eitaa logo
کتاب خوب📚
5.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
206 ویدیو
32 فایل
📚مجموعه کتاب هایی که دوست شان داریم 🔔این کانال زیر نظر مستقیم دکتر وحید یامین پور اداره می شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از وحید یامین پور
ان‌شاءالله جلد دوم "ماجرای فکر آوینی" در حال تدوین بخشی از این کتاب در دوره جدید درس‌گفتار نسیان تدریس میشود: -هنر و شعر در نگاه متفکران پیشاسقراطی -هنر و هایدگر -نگاه آیه‌ای در فکر آوینی - تقابل عقل و عشق درس‌گفتار نسیان 🔻 https://eitaa.com/yaminpour/3263
ای شهید؛ ای آنکه بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشسته ای، دستی بر آر و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز از این منجلاب بیرون کش...
هدایت شده از تسبیحات
🏴 روز پنجم؛ اعمال صالح راه سنخیت و ارتباط و اتصال با امام است... برخی افرادی که حضرات معصومین (علیهم‌السلام) را در دنیا نمیشناختند و خبری هم از آنان نداشتند، اما آنچه را که از حق و حقیقت میشناختند به آن رغبت داشته و عاشق آن می‌شدند هر چیزی را میدیدند که حق و حقیقت است عاشق آن شده و به آن عمل می‌کردند در لحظه معاینه که لحظه جدا شدن روح از بدن پیش از مفارقت کامل از بدن است میبینند حقیقت این خوبی‌ها و خیرات معصومین (علیه السلام) هستند؛ لذا با تمام عشق به آنها از دنیا میروند با این که تا به حال اسم اهل بیت (علیهم السلام) را نشنیده بودند. در مقابل، کسانی هستند که در این دنیا مدعی محبت و علاقه به اهل بیت (علیه السلام) بودند اما به واسطه این که با خوبی‌ها و خوب‌ها فاصله گرفتند، در لحظه معاینه و در عالم برزخ و قیامت مییابند که هیچ علاقه و نسبتی با اهل بیت (علیه السلام) ندارند! استاد محمدرضا عابدینی/ ادب عاشقی/ ص۱۱۷ ▪️ @Tassbihat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مدرسه سینمایی سلام
طالب "نادر"هاییم 👈 به بهانه دوره آموزشی مهم کارگردانی و نویسندگی در مدرسه سینمایی سلام 🔹 «ما باید از ۳۰ سال پیش به دنبال تربیت نیرو می‌بودیم.» این جمله‌‌ اعتراضی را زنده‌یاد نادر طالب‌زاده در یک مصاحبه رسانه‌ای گفته بود. حالا او در جمع ما نیست اما هجوم رسانه‌ای و هنری علیه ایران، هر روز بیشتر می‌شود. غفلت گذشته، امروز را هدر داد و فرهنگ ما را به چالش‌های زیادی مبتلا کرد. اما ما می‌توانیم آینده را خودمان رقم بزنیم. 🔹 این لبّ دغدغه ما در "مدرسه سینمایی سلام" است. می‌خواهیم ۱۵ سال بعد، استان گیلان به‌قدر کافی نویسنده و کارگردان حرفه‌ای و دلداده ایران داشته باشد. ما در دوسال گذشته چند فیلم کوتاه ساختیم ولی کار اصلی، ساختن فیلم نیست، پرورش فیلمساز است. حالا نوبت کار اصلی شده و در آستانه برگزاری دوره آموزشی کارگردانی و فیلمنامه‌نویسی هستیم. البته که می‌دانیم این حرکت‌ها کافی نیستند اما ما طالب "نادر"ها هستیم و می‌دانیم و دیده‌ایم که یک نادر طالب‌زاده به‌تنهایی چقدر می‌تواند گره‌گشا باشد. 🔹 سهم شما در این مسیر، رساندن آگهی این دوره به استعدادهاست. روی کمک شما حساب کردیم. همین حالا ثبت نام کن💎 https://salamfilmschool.ir/ مدرسه سینمایی سلام https://eitaa.com/salamfilmschool گیلانی ها، از دست ندین.
یارا ببین ما را به که محتاج کرده ای؟!
♨️ اگر اندیشه مرگ نباشد و زندگی تا بی‌نهایت ممتد فرض شود، آنگاه هیچ درکی از مسئولیت، اولویت و فوریت در زندگی نخواهد بود. ابوسعید ابوالخیر را پرسیدند از تفسیر این خبر که: "تفکّر ساعة خيرٌ من عبادة سنة". شیخ ما گفت: "یک ساعت اندیشه از نیستی خویش بهتر از یک سال عبادت به اندیشه‌ی هستی خویش." وجدان و خودِ اصیل انسانی تا زمانی‌که گم‌گشته در اهواء‌ و ورّاجی‌ها و بوالفضولی‌های همگانیِ خیابانی است، از ما پنهان است. فقط آن‌گاه که دلشوره‌ی مرگ رخ می‌دهد و انسان مرگ را نه مرگ دیگری بلکه مرگ خود می‌بیند یا با یک مرگ ناگهانی بزرگ غیرمنتظره مواجه می‌شود، در آستانه‌ی افشاشدگی خود قرار می‌گیرد. بیرون از افشاگری مرگ، همه‌ی فهم‌ها منفعلانه و دروغین است و آنچنانکه آوینی در "آخرین دوران رنج" می‌گوید، نظم و انضباط نهیلیستی در متن روزمرگی اختیار و آگاهی انسان را می‌رباید و خفه می‌کند. راز اینکه هنر و شعر در همسايگی رنج و دلشوره‌ی مرگ متولد می‌شود همین آگاهی حقیقی و بی‌پرده از خویش و هستی است. @yadegarii
✍فرمایش حضرت امام صادق علیه السلام دربارۀ روز تاسوعا ▪️تاسوعا روزی است که حسین علیه السلام و اصحابش رضی الله عنهم در کربلا محاصره شدند. و سپاه شام اطرافشان را گرفتند و شترهای خود را خوابانیدند. و پسرِ مرجانه و عمر بن سعد به فراوانی لشکرشان مسرور شدند چرا که حسین صلوات الله علیه و اصحابش را ضعیف دیدند و یقین کردند که یاوری برای حسین علیه السلام نمی آید و اهل عراق او را یاری نخواهند کرد. پدرم به فدای آن غریبی که ستمگران او را ضعیف شمردند. 💔 ▪️تاسُوعَاءُ يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ َ عَلَيْهِ السَّلَام وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ َ عَلَيْهِ السَّلَام نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب 📚«کافی» ج۴، ص ۱۴۷ @ketabe_khoub
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شیخ اشک می ریخت و دست راستش را برای تاکید سوی مردم دراز می کرد و می گفت:" دامان حسین را رها نکنید. هزار هزار هم که عبادت کنید، باز هم به توسل به آقای شهیدمان محتاجید....بدانید که برای عالی شدن جنستان باید بر حسین گریه کنید. هیچ چیز مثل اشک این شاکله را درست نمی کند."
حدود ساعت سه تو را تا لحظهٔ آخر نگاه من صدا می‌زد چراغی شعله شعله زیر باران دست و پا می‌زد حدود ساعت سه، جان من می‌رفت آهسته برای غرق در دریا شدن می‌رفت آهسته بخوان! آهسته از این جا به بعد ماجرا با من خیالت جمع، ای دریای غیرت! خیمه‌ها با من تمام راه برپا داشتم بزم عزا در خود ولی از پا نیفتادم، شکستم بی‌صدا در خود شکستم بی‌صدا در خود که باید بی‌تو برگردم قدم خم شد ولیکن خم به ابرویم نیاوردم نسیمی آشنا از سوی گیسوی تو می‌آید نفس‌هایم گواهی می‌دهد بوی تو می‌آید... محرم ۱۴۴۶
Fathekhon.pdf
981.8K
🔺پی دی اف 🔻کتاب فتح خون 🔸اثر شهید آوینی
