ا❁﷽❁ا
🍉 #برشی_از_کتاب #کتاب_هفته
📚شیخ: صلاح بینىِ خلیفه از کلام آخرش آشکار است که گفت: «کتاب خدا براى ما کافى است .»
واعظ: همین کلام دلیل عدم معرفت به قرآن یا تعمّد بر آزار رسول خدا؟ص؟ و مانع شدن از انجام کاری است که با خیالهاى آنها مخالف بوده است؛ زیرا اگر به قرآن معرفت کامل داشتند، مىدانستند قرآن بهتنهایى برای امور کافی نیست؛ چرا که قرآن، یگانه کتاب محکمى است که موجز و مجمل به بیان کلّیات احکام پرداخته است و جزئیات آن موکول به بیانِ بیانکنندهاى است؛ زیرا مطالب آن ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، عامّ و خاص و مطلق و مقید، است.
قرآن مىفرماید : «وَلَوْرَدُّوهُ اِلَى الرَّسُولِ وَ اِلى اُولى الاَّمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الذِینَ یَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ؛ اگر به رسول و صاحبان امر مراجعه مىکردند، آنان که اهل بصیرت هستند، کار را مىدانستند و در آن صلاحاندیشى مىکردند .»
به همین دلیل، پیامبر؟ص؟ به استناد علماى خودتان فرموده است:
اِّنِی تارِکٌ فِیکُمُ الثَّقََلیْنِ کِتابَ الِله وَ عِتْرَتِى اَهْل بَیِْتى لَنْ یَفْتَرِقا حَتّى یَرِدا عَلَىَّ الْحَوضَ اِن تَمَسَّکْتُمْ بِهِما فَقَدْ نَجَوْتُمْ وَ لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً؛ من دو چیز بزرگ را در میان شما مىگذارم: کتاب خدا و اهل بیتم را که هرگز از هم جدا نمىشوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند...
📙 #دفاع_از_حریم_امامت_و_ولایت : مختصر شبهای پیشاور
🖋 #سلطان_الواعظین_شیرازی
🖍 #کریم_شنی
🛒https://ketabejamkaran.ir/3202
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
#روزی_یک_صفحه_قرآن_بخوانیم به نیت تعجیل در فرج
📕📕📕📕📕
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
#معرفی_کتاب #تازه_نشر
📙 #قابیل_فراموش_نمیشود
🖋 #زهرا_امینی
📚ماجرای مینا دختر شانزده ساله ای است که با پدرو مادربزرگ و نامادریش زندگی میکند و ساکن محلههای پائین شهر اصفهان است. او دلش میخواد مثل آدم های پولدارا زندگی کند. مینا وضعیت مناسبی ندارد، در پارتیها شرکت میکند و از خوردن مشروبات الکلی ابایی ندارد. او در یک مغازه عطرفروشی کار میکند روزی متوجه می شود که صاحب مغازه که به او قول ازدواج داده قاچاقچی مواد مخدر است و در مغازه اش مواد مخدر ردوبدل می کند، او محل اختفای هروئین ها را پیدا می کند، یک بسته هروئین برمیدارد تا بفروشد و پول زیادی به دست بیاورد. صاحب مغازه و قاچاقچیها تعقیبش می کنند که هروئین ها را بگیرند. مینا فرار میکند به مسجد می رود ، در مسجد اطلاعیه اردویی را میبیند. مقصد اردو مشهد است و مینا تا به حال به مشهد نرفته است، برای فرار از دست قاچاقچی ها به مشهد می رود و ادامه ماجرا ….
🛒https://ketabejamkaran.ir/123115
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا
🔰 #فلسفه_برای_کودک از طریق قصهها
🔻بچهها را از طریق خواندن نوشتههای خوب و نوشتن داستان به اندیشیدن وادارید. اول داستان خوب در اختیارشان قرار دهید تا بخوانند. بعد داستان را همراه او تحلیل کنید و بعد از او بخواهید درسهای داستان را بگوید، سپس از بچهها بخواهید هرکدام یک قصه بنویسند. من الان قصه موش و شتر را برای شما میگویم.
📜موش کوچکی مهار شتر را به دست گرفته بود و او را به جلو میکشید و به خود میبالید که این منم که شتر را به جلو میکشم. شتر در پی موش میرفت و به اندیشه غرورآمیز او پی برده بود. با خود گفت فعلاً سرخوشی کن تا به موقع تو را به خودت بشناسانم! در راه به رودخانه بزرگی رسیدند که موش توانایی عبور از آن را نداشت. شتر به موش گفت برای چه ایستادهای؟ مردانه گام بردار و به جلو برو! آخر تو جلودار من هستی! موش گفت این آب خیلی عمیق است. میترسم غرق شوم. شتر پای خود را درون آب فرو کرد و گفت اینکه تا زانوی من است. از برای چه تو میترسی؟ موش گفت، زانوی من کجا و زانوی تو کجا؟! شتر گفت گستاخی نکن بار دگر، تا نسوزد جسم و جانت زین شرر! موش گفت توبه کردم، مرا از این آب عبور ده. گفت بیا بر روی کوهان من سوار شو. من صدها چون تو را می توانم از این آب بگذرانم.
📌بعد خود مولانا در این داستان نتیجه میگیرد که نباید غرور داشته باشیم.
🎙خانم دکتر طوبی کرمانی.
#ترویج_کتابخوانی
📙📙📙📙📙
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
🌹شهید مهدی زین الدین:
هر گاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید؛ آنها شما را نزد اباعبدالله علیه السلام یاد میکنند!
🔰شهدا را یاد کنیم، حتی با ذکر یک صلوات.
شهیده #پروین_ناصحی
#تازه_نشر
📙 #همه_خبرها_اینجاست
🖋 #نجمه_جوادی
🛒https://ketabejamkaran.ir/123988
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
#روزی_یک_صفحه_قرآن_بخوانیم به نیت تعجیل در فرج
📕📕📕📕📕
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
🗓 شهادت #میثم_تمار
🍉 #برشی_از_کتاب
ولولۀ جمعیت بلند شد. تیغۀ شمشیرها میدرخشید. میثم برای آخرین بار دستی به تنۀ زبر نخل کشید. خولی که نگران بود میثم خنجر او را برباید، قدمی عقب رفت و بعد میثم را هل داد به طرف گودال زیر نخل.
- آن بیچاره که اسیر دستان شماست، چرا...
- خفه! چه کسی بود؟
مرد سیاهی که بُرجُدی قرمز بر تن داشت و خطهای راهراه سفید آن در سیاهی گم شده بود، عقب رفت و پشت چند مرد قایم شد.
میان هیاهوی جمعیت دست و پای میثم را قطع کردند و به دستور پسر حریث تن او را برای عبرت بالای نخل بستند تا همه ببینند.
از فراز نخل تمام میدان دیده میشد. پر از جمعیتی بود که هر لحظه بیشتر میشدند. از هر گوشه عدهای وارد میشدند. بسیاری را میشناخت. مردم قبیله بنیاسد هم آمده بودند. کسانی که یک عمر میان آنها زیسته بود. به دنبال ماجده بود. اما او را نمی دید. چشم تنگ کرد. پیرزن خمیدهای را دید که در آن سوی میدان به دیواری دست ستون کرده بود. خوب نمی دیدش، ولی احساسش میگفت که خودش باید باشد. فکر کرد.
- دیدی. با آنکه عمر تو به صد نزدیک است، من زودتر به دیدار مولایم میشتابم.
📙 #باغ_طوطی
🖋 #مسلم_ناصری
🛒http://ketabejamkaran.ir/6592
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
#معرفی_کتاب #تازه_نشر
📙 #وقتی_بابا_رئیس_بود
🖋 #تقی_شجاعی
📚زندگی داستانی رئیس ساده زیست و پرتلاش آموزش و پرورش قم شهید علی بیطرفان است. این کتاب با نثری روان و زبانی شیرین از زبان فرزند شهید به معرفی شهید میپردازد. در این کتاب مهدی فرزند شهید علی بیطرفان خاطراتش از پدر را روایت میکند.
🛒https://ketabejamkaran.ir/123126
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
📃بخوانید: مختصری از زندگینامه #شیخ_عباس_قمی
نویسنده کتاب های
📙 #منازل_الآخره
🛒https://ketabejamkaran.ir/3245
📙 #در_کربلا_چه_گذشت
🛒https://ketabejamkaran.ir/658
📙 #پنجاه_درس_اخلاق
🛒http://ketabejamkaran.ir/114929
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ا❁﷽❁ا
#آیات_مهدوی
💠 وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ. (بقره،155)💠
امام صادق(علیه السلام) درباره این آیه فرمود: منظور مؤمنان هستند که قبل از قیام امام زمان عجل الله تعال فرجه به ترس و گرسنگی و کمبود اموال و اولاد و میوهها امتحان میگردند. یعنی شما را به ترس از فلان پادشاهان در آخر حکومتشان و با گرسنگی از گرانی و کمبود اموال به سبب کسادی تجارت و سود کم امتحان میکنیم، و به نقص در جانها که به علت مرگهای ناگهان پیش میآید و با کمبود میوهها که به سبب کمی زراعت و عدم برکت رخ میدهد، امتحان میکنیم. در این هنگام آنان را که بر این مصایب صبر میکنند به تعجیل در فرج مژده بده.
📘نشانههایی از مهدی
🛒https://ketabejamkaran.ir/3006
📗📗📗📗📗
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
🔻 کتاب #مهدی_موعود به کتابفروشیها میآید
🔗mehrnews.com/xY7J9
📡 #کتاب_جمکران_در_رسانهها
📕📕📕📕📕
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
📕📗📘📙 #مسابقه #کتاب_هفته 📙📘📗📕
🏵برنده مسابقه کتاب دفاع از حریم امامت و ولایت
🏅0938***4176
🎁لطفاً آدرس، کدپستی، نام و نامخانوادگی و شماره تماستان را به ادمین کانال ارسال کنید.
🧔🏻@Pub_ketabejamkaran
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
#روزی_یک_صفحه_قرآن_بخوانیم به نیت تعجیل در فرج
📕📕📕📕📕
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
#کتاب_هفته
📚هر هفته یک کتاب را با شیوههای مختلف برای شما معرفی میکنیم تا کتابها را بهتر بشناسید و به دیگران معرفی کنید.
📣کتاب هفته هم مسابقه دارد و هم تخفیف (دوستانتان را خبر کنید)
🎉سهشنبهها منتظر مسابقه از کتاب هفته باشید و جمعهها تخفیف
📙 #در_کربلا_چه_گذشت
🖋 #شبخ_عباس_قمی
🛒https://ketabejamkaran.ir/658
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
#سیره_علما
📖یکی از موثّقین از شخص مورد اعتماد خود این چنین نقل کرد: من به کربلا مشرّف شده و به حرم مطهر امام حسین علیه السلام رفتم. زنی را دیدم که وارد حرم شده و با زبان عربی به حضرت علیه السلام عرض میکند که: من الآن جوانم را میخواهم، بعد مثل آنکه صدایی به گوشش رسید، به دنبال آن عرض کرد: بعد نگویی که من نگفتم.
و از در حرم بیرون رفت. پس از مدتی دیدم دست جوانی را گرفته و به سوی حرم آمد و به جوانش می گفت: برو نزدیک ضریح مطهر و آن را ببوس.
جوان دستور آن زن را انجام داد. زن دست آن جوان را گرفت و گفت: سیدنا ممنون!
و از حرم بیرون رفت. من عقب آن ها راه افتاده و از زن قضیه را سؤال نمودم. آن زن گفت: چند روزی بود که جوانم گم شده بود و دشمنان زیادی هم داشت. خیلی ناراحت بودم، پیش حضرت آمدم و خواست خویش را عرض کردم، صدایی شنیدم که فرمودند: فرزندت را در میان صحن آوردیم. من هم به ایشان عرض کردم: دوباره نفرمایید که من نگفتم، به سوی صحن رفتم جوانم را یافتم. از او سؤال کردم: کجا بودی؟!
گفت: در دست دشمنان گرفتار بودم، ناگهان آن ها فرار کردند و مرا وا گذاردند و من با خیالی آسوده به حرم آمدم.
#برشی_از_کتاب
📘 #روزنههایی_از_عالم_غیب
🖋 #سیدمحسن_خرازی
👨👩👧👦مخاطب: عمومی
🛒http://ketabejamkaran.ir/4328
📘📘📘📘📘
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran
ا❁﷽❁ا
#روزی_یک_صفحه_قرآن_بخوانیم به نیت تعجیل در فرج
📕📕📕📕📕
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabejamkaran
ا❁﷽❁ا
📣 #رجعت_عصر_ناشناخته به چاپ دوم رسید.
🖋 #رمضان_پابرجای
🛒https://ketabejamkaran.ir/73268
#تجدید_چاپ
📙📙📙📙📙
✅ کانال رسمی کتاب جمکران:
@ketabeJamkaran