کتابــ کدهــ تسنیمــ
🍉 #برشی_از_کتاب بانوی عاشق
🌸🌸نفیسه خندید و به خوشحالی زنانی که پشت سر عروس زیبا و داماد باشکوه دف میزدند و جلو میآمدند، و به جشن و شکوهی که همۀ خانه را در بر گرفته و حتی درختان و نهر و درودیوار خانه را شاد کرده بود، نگریست. زیرلب زمزمه کرد: «خوشحال باش و شادی کن که بانوی عزیز ما همسر مردی پاک و بیهمتا خواهد شد. امشب بعد از جشن عروسیِ این دو جوان، محمد و عموهایش به خانۀ خدیجه میآیند تا رسماً او را برای برادرزادهشان خواستگاری کنند.
ناگهان نفیسه، همزبان زنان هلهله کرد و عود و عنبر سوزاند و همۀ خانه را دور زد. او با این کارش به میان زنان دفزن رفت و از هماکنون جشن عروسی خدیجه ر ا آغاز کرد، با آنها همآواز شد و خواند: «خانۀ خدیجه امشب ستارهباران میشود! » و رو به زنان دیگر ادامه داد: «کل بکشید و هلهله کنید که این خانه دیگر رنگ شب را نخواهد دید. این واقعهای نیست که چون آذرخش بیاید و برود. این خبر تا ابد چون طلوع خورشیدی است که هرگز غروب نخواهد کرد.🌸🌸
🗓سالروز ازدواج حضرت رسول صلی الله علیه وآله با حضرت خدیجه سلام الله علیها
📗 #بانوی_عاشق
🖋 #اعظم_بروجردی
📚@ketabkadeh_tasnim