eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4.7هزار ویدیو
328 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان او_را ...💗 قسمت دهم دیگه حتی حس و حال رفتن به دانشگاه و آموزشگاه و باشگاه رو هم نداشتم! اما مجبور بود برم، چون دلم نمیخواست مورد بازجویی بابا قرار بگیرم! 🔹یه ماهی مونده بود به عید... بعد از شام،قبل اینکه مامان بره اتاقش سر حرفو باز کردم... -مامان... میگم با بابا حرف زدین؟؟ -چه حرفی عزیزم؟ -عید دیگه... قرار بود باهاش صحبت کنین من عید بمونم خونه. -آخ راست میگی... یادم رفت بهت بگم...!☺️ اره،صحبت کردیم، بابات راضی نشد😊 گفت نمیشه ده روز تنها بمونی خونه.باید بری خونه مامانبزرگت! -ماماااان...خواهش میکنم من تنهایی پاشم برم شمال؟؟ من بدون شما تا بحال نرفتم اونجا 😔 -دخترم! میدونی که وقتی بابات بگه، جز چشم،نمیتونی حرفی بزنی😊 بعدشم چیزی نمیشه که! مامانبزرگت که خیلی تورو دوست داره! تو هم که دوستش داری! عیدم اونجا شلوغ میشه، عمه ها و عموهات میان،خوش میگذره بهت😉 -وای...نه😞 من نمیخوام برم اونجا😒 -چاره ای نداری گلم یا با ما بیا،یا برو اونجا الانم من خسته ام. شبت بخیر دختر قشنگم...😘 اه...بدتر از این اصلا امکان نداشت! هرچند مامان بزرگ رو خیلی دوست داشتم، ولی هیچوقت به تنهایی مسافرت رفتن علاقه ای نداشتم😒 خواستم یه مشورتی با مرجان هم داشته باشم، بار اول که زنگ زدم جواب نداد! بار دوم هم خیلی دیر گوشیو برداشت، خیلی سر و صدا میومد! -الو؟؟مرجان؟؟ -الو جونم ترنم؟ -کجایی؟چه خبره؟ -ببین من نمیتونم صحبت کنم. اگر کار واجبی نداری فردا خودم بهت زنگ میزنم -باشه،بای فکرم رفت پیش مرجان... یعنی کجا بود... چقدر سر و صدا میومد! اونا که فامیلی نداشتن که بخواد بره مهمونی! حالا نه که خودم که فامیل دارم خیلی میریم خونشون مهمونی 😒 دو سه ساعتی با عرشیا چت کردم و خوابیدم. صبح با صدای آلارم گوشی چشامو به زور باز کردم،دلم میخواست زمین و زمان رو التماس کنم تا وقت داشته باشم دوباره بخوابم. احساس میکردم هیچ وزنه ای تو دنیا سنگین تر از این یه لایه پتو نیست😭 به اجبار بلند شدم، باید میرفتم دانشگاه. سعی میکردم بیشتر درس بخونم تا دوباره نمره هام پایین نیاد و بخوام به بابا جواب پس بدم✅ کلاسام که تموم شد،زنگ زدم به مرجان، کلی بوق خورد تا صدای خواب آلودش تو گوشی پیچید! -الو -الو مرجان خوابی هنوووووززز؟؟؟😳 پاشو لنگ ظهره!!! -ترنم نیم ساعت دیگه خودم بهت میزنگم .لطفاً.... بای این همینجوریش تنبل بود،دیشبم معلوم نبود کجا رفته بود که اینطور خسته شده بود!!🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
تو راه خونه بودم که عرشیا زنگ زد. -سلاااااام خوشگل خودم😍 -سلام عزیزم. خوبی؟ -اگه خانومم خوب باشه😉 چقدر سعید "خانومم" صدام میکرد... آخرش چیشد؟ هیچی... الانم به یکی دیگه میگه خانومم 😏 دیگه نمیتونستم هیچ حرف عاشقانه ای رو باور کنم 😔 -ممنون،خوبم -پس منم عالیم😉 کجایی نفسم؟؟ -دارم میرم خونه. کلاسم تازه تموم شده😊 -خب چرا خونه؟ اونجا که تنهایی، بیا پیش من. منم تنهام😉 -آخههه... -آخه نداره دیگه، بیا دیگه... لطفاً... 😢 -باشه میام. -قربونت برم مننننن بیا تا برسی منم سفارش بدم یچیز برای نهار بیارن. -باشه ممنون. فعلاً قطع کردم و گوشی رو کلافه انداختم رو صندلی. همیشه از اینکه کسی بخواد با لوس بازی به زور متوسل شه و کارشو جلو ببره بدم میومد 😠 خصوصاً یه مرد گنده با یه صدای کلفت و اون قد و قواره، بعد بخواد خودشو لوس کنه😖 کلا از نازکشی بدم میومد،دوست داشتم فقط خودم ناز کنم😌 اتفاقا بدم نیومد برم یکم ناز کنم😉 یه نقشه هایی تو سرم کشیدم و راه افتادم 😈 تو راه بودم که مرجان زنگ زد! -جانم -سلام عزیزممم.