسی هم نمیتواند بگیرد. نیز ، بداند اگر توبه نکند ،بادی میفرستیم تا ماسهها را از کنار بدن او بردارد، تا از سرما بمیرد. آنگاه قدرت ستر و پوشاندن عورت خود را حتی نخواهد داشت.
📚پند تاریخ جلد 5 ص 240
📕📕📙📙📘📘
@KashkulJudy
🔘#بیان_استاد ▫️#آیت_الله_جاودان
🔸#بیان_طریقت 🔸#نکته_نغز
▫️#بخوانید
📌 فکر میکردم که چه بگویم، آخرش هم نگفتم!
🔸در حکمت های «نهج البلاغه» آمده است:
قَالَ عليه السلام:
▫️« اللِّسَانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّيَ عَنْهُ عَقَرَ»
🖍زبان، حیوان درندهاى است كه اگر به حال خود رها شود_ بى انديشه و راهنمائى عقل هر چه بخواهد بگويد گوینده را_ مىگزد (سبب تباهى او ميشود).
🔹آیت الله جاودان (حفظه الله) میفرمودند:
▫️▫️زمانی می خواستم جمله ای را به کسی بگویم، چند روز فکر می کردم چگونه این جمله را بگویم تا هیچ گونه مشکل شرعی و عرفی نداشته باشد حتی مطلب را روی کاغذ نوشتم ؛🖍 اما آخرش هم نگفتم.
🔗 @KashkulJudy