شهيد محمد کاظم نژاد
مادر اين شهيد مي گويد: در اداي نماز اول وقت و گرفتن روزه، بسيار مقيد بود. از هشت سالگي روزه مي گرفت و نماز مي خواند .براي اداي نماز صبح، او بود که همه را بيدار مي کرد. حتي به گرفتن روزه مستحبي تشويق مي کرد. از جبهه که به مرخصي مي آمد، دائم روزه مي گرفت. روزي پرسيدم: مادرجان! چرا اين قدر روزه مي گيري؟ گفت: مادر من در جبهه روزه نگرفته ام. حالا دارم قضاي آنها را مي گيرم. دارم اداي دين مي کنم. گفتم: خدا قبول کند حالا بگو براي سحر چه غذايي درست کنم؟ گفت: تخم مرغ که داريم. همين ها را بپز تا با هم روزه بگيريم.
از جبهه که به مرخصي آمده بود، متوجه شد روزه ام. پرسيد چرا روزه ايد؟ گفتم: نذر است! نذر کردم که ان شاء الله سلامت برگردي! خنديد و گفت: پس به خاطر همين روزه هاي نذري شما، در جبهه هيچ اتفاقي برايم نمي افتد. بعد، تعريف کرد: با نه نفر ديگر، در يکي از مناطق عملياتي بوديم، ناگهان جلوي پايمان گلوله خمپاره اي منفجر شد. همه به جز من شهيد شدند. وقت برگشتن، بچه ها با تعجب نگاهم مي کردند که چطور از بين نه نفر، فقط من زنده ام و حتي خراشي به تن ندارم
شهید سید مجتبی نواب صفوی می گفت: خواب امام حسین (ع) رو دیدم.
حضرت بازو بندی روی دست راستم بستند روی بازوبند نوشته شده بود: فدائیان اسلام...
واسه همین اسم گروهمون شد فدائیان اسلام...
منبع: کتاب دانشجویی نگاهی به زندگی و مبارزات رهبر فدائیان اسلام 💚
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی 🕊🌱
بچهها بگردید یه رفیق خدایی پیدا کنید ؛
یه دوست پیدا کنید که وسط میدون ِمین ِگناه ، نجاتمون بده (:
- حاج حسین یکتا
خاطرات شهيد رضا صادقي يونسي
بسياري از شهدا، با زبان روزه شهيد شدند. برخي از رزمندگان ، سهميه ناهارشان را مي گرفتند، اما آن را به هم رزم هايشان مي دادند و خودشان روزه مي گرفتند.
اولين بار که در جبهه رفتم، نزديک شب قدر بود. شب قدر که رسيد، به اتفاق چندين تن از هم رزم هايم، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بيست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همين طور بود. برايم سؤال شده بود که چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاري احيا بيرون رفتم. پشت مقر ما صحرايي بود که شيارها و تل زيادي داشت.به سمت صحرا حرکت کردم، وقتي نزديک شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه مي کند. چون صداي مراسم احيا از بلند گو پخش مي شد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريکي حفره ها، با خداي خود راز و نياز مي کردند. بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم که براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
اين اتفاق يک بار ديگر هم افتاد. بين دزفول و انديمشک، منطقه اي بود که درخت هاي پرتقال و اکاليپتوس زيادي داشت، ما اسمش را گذاشته بوديم جنگل. نيروهاي بعثي بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نيروهايشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.
آنجا ديگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هايي کنده بودند و داخل آن مي رفتند و در تنهايي عجيبي با خدا راز و نياز مي کردند.
شهادت یک مرزبان در هنگ مرزی ارومیه
جانشین فرماندهی مرزبانی آذربایجانغربی:
🔹مرزبانان هنگ مرزی ارومیه که برای تأمین امنیت مناطق مرزی با خودروی سازمانی در حال پایش و کنترل نوار مرزی بودند دچار سانحه شدند.
🔹در این مأموریت، متأسفانه شهید «محمد نظری» بر اثر شدت جراحات وارده پس از انتقال به بیمارستان به درجه رفیع شهادت نائل شد.
خاطرات شهيد رضا صادقي يونسي
بسياري از شهدا، با زبان روزه شهيد شدند. برخي از رزمندگان ، سهميه ناهارشان را مي گرفتند، اما آن را به هم رزم هايشان مي دادند و خودشان روزه مي گرفتند.
اولين بار که در جبهه رفتم، نزديک شب قدر بود. شب قدر که رسيد، به اتفاق چندين تن از هم رزم هايم، به محل برگزاري مراسم احيا رفتم. از مجموع 350 نفر افراد گردان، فقط بيست نفر آمده بودند.تعجب کردم.
شب دوم هم همين طور بود. برايم سؤال شده بود که چرا بچه ها براي احيا نيامدند، نکند خبر نداشته باشند. از محل برگزاري احيا بيرون رفتم. پشت مقر ما صحرايي بود که شيارها و تل زيادي داشت.به سمت صحرا حرکت کردم، وقتي نزديک شيارها رسيدم، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته و قرآن را روي سرش گرفته و زمزمه مي کند. چون صداي مراسم احيا از بلند گو پخش مي شد، بچه ها صدا را مي شنيدند و در تنهايي و تاريکي حفره ها، با خداي خود راز و نياز مي کردند. بعدها متوجه شدم آن بيست نفر هم که براي مراسم عزاداري و احيا آمده بودند، مثل من تازه وارد بودند.
اين اتفاق يک بار ديگر هم افتاد. بين دزفول و انديمشک، منطقه اي بود که درخت هاي پرتقال و اکاليپتوس زيادي داشت، ما اسمش را گذاشته بوديم جنگل. نيروهاي بعثي بعد از آنکه پادگان را بمباران کرده بودند. نيروهايشان را در آن جنگل استتار کرده بودند.
آنجا ديگر تپه نداشت، اما بچه ها خودشان حفره هايي کنده بودند و داخل آن مي رفتند و در تنهايي عجيبي با خدا راز و نياز مي کردند.
🌸🍃↶ عــهــد ثـــابـت ↷🌸🍃
☜ روز یکـشـنـبــه☟
🌸🍃 اذکــ📿ــار روز
◽️⇦《یـاذَالْجَـلاٰلِوَالاِڪْـرٰامْ》 100مرتبہ
◽️⇦ یـا فتـاح 489 مـرتبہ
🌸🍃 سـوره روز
◽️⇦ سـوره مبـارکہ الرحمـن
↶ این سوره در دل منافقان جای نمیگیرد
در روز قیامت از الرحمن میپرسند
چه کسی را شفاعت میکنی و او شافی
کسی است ڪه آنرا خوانده باشد
و او را وارد بهشت میکند
🌸🍃 ادعیـه و زیـارت روز
🔹 دعـای روز یکشنبـه
🔷 زیـارت عـاشـورا
🔹 دعـای یستشیـر
🌸🍃 نمـاز روز یکشنبـه
◽️چهار رڪعت نمـاز بـجا آورد
◽️در هر رڪعت بعد از سـوره حمـد
◽️یک مرتبہ سـوره مُـلک
↶ مکان دهد خداوند او را در بهشت
در هر جا ڪه بخواهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌#فرازیازوصیتنامهشهید:
خون شهید می جوشد و سبب حرکت در جامعه
می شود. این خون است که سبب بیدار شدن👀
دوستان و اطرافیان و هم محلیها و همشهریها
می شود و این بالاترین کار است که یک انسان می تواند در طول زندگی خویش انجام دهد😇
دوستان و رفقا و خانواده عزیزم، از خدا بخواهید
تا من و شما هم به خیل عظیم شهدا بپیوندیم🕊
و در جوار حضرت سیدالشهدا (ع)
تا ابدیت بمانیم که:
باشد قرار و وعده ی ما جنت الحسین💚
دنیا برای سینه زدن جایمان کم است👋
🕊شهید مدافع حرم حسن عبدالله زاده🕊
یهبندهخدایی..
خیلیقشنگتعریفکرد
میگفتمیخواستیگناهکنی
عاشورا به یاد بیار
که حسین داد زد گفت!!
(هل ناصر من ینصرنی)
یهوقتاینگناهکاریباهاتنکنهکه
صدایامامزمانتونشنوی:)💔
#دلے
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
Azan Marhoum Aghati.mp3
1.05M
⚜اذان
⚜چه ضرب آهنگِ
⚜قشنگی است
⚜می گوید
⚜خدا همین نزدیکیست
⚜گوش کن
⚜«الله اکبر»
🌹🍃به وقت تهران
بسم الله الرحمن الرحیم
#زیارتنامه
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَولِیاءَ اللهِ و اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصَارَدینِ اللهِ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یااَنصارَرَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَاَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ فاطِمَةَ
سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ
بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیکُم
یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ،
بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ،
وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها
دُفِنتُم ،
وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا،
فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم
فَاَفُوزَمَعَکُم.
🌷شادی روح شهداصلوات🌷
#اللهم_ارزقنا_شهادت🕊
🌷🕊🌷🕊🌷
#کلامشهید🍃
هرخانمی که چادر به سرکند
وعفت ورزد
وهر جوانی که نماز اول وقت
رادرحدتوان شروع کند
اگردستم برسدسفارشش رابه
مولایم امام حسین
خواهم کردواورادعامیکنم
شهید حسین مهرابی✨
چپ ميرفت ميگفت سيد، راست ميرفت ميگفت سيد. اعصابم را خراب كرده بود. يقهاش را چسبيدم و گفتم: «پسرجون چرا اينقدر به من ميگي سيد؟ من كه سيد نيستم.» گفت: «مگه رمز عمليات يا زهرا نيست.» دستم شل شد و افتاد.
بعد از عمليات فهميدم آن پسر شهيد شده. در حالي كه سيد بود شهيد شد.
شهید دانش آموز
ديدم نشسته كنار جاده و كتابي ميخواند. گفتم: «بچه اينجا چي كار ميكني؟» گفت: «گردانم رو گم كردم.» گفتم: «اون چيه توي دستت؟» نشان داد، كتاب انگليسي دوم دبيرستان بود. گفتم: «توي اين وضعيت جاي زبان خوندنه.» گفت:«از بيكاري بهتره.» سوارش كردم رساندمش به گردانش.
شهید دانش آموز
توي بحبوحه عمليات يك دفعه تيربار ژ-3 از كار افتاد. گفتيم: «چي شد؟» پسر گفت: «شليك نميكنه نميدونم چرا؟» وارسي كرديم ديديم تيربار سالم است. يك دفعه ديديم انگشت سبابه پسر قطع شده. تير خورده بود و نفهميده بود. با انگشت ديگرش شروع كرد.
بعد از عمليات ناراحت بود. با انگشت باندپيچي شده. خواستيم دلداري بدهيم. گفتيم: «بابا بچهها شهيد ميشن. يك بند انگشت كه اين حرفها رو نداره!» گفت: «ناراحت انگشتم نيستم. آخه ديگه نميشه راحت تيراندازي كرد. ناراحت اونم.»
شهید دانش آموز
🔸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
🔹الْإِمَامِ التَّقِيِّ النَّقِيِ وَ حُجَّتِكَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ
🔸وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّيقِ الشَّهِيدِ
🔹صَلاَةً كَثِيرَةً تَامَّةً زَاكِيَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
🔸كَأَفْضَلِ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ
✍ شهیدی که حاج قاسم به دیدنش آمد و انگشترش را به او داد سردار شهید علی برزگر پور
🔹شهید علی برزگر پور ارادت بسیاری به حاج قاسم داشت قبل از شهادت سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را در خواب می بیند که به دیدنش می آید و انگشترش را به او می دهد.
🔸سردار شهید علی برزگر پور هر چهارشنبه در مراسم قرار عاشقی با شهیدان چهارشنبه شب های گلزار شهدای کرمان و شست و شوی قبور مطهر شهدا حضوری فعال داشت.
🌹هدیه به روح مطهر و ملکوتی اش صلوات
📣مانتوهای پشت نویسی شده، وارد بازار شده است.
اکثر مردم، بدون اینکه معنای این نوشته ها را بدانند، آنها را پوشیده و در کوچه و بازار به خودنمایی مشغول میشوند.
غافل از اینکه روی مانتوی آنها مثلا نوشته *"sow*" یعنی
" *ماده خوک جوان"..!*
🟣 چند نمونه از کلمات لاتین نوشتهشده روی مانتوها:
*Vixen* زن شرور
*Nude* لخت
*Whore* فاحشه
*Sow* ماده خوک جوان
*Pig* خوک
*Hussy* زن گستاخ
*Vice* گناه، فساد
*Chorus girl* دختر رقاصه تو جمع
*Lusts* شهوت، هوس
*Dram* ظرف شراب
*Adulterer* مرد زناکار
*Eccentricity* بيقاعدگي
*Adultery* زنا، بيديني
*Charm* طلسم، فريفتن
*Base-born* حرامزاده
*Bawdy* ****، زشت
*Mason* فراماسوني
*Tippler* ميگسار
*Atheist* خدانشناس
*sister for sale* خواهر فروش
*Take me* مرا لمس کن