🌿#نماز_شب🌿
✍🏻حجة الاسلام شیخ جعفر ناصری:
اگر ما اهل #مراقبه باشیم، از آن طرف، کمک ها و #تأییداتی هست. ملائکه ای هم حتی برای بیدار کردن مؤمنان می آیند.
🔷 مدتی زمان میبرد تا یک نفر اهل نماز شب بشود. اگر این #تاج را سر کسی گذاشتند و به او دادند، بالاخره صدایش هم میزنند.
⁉️ حالا این صدا از کجا می آید؟ این ها الطاف خدا است که از درون دل مؤمن میجوشد و صدا را هم میشنود.
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🧡نماز شب را با ما تجربه کنید🧡
همین مرا بَس
که گریه کُن
روضه |تُ| بودِام مَردِ خدا..
✨ #محرم
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
•°≈🍁°•
✨#حسین 🌱
هرڪہ را عشــق
‹حسیـن؏› نیسـٺ،
ز خود بیخبر اسـٺ...! :)💔
✨#یااباصالح(عج)🍁
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
میگفت :🌱
ازهیئتاومدےبیرون
چشمتبهنآمحرمخوردولے
سرتُننداختیپایین؛باختے!💔
+خیلیراستمیگفت ..🖤
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
∞💌😍🦋∞
حاجت های بزرگ خودتان را
از آقازاده های کوچک امام حسین(ع)
حضرت علی اصغر و حضرت رقیه بگیرید...
✨#حاج_آقا_مجتبی_تهرانی💜
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
خاطره ای تاثیرگذار از میزان تواضع و فروتنی مقام معظم رهبری
سالها قبل در دهه محرم در یک هئیت عزاداری که در پارکینگ آپارتمانی در منطقه گوهردشت برگزار می شد، منبر می رفتم، از آنجا که ماشین نداشتم، زمان بازگشت، پیر مرد باصفایی که بعد فهمیدم پدر شهید است، لطف می کرد و با خودروی شخصی خود مرا به منزل می رساند، در راه با هم گرم صحبت می شدیم، یک شب گفت: حاج آقا می دانستی من به مدت ۷ سال راننده حضرت آقا بودم؟ گفتم: نه از کجا باید می دانستم، بلافاصله گفتم: خیلی مشتاق شدم چند خاطره از خاطرات ناب حضرت آقا را که به چشم خود دیده ای برایم تعریف کنی! گفت: نه من تصمیم گرفته ام دیگر برای کسی خاطره تعریف نکنم! با تعجب پرسیدم، چرا آخه؟!
گفت: چون مردم تحمل شنیدن حقایق را ندارند و مرا به دروغ گویی متهم می کنند!
گفتم: نه خیالت راحت من حرفهایت را باور می کنم، قبول کرد و چندین خاطره ناب برایم تعریف کرد او گفت: یک شب ماموریت پیدا کردم که بروم و از فرودگاه یکی از شخصیت ها را به بیت بیاورم، در فرودگاه بودم که یکی از رانندگان تاکسی به حضرت آقا جسارت و توهینی کرد، رگ غیرتم باد کرد و خونم به جوش آمد، رفتم جلو و او را حسابی چپ و راست کردم، در این بین، آن شخص هم از راه رسید ماجرا را پرسید، به او توضیح دادم که آن راننده بی ادب چه جسارتی کرده، او هم دستور داد آن راننده را بازداشت کرده و بردند، چند روزی از این ماجرا گذشت، خدا به یکی از محافظان حضرت آقا فرزندی عنایت کرده بود و ایشان همکاران خود را به خوردن حلیم دعوت کرده بود، مشغول خودن بودیم که ناگهان خود حضرت آقا هم تشریف آوردند و بعد از خوش و بش با جمع و تبریک به آن برادر سپاهی در جمع نشسته و شروع به خودن صبحانه کردند، من از این فرصت استفاده کرده و ماجرا فرودگاه را برای حضرت آقا تعریف کردم، برخلاف انتظار من، ناگهان رنگ چهره آقا تغییر کرد! و با عتاب به من فرمود: کی به شما اجازه داده بود یک نفر را آن هم در ملاء عام و در مقابل دوستان و همکارانش به باد کتک بگیری؟ گفتم: آقا اون راننده به شما جسارت کرد! گفتند: به من جسارت کرده بود چه ارتباطی به شما داشت!؟ حتما دردی داشته، کسی به دردش نرسیده و او هم اینگونه دردش را بروز داده، بعد با کمال تواضع فرمود: آقایان! من یک طلبه ساده ای در مشهد بودم و برای مردم روضه می خواندم، خداوند منان منت گذاشته و آبرویی به این طلبه داد، شما حق ندارید بخاطر علاقه شخصی به من، برخورد قهرآمیزی با مردم داشته باشید...
آن روزها من ریش پر پشتی داشتم ایشان رو به جمع فرمود، از نظر مردم هر چقدر که شما محاسن بلندتری می گذارید به همان میزان انقلابی ترید، پس محاسن خود را در حدی نگه دارید که از پس مسئولیت آن بر می آیید، من از کاری که کرده بودم خیلی پشیمان شدم و آقا پس از صرف غذا در حالی که هنوز ناراحت بودند از جمع خداحافظی کردند و رفتند.
آری بی جهت نیست که از بین صدها مجتهد و مرجع تقلید جلیل القدر چنین سید بزرگواری به عنوان ولی فقیه زمانه و زعیم جهان اسلام برگزیده شده است، چرا که به فرموده خداوند منان در قرآن مجید *اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ*
✍🏻[ حجت الاسلام و المسلمین] علی ارجمند عین الدین مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان البرز
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
اَحَبَّ اللهُ مَن اَحَبَّ حُسَینا
👈 یعنی
خدا به مقداری ما را دوست دارد
که ما امام حسین(علیه السلام) را دوست داریم 🖤
📚بحار،ج۴۳،ص۲۶۱
💥چقدر ارباب رو دوست داریم؟؟؟
✨ #ما_ملت_امام_حسینیم
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲┊ #کلیپدلتنگـی
رفیق تنهایےهام حسیــــــــــن💔
#محمدحسینپویانفࢪ🎙
#محرم
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «تَفَکُّرُ سَاعَة خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة; یک ساعت اندیشیدن بهتر است از عبادت یک سال
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم:" کَانَ أَکْثَرُ عِبَادَةِ أَبِی ذَرّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ التَّفَکُّرَ وَالاِْعْتِبَارَ; بیشترین عبادت ابوذر اندیشیدن و عبرت گرفتن بود".
در واقع همه اینها برگرفته از قرآن مجید است که مى فرماید:" قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَة أَنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثْنى وَفُرادى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا" من فقط شما را به یک چیز اندرز مى دهم و دعوت مى کنم و آن این که دسته جمعى یا به صورت فردى براى خدا برخیزید و فکر خود را به کار گیرید".
دلیل آن هم روشن است، زیرا ریشه تمام نیکى ها و پیشرفت ها و موفقیت ها در تفکر و اندیشه صحیح است.
حکمت 5: شناخت ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى، سياسى، اجتماعى):
وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: دانش، ميراثى گرانبها، و آداب، زيورهاى هميشه تازه، و انديشه، آيينه اى شفّاف است.
نکته ها:
علم و ادب و تفکر:
امام در این بخش از کلمات قصار اشاره به سه نکته مهم مى کند نخست مى فرماید: «علم و دانش میراث گرانبهایى است»; (الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ).
اشاره به این که گرانبهاترین میراثى که انسان از خود به یادگار مى گذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادى افتخارى است. این سخن شبیه روایتى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده که مى فرماید:"اِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الاَْنْبِیَاءِ إِنَّ الاَْنْبِیَاءَ لَمْ یُوَرِّثُوا دِینَاراً وَلاَ دِرْهَماً وَلَکِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظّ وَافِر; دانشمندان وارثان انبیا هستند چرا که انبیا دینار و درهمى از خود به یادگار نگذاشتند، بلکه علم و دانش به ارث گذاشتند پس هر کس از آن بهره اى بگیرد بهره فراوانى برده است"
بعضى از شارحان ارث را در اینجا طور دیگرى تفسیر کرده اند و گفته اند: ارث درآمدى است که بى زحمت حاصل مى آید دانشى را نیز که انسان از استاد فرا مى گیرد شبیه ارث است; ولى تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد.
در دومین جمله مى فرماید:" آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است"; (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ).
منظور از "آداب" فضایل اخلاقى مخصوصاً چیزهایى است که مربوط به روابط اجتماعى است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتارى، فصاحت و بلاغت در بیان.
"حُلَل" جمع "حُلَّه" به معناى لباس زینتى است.
"مُجَدَّدَة" به معناى چیزى است که پیوسته تجدید و نو مى شود و هرگز کهنه نخواهد شد.
بر این پایه، مفهوم کلام امام(علیه السلام) چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباس هاى زیبایى است که آدمى در تن مى کند و هرگز فرسوده نمى شود بر خلاف لباس هاى ظاهرى که هم کهنه مى شود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهرى دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است.
در روایات اسلامى براى «أدب» تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که در واقع هر کدام اشاره به مصداقى از آن است:
در حدیثى از امام امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم:" کَفاکَ أدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنابُ ما تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِک; براى این که ادب داشته باشى همین بس که از آنچه براى دیگران نمى پسندى دورى کنى"
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود:" أدّبْنى أبى(علیه السلام)بِثَلاث...; پدرم من را به سه چیز ادب کرد" فرمود: "مَنْ یَصْحَب صاحِبَ السُوء لا یَسْلَم ومَن لا یُقَیَّد اَلفاظَه یَنْدَم، ومَن یَدْخُل مَداخل السُّوء یُتَّهَم; فرزندم کسى که با رفیق بد همنشین شود از آفات در امان نخواهد بود و کسى که سخنان خود را مهار نکند پشیمان مى شود و کسى که در محل هاى آلوده وارد گردد متهم و بدنام خواهد شد"
امام صادق(علیه السلام) به یکى از دوستان خود سفارش کرد که پیام او را به همه شیعیان و علاقه مندانش برساند و فرمود: من شما را به تقواى الهى و ورع و تلاش براى خدا و راستگویى و اداى امانت... و خوشرفتارى با سایر مسلمانان دعوت مى کنم و هرگاه کسى از شما در دینش ورع داشته باشد، راست بگوید، اداى امانت کند و با مردم خوش اخلاق باشد مى گویند: "هذا جَعْفَرىٌّ فَیَسُرُّنی..." و نیز مى گویند:"هذا أَدَبُ جَعْفَر; این جعفرى است و این سبب سرور و خوشحالى من مى شود کار اینها ادب جعفر بن محمد است".
در حدیث کوتاه دیگرى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم:" الاْدَبُ یُغْنی عَنِ الْحَسَبِ; ادب انسان را از شرافت خانوادگى و فامیلى بى نیاز مى کند".
همان گونه که در بالا گفتیم، ادب و آداب مفهوم وسیعى دارد که همه فضایل اخلاقى مخصوصا آنچه را مربوط به اخلاق اجتماعى است در بر مى گیرد که بزرگترین افتخار آدمى و مایه آبرومندى او در اجتماع است.
سپس امام در سومین جمله مى فرماید:" فکر آئینه صافى است"; (وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ).
منظور از فکر همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفى است که بر انسان وارد مى شود و به تعبیر فلاسفه حرکتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتیجه ها. هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجاب هاى معرفت دور بماند، آئینه شفافى خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان مى دهد و راه صحیح را در پرتو آن مى یابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.
به همین دلیل برترین عبادت در روایات اسلامى تفکر شمرده شده است:
در حدیثى که در امالى شیخ طوسى آمده است مى خوانیم: "لاَ عِبَادَةَ کَالتَّفَکُّرِ فِی صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَل; هیچ عبادتى برتر از اندیشیدن در مخلوقات خداوند متعال نیست".
💚بسم رب المهدی💚
#تولد_در_توکیو🎉🎈
#قسمت_چهل_وسوم
#امداد_غیبی
📝 حدود یک سال طول کشید تا دوباره ژاپن را ترک کنم. مادرم اصرار داشت در مهاجرتم خیلی عجله نکنم. میگفت:(دیر که نمیشود. اینقدر همه کارها را بدو بدو انجام نده. چیزهایی را که لازمه ی یک زن ژاپنی است یاد بگیر و کارهایی را که داری انجام بده.)
🎎در این فاصله با تمام اقوام و آشنایانمان خداحافظی کردم. وسایلم را جمع کردم. چندماهی کلاس رفتم تا پوشیدن کیمونو رایادبگیرم. مادرم میگفت:{باید پوشیدنش را یاد بگیری. یک زن ژاپنی هر جایی از جهان که باشد، باید آداب و رسوم را حفظ کند. کیمونو از مهمترین سنتهای ماست.} تمام این کارها حدود یک سال طول کشید.
👩🏻💻 در این فاصله هر روز با محسن اینترنتی حرف میزدم. از ژاپن برایش می گفتم و کارهایی که می کردم. با هم درباره برنامه هایی که برای زندگی آینده مان داشتیم حرف میزدم.
💠آخر سر پدرم مراسمی گرفت و همه اقوام را برای شام به رستوران دعوت کرد. فردا با همه ی اقوام به فرودگاه آمدیم تا من را بدرقه کنند. قرار بود ویزا همان روز آماده شود. چند روز قبلش برای کار ویزا اقدام کرده بودم و گفته بودم ویزای اقامت میخواهم و قرار است با یک مرد ایرانی ازدواج کنم. سفارت هم گفته بود تا فلان روز، که همان روز پرواز می شد، صبر کنم. آن روز قبل از اینکه به فرودگاه برویم با سفارت تماس گرفتم و آنها گفتند:[ معلوم نیست. امروز آماده شود] گفتم:{ یعنی چی معلوم نیست، من برای امروز بلیط دارم.} گفتند:[حالا شما به فرودگاه برو. سعی میکنیم تا آخر وقت برایتان آماده اش کنیم.] ما هم بلند شدیم رفتیم فرودگاه.
