eitaa logo
📚 کتاب دونی | مطالعه رایگان !
1.4هزار دنبال‌کننده
316 عکس
14 ویدیو
8 فایل
🌟اینجا پر از کتاب هست... 🍄 محتوای کلی کتاب جذاب رو بهت معرفی میکنیم بدون اینکه خسته بشی... 🎁مسابقه هم داریم با کلی هدیه باحال.... ☺️اگه کتابی رو خواستی معرفی کنی و یا سوالی داشتی در خدمتم.... 💌راه ارتباطی: ......... @seyed_ali_miri.........
مشاهده در ایتا
دانلود
به نوشتۀ لوکرِتیوس، اگر نپتون نامیدنِ دریا یا سخن‌گفتن از دانه و شراب با نام‌های سِرِس و باکوس به شما لذت می‌بخشد، باید با فراغ‌بال این کار را انجام دهید، درست همان‌طور که می‌توانید جهان گردون را نیز مام خدایان بنامید. و اگر، تحت‌تأثیر زیبایی موقر زیارتگاه‌های مذهبی، تصمیم می‌گیرید که به دیدار آنها بروید، با انجام این کار هیچ آسیبی به شما نخواهید رسید، البته به‌شرط آنکه در تصاویر خدایان «با آرامش و طمأنینۀ تمام» تأمل نمایید. اما شما نباید حتی برای یک لحظه به این فکر کنید که می‌توانید هریک از این خدایان را خشمگین سازید یا برعکس دلشان را به‌دست آورید. رژه‌ها و راه‌پیمایی‌ها، قربان‌سازی‌های حیوانی، رقص‌های دیوانه‌وار، طبل‌ها و سنج‌ها و فلوت‌ها، آبشارهایی از گلبرگ‌های رز سفید، کشیشان مخنث، تصاویر حکاکی‌شدۀ خدای کودک: همۀ این اعمال آئینی، به‌رغم آنکه هر یک به شیوۀ خود اثرگذار و قانع‌کننده هستند، از‌اساس بی‌معنایند، چون خدایانی که آدمی با اعمالِ این‌چنینیِ خود قصد تقرب‌جستن به آنها را دارد تماماً از جهان ما دور و با آن بیگانه‌اند.
کتاب اساطیر هند 📚 درباره این کتاب👇 کتاب اساطیر هند از مجموعهٔ درسگفتارهای عباس مخبر در باب اساطیر ایران و جهان است. هند سرشار از افسانه و اسطوره، اقوام گوناگون، زبان‌های مختلف و دین‌های بی‌شمار بوده است. دنیای اساطیر هند را رازآلود و آکنده از خواب و خیال دانسته‌اند؛ دنیایی که موجب درون‌کاوی عمیق و نگرش فلسفی پیچیده به جهان می‌شود. در اساطیر هند جهان خلق می‌شود، برای مدتی برقرار می‌ماند و سپس ویران می‌شود تا بار دیگر پس از وقفه‌ای کوتاه آغاز شود. خدایان هندی، خدایانی بازیگوشند که هدفشان از آفرینش صرفاً سرگرمی، تفریح، لذت‌بردن، بازی، و گریز از تنهایی است. در اساطیر هند جهان با شکفتن یک نیلوفر در ناف یک خدا و پلک‌زدن خدایی دیگر آغاز می‌شود و در رقص توفندهٔ خدایی دیگر به پایان می‌رسد. اسطوره روایت‌هایی باستانی با ریشهٔ مذهبی دربارۀ ایزدان یا موجودات فوق انسانی در زمان‌ها و مکان‌های نامشخص است. شناخت انسان باستانی از جهان، شناختی اسطوره‌ای است. اسطوره پاسخ انسان نخستین است به سؤال‌های ذهنی‌اش؛ در واقع نسخه‌برداری ناخودآگاهانه و رؤیاگونهٔ انسان از طبیعت است و بی‌شک چنین نسخه برداری و توجیهاتی از شرایط مادی و اجتماعی زندگی انسان متأثر بوده است.
برشی از این کتاب👇
«پیش از بررسی جایگاه الهه‌ها در اساطیر هند بد نیست که پاره‌ای مطالب پیش‌زمینه‌ای را به اختصار مرور کنیم. این فرض بنیادین وجود دارد که مذکر همان فرد انسانی بهنجار و لذا تصویر طبیعی خداوند است. همهٔ نمادها و نشانه‌های زبانی و دینی، به تبعیت از این الگوی فراگیر مذکر در مرکز، و مؤنث در نقش تابع و کمکی ساخته شده‌اند. زیر نفوذ این سنت‌های یکتاپرستانه در اساطیر جهان به طور کلی، الهه با ادیان کفرکیش اولیه یا سنت‌های آسیایی پیوند خورده است که به درجات مختلف امری حاشیه‌ای به‌شمار می‌آید. هر چند در بعضی شاخه‌های سنت مسیحی، مریم باکره در قد و قامت یک خدا عمل می‌کند. تعداد و اهمیت الهه‌ها و تنوع نقش و کارکردشان در اسطوره‌های جهان، تقلیل دادن آن‌ها به کلیشه‌هایی یکسان را امکان‌ناپذیر می‌کند؛ این که الهه با مادرانگی، باروری و زمین مرتبط است و گویی کارکرد او را جنسیتش تعیین می‌کند. البته این مطلب تا حدی درست است، اما بعضی الهه‌ها هیچ ارتباطی با این مقوله‌ها ندارند. شماری از آن‌ها نقش‌های کاملاً مردانه دارند و از نقض کردن نقش‌های مرتبط با زنان در فرهنگ‌های خود لذت می‌برند. بعضی از آن‌ها الگویی برای تبعیت زنان از مردان هستند، اما همواره این‌طور نیست و ای بسا که الگوی غالب هم نباشد. تنوع شخصیت و نقش‌هایی که الهه‌ها بازی می‌کنند به فراسوی این قبیل ساده‌سازی‌ها می‌رود. در فرهنگ‌های مرد‌سالار، بعضی الهه‌ها همان‌طور که انتظار می‌رود سرمشق‌هایی برای تبعیت زنان از مردان به دست می‌دهند، اما همیشه این طور نیست و حتی روال غالب هم این نیست. بررسی گذرای محبوب‌ترین الهه‌ها در ادیان جهانی نیز معادلهٔ شسته و رفتهٔ مذکر=‌فرهنگ؛ مؤنث‌=‌طبیعت را زیر سوال می‌برد.»
سلام وقتتون بخیر👋🍀
امروز براتون چند تا کتاب جنایی معرفی میکنیم☠📚 پس با ما همراه باشید.😎
کتاب خواهرم، قاتل زنجیره ای📚 درباره این کتاب👇 خواهرم، قاتل زنجیره‌ ای در نگاه اول داستانی با الگوهای کلاسیک است، اما نویسنده با خلق شخصیت‌هایی جاندار و جذاب و امروزی در جامعه سنتی و همچنان محافظه‌کار نیجریه آگاهانه کلیشه‌ها را زیر پا می‌گذارد و کمدی سیاه تکان‌دهنده‌ای خلق می‌کند که بیش از هر چیز بر پایه روابط دو خواهر با خلق وخویی کاملاً متضاد در متن خانواده‌ای پر از پیچیدگی و تناقض و دور از روابط عاطفی معمول استوار است. خواننده با آمیزه آشنای عشق و نفرتی روبه رو می‌شود که چه‌بسا آن را تجربه کرده باشد. کورید دختر آرامی است چون خواهرش، آیولا، همه چیز دارد، او فرزند محبوب والدینشان است و زیبا است. اما عادت به کشتن دوست پسرهایش دارد. کورید مدام تلاش می‌کند از خواهرش محافظت کند. او بهترین مواد سفید کننده را استفاده می‌کند تا اثری از خون نماند و خواهرش را کنترل می‌کند تا جلوی دیگران ادای آدم‌های غمگین را دربیاورد. در همین زمان کورید عاشق شده است. عاشق پزشکی جوان است. اما این پزشک شماره خواهرش را می‌خواهد و این یعنی خطری نزدیک است.
برشی از این کتاب👇
تا حالا این یکی را شنیده‌اید؟ دو دختر وارد اتاقی می‌شوند. اتاق در آپارتمانی است. آپارتمان در طبقه سوم. جسد مردی بالغ در اتاق است. آن‌ها چطور می‌توانند بی‌آن‌که دیده شوند جسد را به پایین ساختمان برسانند؟ اول، وسایل را جمع می‌کنند. «چند ملافه نیاز داریم؟» «چند تا دارد؟» آیولا از حمام بیرون دوید و با این خبر که پنج ملافه در قفسه لباس‌های شستنی است برگشت. لبم را گزیدم. به تعداد زیادی ملافه نیاز داشتیم، اما می‌ترسیدم مبادا خانواده‌اش متوجه شوند تنها ملافه‌اش همان است که تختش را پوشانده. برای مردی عادی این زیاد هم عجیب نیست ــ اما این مرد وسواسی بود. قفسه کتاب‌هایش به ترتیب حروف الفبای اسم نویسندگان مرتب شده بود. حمامش پر از انواع و اقسام وسیله نظافت بود؛ حتی همان نوع ضدعفونی‌کننده‌ای را خریده بود که من خریده بودم. آشپزخانه‌اش هم برق می‌زد. جای آیولا این‌جا نبود ــ لکه‌ای در زندگی‌ای کاملاً بی‌عیب. «سه تا بیاور.» دوم، خون را پاک می‌کنند. با حوله‌ای خون را پاک کردم و بعد حوله را در روشویی چلاندم. این کار را چند بار تکرار کردم تا زمین خشک شد. آیولا این پا و آن پا می‌کرد. بی‌قراری‌اش را نادیده گرفتم. خلاصی از شر جسم بیشتر از خلاصی از شر روح طول می‌کشد، مخصوصاً اگر بخواهی مدرکی از جنایت باقی نگذاری. اما چشم‌هایم مدام می‌رفت طرف جسدِ مچاله چسبیده به دیوار. تا جسدش به جای دیگری منتقل نمی‌شد نمی‌توانستم کارم را دقیق انجام دهم. سوم، به مومیایی تبدیلش می‌کنند.
کتاب سایه باد📚 درباره این کتاب👇 داستان در شهر بارسلون اتفاق می‌افتد. پسربچه‌ای ۱۰ ساله با پدرش در یک روز سرد به گورستانی از کتاب‌های فراموش شده در شهر قدیم بارسلون می‌رود. کتابخانه‌ای با دالان‌های تودرتو و عنوان‌های مرموز و از یاد رفته. پسر اجازه دارد که یک کتاب را انتخاب کند و بردارد. او از میان قفسه‌های خاک‌آلود و وحشت‌انگیز، کتاب سایه‌ی باد نوشته خولیان کاراکس را برمی دارد. پسر بزرگ می‌شود و افرادی به دلایلی نامعلوم و وحشت‌انگیز به کتاب او علاقه شدیدی نشان می‌دهند و از این جاست که ماجراهای پرتعلیق سایه‌ی باد آغاز می‌شود. کارلوس روئیث ثافون در سایه‌ی باد از داستان‌های صد سال تنهایی، جن زدگی، داستان‌های کوتاه بورخس، آنک نام گل، سه گانه نیویورک و گوژپشت نتردام الهام گرفته و به نوعی ترکیبی از داستان‌های نام‌برده ساخته است.
برشی از این کتاب👇
یک بار در کتاب‌فروشی پدرم از زبان یکی از مشتری‌های دائمی شنیدم که می‌گفت بسیار به‌ندرت اتفاق می‌افتد با کتابی مواجه شویم که تأثیر و نفوذ آن با خواندن اثری برابری کند که برای نخستین بار روح و جان‌مان را به چالش کشیده است. آن نخستین تصاویر، پژواک و کلماتی که فکر می‌کنیم برای همیشه پشت سر گذاشته‌ایم در تمام طول زندگی همواره همراه‌مان خواهند ماند و در ذهن‌مان کاخی بنا می‌کنند که دیر یا زود ـ‌اهمیتی ندارد چند کتاب خوانده‌ایم، چند جهان ناشناخته را کشف کرده‌ایم، تا چه حد آموخته‌ایم و چقدر فراموش کرده باشیم‌ـ بار دیگر به سویشان بازخواهیم گشت. حالا هر بار گفته‌های آن مرد را به خاطر می‌آورم می‌دانم که تأثیر صفحات آن کتاب بر من چنان بوده که هیچ‌گاه در میان هیچ‌یک از قفسه‌های گورستان کتاب‌های فراموش‌شده آن را باز نیافته‌ام.
کتاب زنی با سنجاق مرواری نشان📚 درباره این کتاب👇 میرزا عماد که مفتش نظمیه‌ی تهران است با جنازه‌ای حلق‌آویز رو به رو شده است. هرچند که تمام شواهد موجود در پرونده بر خودکشی مرد صحه می‌گذارند اما میرزا عماد در تلاش است تا گره از این ماجرا باز کند. به نظر می‌رسد که این ماجرا با شکست مشروطه هم ارتباطی داشته باشد. کارآگاه پرونده در تلاش است تا بتواند زنی با سنجاق مرواری‌نشان را بیابد. زن زیبایی که با مرد درگذشته دیده شده و به نظر می‌رسد از رازهای این ماجرا خبر داشته باشد. رضیه انصاری در کتاب زنی با سنجاق مرواری‌نشان، شخصیت‌های معروفی مانند ایرج میرزا و عارف قزوینی را وارد ماجرا می‌کند که به خوبی در فضای داستان می‌نشینند.
برشی از این کتاب👇
در چشم‌های مافوق برقی ظاهر و فوراً خاموش شد. «من هم پشتم به تو گرم است، میرزا. چشم امیدم به هیچ‌کدام از این‌ها نیست.» پیرمرد بلند شد. دستمال‌یزدی چهارتاشده‌ای از جیب درآورد و عرق از پیشانی و تاسی سر گرفت. «می‌بینی چه زمانهٔ عجیبی شده؟ جوانی تجارت پارچه می‌کرده، دستش هم به دهانش می‌رسیده. خانه و زندگی‌اش را که دیدی. صبح بی‌خبر غیبت می‌کند. شریکش، پادوِ دکان را می‌فرستد در خانه‌اش تا جویا شود چرا به حجره نرفته. پسرکِ پادو هم با نعش بالای دار روبه‌رو می‌شود!» با بالا رفتن صدایش به سرفه افتاد...
کتاب دختر گمشده📚 برشی از این کتاب👇 برایم غیرمنتظره بود. به پلیس گفتم که ایمی هیچ‌وقت با وجود کتری روی اجاق روشن خانه را ترک نمی‌کند. و یا در را باز نمی‌گذارد. و یا میز اتوی آماده‌ای که لباس روی آن باشد. او از آن زن‌های شلخته‌ای نبود که شوهرشان را خانه‌خراب می‌کنند. حتا اگر خودش می‌خواست هم نمی‌توانست این‌گونه باشد. او در مدت ماه عسل دوهفته‌ای‌مان در ساحل فیجی، دمار از روزگار من درآورده بود. با خواندن کتاب سرگذشت پرنده‌ی کوکی با سخت‌گیری‌هایش مبارزه می‌کردم و او درحالی‌که داستان مرموز کتاب مرا به هیجان آورده بود سرزنشگر و عصبانی نگاهم می‌کرد. از زمانی‌که به میسوری نقل‌مکان کرده بودیم، چون بیکار بود و در خانه می‌ماند، زندگی‌اش معطوف به انجام درست و دقیق کارهای کوچک و کم‌اهمیت شده بود. لباس‌ها باید همه اتو می‌شدند. شواهد اتاق نشیمن نشان می‌داد درگیری رخ داده است. دیگر می‌دانستم ایمی تماس نخواهد گرفت. می‌خواستم هرچه زودتر مرحله‌ی بعدی را شروع کنم. بهترین زمان روز بود. آسمان آبی بدون ابر ماه جولای و نور خورشید که به‌آرامی به‌سوی شرق می‌تابید همه‌چیز را مثل نقاشی‌های فلاندری طلایی و درخشان کرده بود. پلیس رسید.
درباره این کتاب👇
داستان کتاب دختر گمشده از روزی شروع می‌شود که قرار است جشن پنجمین سالگرد ازدواج نیک و ایمی برگزار شود. همه درحال تدارک دیدن و آماده کردن هدایا هستند که همسر زیبای نیک یعنی ایمی، ناگهان ناپدید می‌شود. اما نیک که در ظاهر و در نگاه بقیه افراد، بهترین همسر دنیاست، کار خاصی برای یافتن همسرش انجام نمی‌دهد. نیک که از سمت پلیس، رسانه‌ها و پدر و مادر ایمی تحت‌فشار شدید است، مجبور به دروغگویی، ریاکاری و رفتارهای نامناسب می‌شود. او به طرز دلهره‌آوری از همه فرار می‌کند و حال خوبی ندارد. پلیس در دفتر خاطرات ایمی، نوشته‌هایی پیدا می‌کند امکان خطرناک بودن این زن برای اطرافیانش را نشان می‌دهد. معجزه گیلین فلین در نوشتن کتاب دختر گمشده تنها نوشتن یک رمان نیست؛ بلکه کشف سبک جدیدی در رمان‌های پلیسی است. او در این رمان برخلاف سایر داستان‌های ژانر جنایی که معمولا مردان ایفاگر چنین نقش‌هایی بودند، روی پای زنی ایستاده و با او داستان را پیش می‌برد. گیلین فلین در این کتاب سعی دارد مسائلی را نشان دهد که در دنیای مدرن با آن‌ها سروکار داریم و ما را آرام آرام وارد جامعه‌ای می‌کند که زنان سعی دارند از پوسته‌ خجالتی خود خارج شوند. او در این توانسته زنان را به بطن داستان وارد کند و علاوه‌بر آن نقش و تأثیر رسانه‌ها بر جامعه را نیز به ما نشان داده است. کتاب دختر گمشده داستان رنجی است که از عشق نمود پیدا می‌کند، اما همه‌ی شخصیت‌های آن برای رها شدن از این رنج، نه تنها انزوا و تنهایی را انتخاب نمی‌کنند، بلکه سعی می‌کنند وارد اجتماع شوند و ما را با ترس و امید خودشان همراه می‌کنند. جذابیت داستانی که فلین نوشته بود آنقدر بالا بود که کمتر از دو سال با اقتباس از کتاب دخترگمشده فیلمی به کارگردانی دیوید فینچر با همین نام در سال 2014 ساخته شد. در این فیلم بن افلک و رزموند پایک نقش‌های اصلی را ایفا می‌کنند.
سلام صبحتون بخیر ☀️
کتاب اثر مرکب📚 برشی از این کتاب👇 آدمی باش که می‌تواند بگوید نه! این خوب نیست که بتوانی همیشه با جمعیت همرنگ شوی. فردی غیر معمول باش، فردی خارق‌العاده. به روابط خودتان نگاهی بیاندازید و مطمئن شوید سه ساعت را با شخص سه دقیقه‌ای نمی‌گذرانید. در زندگیتان آنچه را به دست خواهید آورد که بپذیرید و فکر کنید شایسته آن هستید! نگاه کردن به خودتان به عنوان سخت‌ترین رقیبتان یکی از بهترین روش‌های چندین برابر کردن نتایج است. اگر پیشرفتی را که دوست دارید داشته باشید، ندارید، اما توانایی آن را در خود حس می‌کنید، تنها به این دلیل است که اهدافتان را به روشنی تعریف نکرده‌اید
درباره این کتاب👇