کلک خیال / علی هاجری
#مرزبان_نامه
#عمود_۲
اینجا خوزستان، کربلای ایران...
سرزمین نخل و نفت و صنعت، با دو یادگار دفاع مقدس، شلمچه و چذابه...
همانجا که بارها آغشته به خون جوانان وطن شدند اما وجبی از خاک را به دشمن ندادند...
همچون حسین علمالهدیها و جهانآراها تا آخرین قطره خون ایستادند...
مردها در خط مقدم و زنان در منطقه جنگی پشتیبان بودند...
از ننه قربونهای رختشورخانه اهواز بگیر تا داغریهای رختشورخانه بیمارستان کلانتری اندیمشک که روزها و سالها به لباسهای خونی رزمندهها چنگ میزدند و میشستند. نفس میکشیدند و شیمیایی میشدند اما لحظهای خسته نمیشدند...
منزل شهیدان اسکندری، منزل شهید آلرضا، منزل شهید آلعمران، منزل شهیدان فرجوانی و یا منزل شهید لر فرقی نمیکرد. خانهها همه محل پشتیبانی بودند. از پخت نان و کلوچه بگیر تا مربا و غذا، حتی بستهبندی حبوبات و سبزیجات هم انجام میدادند. خیاطی و بافتنی تا اسکان رزمندگان برایشان فرقی نداشت این ها فقط گوشهای از کارهای پشتیبانی دائمی ۸ سال جنگ تحمیلی بود.
حال چشم باز کن، خوزستانیها را ببین. محیای سفر عشق که شدی، پایت که به خوزستان رسید، همان پشتیبانان جنگ، امروز هم منتظرت هستند.
حالا قد و قامتها فرق کرده کمی خمیدهتر اما چون نخل استوار، اینبار فرزندان کوچکشان که حالا قد کشیدهاند در همین مسیر ایستادهاند. ایستگاه راهآهن، فرودگاه، ترمینال یا سه راه خرمشهر فرقی نمیکند، رانندهها برای بردنت به مرز به انتظار ایستادهاند...
از سفر عشق که برگشتی بمان، عجله نکن، خانهها و مساجد و حسینیهها برای استراحتت محیاست. از ماه پیش برایت آماده کردهاند. مهمان روی سرشان جا دارد. هر شهر و روستایی که دلت خواست بمانی جا هست. التماست میکنند، بمان، خستگی در کن، پذیرایی شو و بعد با آسودگی خاطر به سمت خانهات بازگرد.
اربعین است و جلوهای دیگر از حماسهسرایی خوزستانیها. پشتیبانان همیشگی منتظرتان هستند...
اینجا پشتیبانی دائمیست...
جهاد با استعمار و استبداد، دفاع مقدس، راهیان نور و اربعین...
خوزستان همچنان دین خود را به اسلام ادا میکند.
۴ روز مانده تا اربعین
✍ علی هاجری
#خوزستان
#اربعین
#پشتیبانی_جنگ
@kelkkhiyal