💠 تو یوسف میشوی! 💬 رهبرانقلاب: بنده در طی مبارزات، خواب‌های عجیبی دیدم که یکی‌شان درسال ۱۳۴۶ است. در آن زمان، وضع سیاسی مشهد در نهایت شدت برای مبارزان بود و جز چند تن، بقیه عرصه را رها کردند. در آن شرایط، خواب دیدم که امام خمینی وفات کرده و پیکرشان در یکی از خانه‌های نزدیک خانه پدرم درمشهد بر زمین است. دردی جانکاه قلبم را می‌فشرد؛ تابوت را روی دوش گرفتیم؛ در بین انبوه تشییع‌کنندگان، بسیاری از علما بودند اما چیزی که بر درد من می‌افزود، این بود که برخی از علما بدون هیچ اندوهی با هم صحبت می‌کردند و می‌خندیدند. پیکر امام به آخر شهر رسید؛ بیشتر افراد بازگشتند و فقط ۲۰نفر ماندند. پیکر امام را به بیرون از شهر برده و به تپه‌ای رسیدند؛ اما بیشتر تشییع‌کنندگان، در پایین تپه ماندند. جنازه را با ۵نفر بالای تپه برده و روی تپه قرار دادیم. من پایین پای امام رفتم تا با او وداع کنم؛ اما ناگهان امام، انگشت سبابهٔ دست راست‌شان را به سمت بالا حرکت داد و با چشمان بسته شروع کرد به نشستن،تا اینکه انگشت اشاره‌اش را بر پیشانیم قرار داد و دو بار گفت: "تو یوسف میشوی!" کتاب «خون دلی که لعل شد»/ص۲۶۲ @ketabe_khoub
هدایت شده از وحید یامین پور
📚۵ کتاب عاشورایی به پیشنهاد وحید یامین‌پور 🔸سازه‌های کتاب ایستگاه میدان ولیعصر(عج) محرمی شد 🔸همزمان با فرارسیدن ماه محرم، ماه سوگواری عزای سرور و سالار شهیدان با هدف آشنایی مسافران با سیره امام حسین علیه‌السلام و چرایی قیام کربلا، سازه‌های حجمی کتاب در ایوان انتظار با موضوعات مرتبط با سیدالشهدا علیه‌السلام در معرض دید شهروندان قرار گرفت. 🔸کتاب‌های آینه‌داران آفتاب، پنجره‌های تشنه، قیام حسین علیه‌السلام، نامیرا و فتح خون، که شهروندان می‌توانند برای آشنایی بیشتر با کتاب و تهیه آن از طریق اسکن بارکدی که روی آن‌ها تعبیه شده است، اقدام کنند. @yaminpour @metro_farhangi
هدایت شده از وحید یامین پور
هدایت شده از وحید یامین پور
هدایت شده از وحید یامین پور
هدایت شده از وحید یامین پور
هدایت شده از وحید یامین پور
در جهانی که هیچ چیزش پابرجا نیست ما اعتقادات راسخ خودمان را داریم
سالک و مسلک یکی است.هر کسی رونده ی راه خود است و راه، همان نفس است. راه، بیرون از نفس تو نیست که آن را بیابی و بر آن راه بروی. تو در خودت راه خواهی رفت و من در خودم و هر کسی در نفس خود. سالک و مسلک متحد است. آن که تو را به راه حق می خواند، در حقیقت تو را به درونت می کشاند که" من عرف نفسه، فقد عرف ربه" و ذکر و ورد، راهی است برای بازگرداندن تو به حقیقت خودت. 🌴🌴🌴
✍️حکایت 🔹روزی خلیفه زمان، بهلول را احضار کرد و گفت؛ خوابی دیده ام و میخواهم تعبیرش کنی بهلول گفت؛ چیست؟! خلیفه گفت؛ خواب دیده ام به جانور ترسناکی تبدیل شده ام و نعره زنان به اطراف خود هجوم میبرم و آنچه از خرد و کلان در سر راه خود میبینم، در هم می شکنم و می بلعم! بگو تعبیرش چیست؟ بهلول گفت؛ من تعبیر واقعیت ندانم، فقط خواب تعبیر می کنم...!!
انسان با قطب و محوری که از خدا یا هوی، برای خودش فرض می کند، به خودش محوریت می بخشد و سایر آرزوهای او از این محور انشعاب پیدا می کند. 💢 کتاب تربیت کودک دینی 🖌آیت الله حائری شیرازی @ketabe_khoub
با زبان گریه از دنیا شکایت می‌کنم  از لب خندان مردم نیز، حیرت می‌کنم ‌  از گِلی دیگر مرا شاید پدید آورده‌اند  در کنار دیگران احساس غربت می‌کنم ‌  جان شیرین را فدای عشق کردم، خوب شد  من به هر کس دشمنم باشد محبت می‌کنم ‌  سرگذشتم بس که غمگین است حتی سنگ‌ها  اشک می‌ریزند تا از خویش صحبت می‌کنم ‌  بهترین نعمت سکوت است و من ِ بی‌همزبان  با زبان واکردنم کفران نعمت می‌کنم