eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.6هزار ویدیو
326 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عظمت 👤استاد 👌همت بلندتونو تو امتحان کنید... 🧡🔮🔑کلیدبهشت🔑🔮🧡 @kelidebeheshte ♥️نمازشب را با ما تجربه کنید ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️شبتون به نور خدا روشن 🌙 ─┅ঊ🍃🌹🍃ঊ┅─ 🧡🔮🔑کلیدبهشت🔑🔮🧡 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ali-fani-8.mp3
21.06M
❤️ منتظران بقیه الله (ارواحنا فداه) ❤️ ان شاء ا... هر روز صبح همراه باشید با قرار تجدید بیعت روزانه با 🌺امام زمان (عج)🌺 ❗️چله دعای عهد❗️ روز4⃣3⃣ جهت یادآوری فراموش نشه ها☺️😇 🎤 https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مساله ٢٧٢ - اگر فراموش کند آب غصبى است و با آن وضو بگيرد صحيح است. 🧡🔮🔑کلیدبهشت🔑🔮🧡 @kelidebeheshte
💫🙃 ‌وَهذا‌حالےلایَخْفے‌عَلَیْکَ‌مِنْکَ اَطْلُبُ‌هلْوُصُولَ‌اِلَیْکَ (((:♡ و‌این‌حال‌ِ‌من‌است؛ کہ‌برتو‌پوشیده‌نیست' ا‌زتو‌رسیدن‌بہ‌تو‌را‌میخواهم! 💔| https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞| دل من گمشده گر پیدا شد بسپارید امانات رضا🌸 و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش به ملاقات رضا🍃 💛|
💞 چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو ..
✨❣🍃🌸🍃❣✨ 🌻می‌خواستم خدا را نوازش کنم ! ندا رسید؛ کودک یتیم را نوازش کن.. 🌻خواستم چهره خداوند را ببینم ! ندا آمد؛ به صورت مادرت بنگر.. 🌻خواستم به خانه خدا بروم ! ندا آمد؛ قلب انسان مومن را زیارت کن.. 🌻خواستم نور الهی را مشاهده کنم ندا آمد؛ ازپرخوری وشکم سیر فاصله‌بگیر. 🌻خواستم صبر خدا را ببینم ! ندا آمد؛ بر زخم زبان بندگان صبر کن.. 🌻خواستم خدا را یاد کنم ! ندا آمد؛ ارحام و خویشانت را یاد کن.. 🌻خواستم که دیگر نخواهم .. ندا آمد امورت را به من واگذار کن و برو.. ❣خدا همیشه هست....✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌸اللهم عجل لولیک الفرج❣🍃 کلید بهشت✨ https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔮 ولادت امیرالمومنین علی(علیه السلام) مبارک💚 💎از حضرت رسول اکرم {صلی الله علیه و آله و سلم} روایت است:💎 🌿نماز شب سیزدهم ماه رجب، ده رکعت است، به صورت( پنج نماز دو رکعتی) در رکعت اول و در اول هر نماز، سوره حمد و سوره عادیات هر کدام یک مرتبه و در رکعت دوم هر نماز، سوره حمد و سوره تکاثر هر کدام یک مرتبه خوانده شود.🌿 🎁 ⬅️ هر کس این نماز را بخواند، خداوند گناهان او را بیامرزد؛ هرچند عاق والدین باشد و نکیر و منکر به او نزدیک نشوند و او را نترسانند و در روز قیامت همانند برق صراط بگذرد و نامه ی اعمالش را به دست راستش بدهند. و کفه ی اعمال صالح او سنگین شود و در بهشت هزار شهر به او عطا شود.🌈🕊 : اقبال الاعمال.ص ۱۵۴📚 🤲🏻🌸 🔑🌹🕊 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
🍂🌿🍂🌿🍂🌿🍂 ☘️الهی تو این لحظات زیبــا 🌷هیچ قلبی گرفته نــبــاشه ☘️و هر چی كه بهترينه 🌷برای همه عزيزانم رقم بخوره ☘️و آرامش مهمون 🌷همیشگی دلهاشون باشه عصرتون بخیر🌷 ☘️ 🌷 ☘️ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 https://eitaa.com/kelidebeheshte/6370
👌🏻 ⭐️ ✍🏻نماز دیگر شب سیزدهم ماه رجب بدان که مستحب است در هر یک از ماه رجب و شعبان ورمضان. 🕊 آنکه در شب سیزدهم، دورکعت نماز بگذارند در هر رکعت حمد یک مرتبه و یاسین و تبارک الملک و توحید بخوانند. 🕊 در شب چهاردهم، چهار رکعت سلام به همین کیفیت. 🕊 و در شب پانزدهم ۶ رکعت به همین کیفیت. 🎁 ⬅️از حضرت امام صادق (علیه السلام) که هر که چنین کند:جمیع فضیلت این ماه را دریابد و جمیع گناهانش غیر از شرک آمرزیده شود.♥️ التماس دعا 🤲🏻🌷 🔑🌹 https://eitaa.com/joinchat/1912799280C98470c8f19
{🦋🌈} #پروفایل #روز_پدر #میلاد_امام_علی •💚• ↷ #ʝøɪɴ ↯ 「°.•@kelidebeheshte
💎به وقت رمـ💖ـان💎
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
💗💗 تا شب امیر صد بار اومد داخل اتاقم که نکنه به مغزم بزنه و اتاق و به هم بریزم تازه یه دستمالم گرفته بود تو دستش افتاد به جون اتاقم ،از کاراش خندم میگرفت ،نمیدونستم چرا همچین کارایی رو میکنه آخر سر هم رفت سمت کمد لباسم و یه دست لباس با یه روسری برداشت گذاشت روی تخت نگاه مظلومانه ای به من کرد و گفت: با این لباسا مثل ماه میشی ،اگه میشه اینو بپوش بعدم از اتاق رفت بیرون نمیخواستم اینکار و کنم ولی میدونستم اگه کاری که گفته انجام ندم باز مجبورم میکنه لباسمو عوض کنم ساعت ۷ ونیم بود و من هنوز آماده نشده بودم در اتاق باز شدو سارا وارد اتاق شد... سارا:چرا هنوز آماده نشدی؟ - میگم سارا یه چیزی مشکوک میزنه سارا: چی؟ - چرا از صبح مامان چیزی نمیگه؟ اصلا یه بارم نیومده بگه آیه آماده شو ،آیه دیر شده سارا: خوب به جاش امیر جبران کرده ،صد بار بهت گفته ،واسه همین خیالش راحت بود - اره راست میگی سارا: پاشو ،الان میرسناا - باشه لباسمو عوض کردم ،چادر رنگیمو سرم کردمو رفتم سمت پذیرایی با دیدن بابا ،خجالت کشیدمو رفتم داخل آشپز خونه روی صندلی میز ناهار خوری نشستم مامان بادیدنم یه لبخندی زد و چیزی نگفت کلافه به ساعت نگاه میکردم که زنگ خونه به صدا در اومد بلند شدم رفتم سمت پذیرایی کنار سارا ایستادم امیر رفت در و باز کرد و بعد از چند دقیقه مهمونا وارد خونه شدن یه لحظه با وارد شدن یه نفر خشکم زده بود اصلا باورم نمیشد این آقا اومده باشه خواستگاری سارا که از من بیشتر قافلگیر شده بود آروم زیر گوشم گفت: آیه من دارم همون کسی و میبینم که تو میبینی؟ مگه ممکنه ،هاشمی اینجا.... ،خواستگاری تو ..... همه بعد از احوالپرسی نشستن ولی من و سارا مثل چوب خشک ایستاده بودیم و نگاه میکردیم با صدای امیر به خودمون اومدیم رفتیم یه گوشه نشستیم... 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
💗💗 امیر هم که حال و روزمو دیده بود خودش رفت سمت آشپز خونه و چند تا چایی ریخت داخل استکان و آورد و به مهمونا تعارف کرد بابا و آقای هاشمی یه جوری با هم صحبت میکردن که انگار چندین ساله همدیگه رو میشناسن،اینقدر گرم صحبت شدن که آخر پدر آقای هاشمی به حرف اومد و شروع به حرف زدن کرد بعد از کلی صحبت و تعریف کردن از پسرش از بابا خواست که منو هاشمی باهم دیگه صحبت کنیم بابا هم اجازه داد امیر هم یه نگاهی ملتمسانه به من کرد که بلند شم میخواستم برم سمتش تک تک موهاشو با دستام بکنم بعد با دیدن هاشمی که ایستاده بود بلند شدمو رفتم سمت اتاقم اصلا نگاه نکردم که هاشمی داره میاد پشت سرم یا نه وارد اتاق شدمو روی تختم نشستم هاشمی هم وارد اتاق شد و روی صندلی کنار میز تحریرم نشست... هنوز تو شوک دیدن هاشمی بودم که هاشمی شروع به صحبت کرد هاشمی: میدونم که شما قصد ازدواج ندارین ،حتی دلیل کارتون هم میدونم ،یعنی امیر همه چیز و بهم گفته ،ولی خانم هدایتی من درکتون میکنم که الان به همه عالم و آدم بی اعتماد و بدبین بشین ،ولی ازتون خواهش میکنم یه فرصت به من بدین تا خودمو بهتون ثابت کنم ،که اینکه من واقعا شما رو ... هاشمی شروع کرد به حرف زدن درباره خودش ،منم فقط گوش میکردم اینقدر حرفاش آرامش بخش بود که نفهمیدم زمان چقدر زود گذشت صدای در اتاق اومد امیر وارد اتاق شد امیر: فک کنم بهتون خوش گذشته که دوساعت دارین صحبت میکنین هاشمی: ولا تو این دوساعت فقط من صحبت کردم خانم هدایتی اصلا حرفی نزدن امیر زد تو سرش گفت: آخ آخ آخ ،آقا سید بیچاره شدی، پس یه گاز فقط حرف زدی هاشمی که منظور امیر و متوجه نشد با تعجب به امیر نگاه میکرد امیر: پاشین بریم بیرون ،همه منتظرن بعد همه وارد پذیرایی شدیم کسی چیزی نپرسید که چی شد ؟ یا نظر من چیه ؟ انگار همه چی از قبل برنامه ریزی شده بود... 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte