نمایش خانگی- نگاهی به فیلم بیبدن
🔰 کم عمق
👤 #احمد_سیمای_عراقی
🔸فیلم «بیبدن» با اقتباس از یک پرونده واقعی جنایت ساخته شده است. قبل از ورود به موضوع فیلم باید تأکید کرد که اقتباس، یک منبع بزرگ برای تولید فیلمنامه و آثار دراماتیک است. حال این رویکرد میتواند برداشت آزاد از اثر اصلی باشد و یا شکل کلاسیک داشته باشد و مطابق با اصل موضوع باشد. اما مهمترین نکته در هر دو روش، نوع نگاه فیلمساز به موضوع و پردازش آن است. آیا همان نگاه همیشگی به یک موضوع تکرار میشود یا اینکه نگاهی متفاوت به موضوع دارد؟
🔸فیلم «بیبدن» پیرو روش دوم است و نگاه همیشگی را ندارد؛ چون از زاویهای جدید به موضوع قتل و قصاص پرداخته است؛ برخلاف اغلب فیلمهایی با موضوع قصاص که از نگاه خانواده قاتل پیش میروند، این بار با فیلمی مواجه هستیم که داستان آن از نگاه خانواده مقتول روایت میشود. از نظر این قلم، هدف فیلم درس اخلاق و گذشت نیست بلکه تغییر نگاه تماشاگر است و این خود به تنهائی یک موقعیت در تبیین موضوع است. اما کارگردان فیلم برای عملی ساختن این هدف به ابزارهای خاصی نیاز داشته است. اولین ابزار، فیلمنامه است و دوم بازیگران و صد البته امکانات و به اصطلاح، پروداکشن!
🔸در فیلم «بیبدن» نقطه عطفهای زیادی وجود دارد اما مشکل این است که این نقاط، خیلی گلدرشت هستند. به طور مثال، بازپرس محوری در فیلم، کمی اغراقآمیز به نظر میرسد و اینکه حتی خارج از حیطه وظیفهاش کارهای ارباب رجوع را دنبال میکند و به طور مثال، درب منزل پدر قاتل میرود و با او دچار زد و خورد میشود، دور از واقع است.
🔸مشکل دیگر در فیلمنامه «بیبدن» جایگاه کمرنگ و کم اثر پدر مقتول با بازی ضعیف سروش صحت است. طوری که انگار بود و نبود پدر در فیلم، اهمیتی ندارد. همچنین اگرگریم و آه و ناله را از الناز شاکردوست بگیریم، چیزی از شخصیت مادر مقتول در این فیلم نمیماند! این یعنی شخصیتپردازی در فیلمنامه کامل نبوده است و مهارت بازیگران هم تأثیر کمی در فیلم دارد. هر چند که شاکردوست با «بیبدن» هم سعی کرده از کلیشههای قبلی که در آنها خودش را تکرار میکرد فاصله بگیرد.
🔸نکته پایانی اینکه آثار پلیسی و جنائی یک ظرفیت خوب برای ساخت درام است و موضوعاتی که در این ژانر مطرح میشوند کشش و جذابیت بالایی دارند. اما این جاذبه در شرایطی ایجاد میشود که اولاً فیلمنامه انسجام و قدرت داشته باشد و از شاخ و برگهای اضافه در روایت پرهیز شود و روی یک ماجرا تمرکز شود و دوم هم اینکه زمینههای روان شناختی و جامعهشناسی بروز جرم هم مطرح شود.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001EV1
@Kayhan_online
نگاهی به فیلم «هتل»-نمایش خانگی
🔰 کمدی تاریخ مصرفدار
👤 #احمد_سیمای_عراقی
🔸باز هم همان حکایت همیشگی؛ فیلمی که قصه و درام واقعی ندارد، منطق روایی ندارد و فقط پژمان جمشیدی دارد. بله، درباره فیلم «هتل» صحبت میکنیم. فیلمی به کارگردانی مسعود اطیابی که سال گذشته دومین فیلم پرفروش سینماهای کشور شد و امسال هم از آثار پرفروش در نمایش خانگی است.
🔸ترفندی که سازندگان فیلم «هتل» برای پرداختن به این درونمایهها به کار بردهاند، سکس کلامی است! همان ترفندی که خیلی از آثار به اصطلاح کمدی سالهای آخر سینمای ما در قالب شوخیهای جنسی و دوپهلو در پیش گرفتهاند و از این طریق، ممیزی را دور میزنند!
🔸خلاصه کلام اینکه سازندگان آثاری چون «هتل» با سوءاستفاده از نیاز مخاطب به آثار مفرح و طنزآمیز، جیب خودشان را پر پول میکنند، اما به فرهنگ و ذائقه مخاطب آسیبهایی میزنند که جبران و ترمیم آنها ممکن است دههها طول بکشد.
#تصویر_روز
https://kayhan.ir/001Gi0
@Kayhan_online
نگاهی به فیلم «دایناسور»
🔰 زنگ خطر!
👤 #احمد_سیمای_عراقی
🔸در روزهایی که سینمای ایران با چالشهای عدیدهای دستوپنجه نرم میکند فیلم «دایناسور» به کارگردانی مسعود اطیابی، بار دیگر بحث «سینمای بدنه» و کارکرد آن در اقتصاد سینما را داغ کرده است. اطیابی که پیشینهای طولانی در ساخت آثار کمدی دارد، اینبار نیز با همان فرمول «تولید برای مصرف و مصرف برای تولید» به میدان آمده؛ فرمولی که به مثابه الاکلنگی عمل میکند که اگر تعادل آن بههم بخورد، تهیهکنندگان ورشکسته میشوند...
🔸«دایناسور» درونمایهای آشنا و تکراری دارد: «رضا دایناسور» با بازی پژمان جمشیدی، قلیانفروش آنلاین است و با دوست صمیمی خود، امیر جعفری، وارد ماجرائی میشود که در نهایت او را به یک باند بزرگ توزیع موادمخدر میرساند.
🔸یکی از معضلات اصلی سینمای کمدی امروز، تکیه افراطی بر «کمدی کلامی» است که به اشتباه «طنز» نامیده میشود. این نوع کمدی که مبتنی بر تعارض ذاتی، معنایی، رفتاری و کلامی است، در تلویزیون به دلیل ابعاد کوچکتر صفحه و اتمسفر حاکم، به میزان بیشتری برای خنده نیاز دارد (مانند بازی جواد انصافی یا قدرتالله رشیدی)
#تصویر_روز
@Kayhan_online