❌ توی فرودگاه هم چند باری با سفارت تماس گرفتم. ولی جواب ندادند. دو ساعت مانده بود به پرواز زنگ زدند و گفتند:[ متاسفانه ویزا امروز آماده نمیشود، آخر وقت کاری است و میافتد برای فردا] هر چه خواهش و تمنا کردم گفتند:[ نمیشود:/ ]
😭 گریه ام گرفت. نشستم یک گوشه ای که اقوام نبینندم و زار زار گریه کردم. خیلی زشت بود! نه میتوانستم به ایران بیایم و نه میتوانستم به خانه برگردم. چند روز قبل تمام وسایلم را بسته بندی کرده بودم و به ایران فرستاده بودم. هیچ چیز دیگری توی اتاقم نداشتم که بخواهم به خانه برگردم. از طرفی اگر برمیگشتم برایم حرف در میآوردند. نمیدانستم چه کار کنم.
📱 زنگ زدم به محسن و جریان را برایش گفتم. گفت:{ همین حالا میروم سفارت و پیگیری می کنم.} ولی الکی میگفت. بعداً برایم گفت:{ که اصلا به سفارت نرفته بوده.} میگفت:{ ماشین را روشن کرده و رفته توی خیابانها، مسافر صلواتی سوار کرده تا یک خورده آرام شود.}
👱🏻♀ همین طوری که جمع شده بودم توی خودم و داشتم گریه میکردم. خانومی صدایم زد. سر بلند کردم. گفت:[ چرا گریه می کنی؟! ] ماجرا را برایش گفتم. گفت:[ اهل کجایی؟! ] تا گفتم:{ اهل فلان شهرم} خندید و گفت: [پس همشهری هستیم] گفت:[ صبر کن ببینم چه کار می توانم برایت بکنم. ] رفت و چند لحظه بعد آمد و گفت:[ اگر بخواهی سوار هواپیمایت میکنیم، ولی هر اتفاقی افتاد مسئولیتش گردن خودت است. حتی اگر دیپورتت کردند به ما ربطی ندارد.] گفتم:{ اشکالی ندارد. شما بگذارید من سوار هواپیما بشوم، باقیش با خودم.}
🚘 محسن بعدا گفت:[ آن روز پیرزنی را سوار کرده بوده که میخواسته به امامزاده برود.] میگفت:[ پیرزن لباس عجیبی پوشیده بود. چادر رنگی سر کرده بود و شلوارش را کرده بود داخل جورابهایش. پیرزن در راه برایش درد دل کرده بود که بچه هایش ولش کرده و رفته اند. حالا هم با خواهرش زندگی میکند. ولی از عزت و احترام ندارد. دم امامزاده پیرزن گفته بود:(هر دعایی که داری بگو تا به امامزاده بگویم، من دعاهایم می گیرد) محسن هم جریان من را گفته بود. ]
✨بعدا که به ایران رسیدم و این جریان را برایم تعریف کرد. ساعت ها را باهم چک کردیم، متوجه شدیم پیرزن دقیقا همان ساعت و دقیقه ای از ماشین پیاده شده که آن زن توی فرودگاه پیدایش شد و کارم را درست کرد. بعدها خیلی گشتم تا آن پیرزن را پیدایش کنم. ولی نشد. هنوز که هنوز است فکر میکنم آن پیرزن فرشته ای از جانب خدا بوده.
👈🏻با ما همراه باشید...❤️
ادامه دارد...
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
📞 شما یک تماس از کربلا دارید!!💔
جااااانم حسین جان؟
_ هل من ناصر ینصرونی...
💭 اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (ع) تلاش میکردم...😢
گفت : یک حسین زنده داریم ؛ نامش مهدی (عج) است !
💔 تاحالا برایش چه کرده ای؟😩
عجیب سکوت کردم 😑
امام حسین (ع) امام زمان کوفیان بود و امام مهدی (عج) امام زمان ما!
⚠️ حواسمان باشد با اعمال و گناهانمان دوباره امام زمانمان را راهیِ قتلگاه نکنیم ...🥀
💚 #الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج 💚
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🏴 شب ششم
#قاسم_بن_الحسن
آنقدر سنگ به او خورد که آخر افتاد
بی رمق بود ازین فاصله با سر افتاد
سعی میکرد نیفتد، ولی بدتر افتاد
عمه میگفت بخود، جانِ برادر افتاد
به زمین خورد به دورِ تن او جمع شدند
گرگها بر سرِ پیراهن او جمع شدند
بدنش معبر سُمها شده ای وای حسن
کمرش از دو جهت تا شده ای وای حسن
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥احلی من العسل...
🔹ماجرای شهادت حضرت قاسم ابنالحسن به روایت رهبر انقلاب
#محرم
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte