eitaa logo
کتاب خوب📚
5.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
206 ویدیو
32 فایل
📚مجموعه کتاب هایی که دوست شان داریم 🔔این کانال زیر نظر مستقیم دکتر وحید یامین پور اداره می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
لینک خرید کتابِ ماجرای فکر آوینی از نمایشگاه کتاب 👇👇👇👇👇 https://b2n.ir/h73393
🔹صدق شالوده کار است. از این جهت که طبق روایت مذکور، وقتی از حضرت سوال کردند" چه کاری را انجام دهیم که بهشتی شویم؟" فرمود:" صدق سبب بهشتی شدن است." به قول حکیمانه شاعر: " صدق پیش آر که اخلاص به پیشانی نیست." 🔹آنگاه حضرت استدلال کرد و فرمود:" به دلیل اینکه وقتی انسان صادق بود، نیکوکار می‌شود." دنباله راستی، درستی و درست کاری است؛ یعنی اگر از انسان کار خوبی( عمل بِرّی) سر می زند، این صدق اوست و تا انسان صادق نباشد عمل بری از او سر نمی زند. 🔹اینجا نکته بسیار مهمی وجود دارد و آن اینکه اگر کسی کار خوبی هم انجام دهد، ولی صدق نداشته باشد، آن کار بِرّ محسوب نمی شود و آن عمل، عمل بر نیست؛ پس تا صدق ندارد عمل بر هم ندارد.
🎎 🎋کمی سرگرم تماشای پیرزن ها و پیرمردهای ژاپنی می شوم. واقعاً تماشایی هستند. متوسط قد آنها از متوسط قد گروه ما بی اغراق نیم متر کوتاه تر است. 🎋 نه می خندند و نه غر می زنند و نه هیچ حالت دیگری در چهرۀ آنها قابل تشخیص است. شبیه ایموجی پوکر فیس(😐)فقط به نقطه ای خیره مانده اند. تعدادشان خیلی زیاد است. انگار که این پرواز مخصوص سفر یک خانه سالمندان ژاپنی باشد. 🎈لینک خرید کتاب از نمایشگاه کتاب https://b2n.ir/f67132
والشمس و ضحاها 🌾آیا او می درخشید و می فروزید یا من می تابیدم؟ آیا من به قدرت او حیات داشتم و جهان را روشن می کردم یا او بود که به من و ستاره ها و کهکشان ها از تشعشعات خویش نور می داد؟ آیا او به من محتاج بود یا من در هستیِ خویش و تمنای بودن و درخشیدن و روشن کردنِ عالم، فقیر درگاه او بودم؟ او بود که وقتی من و تمام سیاره های چرخان در گرداگرد وجودم نبودیم، معنای هستی را به ملائکه الله ذره ذره می چشانید! 🌾 سالیان مدیدی که به سوی آن کره خاکی علی الدوام در حال تابیدن بودم، مردمان بسیاری آمده اند و رفته اند. اشک ها، غم ها، شادی ها، خنده ها، خون ها، غارت ها، چپاول ها و خودخواهی های مردمان، هر روز از این زمین خاکی در صفحه وجدان تاریخ حک شده است. از مهم ترین پهنه های روی آن، سرزمین هایی نزدیک به هم در کشوری به نام عراق بود، که شگفت انگیزترین کینه ها و قتل ها، و در مقابل، درخشان ترین طلوع های عشق در تاریخ انسانیت، در آنجا تحقق یافته است. 🌾در این بین، نجفِ اشرف ستاره ای بود که تلالوش، جبین هفت مُلک زمین و آسمان را درخشان می کرد. آسمانیان بهتر از زمینیان می دانند که هر صبح، سراسر کیهان، هستیِ خویش را از آشیانه مشیت الهی در نجف اشرف می گیرد. در مملکت آسمان ها، بیش از هزار سال در این دوره از ادوار وجود انسان روی زمین، گرداگرد آن حرم شاهد مردمانی بودیم که خویشتن را همچون بومی به دستِ قلم الهی نقاشی می کردند. 🌾چه شگفت آور بود جان هایی که در این اتصال به آن حقیقت مکتوم، فانی در تجلی خورشید می شدند. در آن برهه از تاریخ که مکتبی که بعدها آن را مکتب نجف نامیدند به همتِ عمل و مجاهدت ها و خون دل خوردن های پیاپی سلسله ای از فقیهان عارف شیعه در حال شکل گرفتن بود. بنیان هایی از معنویت برای سالیان دور، همچون میخ هایی بر زمین حقیقت کوفته می شد تا لب تشنگانی که عطش نابودی خویش در مرکز هستی داشتند، بی نصیب از این گوهر نمانند. 🌾ملکوت و جبروت و لاهوت، شاهد صحنه بازی گردانی این علمای ربانی شدند که هر کدام در گوشه حجره ای نمور یا خانه ای محقر، در حال حفر سینه های خویشتن برای هم آغوشی با اقیانوس حقیقت اهل بیت علیهم السلام بودند... 👇👇
🌾در آن سالها از بلندای طاق این گنبد دوار، شاهد جوشش چشمه ای از حیات در قاب مردی در بین علمای نجف شدم که همچون عمود نوری، از زمین تا عالم لاهوت درخشیدن گرفته بود. 🌾گویا جان هایی که به او متصل می شدند و در این راه نه تنها دل خوش به این اتصال بلکه اهل عمل به کلام او می شدند، ذره ذره همچون آتش زیر خاکستر، هستی خویش را در وجود امیرالمومنین، سلطان سلاطین ملک و ملکوت و والی غیب و شهود، فانی می کردند. 🌾 آسمانیان بر آن حریم ملکوتی و اتصالِ آن جان های شیفته به حق تعالی، رشک می بردند و هر روز و شب و هر لحظه تماشاگرِ جهاد نفس گیرِ آنها در خلوت ها و جلوت ها و آمد و شد ها بودند. با اینکه مردمِ زمین متوجه نبودند، جزئیات از چشم تیزبین آسمانیان از قلم نمی افتاد. 📚کهکشان نیستی ✍محمد هادی اصفهانی
🇮🇷✌ ساعت نه صبح هواپیمای پاریس_ تهران در فرودگاه مهر آباد نشست. حس و حال بی نظیری بود. مردم خوشحال بودند و به هم تبریک می گفتند. 🌸🌸🌸🌸🍃 یک عده با تاج های گل آمده بودند. زن های چادری و زن های بی حجاب، مردهای ریشو و مردهای کراوات زده، همه و همه، چشم انتظار دیدن رهبرشان بودند. 🌸🌸🌸🌸🍃 پلاکاردهای "مرگ بر بختیار" و " درود بر خمینی" تمام خیابان آیزنهاور و دور تا دور میدان شهیاد را پُر کرده بود. 🌸🌸🌸🌸🍃 🇮🇷🇮🇷حجره شماره دو 💠۱۲ بهمن سالروز ورود امام خمینی به ایران گرامی باد.
💠سال های پنجاه و شش و پنجاه و هفت نگرانی و شک در چشم های همه دو دو می زد. از همه بیشتر من آن را در چشم های متلاطم دریا می دیدم. اما آن اواخر بعد از فرار شاه، اشتیاق بر نگرانی غلبه کرده بود و دلهره و اشتیاق در هم می آمیخت. 💠دریا، گاه سربلند می کرد و درباره آینده چیزهایی می پرسید، درباره آینده دور حتی، درباره نقطه اتصال نهضت خمینی با ظهور منجی موعود. کلافه بود که چرا نمی توان از روی تاریخ پرید و مقدمات را زودتر و فشرده تر محقق کرد. 🚫@ketabe_khoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ دریغا که در همراهی هر امام حقی، رنجی نهفته است که سیاه‌لشکر حامیان را باز با این پرسش ناگهانی دهشتناک می‌آزماید: « آیا این انتخاب به رنجی که در پی دارد می‌ارزد؟» 🔥 📕@ketabe_khoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ احمد می دانست که گاه بی کلگی ها و تهورهای نامتعارف من دلیلی جز این نداشت که از دریا یک دست مریزاد بشنوم. او مرا سراپا نگه داشته بود... 🔥 📕@ketabe_khoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ خدا در کمین می نشیند و گاه با یک عصیان شکل حادثه را عوض می کند... 🔥ارتداد 📕@ketabe_khoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ ما مبارزه می کردیم؛ چون فقط به رهایی فکر می کردیم. طرح کلی آینده در تخیل ما بود و چون شهری که چراغ هایش از دور می درخشید، خیال ما را به خود مشغول می کرد. سید علی یکبار گفته بود:" آینده را در آینده خواهیم ساخت. آینده با قدم های ما روشن خواهد شد، هر چند از هم اکنون در تاریکی مطلق باشد. تنها شرطش این است، برای قدم هایی که برمی داریم، دلیلی پاک و قابل دفاع داشته باشیم. 🔥ارتداد 📕@ketabe_khoub
🇮🇷به ایمان قسم ، به عشق ، به آزادی ، به حقیقت ، به شرف و به خدایی خدا قسم که در قلب آنکس که خانه اش را می خواهد ، زادگاهش را دوست دارد و حُبّ وطن فراوان دارد، همیشه نوری هست ، همیشه چراغی، همیشه شعله ای ، آفتابی ، روشنایی بی پایانی ... 🇮🇷در قلبش، همیشه در تاریکترین لحظه های ناامیدی ، امیدی هست ... در متن سنگین ترین دردها ، برایش راهِ درمانی هست ... در اندوه و عذاب بی پایان ، سبکبالی و نشاطی هست ... در فقر ثروتی هست ؛ در اسارت ، عطر نجاتی هست ، در دم مرگ ، روشنایی توکلی هست ... 🇮🇷به فرزندان خود اگر به راستی خواهان خوشبختی عمیق آنها هستید و اگر می خواهید که در قلب های شان همیشه مهری باشد ، عطوفتی ،  صفایی ، شوقی و سلامت آرامش بخشی ، حُبّ الوطن را بیاموزید ... ۱۴۰۰
نامه 31.pdf
261.2K
نامه ۳۱ نهج البلاغه
🀄گویی آماتراسو، الهۀ آفتاب تابان، واپسین کیمونوی ابریشمی را از تن سیمینش به درآورده و آنرا بر آسمان خراشی در میانۀ توکیو آویخته، با دشنه ای آخته می آید تا سر سنّت و شرافت بی وفای ژاپن را گوش تا گوش ببرد و بر گوشۀ عرش در منتهای الیه اقیانوسی که دیگر آرام نیست، بیاویزد. 🀄آنگاه چهارزانو در معبد آساکوسا بنشیند و فریاد بزند: «آری این است جزای خیانت به هزاران سال نجابت و افتخار؛ دیگر هیچ خنجری پهلوی هیچ سامورایی مغروری را نخواهد درید. شما ستیزه جویی و شجاعت را فراموش خواهید کرد و آن شرم پنهان همیشگی را که در گوشۀ چشم های زنان نازک اندام تان گنجانده بودم. 🀄شما را مجبور خواهم کرد تا ابد با نظمی آهنین کار کنید و ثروت بیافرینید. مجازات شما این است که روزنامه بخوانید و همسران خود را عاشق نباشید. شما را از خود آزاد خواهم کرد و از راه خدایان -شن دائو- اخراج خواهم کرد. دیگر هیچ رشوه ای که به پای الهه ها بریزید قبول نخواهد شد و هیچ حرزی شما را از بلا نگه نخواهد داشت. کیفر شما این است که همین خاک را به بهشت بدل کنید و رمز گشودن درهای بهشت مقدس را از یاد ببرید.» 🎋کاهن معبد جینجا @ketabe_khoub
کتاب خوب📚
📚نام کتاب: روایت تفکر، فرهنگ و تمدن از آغاز تاکنون(دوره پنج جلدی) 📑انتشارات: نشر معارف 📓تعداد صفحات:۹۳۶ 📖توضیحات: 🔹 جلد اول/ آسمان به زمین الصاق شد؛ از آغاز تا پایان قرون وسطی این کتاب که نخستین جلد از این مجموعه می باشد، با هدف تبیین صحیحی از تاریخ تمدن بشری و برای استفاده اقشار گوناگون اجتماع به ویژه مسوولان، صاحب نظران، پژوهشگران و کارشناسان فعال در حوزه جوانان، تهیه و تدوین شده است. 🔹جلد دوم/دوباره به آسمان نگاه کن، از ظهور اسلام تا تمدن اسلامی این اثر روایتی است از فرهنگ و تمدن اسلامی که با استناد به منابع معتبر دینی و تاریخی به تبیین روند شکل گیری و توسعه تمدن اسلامی از زمان بعثت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله تاکنون پرداخته است. 🔹جلد سوم/من به قدرت رسید، از رنسانس تا روشنگری این کتاب با تشریح آغاز رنسانس، به تبیین چگونگی فاصله گرفتن دنیای غرب از فضای دین و کلیسا می پردازد و نشان می دهد چگونه کلیسا قدرت خود را از دست می دهد و با جدایی از ایمان و اندیشه های خدا محوری، منٌیت های انسانی غلبه می یابد تا زمانی که عصر انقلاب ها فرا می رسد. 🔹 جلد چهارم/این عصر قرمز است، از مدرنیته تا جنگ جهانی دوم این کتاب با بررسی وقایع جنگ جهانی دوم، به تشریح وضعیت داخلی ایران و روابط آن با دیگر کشورهای دنیا پرداخته و رخدادهای جهان در فاصله دو جنگ جهانی قرن نوزدهم را تبیین کرده است. 🔹جلد پنجم/در جهت عکس حرکت کن، از اعتراض های مدرن تاکنون این کتاب با تبیین جریان های مهم سیاسی و تقسیم جهان به دست دو ابرقدرت بزرگ دنیا، نشان می دهد راه پیروزی، حرکت در مسیر قدرت های بزرگ جهانی نیست و چگونه کشوری می تواند با «نه گفتن» به این قدرت ها، استقلال و سیادت خود را بازیابد. 📗📘📙 @ketabe_khoub
_ به خداوندی خدا، به زیبایی زمین، به عظمت دل، به روشنی امید، به عطر نان تازه داغ، به حقیقت آفتاب و به عمق شب های پر ستاره سوگندتان می دهم که بمانید، استوار و سر سخت و دل داده بمانید، بکوشید، زندگی کنید، مهر بورزید، عاشق شوید، جهاد کنید، بنوشید، بخورید، ببخشید، خیره سری کنید، بخندید، گریه کنید، تن به خفت و بی حرمتی دینتان را ندهید. شادی کنید، بازی کنید و فرزندان تان را حتی اگر معلول یا نا اهل یا متمرّد باشند به قدر چشمان تان و بیش بیش، هزار بار صد هزار بار بیش از چشمان تان دوست بدارید. ای در غربت ماندگان! ای از وطن گریختگان و راندگان! بدانید که خداوند، نزدیک است؛ نزدیک تر از هر چیز که نزدیک ترین است به شما؛ نزدیک تر از خون به قلب، تفکر به ذهن، تن به روح... _ سلام سید! خوب می درخشی، آن بالا و این پایین... خوب می درخشی. _شاید ذره ای از نور در دل ماست. سلام علیکم ... _ تبارک الله! به این جوانی، از کجا آورده ای این زبان و آگاهی را؟ _همه قبیله من عالمان دین بودند. من کمترینشانم. تقریبا چیزی برای من نمانده است. و شکر. سید احمد موسوی هستم، فرزندِ دین علی شاهِ نیشابوری، رحمت الله علیه. _شهید؟ _آری _حق است که چنین باشی که هستی، و عارف هم. حال، چیزی در حدّ وسعم از من بخواه سیّد، تا آن چیز را با خود به جهان باقی برده فرض کنم. _به یاری من بیا تا مسجدی آبرومند و بزرگ در کشمیر بنا کنیم. این چیزی است که هم می بری و هم می ماند. 🔴 بخشی از کتاب ِسه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد 🔹️نادر ابراهیمی