eitaa logo
کلید‌بهشت🇵🇸』
1.1هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
331 فایل
⊰به‌نام‌خدابه‌یادخدابرای‌خدا⊱ ❥کانالی‌پرازحس‌و‌حال‌معنوی⸙ ارتباط با مدیرکانال✉ @SadatKhanooom7 ⇠کپی‌مطالب‌کانال،فقط‌باذکرصلوات‌برای‌‌ظهورمولا(عج)💗 آوا {حرفامون}:@AVA_M313 تولدمون: ۱۳۹۹/۲/۵
مشاهده در ایتا
دانلود
🌌هرشب ساعت21🕘 🎀با ما همراه باشید🎈 📕رمان📕
💗💗 با حس یه چیزی روی صورتم چشمامو باز کردم با دیدن امیر بالای سرم یه جیغ بنفشی کشیدم امیر دستشو گذاشت روی دوتا گوشش امیر : چته دیونه ،مگه جن دیدی ؟ - نمیری تو ،،تو خوده جنی،سکته کردم این چه قیافه ایه که درست کردی ؟ امیر : جدی ؟ ،پس از فردا همینجوری بیدارت میکنم تا زودتر از شرت خلاص شم ( بالش کنار دستمو پرت کردم سمتش ) : زبونت لال شه امیر :پاشو ،پاشو ،باید بریم فرش بشوریم -من خوابم میاد ،خودت برو زحمتش و بکش امیر:نیای ،بد می بینیاااااا -برو بابا ( دراز کشیدمو سرمو گذاشتم زیر پتو ) چند دقیقه بعد امیر پتومو کنار زد توی دستش که کف بود ،کفو مالید به صورتم -وااااااییییی امیرررر میکشمت حالا امیر بدو ،من بدو امیر از در خونه رفت توی حیاط منم یه جارو که دم در خونه بود و برداشتمو دنبالش کردم امیر شیلنگ آب و باز کرد و گرفت سمت من امیر: آیه بیای جلو ،آب بارونت میکنم -من تو رو میکشم ،من پوستت و قلفتی میکنم امیر: فعلن که سلاح اصلی دست منه یه قدم رفتم سمتش که شیلنگ آب و گرفت سمت من، و جیغ کشیدم مامان از داخل خونه اومد بیرون مامان: چه خبرتونه - مامان ببین پسرت ،چیکار کرده با من ( مامان با دیدن صورت کفیم ،خندید ) - میخندی مامان مامان : ( یه کم لبخند شو محو کرد )عع امیر ،این چه کاری بود کردی امیر : تقصیر خودشه ،بهش گفتم بیا بد میبینی - یعنی دعا کن دستم بهت نرسه صدای زنگ در اومد امیر: رضاست ،اومده کمک با شنیدن این حرف ،تن تن رفتم داخل خونه ،صورتمو شستم و از داخل پذیرایی ،پرده رو کنار زدم دیدم امیر و رضا در حال شستن فرش هستن ،با دیدن رضا لبخندی به لبم اومد مامان: به چی میخندی؟ - ها، هیچی مامان : لباست و بپوش برو کمکشون - باشه 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
💗💗 لباسمو پوشیدم،چادرمو سرم گذاشتم رفتم داخل حیاط با دیدن رضا تپش قلب میگرفتم ،احساس میکردم کل صورتم از خجالت سرخ شده رضا و امیر در حال شستن فرش بودن - سلام ( رضا با دیدنم ایستاد و مثل همیشه روی لبش لبخند بود ) سلام خوبی؟ - مرسی امیر: احوالپرسیتون تمام شد بسم الله شروع کنین با دیدن امیر که داشت روی فرش طی میکشید چشمم به شیلنگ آب خورد آروم از کنارش رد شدم شیلنگ آب و دستم گرفتم،شیر آب و آروم باز کردم رفتم سمت امیر از پشت شیلنگ و گذاشتم روی گردنش و امیر مثل ملخ از جاش پرید - جلو نیایاااا سلاحت دست منه امیر : اه لعنتی فراموش کردم رضا هم با دیدنمون میخندید شیلنگ آب و گرفتم سمتشو و دور حیاط میدویدیم امیر : آیه ،یعنی دستم به اون شیلنگ برسه روزگارتو سیاه میکنم - شتر در خواب بیند پنبه دانه بعد از کلی دویدن آخر به خاطر داد و هوار مامان رفتیم سمت فرشا منم از ترس اینکه امیر تلافی نکنه شیلنگ و تو دست خودم گرفتم و مشغول شستن فرشا شدیم امیرم مثل موش آبکشیده ،میلزید و زیر لب برام خط و نشون میکشید صدای زنگ در حیاط اومد امیر بلند شد بره سمت در که گفتم - نمیخواد جناب عالی به کارت ادامه بده ،خودم در و باز میکنم همونجور شیلنگ که توی دستم بود سمت دروازه رفتم و درو باز کردم معصومه بود خواهر رضا - سلام خوبی؟ معصومه: سلام ،صدای جیغتون تا اتاقم میاومد ،دارین چیکار میکنین ؟ - داریم به دستور مامان خانم فرش میشوریم ( یه دفعه به چشمای گرد شده معصومه نگاهی کردم) - چیزی شده معصومه: آ...آیه پشت سرت ( برگشتم پشت سرمو نگاه کردم ،که یه دفعه یه سطل آب و کف رو سرم خالی شد ) 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
💗💗 از سردی آب زبونم قفل شده بود امیر : به به ،آیه خانم ،جیگرت حال اومد نه رفتم سمت شیر آب که دیدم شینگ و از آب جدا کرده ،شیلنگ و دوباره وصل کردم شیر آب و تا آخر باز کردم و دویدم سمت امیر که یه دفعه امیر پشت رضا قایم شد و منم شیلنگ و گرفتم سمتش بیچاره مثل چوب خشک شده بود از سردی آب از خجالت شیلنگ از دستم افتاد - ببخشید ،حواسم نبود ( رضا هم یه لبخندی زد ) :اشکال نداره مامان: وای خدا مرگم بده ، من گفتم بیاین فرش بشورین ،نه خودتونو با گفتن حرف مامان ،همه مون خندیدم معصومه هم به ما ملحق شد و فرش و اخر شستیم امیر و رضا هم روی دیوار آویزون کردنش من که دیگه از سرما داشتم یخ میزدم رفتم توی خونه یه دوش آب گرم گرفتم ، از حمام که اومدم بیرون هنوز فکر میکردم موهام بوی برف میدن... لباسامو عوض کردم ،پرده اتاقمو کنار زدیم دیدم ،رضا و معصومه هم رفتن روی تخت دراز کشیدم چشمامو بستم که بعد از چند دقیقه گوشیم زنگ خورد به صفحه گوشی نگاه کردم ،سارا بود - سلام سارا: سلام و درد ،معلوم هست کجایی ؟ - بسم الله، چی شده؟ سارا: از صبح صد بار زنگ زدم ،کجا بودی؟ - آخ ببخشید ،دستم بند بود ،چیکار داشتی حالا که صد بار زنگ زدی؟ سارا: میخواستم بگم یادت نره فرمای بچه ها رو به همراه مقاله فردا بیاری - خوب اینو که خودم میدونستم ،آی کیو سارا: میدونم میدونی،ولی از اونجایی که خانم حواس پرتن ،گفتم دوباره تاکید کنم ،چون فردا آقای سهرابی لازمشون داره ،اگه فردا تحویل ندم پوستمو میکنه - نترس بابا پوستتو کند مثل مار دوباره پوست میندازی سارا: دیونه ،مار خودتی - کاری نداری ،میخوام بخوابم سارا: عع چه زود ،صدای اقا رضا رو شنیدی میخوای بخوابی ؟ - بی مزه سارا: وااا مگه دروغ میگم تو تا صداشو نشنوی که خوابت نمیبره - الان که سر شبه ،اخر شب صداشو میشنوم سارا : آخیی ،یه موقع خوابت نبره - نه خیالت راحت سارا: آیه میدونی به جای آقای کریمی قراره یه استاده دیگه بیاد - عع کی هست سارا: نمیدونم،فعلا که شنیدم فردا قراره بیاد - خوب بلاخره بعد سه هفته یکی و پیدا کردن سارا: اره ،خدا کنه مثل کریمی باحال باشه - امید وارم سارا: باشه مزاحمت نمیشم ،برو یه کم بخواب - باشه ،میبوسمت ،بای سارا : بای بای 🕊🌹🔑کلیدبهشت🕊🌹🔑 @kelidebeheshte
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌∞♥∞ °•|📲|•° 🍃 الو سلام ببخشید منزل ❤️ 🦋اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🦋 ..https://eitaa.com/kelidebeheshte/6483
🍃🌸 🌸🍃 مساله:👇 ـ برای به دست آوردن نصف شب (که ابتدای وقت است) از غروب آفتاب و یا اذان مغرب تا اذان صبح را جمع کرده و تقسم بر دو کنند، نصف شب شرعی به دست می آید. ـ لازم نیست همه یازده رکعت را در یک مجلس بخواند، بلکه می تواند در دو سه نوبت بخواند، بلکه تفریق افضل است، همانطور که رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم تهجد می کرد." 💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚 https://eitaa.com/kelidebeheshte/6483
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
20.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️هرکس از یک ساعت قبل از اذان صبح تا طلوع آفتاب بیدار باشه، به هرچی میخواد برسه!💗 عالیه 👌🏻👌🏻 https://eitaa.com/kelidebeheshte/6483
💛شبتون خدایی💛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از کلید‌بهشت🇵🇸』
اوݪ‌صبح‌سݪام‌بدیم✋🏻🌷 السلام‌علیڪ‌یا‌اباعبدالله السلام‌علیڪ‌یا‌ابا‌صالح‌المهد؁ السلام‌علیڪ‌یا‌علے‌بن‌موسی‌الرضا السݪام‌علیڪ‌یا‌فاطمة‌الزهرا السݪام‌علیڪ‌یا‌فاطمة‌المعصومه ‌الہـم‌‌عجل‌لولیڪ‌الفـــرج 🍃🌸دعایی که در زمان غیبت بایدهر روز خوانده شود🌸🍃 📿 اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ، 💍 فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ، 📿 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ، 💍 فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ، 📿 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم 💍 تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ . 🍃 دعای غریق 🍃 🌸 دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان 🌸 یا اَللَّهُ یا رَحْمن یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج https://eitaa.com/kelidebeheshte/6254