حکمت 5: شناخت ارزش هاى اخلاقى (اخلاقى، سياسى، اجتماعى):
وَ قَالَ (علیه السلام): الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ، وَ الْآدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ، وَ الْفِكْرُ مِرْآةٌ صَافِيَةٌ.
و درود خدا بر او، فرمود: دانش، ميراثى گرانبها، و آداب، زيورهاى هميشه تازه، و انديشه، آيينه اى شفّاف است.
نکته ها:
علم و ادب و تفکر:
امام در این بخش از کلمات قصار اشاره به سه نکته مهم مى کند نخست مى فرماید: «علم و دانش میراث گرانبهایى است»; (الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ).
اشاره به این که گرانبهاترین میراثى که انسان از خود به یادگار مى گذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادى افتخارى است. این سخن شبیه روایتى است که از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) نقل شده که مى فرماید:"اِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الاَْنْبِیَاءِ إِنَّ الاَْنْبِیَاءَ لَمْ یُوَرِّثُوا دِینَاراً وَلاَ دِرْهَماً وَلَکِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظّ وَافِر; دانشمندان وارثان انبیا هستند چرا که انبیا دینار و درهمى از خود به یادگار نگذاشتند، بلکه علم و دانش به ارث گذاشتند پس هر کس از آن بهره اى بگیرد بهره فراوانى برده است"
بعضى از شارحان ارث را در اینجا طور دیگرى تفسیر کرده اند و گفته اند: ارث درآمدى است که بى زحمت حاصل مى آید دانشى را نیز که انسان از استاد فرا مى گیرد شبیه ارث است; ولى تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد.
در دومین جمله مى فرماید:" آداب (انسانى)، لباس زیبا و کهنگى ناپذیر است"; (وَالاْدَابُ حُلَلٌ مُجَدَّدَةٌ).
منظور از "آداب" فضایل اخلاقى مخصوصاً چیزهایى است که مربوط به روابط اجتماعى است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتارى، فصاحت و بلاغت در بیان.
"حُلَل" جمع "حُلَّه" به معناى لباس زینتى است.
"مُجَدَّدَة" به معناى چیزى است که پیوسته تجدید و نو مى شود و هرگز کهنه نخواهد شد.
بر این پایه، مفهوم کلام امام(علیه السلام) چنین است که این صفات برجسته انسانى همچون لباس هاى زیبایى است که آدمى در تن مى کند و هرگز فرسوده نمى شود بر خلاف لباس هاى ظاهرى که هم کهنه مى شود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهرى دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است.
در روایات اسلامى براى «أدب» تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده که در واقع هر کدام اشاره به مصداقى از آن است:
در حدیثى از امام امیر مؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم:" کَفاکَ أدَباً لِنَفْسِکَ اجْتِنابُ ما تَکْرَهُهُ مِنْ غَیْرِک; براى این که ادب داشته باشى همین بس که از آنچه براى دیگران نمى پسندى دورى کنى"
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود:" أدّبْنى أبى(علیه السلام)بِثَلاث...; پدرم من را به سه چیز ادب کرد" فرمود: "مَنْ یَصْحَب صاحِبَ السُوء لا یَسْلَم ومَن لا یُقَیَّد اَلفاظَه یَنْدَم، ومَن یَدْخُل مَداخل السُّوء یُتَّهَم; فرزندم کسى که با رفیق بد همنشین شود از آفات در امان نخواهد بود و کسى که سخنان خود را مهار نکند پشیمان مى شود و کسى که در محل هاى آلوده وارد گردد متهم و بدنام خواهد شد"
امام صادق(علیه السلام) به یکى از دوستان خود سفارش کرد که پیام او را به همه شیعیان و علاقه مندانش برساند و فرمود: من شما را به تقواى الهى و ورع و تلاش براى خدا و راستگویى و اداى امانت... و خوشرفتارى با سایر مسلمانان دعوت مى کنم و هرگاه کسى از شما در دینش ورع داشته باشد، راست بگوید، اداى امانت کند و با مردم خوش اخلاق باشد مى گویند: "هذا جَعْفَرىٌّ فَیَسُرُّنی..." و نیز مى گویند:"هذا أَدَبُ جَعْفَر; این جعفرى است و این سبب سرور و خوشحالى من مى شود کار اینها ادب جعفر بن محمد است".
در حدیث کوتاه دیگرى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم:" الاْدَبُ یُغْنی عَنِ الْحَسَبِ; ادب انسان را از شرافت خانوادگى و فامیلى بى نیاز مى کند".
همان گونه که در بالا گفتیم، ادب و آداب مفهوم وسیعى دارد که همه فضایل اخلاقى مخصوصا آنچه را مربوط به اخلاق اجتماعى است در بر مى گیرد که بزرگترین افتخار آدمى و مایه آبرومندى او در اجتماع است.
سپس امام در سومین جمله مى فرماید:" فکر آئینه صافى است"; (وَالْفِکْرُ مِرْآةٌ صَافِیَةٌ).
منظور از فکر همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفى است که بر انسان وارد مى شود و به تعبیر فلاسفه حرکتى ذهنى است به سوى مقدمات و از مقدمات به سوى نتیجه ها. هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجاب هاى معرفت دور بماند، آئینه شفافى خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان مى دهد و راه صحیح را در پرتو آن مى یابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.
به همین دلیل برترین عبادت در روایات اسلامى تفکر شمرده شده است:
در حدیثى که در امالى شیخ طوسى آمده است مى خوانیم: "لاَ عِبَادَةَ کَالتَّفَکُّرِ فِی صَنْعَةِ اللَّهِ عَزَّوَجَل; هیچ عبادتى برتر از اندیشیدن در مخلوقات خداوند متعال نیست".
💚بسم رب المهدی💚
#تولد_در_توکیو🎉🎈
#قسمت_چهل_وسوم
#امداد_غیبی
📝 حدود یک سال طول کشید تا دوباره ژاپن را ترک کنم. مادرم اصرار داشت در مهاجرتم خیلی عجله نکنم. میگفت:(دیر که نمیشود. اینقدر همه کارها را بدو بدو انجام نده. چیزهایی را که لازمه ی یک زن ژاپنی است یاد بگیر و کارهایی را که داری انجام بده.)
🎎در این فاصله با تمام اقوام و آشنایانمان خداحافظی کردم. وسایلم را جمع کردم. چندماهی کلاس رفتم تا پوشیدن کیمونو رایادبگیرم. مادرم میگفت:{باید پوشیدنش را یاد بگیری. یک زن ژاپنی هر جایی از جهان که باشد، باید آداب و رسوم را حفظ کند. کیمونو از مهمترین سنتهای ماست.} تمام این کارها حدود یک سال طول کشید.
👩🏻💻 در این فاصله هر روز با محسن اینترنتی حرف میزدم. از ژاپن برایش می گفتم و کارهایی که می کردم. با هم درباره برنامه هایی که برای زندگی آینده مان داشتیم حرف میزدم.
💠آخر سر پدرم مراسمی گرفت و همه اقوام را برای شام به رستوران دعوت کرد. فردا با همه ی اقوام به فرودگاه آمدیم تا من را بدرقه کنند. قرار بود ویزا همان روز آماده شود. چند روز قبلش برای کار ویزا اقدام کرده بودم و گفته بودم ویزای اقامت میخواهم و قرار است با یک مرد ایرانی ازدواج کنم. سفارت هم گفته بود تا فلان روز، که همان روز پرواز می شد، صبر کنم. آن روز قبل از اینکه به فرودگاه برویم با سفارت تماس گرفتم و آنها گفتند:[ معلوم نیست. امروز آماده شود] گفتم:{ یعنی چی معلوم نیست، من برای امروز بلیط دارم.} گفتند:[حالا شما به فرودگاه برو. سعی میکنیم تا آخر وقت برایتان آماده اش کنیم.] ما هم بلند شدیم رفتیم فرودگاه.
❌ توی فرودگاه هم چند باری با سفارت تماس گرفتم. ولی جواب ندادند. دو ساعت مانده بود به پرواز زنگ زدند و گفتند:[ متاسفانه ویزا امروز آماده نمیشود، آخر وقت کاری است و میافتد برای فردا] هر چه خواهش و تمنا کردم گفتند:[ نمیشود:/ ]
😭 گریه ام گرفت. نشستم یک گوشه ای که اقوام نبینندم و زار زار گریه کردم. خیلی زشت بود! نه میتوانستم به ایران بیایم و نه میتوانستم به خانه برگردم. چند روز قبل تمام وسایلم را بسته بندی کرده بودم و به ایران فرستاده بودم. هیچ چیز دیگری توی اتاقم نداشتم که بخواهم به خانه برگردم. از طرفی اگر برمیگشتم برایم حرف در میآوردند. نمیدانستم چه کار کنم.
