ا❁﷽❁ا
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖 سبد را میگذاری پایین اسم مصطفی. بوی سیبها توی دست نسیم پاییزی مینشیند و مشامت پر میشود از بوی خاطراتتان. بیصدا و عمیق نفس میگیری و آن را با بغض بیرون میدهی.
_تو نخندی، کی بخنده؟
چهره خندان مصطفی جزئی از خاطراتت است. نه فقط با تو؛ از هرکس دیگری هم که بپرسی، همین آدرس را میدهد: آدم بشّاشی بود... خنده از چهره ش نمیافتاد... با همه میگفت و میخندید... جُک های دست اول تعریف میکرد که شاید بیمزه بود، اما محال بود نخندونه... از اون آدمها بود که وقتی حدیث آقا رسول خدا(ص) رو میخوندی که مؤمن غمش تو دلشه و چهرهش شاده، یاد اون میافتادی... ولی تو شاهد بودی که ماه آخر، غم دلش هم ریخته بود توی صورتش. کمتر میخندید و بیشتر توی خودش بود. کمتر شوخی میکرد و بیشتر از رفتن میگفت.
شهید مدافع حرم #مصطفی_نبی_لو
📙 #لبخند_مصطفی
🖋 #مریم_دوست_محمدیان
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/131524
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖کسی سواد فارسی نداشت. آن زمان #سپاه_دانش تأسیس شده بود و ما ابتدای #سوادآموزی هستیم. برادرم، سید علی، هفت سالش بود، او برای مدرسه رفتن ذوق داشت و مدام اصرار میکرد که حتماً اسمش را بنویسند تا زودتر به مدرسه برود. این گریه کردنهای او باعث شده بود، با اینکه از من کوچکتر بود، معلم قبول کند بیاید کلاس ما و در یک کلاس چند پایه ثبت نام شویم. خیلی زود #سید_علی با همکلاسیهایش رقابت راه انداخت و از همان اول، شاگرد برتر مدرسه یک کلاسه گرگین شد.
شهید #سیدعلی_هاشمی
📙 #سید_لری
🖋 #صدیقه_شاهسون
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/135460
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
📖#حیدر، هفتماهه به دنیا آمد. او از اندازه طبیعی کوچکتر بود؛ لاغر و ضعیف. درست مثل غنچههایی که سر شاخه درختها میشکفند، ریزنَقش بود و ظریف. همه به شمسی میگفتند این بچه دوام نمیآورَد و زنده نمیماند. این حرفها دل شمسی را آتش میزد. نارَس بودن حیدر، محبت و دلسوزی شمسی را به او صد برابر کرده بود. طفلکی را بهزحمت بزرگ کرد ولی حالا حیدر، یک #نوجوان دوازدهساله شده بود. اگرچه هنوز هم حیدر، از همسنوسالهای خودش، ریزهتر بود و جُثّه کوچکتری از آنها داشت. حیدر عزیزکرده خانواده بود؛ #اهل_نماز، #اهل_قرآن، و #اهل_احترام به پدر و مادر. همین او را دوستداشتنیتر میکرد.
شهید #حیدر_رضایی
📙 #اولین_برف
🖋 #ابوالفضل_هادی_منش
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/137323
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🌙باز هم اولین ماه قمری از راه رسیده بود. مردم روستا هم از شوق آمدن روضهخوان به استقبالش آمدند. یکی نان آورد و یکی هم مرغی برای پیشکش.
🍃این رسم هر سالهای بود که در روستای دُولوجردین برگزار میشد؛ رسمی که سالیانِ سال خانوادۀ یوسفی متولی آن بود؛ پذیرایی از مهمان مخصوص این ماه.
🏴مش رمضانعلی یک ماه مانده به محرم، همه را خبر میکرد. مسجد آبادی را با پسرانش و چند نفر از همسایهها آب و جارو میزد. به کمک جوانها در و دیوار آن را با پارچه سیاه میپوشاند.
▪️صبح روز اول محرم، الاغش را برمیداشت، لحاف نویی روی آن میانداخت و با یکی از پسرها، خودش را به یکی از آبادیهای نزدیک میرساند تا آقا را برای روضهخوانی به روستا بیاورد. محرمها کار طایفه یوسفی همین بود. قبلترها برادرش و حالا خودش.
✨هرچند مصطفی هم دوست داشت یک بار بههمراه پدر بهدنبال آقا برود، اما مادر اجازه نمیداد.
🌹شهید #مصطفی_یوسفی
📙 #ملاقات_در_جزیره
🖋 #نجمه_جوادی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/147546
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
👨🦳بابا مثل همیشه، آنقدر غرق در سکوت آمده بود که عباس متوجهش نشده بود.
⛲سر حوض نشسته بود و گچهای کنارۀ ناخنهایش را میشست. گچها به این راحتی کنده نمیشدند. میخ زنگزدهای که روی لبۀ حوض بود را برداشت و گچها را تراشید.
🙍🏻♂️عباس رنجهای پدرش را میشناخت. رنج مثل گچِ خشکشده روی موهای دست بابا بود که باید کنده میشد، تراشیده میشد؛ و دل عباس، با هر خراش میسوخت.
💠رفت کنار بابا، مشغول وضو شد و گفت: «علی اکبر گفت فردا که کُشتهکاری داریم، من باید بیام. فردا هم جمعهست، خیالم راحته.»
🌹شهید #عباس_اکبری
📙 #سر_به_هوا
🖋 #اکرم_الف_خانی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
💠طیبه پارچه را رها کرد و برگشت سمت مادر.
❓به این فکر میکرد که مادر شدن و مبارز بودن با هم جمع میشوند؟
❓اگر قرار بود بهخاطر یکی، آن دیگری را فدا کند، چه باید میکرد؟
✨#آیتالله_خمینی که مرجع تقلیدشان بود، نظرش بر مبارزه بود و رسوا کردن این رژیم؛ چه زن و چه مرد.
🤔همین حجت را بر طیبه تمام میکرد که کفه مبارزه را پایین نگذارد؛ ازطرفی امام هم نگفته بود زن نگیرید و شوهر نکنید، بلکه امیدش را بچههای توی گهواره خوانده بود؛ این یعنی مادر شدن هم برای او مانعی نبود.
🌹شهیده #طیبه_واعظی
📙 #روزگار_طیبه
🖋 #مریم_فهیمی
برای خرید کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/131523
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
⚜️همان فرمانده آشنا که در هورالعظیم دیده بود و اکنون او را در حال مبارزه میدید. سید جنابان باصلابت، مقتدر و شجاع چون همیشه ایستاده بود.
انگشت شست فرمانده ماشه را لمس کرد و صدای بمب دود و آتش لابهلای دیگر صداها گم شد.
🙍♂️نفس ابراهیم در سینه حبس شد. رنگپریده و حیران به تماشا ایستاد. زانوهایش لرزید و رعشه بر اندامش افتاد. از آسمان، باران گلوله و تیر و خمپاره میبارید. رزمندهها در دل شب، آرایش نظامی خود را حفظ کرده بودند و بدون ذرهای تردید میجنگیدند.
✨گروهان سید جنابان که گروهان ضدزره بود خط را حفظ میکرد تا بقیه بتوانند راحتتر عقبنشینی کنند.
🌹شهید #ابراهیم_جنابان
📙 #ابراهیم_در_سرزمین_ممنوعه
🖋 #لیلا_مدرس_پور
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/138010
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🧕بتول خانم سرش را چرخاند و نگاهش افتاد به چهرهی مصطفی که به گوشهای خیره مانده بود.
🙍♂️مصطفی کم حرف بود و بیشتر کارهایش را در سکوت انجام میداد. به قول بعضی از دوستانش، آبزیرکاه بهنظر میرسید. اما او تمام مدتی که همه آماده میشدند تا مهمانها به خانه برسند، به آقا و روضههایش فکر میکرد. دلش میخواست همه این ده روز را همراه پدر باشد تا در راه، بازهم برایش قصه بگوید. اصلاً او عاشق قصهی محرم بود. خانهشان هم در تمام این ماه محل رفتوآمد میشد.
🌹شهید #مصطفی_یوسفی
📙 #ملاقات_در_جزیره
🖋 #نجمه_جوادی
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/147546
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
✍️حساب و کتاب بابا خیلی دقیق بود. مخصوصاً روی خمس و زکاتش خیلی حساس بود، همه را به موقع حساب میکرد و سر سال خمسی به روحانی محل میداد.
✅ این از کارهای مهم برای بابا بود و برایش آنقدر وسواس به خرج میداد و دانه دانه همه آنچه در خانه بود را میشمرد.
🔥آن موقعها سوخت بیشتر خانه ها برای پختوپز و گرمایش، از فضولات گاو و گوسفندان تأمین میشد. چیزی که برای من عجیب بود، اینکه سر سالِ خمسیمان بابا حتی حواسش به اضافه فضولات گاو و گوسفندان بود و آنها را هم حساب میکرد و خمسش را میداد!
🌹شهید #سیدمحمد_هاشمی
📙 #سید_لری
🖋 #صدیقه_شاهسون
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/135460
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🍃با رفقا به کوه رفته بودند. بعد از نماز مغرب و عشا، هنگام خواندن دعای توسل، وقتی نام مبارک امام زمان (عج) را برد، صدای هقهق گریهاش به آسمان بلند شد. کافی بود اسمش را بشنود؛ هم اشک در چشمش حلقه میزد و هم اشک همه را درمیآورد.
با سوز خاصی میخواند :
✨بیا بیا که سوختم ز هجر روی ماه تو
بهشت را فروختم به نیمی از نگاه تو
✨اگر که نیست باورت بیا که روبهرو کنم
بدان امید زندهام که باشم از سپاه تو
🌹شهید #حجت_الاسلام_جلال_افشار
📘#سربندهای_یا_مهدی
🖋#کوثر_شریف_نسب
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/101544
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🤲دو رکعت معمایی
🏠وقتهایی که خانه بود، بعد از نماز صبح مینشست و یک دل سیر تماشایش میکرد. از همه نمازهایش سردرآورده بود به غیر از دو رکعت. میدانست هیچ کار سیدعلی بیحکمت نیست. پاپیچش شد: «حکمت این دو رکعت بعد از نماز صبح تو چیه؟» هرچه مفاتیح را زیر و رو کرد و یکی یکی اسم نمازها را برد، جواب نه شنید. این قدر گفت که به یک شرط سیدعلی راضی شد اسم نماز را بگوید. این که او هم بخواند. ولی خوب قول داد، قفل دهانش باز شد: «من هر روز این دو رکعت نماز رو برای سلامت و فرج آقا امام زمان میخونم.»
🌹شهید #شهید_سیدعلی_حسینی
📘#سربندهای_یا_مهدی
🖋#کوثر_شریف_نسب
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/101544
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🌹#شهدا_را_یاد_کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
🔰مقام معظم رهبری:
یاد و خاطره شهداء کمتر از شهادت نیست.
🥺عباس که راه افتاد؛ ننه کاسه آب را پشت سرش پاشید. چشمهای ننه دلتنگ بود. عباس گفت: پنجاه و دو، پنجاه و سه، پنجاه و چهار، ننه جون فقط سه سال! چشم به هم بزنی، سال ۵۴ تموم شده و ستوان شدم و اومدم قم. ننه زهرا اشکش را سر مژههایش نگه داشت. عباس که راه افتاد، کاسه آب را پشت سرش پاشید.
🌹شهید #شهید_عباس_اکبری
📘#سر_به_هوا
🖋#اکرم_الف_خانی
✨برای تهیه کتاب کلیک کنید👇
https://ketabejamkaran.ir/133122
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran