eitaa logo
ختم انتظار 🇵🇸
387 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
96 فایل
﷽؛ #اللّهـمّ‌صلّ‌علی‌محمّـد‌و‌آل‌محمّـد‌و‌عجّل‌فرجهم‌ #و‌اهلک‌اعدائهم‌اجمعین • اطلاع رسانی ختم قرآن، نهج البلاغه و ... خانه‌ی قرآن حضرت معصومه علیهاالسلام • دیگر کانال‌های خانه‌ی قرآن: https://eitaa.com/KanalKomaki
مشاهده در ایتا
دانلود
74.6K
﷽؛ 🌸🌱 🎙 اسماعیل‌زاده 🌱 دعای سلامتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 🔴 درمان 👌 کافیست یک قاشق مرباخوری را در یک لیوان آب جوش بریزید سپس اجازه دهید به مدت بیست دقیقه تا دم بکشد و بعد میل نمایید بهترین زمان مصرف، شبها دو ساعت بعد از شام می‌باشد و برای افرادی مناسب است که غلبه‌ی سردی در سر دارند و همچنین این افراد حتما از خوردن سردیها پرهیز کنند. عضـویت در کــانال👇 📡 @www_irismed_ir
﷽؛ ✅ کامل‌ترین و جامع‌ترین نرم‌افزار همراه در ارتباط با که در ایران و جهان نظیری ندارد. ✅ اولین نرم‌افزار پژوهشی قرآنی که به صورت نسخه همراه تهیه و عرضه گردیده است. ✅رسم‌الخط عثمان طه و نیریزی با همان زیبایی و علائم آن ✅ ارائه 122 ترجمه به 32 زبان زنده دنیا همچون انگلیسی، آلمانی، ترکی، ایتالیایی و ... ذیل آیات با امکان انتخاب و استفاده ترجمه مورد نیاز کاربر ✅امکان قرائت آیات قرآن براساس قاریان مشهور ایران و جهان *ارائه 45 تفسیر فارسی ، 211 عنوان تفسیر عربی و 4 تفسیر انگلیسی جمعاً به تعداد 260 عنوان تفسیر در بیش از 1600 جلد ✅ أعلام قرآن، اعم از أعلام خود قرآن و أعلامی که در شأن نزول آیات آورده شده ✅فرهنگ جامع موضوعی قرآن کریم با بیش از 250000 مفهوم و موضوع از قرآن ✅برچسب‌گذاری تک تک آیات از جهت صرفی و نحوی ✅ معرفی جامع شأن نزول آیات، خواص سوره، مفاهیم کلی سوره، تعداد صفحات، علت نامگذاری، ترتیب نزول، محل نزول و....به مخاطب جهت دریافت لینک دانلود عدد 1 را به شماره 3000101084 ارسال فرمایید. مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور) پیشگام در داده پردازی علوم اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ حکم استفاده از برا خانوما و آقایون چیه؟؟ 👀💍🤔 ثواب یادگرفتن‌ و یاد دادن‌ش به بقیه هدیه به مون 🌱🎁 قسمت‌‌پنجم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ ✅ ببینین دلیلشُ .... 👆 که چرا طلا برای آقایون ضرر داره!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امامت امام جواد - استاد عالی.mp3
3.46M
﷽؛ مولودی با برکت‌‌تر از جوادِ من بر شیعیان نیامده .... ✨ سخنرانی بسیار جذاب از 🎙 استاد عالی
4_5776028481024430002
1.37M
﷽؛ 🍃🌸 یا جوادالائمه ادرکنی 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ عیدتون مبـــــارڪ نشر بدین و همه رو تو این عید زیبا خوشحال کنین 💯
﷽؛ دلمان سخت برایتان تنگ شده پدر ... روزتان مبارڪ
www.yjc.ir.mp3
7.86M
﷽؛ 🌸 بهشت نَقَد گوزل اولسا 🌸 گَنَ نجف اولماز 🌸🍃 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ به خدا از تو سرودن سخت است .... هم علی بودنُ هم فاطمه بودن سخت است ..... 🥀
4_5918165578962438774.mp3
7.14M
﷽؛ به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من ... ■
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽؛ آقاپسرا و دخترخانوم‌هایی که به سن تکلیف رسیدین شما حتما ببینین 🙄🙄 ثواب یادگرفتن‌ و یاد دادن‌ش به بقیه هدیه به مون 🌱🎁 قسمت‌‌‌ششم
﷽؛ 🌵 پندانه ⛔️ به بچه‌ها یاد بدیم، به غریبه‌ها بگن خانم و آقا! و نگن عمو و خاله ... عمو و خاله گفتن موجب ایجاد زمینه اعتماد تو کودکان میشه و میتونه به راحتی فریبشون بده ... ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽؛ 🌱 ماجرای شنیدنی یک مصرع طلبه فقیری که به لوسترهای حرم حضرت امیر المؤمنین عليه السلام در نجف اعتراض کرد و ثروت او از حد گذشت!! * فاضل بزرگوار سید جعفر مزارعى نقل کرده: یکى از طلبه هاى حوزه با عظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشوارى غیر قابل تحملّى بود. روزى از روى شکایت و فشار روحى کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام عرضه مىدارد: شما این لوسترهاى قیمتى و قندیل هاى بى بدیل را به چه سبب در حرم خود گذارده اید در حالى که من براى اداره امور معیشتم در تنگناى شدیدى هستم؟! شب امیرالمؤمنین علیه السلام را در خواب میبیند که آن حضرت به او مى فرماید: اگر مى خواهى در نجف مجاور من باشى، اینجا همین نان و ماست و فجل و فرش طلبگى است و اگر زندگى مادّى قابل توجّهى مى خواهى باید به هندوستان در شهر حیدرآباد به خانه فلان کس مراجعه کنى، چون حلقه به در زدى و صاحب خانه در را باز کرد به او بگو: *به آسمان رود و کار آفتاب کند* پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف مى شود و عرضه مى دارد: زندگى من اینجا پریشان و نابسامان است، شما مرا به هندوستان حواله مى دهید!! بار دیگر حضرت را خواب مى بیند که مى فرماید: "سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع مى توانى استقامت ورزى اقامت کن، اگر نمى توانى باید به هندوستان به همان شهر بروى و خانه فلان راجه را سراغ بگیرى و به او بگویى: به آسمان رود و کار آفتاب کند!" پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتاب ها و لوازم مختصرى که داشته به فروش مى رساند، و اهل خیر هم با او مساعدت مى کنند تا خود را به هندوستان مى رساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را مى گیرد. مردم از این که طلبه اى فقیر با چنان مردى ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب مى کنند!!  وقتى به در خانه آن راجه مى رسد در مى زند، چون در را باز مى کنند، مى بیند شخصى از پله هاى عمارت به زیر آمد، طلبه وقتى با او روبرو مى شود مى گوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمت هایش را صدا مى زند و مى گوید: "این طلبه را به داخل عمارت راهنمایى کنید، و پس از پذیرایى از او تا رفع خستگى اش وى را به حمام ببرید و او را با لباس هاى فاخر و گران قیمت بپوشانید." مراسم به صورتى نیکو انجام مى گیرد و طلبه در آن عمارت عالى تا فردا عصر پذیرایى مى شود. فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پر زینت در جاى مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصى که کنار دستش بود پرسید: چه خبر است؟ پاسخ شنید: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است! پیش خود گفت: وقتى به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش براى آنان آماده است. هنگامى که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جاى برخاستند، و او نیز پس از احترام به مهمانان در جاى ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ مى شود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم و همه مى دانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکى از آنها را هم که از دیگرى زیباتر است براى او عقد مى بندم، و شما اى عالمان دین، هم اکنون صیغه عقد را جارى کنید! چون صیغه محرمیت جارى شد، طلبه که در دریایى از شگفتى و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟ راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین (علیه السلام) شعرى بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم. به شعراى فارسى زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعراى ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگى به دل نمى زد، پیش خود گفتم: حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین (علیه السلام) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسى پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتى مطلوب بگوید، نصف دارایى ام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او در آورم. شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: "به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند" طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست بلکه لطف خود امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. راجه سجده شکر کرد و خواند: *به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند* *به آسمان رود و کار آفتاب کند* 📚 کتاب عبرت آموز تالیف استاد شیخ حسین انصاریان