May 11
🔴اول تعطيل رسمي ليوم العاشر من محرم في التاريخ:
قال ابن اثير الجزري في الكامل عند ذكر حوادث سنة352للهجرة:في هذه السنة عاشر المحرم أمر معز الدولة الناس أن يغلقوا دكاكينهم، ويبطلوا الأسواق والبيع والشراء، وأن يظهروا النياحة، ويلبسوا قباباً عملوها بالمسوح، وأن يخرج النساء منشرات الشعور، مسودات الوجوه، قد شققن ثيابهن، يدرن في البلد بالنوائح، ويلطمن وجوههن على الحسين بن علي، رضي الله عنهما، ففعل الناس ذلك، ولم يكن للسنة قدرة على المنع منه لكثرة الشيعة، ولأن السلطان معهم(1).
و ذكر ذلك ايضا الهمداني في تكملة تاريخ الطبري(2).
——————
1ــ الكامل في التاريخ،ابن اثير الجزري، ج8، ص: 549،الناشر:دار الصادر بيروت.
2 ــ تکملة تاريخ الطبري،الهمداني،ص:183،تحقيق: ألبرت يوسف كنعان،الناشر:المطبعة الكاثوليكية_بيروت.
♻️کانال الکشکول
@kashkolka
🔴اولین تعطیل رسمی روز عاشورا در تاریخ: ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ در ذکر وقایع سال352هجری قمری میگوید: در دهم ماه محرم سال جارى معز الدوله [بویهی]بمردم دستور داد كه دكانها و اماكن كسب را ببندند و تعطيل كنند و سوگوارى نمايند و قباهاى سياه مخصوص عزا بپوشند و زنان نيز موى خود را پريشان و گونهها را سياه كنند و جامهها را چاك بزنند و در شهر بگردند و بگريند و بر سر و رو و سينه بزنند و ندبه حسين بن على رضى اللّه عنهما را بخوانند مردم همه آن كار را كردند و سنيان انكار نكردند زيرا ياراى منع نداشتند كه عده شيعيان فزونتر و سلطان هم همراه آنها بود. ———- 📚تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران(ترجمه الکامل فی التاریخ ابن اثیر)،ج:20،ص:262،ناشر:موسسه مطبوعات علمی. منابع دیگر:تکملة تاريخ الطبري،الهمداني،ص:183،تحقيق: ألبرت يوسف كنعان،الناشر:المطبعة الكاثوليكية_بيروت.
♻️کانال الکشکول
@kashkolka
اشعار زیبای که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا در میدان جنگ خواند: أَنَا ابْنُ عَلِيِّ الْخَيْرِ مِنْ آلِ هَاشِمٍ***كَفَانِي بِهَذَا مَفْخراً حِينَ أَفْخَرُ
وَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ أَكْرَمُ خَلْقِهِ***وَ نَحْنُ سِرَاجُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ يَزْهَرُ
وَ فَاطِمُ أُمِّي مِنْ سُلَالَةِ أَحْمَدٍ***وَ عَمِّي يُدْعَى ذَا الْجَنَاحَيْنِ جَعْفَرٌ
وَ فِينَا كِتَابُ اللَّهِ أُنْزِلَ صَادِقاً***وَ فِينَا الْهُدَى وَ الْوَحْيُ بِالْخَيْرِ يُذْكَرُ
وَ نَحْنُ أَمَانُ اللَّهِ لِلْخَلْقِ كُلِّهِمْ***نُسِرُّ بِهَذَا فِي الْأَنَامِ وَ نُجْهِرُ
وَ نَحْنُ وُلَاةُ الْحَوْضِ نَسْقِي وَلِيَّنَا***بِكَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ مَا لَيْسَ يُنْكَرُ
وَ شِيعَتُنَا فِي النَّاسِ أَكْرَمُ شِيعَةٍ***وَ مُبْغِضُنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَخْسَرُ
ترجمه: من پسر على هستم كه برگزيده خاندان هاشم است * هنگام به خود باليدن، مرا همين افتخار كافى است
نياى من پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله است كه بهترين خلق خداست * و ما چراغ خداييم كه در زمين مى درخشد.
و فاطمه، مادر من است كه از سلاله احمد است * و عموى من جعفر كه دارنده دو بال ناميده مى شود
كتاب خدا در ميان ما به حقّ نازل شد * و هدايت در ميان ماست و وحى از ما به نيكى ياد مى كند
ما امان خداييم براى همه خلايق * و اين را در ميان مردم، پنهان و پيدا مى گوييم
ماييم عهده داران حوض كوثر كه دوستان خود را سيراب مى كنيم * با جامى از رسول خدا و اين چيزى است كه هرگز انكار نمى شود
شيعه و طرفداران ما در ميان مردم بهترين طرفداران هستند * و بدخواه ما در روز رستاخيز زيان مى كند. 📚المناقب،ابن شهر آشوب،ج:4ص:80،ناشر موسسه انتشارات علامه_قم/الإحتجاج،الطبرسی،ج:2،ص:26،ناشر:مطابع النعمان النجف الاشرف/ روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب(تعریب تاریخ البناکتی)،ابو سلیمان البناکتی(متوفی:730هـ)،تعریب:محمد عبد الکریم علی،ص:117،الناشر:مرکز القومی للترجمة_القاهرة(بناکتی این ابیات با اختصار نقل کرد).
♻️کانال الکشکول
@kashkolka
ابيات قالها الامام الحسين عليه السلام يوم عاشوراءفي ساحة الميدان:
أَنَا ابْنُ عَلِيِّ الْخَيْرِ مِنْ آلِ هَاشِمٍ***كَفَانِي بِهَذَا مَفْخراً حِينَ أَفْخَرُ
وَ جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ أَكْرَمُ خَلْقِهِ***وَ نَحْنُ سِرَاجُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ يَزْهَرُ
وَ فَاطِمُ أُمِّي مِنْ سُلَالَةِ أَحْمَدٍ***وَ عَمِّي يُدْعَى ذَا الْجَنَاحَيْنِ جَعْفَرٌ
وَ فِينَا كِتَابُ اللَّهِ أُنْزِلَ صَادِقاً***وَ فِينَا الْهُدَى وَ الْوَحْيُ بِالْخَيْرِ يُذْكَرُ
وَ نَحْنُ أَمَانُ اللَّهِ لِلْخَلْقِ كُلِّهِمْ***نُسِرُّ بِهَذَا فِي الْأَنَامِ وَ نُجْهِرُ
وَ نَحْنُ وُلَاةُ الْحَوْضِ نَسْقِي وَلِيَّنَا***بِكَأْسِ رَسُولِ اللَّهِ مَا لَيْسَ يُنْكَرُ
وَ شِيعَتُنَا فِي النَّاسِ أَكْرَمُ شِيعَةٍ***وَ مُبْغِضُنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَخْسَرُ
📚المناقب،ابن شهر آشوب،ج:4ص:80،ناشر موسسه انتشارات علامه_قم/الإحتجاج،الطبرسی،ج:2،ص:26،ناشر:مطابع النعمان النجف الاشرف/ روضة اولى الالباب في معرفة التواريخ و الانساب(تعریب تاریخ البناکتی)،ابو سلیمان البناکتی(متوفی:730هـ)،تعریب:محمد عبد الکریم علی،ص:117،الناشر:مرکز القومی للترجمة_القاهرة(البناکتی نقل الابيات باختصار).
ابیاتی برا محمد حسین صغیر اصفهانی بر مزار حضرت رقیّه (س):
آن کو در این مزار شریف آرمیده است
امّ البکا رقیّۀ محنت کشیده است
این قبر کوچک است از آن طفل خردسال
کز دهر سالخورده بسی رنج دیده است
اینجا ز تاب غم دل زینب شده ست آب
بس نالۀ یتیم برادر شنیده است
اینجا ز پا فتاده و او را ربوده خواب
طفلی که روی خار مغیلان دویده است
اینجاست کز رقیه ی دلخسته مرغ روح
بر شاخسار روضه ی رضوان پریده است
یا رب به جز رقیه کدامین یتیم را
تسکین به دیدن سر از تن بریده است
گر بنگری به دیده ی دل بر مزار او
ریحان آرزو گل حسرت دمیده است
گشتند اهل بیت شهی خوار قوم دون
کز کاینات ذات حقش برگزیده است
نازم به آن که هستی خود داده وز خدای
روز ازل متاع شفاعت خریده است
تنها زمین نگشته عزاخانه ی حسین
پشت فلک هم از غم آن شه خمیده است
در امر صبر طاقت زینب عجیب نیست
حق صبر را ز طاقت وی آفریده است
از جد و باب و مام و برادر غم و بلا
ارث مسلمی است که بر او رسیده است
بر چیدنش محال بود تا ابد ” صغیر “
شاه شهید طرفه بساطی که چیده است ♻️کانال الکشکول
@kashkolka
🔴ماجراي عزاداري شب عاشوراي سپاهيان صفويه در پشت ديوارهاي قلعه قديمي ايروان در حين محاصره سپاهيان عثماني در آن قلعه که منجر به تسليم شدن سپاه عثماني وتسليم قلعه در سال ۱۰۱۳هجري:
🔸️ صاحب عالم آراي عباسي نقل ميکند: (شب عاشورا كه مردم اين طرف بتعزيه حضرت سيد الشهداء قيام داشتند غوغاى عام عاشوريان اردو بازار را محصوران قلعه شورش و غلغله يورش تصور نموده جمعى كه راضى بمصالحه و قلعه دادن نميشدند از خواب غفلت برآمده از روى اضطرار دست در دامن تشفع شريف پاشا زدند و روز عاشورا كه مقتل سيد الشهداء بود و حضرت اعلى[شاه عباس اول] برسم معهود و سبيل معتاد لباس ماتم و سوگوارى پوشيده و بلوازم تعزيه مشغول بودند شريف پاشا ديگر باره حسن آقاى چاوش باشى را بپايه سرير والا فرستاده بروحانيت خامس آل عبا و شهداى كربلا درخواست آن گروه نموده متقبل آن شد كه در همان روز بيرون آمده قلعه را بسپارند اگر چه آئينه خاطر مبارك از اطوار ناهنجار آن طايفه غبارى داشت چون ارواح مقدسه شهدا را شفيع ساخته بودند بصيقل مرحمت زنگ زداى خاطر انور گرديده مقرر شد كه قرچقاى بيك غلام خاصه شريفه با فوجى از غلامان بقلعه رفته محافظت قلعه و يراق متعلقه بسركار پادشاهى نمايند و پاشاى مذكور باكل اهل قلعه بيرون آمده در صحرا خيام اقامت نصب نمايند بعد از تنشيم قوايم سرير سلطنت هر كس را در اين ديار علاقه بوده اراده توقف و ملازمت داشته باشد مختار است و هر كس اراده روم نمايد مرخص حسن آقا مقتضى المرام بقلعه رفته محصوران كه از عظماء آقايان و زعما و چاوشان وينكچريان و ساير لشكريان هنوز جمعى كثير در كمال آراستگى و پيراستگى مانده بودند در كمال خوف و هراس از تنگناى محاصره نجات يافته مسرور و شادمان بنوعى كه قرار يافته بود بيرون آمده فارغ البال در خيمها آرام گرفتند و قرچقاى بيك داخل قلعه شده آن حصن حصين كه فى الجمله كليد ساير قلاع آذربايجان و شيروان بود بمحض تأييد الهى و امداد جنود غيبى بتصرف اولياى دولت فاهره درآمد.
📚تاريخ عالم آراى عباسى، اسكندر بيگ ترکمان، محقق: ايرج افشار، ج 2، ص: 656،ناشر: امير کبير _تهران.
#تاریخ_ایران #محرم ♻️کانال الکشکول
@kashkolka
مسؤل مخصوص براي تنظيم برنامه مراسم عزادريهاي محرم و امور روضه خوانها در بيرجند قديم: مولف بيرجند نامه گويد: براى آن كه مردم بتوانند در مجالس متعدّد عزادارى و روضه خوانى شركت كنند مجالس را در اوقات مختلف روز و شب تشكيل مى دادند: صبح زود، صبح اوّل وقت، بين روز، نزديك ظهر، پس از نماز ظهر و عصر، پس از نماز مغرب و عشا و شب و ... اين اوقات و حتى برنامه ها و ترتيب برگزارى مجالس و آنچه بدين امر مربوط بود توسّط «نقيب» شهر تنظيم و با نظارت او انجام مى گرفت. «نقيب» كه معمولا يك سيّد روحانى بود و از طرف امير قاين و با صلاحديد روحانيان بزرگ انتخاب و منصوب مى شد مسؤوليت تنظيم و اجراى برنامه هاى عزادارى و روضه خوانى ها را برعهده داشت حتّى اينكه چه كسانى در چه مجالسى و به چه ترتيب بايد به منبر بروند و چه مبلغى بايد به هركدام پرداخت گردد و ... همه با نظارت نقيب انجام مى شد. ترتيب منبر رفتن روضه خوانها بدينسان بود كه نخست افراد جوان يا جوانتر به منبر مى رفتند و پس از آنان كسانى كه سن بيشتر و سواد و شأن بيشترى داشتند و سرانجام بزرگترين و محترم ترين آنان به منبر مى رفت و مجلس را نيز ختم مى كرد و به اصطلاح «يا اللّه» مى كرد. اين روحانى محترم را «آخوند يا اللّه» مى خواندند. نقيب بابت اين خدمت از حكومت مقرّرى دريافت مى كرد و برخى از صاحبان مجالس هم در حد توانايى خود خدمتى به او مى نمودند. منصب «نقابت» ارثى بود و معمولا پس از درگذشت «نقيب» پسر ارشد او- در صورت شايسته بودن- به اين سمت از طرف «امير» منصوب مى گشت ولى اگر او پسرى نمى داشت و يا پسرش شايستگى اين مقام را دارا نمى بود يكى ديگر از اولاد ذكور و شايسته خانواده او را به اين كار مى گماردند. منبع: بيرجندنامه، جمال رضايي، ص: 469.
الکشکول
مسؤل مخصوص براي تنظيم برنامه مراسم عزادريهاي محرم و امور روضه خوانها در بيرجند قديم: مولف بيرجند نام
🟠نقیب یا نقیب سادات در قديم مسؤل رسیدگی به امور سادات و جلوگیری از جعل نسب سادات توسط غیر سادات منصب نقیب از مناصب قدیمی در جهان اسلام که در دوره بنی عباس ايجاد شد در اینجا توضیح داده نشده که آیا همون نقیب سادات بيرجند مسؤل امور تعزیه میشد یا شخص دیگر با عنوان مشابه احتمالا هر دو مسولیت رو یک شخص عهده دار میشد.
رسم زیبای در بیرجند قدیم آویزان کردن قرآن کریم در بعضی نقاط شهر بالای سر عزاداران حسینی در روز عاشورا : صبح روز عاشورا در برخى از نقاط شهر صاحبان خانهها قرآنهايى را در پارچههاى تميز مىپيچيدند و با طناب آنها را از دو طرف به ديوارهاى متقابل مىآويختند تا عزاداران و دستههاى عزادارى از زير قرآن مجيد بگذرند و در پناه و امان آن باشند.
📚بيرجندنامه، جمال رضايي، ص:472.
🔴بعضی از اتفاقاتی که بعد شهادت امام حسین علیه السلام در جهان افتاد
از کتب اهل سنت:
🔻حدیث ۱: وَعَنِ الزَّهْرِيِّ قَالَ: قَالَ لِي عَبْدُ الْمَلِكِ: أَيُّ وَاحِدٍ أَنْتَ إِنْ أَعْلَمْتَنِي، أَيُّ عَلَامَةٍ كَانَتْ يَوْمَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ. فَقَالَ: قُلْتُ: لَمْ تُرْفَعْ حَصَاةٌ بِبَيْتِ الْمَقْدِسِ إِلَّا وُجِدَ تَحْتَهَا دَمٌ عَبِيطٍ، فَقَالَ لِي عَبْدُ الْمَلِكِ: إِنِّي وَإِيَّاكَ فِي هَذَا الْحَدِيثِ لَقَرِينَانِ.
[الهيثمي]رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ ثِقَاتٌ.
🔰زهری میگوید: عبدالملک بن مروان به من گفت اگر خبر داری بگو روز شهادت امام حسین (علیهالسّلام) چه نشانهای داشت؟ گفتم سنگی در بیت المقدس برداشته نمیشد جز اینکه زیر آن خون تازه بود.
هیثمی گوید: طبرانی این حدیث را روایت کرد و رجال حدیث ثقه هستند.
🔻حدیث ۲: وَعَنِ الزُّهْرِيِّ قَالَ: مَا رُفِعَ بِالشَّامِ حَجَرٌ يَوْمَ قَتْلِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ إِلَّا عَنْ دَمٍ.
[الهيثمي]رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ رِجَالُ الصَّحِيحِ.
🔰زهری گوید:سنگی در شام برداشته نمیشد جز اینکه زیر آن خون بود.
هیثمی گوید: طبرانی این حدیث را روایت کرد و رجال حدیث روات صحیحین هستند.
🔻حديث٣:وَعَنْ أُمِّ حَكِيمٍ قَالَتْ: قُتِلَ الْحُسَيْنُ وَأَنَا يَوْمَئِذٍ جُوَيْرِيَّةٌ، فَمَكَثَتِ السَّمَاءُ أَيَّامًا مِثْلَ الْعَلَقَةِ.
[الهيثمي]روَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَرِجَالُهُ إِلَى أُمِّ حَكِيمٍ رِجَالُ الصَّحِيحِ.
🔰ام حکیم گوید:زمانى كه حسين عليه السلام كشته شد، من زن جوانى بودم. در آن روز آسمان مدّتى سرخ بود.
🔻حدیث ٤: وعَنْ أَبِي قَبِيلٍ قَالَ: لَمَّا قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ انْكَسَفَتِ الشَّمْسُ كَسْفَةً حَتَّى بَدَتِ الْكَوَاكِبُ نِصْفَ النَّهَارِ، حَتَّى ظَنَّنَا أَنَّهَا هِيَ.
[الهیثمی]رَوَاهُ الطَّبَرَانِيُّ، وَإِسْنَادُهُ حَسَنٌ.
🔰ابوقبيل گويد: زمانى كه حسين بن على عليهما السلام به شهادت رسيد، خورشيد گرفت و به گونه اى آسمان تاريك شد كه ستارگان پديدار شدند تا اين كه گمان كرديم قيامت فرا رسيده است.
📚 مجمع الزوائد ومنبع الفوائد ، الهيثمي، ج: 9 ص :١٩٦__ 197.
♻️کانال الکشکول
@kashkolka
گزارش مولف سفرنامه تذکره الحجاج از جشن گرفتن اهالی بریده عربستان در روز عاشورا و تاثر و اندوه مولف (که خود شاهد عیان آن بود) از دیدن جشن و سرور آنها دروز عاشورای سال 1231 در دولت اول آل سعود : حافظ محمد حسین هندی کرناتکی از اشراف و اعیان شیعیان هند در سفر خود به حج ناخواسته گرفتار وهابی های شهرهای بریده و درعیه شد و مدت طولانی اسير آنها بود در خاطرات ایام محرم که در شهر بریده عربستان بود میگوید: (يازدهم محرم الحرام روز چهارشنبه: در مقام بريده: تعجب آنكه مردم اينجا روز عاشورا را عيد مىدانند و سرور مىنمايند و زنها حنا مىبندند و رخوت [رخت = لباس] لطيف پوشيده، استعمال بوهاى خوش مىكنند. و هرگاه تحقيق مىنماييم از چه سبب عيد است، مىگويند در زمان رسول- صلى اللّه عليه و آله- فتح جايى شده و در آن روز مسلمين عيد نمودهاند. خلاصه، اين وضع رفتار اينها ديده، نهايت ملال عظيم علاوه بر مصائب خود كه اسيروار و گرفتار اينها مىباشيم، گرديده؛ امّا چه چاره كه از دست ما چه برمىآيد و غير از صبر چارهاى نبود).
📚تذکره الطریق فی مصائب حجاج بیت الله العتیق،هندی کرناتکی، ص 86.