📱 زنگ زدم به محسن و جریان را برایش گفتم. گفت:{ همین حالا میروم سفارت و پیگیری می کنم.} ولی الکی میگفت. بعداً برایم گفت:{ که اصلا به سفارت نرفته بوده.} میگفت:{ ماشین را روشن کرده و رفته توی خیابانها، مسافر صلواتی سوار کرده تا یک خورده آرام شود.}
👱🏻♀ همین طوری که جمع شده بودم توی خودم و داشتم گریه میکردم. خانومی صدایم زد. سر بلند کردم. گفت:[ چرا گریه می کنی؟! ] ماجرا را برایش گفتم. گفت:[ اهل کجایی؟! ] تا گفتم:{ اهل فلان شهرم} خندید و گفت: [پس همشهری هستیم] گفت:[ صبر کن ببینم چه کار می توانم برایت بکنم. ] رفت و چند لحظه بعد آمد و گفت:[ اگر بخواهی سوار هواپیمایت میکنیم، ولی هر اتفاقی افتاد مسئولیتش گردن خودت است. حتی اگر دیپورتت کردند به ما ربطی ندارد.] گفتم:{ اشکالی ندارد. شما بگذارید من سوار هواپیما بشوم، باقیش با خودم.}
🚘 محسن بعدا گفت:[ آن روز پیرزنی را سوار کرده بوده که میخواسته به امامزاده برود.] میگفت:[ پیرزن لباس عجیبی پوشیده بود. چادر رنگی سر کرده بود و شلوارش را کرده بود داخل جورابهایش. پیرزن در راه برایش درد دل کرده بود که بچه هایش ولش کرده و رفته اند. حالا هم با خواهرش زندگی میکند. ولی از عزت و احترام ندارد. دم امامزاده پیرزن گفته بود:(هر دعایی که داری بگو تا به امامزاده بگویم، من دعاهایم می گیرد) محسن هم جریان من را گفته بود. ]
✨بعدا که به ایران رسیدم و این جریان را برایم تعریف کرد. ساعت ها را باهم چک کردیم، متوجه شدیم پیرزن دقیقا همان ساعت و دقیقه ای از ماشین پیاده شده که آن زن توی فرودگاه پیدایش شد و کارم را درست کرد. بعدها خیلی گشتم تا آن پیرزن را پیدایش کنم. ولی نشد. هنوز که هنوز است فکر میکنم آن پیرزن فرشته ای از جانب خدا بوده.
👈🏻با ما همراه باشید...❤️
ادامه دارد...
⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
📞 شما یک تماس از کربلا دارید!!💔
جااااانم حسین جان؟
_ هل من ناصر ینصرونی...
💭 اگر در کربلا بودم تا پای جان برای حسین (ع) تلاش میکردم...😢
گفت : یک حسین زنده داریم ؛ نامش مهدی (عج) است !
💔 تاحالا برایش چه کرده ای؟😩
عجیب سکوت کردم 😑
امام حسین (ع) امام زمان کوفیان بود و امام مهدی (عج) امام زمان ما!
⚠️ حواسمان باشد با اعمال و گناهانمان دوباره امام زمانمان را راهیِ قتلگاه نکنیم ...🥀
💚 #الّلهُـمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَـــ_الْفَـــرَج 💚
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
🏴 شب ششم
#قاسم_بن_الحسن
آنقدر سنگ به او خورد که آخر افتاد
بی رمق بود ازین فاصله با سر افتاد
سعی میکرد نیفتد، ولی بدتر افتاد
عمه میگفت بخود، جانِ برادر افتاد
به زمین خورد به دورِ تن او جمع شدند
گرگها بر سرِ پیراهن او جمع شدند
بدنش معبر سُمها شده ای وای حسن
کمرش از دو جهت تا شده ای وای حسن
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥احلی من العسل...
🔹ماجرای شهادت حضرت قاسم ابنالحسن به روایت رهبر انقلاب
#محرم
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
هدایت شده از آوای مقاومت یزد
38.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️برنامه #شمیم_یاس
شب ششم محرم الحرام ١۴۴٢
◼️کاری از مجموعه فرهنگی هنری #آوای_مقاومت
⬛️به سفارش و تهیه کنندگی واحد فرهنگی هنری #شهرداری_حمیدیا
#نوجوانان_مسجدی
#نوجوانان_بسیجی
#نوجوانان_هیئتی
#نوجوانان_ولایی
#کانون_مسجد_مسلم_ابن_عقیل
#ناحیه_بسیج_ثارالله
@shahrdari_hamidia
@avayemoghavemat
✨#نماز_شب✨
بخوان!!
حتی اگر یک رکعت باشد...
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
💛نمازشب را باما تجربه کنید💛
رو به شــ۶ـــش گـــوۺـهٺـــریــن قـبله ی عالم
هر صبـ🌞ــح
بردن نــامِ
حسیـ❤ــن بـن علی میـــچسبد:
اَلسَّلامُ عَلَـى الْحُسَیْنِ
وَعَلى عَلِیِّ بْــنِ الْحُسَیْنِ
وَعَلى اَوْلادِ الْــحُسَیْنِ
وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
وعَلی العباس الحسُیْن...
#یااباعبدالله
#ما_ملت_امام_حسینیم
#محرم
🌷ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ🌷
🏴🏴🏴🏴
*اركبوا فُلكَ الحسينِ أيّهَا الغَرقَى*
*به ڪشتے حســـین بیایید اے غرق شدگان...*
🖤🖤🖤🖤
@kelidebeheshte
خاطره ای زیبا از هیئت رفتن شهید #محسن_قطاسلو
#قابل_توجه_بچه_هیئتی_ها
🌸همیشه نفر اولی بود که به هیئت میمومد، آخرین نفر هم بیرون میرفت😊 حتی تو سخت ترین شرایط کاری و خسته گی هیئت هفهته گیش ترک نمیشد حتی تو اردوگاه های اموزشی، هیئت محله خودشون که همیشه جای خودش رو داشت؛
🌸تو دانشگاه افسری امام علی علیه السلام یکشنبه ها جلسه هفتگی داشتیم. حتی یادمه تو اروگاه هم که بودیم(کویر و جنگل و کوهستان و...) به ما میگفت بچه ها بیاید مدتی که اینجا هستیم هیئت هفتگی برگزار کنیم؛ بهش میگفتیم #حاج_محسن بچه ها #خسته اند، کسی شرکت نمیکنه؛ میگفت ما که کسی رو مجبور نکردیم، اونایی که دوست دارن خودشون میان. چند نفر میومدن.واقعا هم جلسات با شور و حال معنوی خیلی بالایی برگزار میشد
🌸خودش هم مثل همیشه نفر اول میومد مینشست تو جلسه.همیشه هم که بهش نگاه میکردم از همه بیشتر اشک میریخت و گریه میکرد.
🌸یادمه همیشه میگفت ما نمک پرورده ی سفره اهل بیت و امام حسین علیه السلام هستیم. شبهایی هم که به مرخصی میومد بچه ها بهش میگفتند هیئت نیا ،خسته ای ،استراحت کن؛
🌸میگفت خیلی زشته برای کار خودم تا دقیقه نود پایه باشم ولی نوبت به جلسه روضه امام حسین(ع) برسه بگم خسته م!!!!
هیچ وقت پاهاش رو زمین بند نبود.
🌸محسن خیلی زرنگ بود...تعصب خاصی رو این جلسات داشت...آخرش هم تو جلسات روضه حاجتش رو از اربابش گرفت😔❤️
#اولین_شهید_نوهد
#شهادت_فروردین95
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
•🖐🏻🧔🏻•
.
✨#شهیدانه🥀
گویند
✨#شهادت مهر قبولی ست
که بر دلت میخورد...
شهدا...
دلم لایق مهر شهادت نیست
اما شما که نظر کنید...
این کویر تشنه
دریا می شود
با عطر شهادت...
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte
حکمت 25: ترس از خدا در فزونى نعمت ها (اخلاقى):
وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَيْتَ رَبَّكَ سُبْحَانَهُ يُتَابِعُ عَلَيْكَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِيهِ، فَاحْذَرْهُ.
و درود خدا بر او، فرمود: اى فرزند آدم زمانى كه خدا را مى بينى كه انواع نعمت ها را به تو مى رساند تو در حالى كه معصيت كارى، بترس.
نکته ها:
از مهلت الهى بترس:
امام(علیه السلام) در این سخن حکمت آمیزش به گنهکاران مغرور هشدار مى دهد و مى فرماید: «اى فرزند آدم! هنگامى که مى بینى پروردگارت نعمت هایش را پى در پى بر تو مى فرستد در حالى که تو معصیت او را مى کنى از او بترس (مبادا مجازات سنگینش در انتظار تو باشد); (یَا بْنَ آدَمَ، إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَأَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ).
گنهکاران سه دسته اند: گروهى آلودگى کمى دارند و یا اعمال نیک بسیار توأم با صفاى دل. خداوند این گروه را در همین جهان گرفتار مجازات هایى مى کند تا پاک شوند و پاک از جهان بروند.
گروه دیگرى گناهان سنگین تر و مجازات بیشترى دارند که خداوند به آنها فرمان توبه داده و اگر توبه نکنند در آخرت گرفتارند.
گروه سومى هستند که طغیان و سرکشى را به حد اعلى رسانده اند خداوند آنها را در همین دنیا گرفتار عذاب استدراج مى کند. منظور از عذاب استدراجى این است که لطف و رحمت خود را از آنها مى گیرد و توفیق را از آنها سلب مى کند، میدان را براى آنها باز مى گذارد، بلکه هر روز نعمت بیشترى به آنها مى دهد تا پشت آنها از بار گناه سنگین گردد. ناگهان مجازات سنگین و دردناکى به سراغشان مى آید و آنها را در هم مى کوبد و به یقین مجازات در این حالت که در ناز و نعمت به سر مى برند بسیار دردناک تر است. این درست به آن مى ماند که شخصى ساعت به ساعت از شاخه هاى درختى بالا برود و هنگامى که به انتهاى آن برسد ناگهان تعادل خود را از دست بدهد و فرو افتد و تمام استخوان هایش در هم بشکند.
قرآن مجید بارها به عذاب استدراجى اشاره مى فرماید; درباره گروهى از امت هاى پیشین مى گوید: ما آنها را گرفتار رنج و ناراحتى ساختیم شاید بیدار شوند و تسلیم گردند... "(فَلَمّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَىْء حَتّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ); هنگامى که آنچه را به آنها تذکر داده شده بود به فراموشى سپردند درهاى همه چیز (از نعمت ها) را به روى آنها گشودیم تا (کاملاً) خوشحال شدند (و به آن دل بستند) ناگهان آنها را گرفتیم (و سخت مجازات کردیم) و در این هنگام همگى مأیوس شدند".
در سوره اعراف آیه 182 و 183 نیز مى خوانیم: "وَالَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ * وَأُمْلى لَهُمْ إِنَّ کَیْدى مَتینٌ); و آنها که آیات ما را تکذیب کردند به تدریج از جایى که نمى دانند گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد * و به آنها مهلت مى دهیم (تا مجازاتشان دردناک تر باشد) زیرا تدبیر من قوى (و حساب شده) است".
در کتاب شریف کافى از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده: «إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ بِعَبْد خَیْراً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنَقِمَة وَیُذَکِّرُهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَإِذَا أَرَادَ بِعَبْد شَرّاً فَأَذْنَبَ ذَنْباً أَتْبَعَهُ بِنِعْمَة لِیُنْسِیَهُ الاِْسْتِغْفَارَ وَیَتَمَادَى بِهَا; هنگامى که خداوند نیکى بندگى را بخواهد، به هنگامى که گناهى انجام مى دهد او را گوشمالى مى دهد تا به یاد توبه بیفتد و هنگامى که بدى براى بنده اى (بر اثر اعمالش بخواهد) هنگامى که گناهى مى کند نعمتى به او مى بخشد تا استغفار را فراموش کند و به کار خود ادامه دهد و این همان چیزى است که خداوند متعال مى فرماید: "(سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ) بِالنِّعَمِ عِنْدَ الْمَعَاصِی; ما آنها را تدریجا از آنجا که نمى دانند (به سوى عذاب) مى بریم با بخشیدن نعمت به هنگام گناه
در اینجا این سؤال پیش مى آید که کار خداوند هدایت و بیدار ساختن است نه غافل کردن و گرفتار نمودن. در پاسخ به این سؤال باید به این نکته توجه داشت که توفیقات الهى بر اثر لیاقت هاست; گاه افرادى چنان مست و مغرور و سرکش مى شوند که هر گونه شایستگى هدایت را از دست مى دهند و در واقع اعمال آنهاست که آنها را آن قدر از خدا دور کرده که حتى لیاقت هشدار ندارند، بلکه به عکس مستحق مجازات هاى سنگین اند.
🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑
@kelidebeheshte