خوبی؟ -سلام تنبل خانوم.چقدر میخوابی؟؟ -وای ترنم هنوزم اگر ولم کنی میخوابم.نمیدونی چقدر خسته ام.... -خسته ی چی؟؟؟ کجا بودی مگه؟؟ -پاشو بیا اینجا تا برات تعریف کنم😁 -الان نمیتونم،لوس نشو،بگو -چرا نمیتونی مثلا؟😒 -دارم میرم پیش عرشیا -ای بابا... تا کی اونجایی؟ نمیشه بپیچونیش؟ -نه بابا خواستم،نشد! میرم دو سه ساعت میمونم میام،خودمم حوصلشو ندارم. -عه چرا؟ دعواتون شده؟ -نه،دعوا برای چی؟ -پس چرا حوصلشو نداری؟ -ندارم دیگه. سعید که خانواده دار بود،آخرش اون بلا رو سرم آورد، اینکه .... -زیادی بی اعتماد شدیا😅 -دیگه به خودمم اعتماد ندارم،چه برسه به پسر جماعت!! -تو که میگفتی عرشیا بدجور کشته مردته؟! -خودش که اینجوری میگه! ولی تو رابطه ای که هیچ تضمینی وسط نیست، هیچکسم ازش خبر نداره، از عشق خبری نیست! 😒 هر دو طرف میخوان عقده هاشونو جبران کنن،یا عقده شهوت یا کمبود محبت😏 خریته تو این رابطه دنبال عشق باشی😒 - خیلی عوض شدی ترنم 😳 -بیخیال، نگفتی کجا بودی؟؟ -اگه تونستی بعد از قرارت با عرشیا،یه سر بیا اینجا برات میگم😉 -باشه گلم،پس فعلا -فدات،بای 🍁"محدثه افشاری"🍁 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗رمان او را ...💗 قسمت یازدهم رسیدم خونه عرشیا و رفتم داخل. خوش اومدی بانوی من😍 -ممنون خب خانومی بیا بشین ببینم... کم پیدا شدی.... اون روز هرچی عرشیا زبون میریخت و خودشو لوس میکرد با بی محلی میزدم تو ذوقش!😕 آخر کلافه شد و نشست کنارم وگفت - ترنم.... چیزی شده؟؟ چرا اینجوری میکنی؟😢 - چجوری؟؟؟ -عوض شدی!انگار حوصلمو نداری! -نه!خوبم... چیزی نشده...😒 -پس چته؟ -ببین عرشیا... من همون روز اول گفتم ،این یه رابطه امتحانیه! میتونم هروقت که بخوام تمومش کنم!! -ترنم؟؟؟ تموم کنی؟😢 شوخیت گرفته؟ چیو میخوای تموم کنی؟ زندگی منو؟ عمر منو؟؟ -لوس نشو عرشیا😒 مگه دختری؟؟ من نباشم،کسای دیگه هستن!!😏 -چی میگی؟؟چرا مزخرف میگی؟؟ کی هست؟ من جز تو کیو دارم؟؟😥 -بهرحال... من خوشم نمیاد زیاد خودمو تو این روابط معطل کنم!! با چشمای پر از سوال و بغض زل زده بود بهم و گریه میکرد چرا اینجوری میکنی؟؟😒 مثل دخترا میمونی عرشیا😏 از اینکه یه مرد جلوم خودشو ضعیف نشون بده متنفرم!!😣 سرشو بلند کرد و تو چشام نگاه کرد... چشاش سرخ شده بود و صورتش خیس!!😭 -ترنم باورکن من بی تو میمیرم.... خودمو میکشم!! قول بده هیچوقت تنهام نذاری! به جون خودت جز تو کسیو ندارم...😭 -من نمیتونم این قول رو بهت بدم!! من نمیتونم پابند تو بشم...😠 اخم کرد و خواست چیزی بگه اما حرفشو خورد و روشو برگردوند... سرشو گذاشت رو دستاش و گفت: -ترنم خواهش میکنم..... بلند شدم و پالتوم رو برداشتم، داشتم میرفتم سمت در که عرشیا خیز برداشت و راهمو سد کرد...🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ اگر به رکعت اول نماز جمعه نرسیم وظیفه ما چیست؟ 🔰مناسب عموم مخاطبین 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنوز پیدا می‌شوند در کوچه‌های شهر خانه‌هایی که صبح‌های جمعه جلوی درشان را آب و جارو می‌کنند برای ظهور پسر فاطمه ... یا فارس الحجاز ادرکنی اللهم عجل لولیک الفرج 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سجاده ی نماز شب امشب را با نام امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف پهن میکنیم و ثواب نماز امشب را به محضر مبارک ایشان تقدیم میکنیم... 🔑🌹کلیدبهشت🔑🌹 @kelidebeheshte ❤️ نمازشب را با ما تجربه کنید.❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا