eitaa logo
در هر حال کتــاب💕
84 دنبال‌کننده
533 عکس
44 ویدیو
16 فایل
❀|یا ناصرنا یا حافظنا|❀ #در_هر_حال_کتاب 📚 کسے کہ با #کتاب آرامش یابد، هیچ آرامشے را از دست نداده است..🍃 🔵ثبت سفارش: @sefaresh_ketabekhoobam
مشاهده در ایتا
دانلود
. اهل زمین هستی ولی بالانشینی تنها تو در عالم امیرالمومنینی علیه السلام
•┈┈••✾•✨📚✨•✾••┈┈• گروهی از مردم به نکوهش دنیا می پردازند و با زهدفروشی، خود را بی رغبت به آن نشان می دهند! دنیا برای کسی که با صدق با آن مواجه شود، سرای راستی است و برای کسی که حقیقت آن را دریابد، خانه ی عافیت است و برای کسی که از آن توشه گیرد، منزل توانگری است. دنیا سجده گاه پیامبران خدا، محل فرود وحی خدا، مصلای فرشتگان خدا، اقامتگاه دوستان خدا و بازار اولیای الهی است که در آن، رحمت خدا را کسب کنند و سودشان بهشت است. پس ای جابر، چگونه کسی دنیا را نکوهش کند، وقتی دنیا خود با صدای بلند فریاد می زند که جداشدنی است و اعلام می کند که ماندنی نیست؟! دنیا زوال خود را به همگان هشدار داده و با محنت و بلای خود، سختی ها را به نمایش گذاشته و با شادمانی های خود شوق و شادی را به مردمان تقدیم کرده است. اگر شب های دنیا با مصیبت های جان گداز سپری شده، سحرگاهان با نعمت و عافیت بازگشته است، تا هم مایه ی بیم باشد و هم امید آفرین و نوید بخش. کسانی، در هنگام گرفتاری و پشیمانی، دنیا را به باد مذمت می گیرند! این همان دنیاست که به آنان خدمت ها کرده و به آنان تذکرها داده است تا شاید متذکر شوند، موعظه ها کرده است تا مگر پند پذیرند، بیم ها داده است تا مگر بترسند و تشویق ها کرده است، شاید مشتاق شوند. 📌 بخشی از کتاب علیه السلام @ketabekhoobam
Salim Moazenzade - Zeinab Zeinab (128).mp3
4.27M
از حرم تا قتلگه زینب صدا مے زد حسین... 💔 سلام الله علیها
داستان اجازه ندارد تاریخ را تحریف کند، اما این توان و ظرفیت را داراست که تاریخ را از زاویه ای نو به روایت بنشیند، گویی که آن را دوباره می آفریند. در شمّاس شامی، برهه ای از تاریخی مکرّر، باز هم تکرار می شود و هنوز نامکرّر است. حادثه عاشورا نکته های ناگفته زیادی دارد. اما همانهایی را هم که بسیار گفته اند هر بار که می گویند باز تازه تر است. شاید چون قطرات خون حسین(ع) خشک شدنی نیست و می چکد تا نهالی که بدست پدرانش کاشته شد را آبیاری کند. و یا شاید این قطرات خون، خونابه های چشمان حسین اند. خونابه هایی که به دنبال کاروان هنوز از چشمان فرمانده جاریست.شمّاس شامی نوشته مجید قیصری روایت کربلا در شام است، داستانی که از زبان یک خدمتکار رومی نقل می شود. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب داستان اجازه ندارد تاریخ را تحریف کند، اما این توان و ظرفیت را داراست که تاریخ را از ز
✂️ از جایی که ما ایستاده بودیم فقط صف بلندی از زنان و بچگان دیدار بود که خسته و پاکشان داشتند نزدیک می شدند به در تالار. انگار انتظارم برای دیدار غل و زنجیر مردان اسیر بیهوده بود. هرچه به امتداد دیوار گچ اندود شده ی بلند قصر نگاه کردم چیزی ندیدم. از یکی از سربازان کنار دستی ام پرسیدم:« پس اسرا را کی می آورند؟» گفت:« مگر نمی بینی؟» _ همین؟ لشکری چند هزار نفره دستاوردش این است؟ باورش برایم سخت بود. ولی انگار برای سربازان قصر و مردمی که به تماشا ایستاده بودند هیچ جای تعجب نبود. شاید بدین علت که از همه چیز اطلاع نداشتند. گفتم شاید منظورم را درست نگفته ام، دوباره پرسیدم:« منظورم اسرای مرد این جنگ است. جنگاوران آن ها را کی می آورند؟» سربازی که مورد خطاب من بود نگاه غضبناکی به صورتم انداخت و رو برگرداند. از نگاهش ترسیدم. زیر لب شنیدم که گفت کافر. انگار می خواست خطوط چهره ام را به حافظه اش بسپارد تا از یادش نروم. «کافر» منظورش را نفهمیدم. نه این که ندانم چرا مرا کافر خطاب کرده بلکه نفهمیدم علت غضبش چه بود و چرا می خواست غضبش را بر من خالی کند. مگر من چه گفته بودم که به او این گونه برخورده بود. در همین هنگام سرباز دیگری از پشت سر گفت:« مردی برایشان باقی نمانده.» چه بی رحم. آن را بلند نگفتم تا دیگر سربازان قصر بشنوند. متحیر خیره ی صف اسیران بودم که داشتند از دیدرسم دور می شدند. فرمانده سربازان با دست اشاره کرد به زنی بلند بالا در میان زنان دیگر که چون بازی شکاری در میان بچگان و زنان می چرخید و آن ها را جمع و جور می کرد تا گم نشوند:« این خواهر حسین است.» ➖➖➖➖ 👇🥀👇🥀👇🥀👇🥀👇🥀👇 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
«گرداب سکندر» داستانی درباره کارگری بنام عبدل است که بر اثر بیماری چشمانش را از دست داده اما دست از و و بر نمی دارد. عبدل که پیش از کور شدن در کشتی کار می کرد، پس از فراز و نشیب های فراوان باز هم به کشتی بر می گردد. عبدل که با از دست دادن قدرت بینایی سایر حواسش قوی تر شده است، متوجه توانایی عجیبی در خود می شود؛ او می تواند تفاوت طعم آب دریا در مناطق مختلف را تشخیص دهد و بر این اساس موقعیت کشتی را حدس بزند و ... . کتاب «گرداب سکندر» نوشته محمدرضا سرشار (رضا رهگذر) توسط انتشارات سوره مهر برای گروه سنی اواخر ابتدایی و دوره راهنمایی منتشر شده است. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب «گرداب سکندر» داستانی درباره کارگری بنام عبدل است که بر اثر بیماری چشمانش را از دست دا
✂️ غروب روز سوم بود که یکی از جاشوها، وحشت زده فریاد زد:« گرداب...! کشتی توی گرداب افتاده!» پیرمرد سالخورده ای که روی عرشه ایستاده بود، دست روی دست کوبید؛ آهی کشید، و با ترس گفت:« خدایا به تو پناه می بریم! گرداب سکندر...» یونس که همان جا ایستاده بود، گفت:« پیرمرد! تو چیزی درباره این گرداب می دانی؟» مرد سالخورده، در حالی که می لرزید، گفت:« کار همه مان ساخته است. تا به حال هیچ کشتی ای از این گرداب جان سالم به در نبرده.» جاشوی مأمور کشیدن آب، رو به یونس و ایوب کرد و با صدای بلندی گفت:« همه اش تقصیر شما دو نفر بود.» بعد گریه کنان افزود:« با دست خودمان، خودمان را به کشتن دادیم. بیچاره عبدل...!» ➖➖➖➖ 👇🍃👇🍃👇🍃👇🍃👇🍃👇 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
کتاب "سرکار علیه" مجموعه روایتی جذاب و صمیمی به قلم مادر و دختری از دو نسل متفاوت است. برای درک برخی چالش های هویت زنان در دنیای امروز، مطالعه این کتاب به همه مردان و زنان خانواده دوست توصیه می شود. لطفا "سَرکار عِلیّه" را از اول بخوانید.. ══════°✦ ❃ ✦°══════ ➣ @ketabekhoobam
در هر حال کتــاب💕
#معرفی_کتاب کتاب "سرکار علیه" مجموعه روایتی جذاب و صمیمی به قلم مادر و دختری از دو نسل متفاوت است.
✂️ (۱) جوان امروز می تواند نسبت به عرف نقد کند، تحلیل کند و خوب و بدهایش را از هم جدا کند، بعد بنشیند بر اساس آنچه به دست آورده موضوعات عرفی بی پایه و اساس را حذف کند و به آنچه معقول می داند عمل کند. از نظر من برخی حساسیت های عرفی روی دختران جوان که آن ها را از زیاد دیده شدن منع می کند بر مبنای احترام و تکریم است. هرچند از وقتی که دیدگاه های فمینیستی در دنیا و کشور ما رایج شدند، در معرض دید بودن دختران را آزادی می دانند. ✂️ برشی از کتاب (۲) چند روزی غمگین فروشنده ای بودم که هویت انسانی اش زیر پودر و رنگ و روغن گم شده بود. معتقدم کار کردن یک خانم در فروشگاه (هرچند بهترین کاری نیست که یک زن می تواند انجام دهد) با استفاده از جذابیت های ظاهری، نه تنها برای یک زن که برای کل جامعه ی زنان فاجعه است؛ یعنی اگر این گونه نمایان شدن در جامعه عرف، حضور اجتماعی شود؛ قابلیت های فکری زنان مانند بنایی که زلزله هشت ریشتری به خود دیده، زیر خاک مدفون می شود. ➖➖➖➖ 👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇🌸👇 https://eitaa.com/joinchat/3864985616C5249ad5046
✍️درد می‌پیچد در جان خسته‌ی جهان! و ما، قرن‌هاست درس‌های تکراری تاریخ را نفهمیده‌ایم؛ که بلا، تاوانِ حبس نور است در دلِ تاریک زمین و زمان! اما خورشیدی ثابت خواهد کرد؛ هیچ شبی، از پس این روشنایی برنخواهد آمد! ▪️السَّلامُ عَلَيْكَ يَا نُورَ اللّٰهِ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ 💔