کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامه دارد
ادامه و بخش پایانی کتاب صوتی #ابن_مشغله تقدیم نگاه مهربانتون👇
4_5976398038346762783.mp3
10.17M
🔺زینب ای گل محمدی
💐مونس علی خوش آمدی
🎤 حاج میثم مطیعی
❤️📚
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس ⚜⚜ سرگئی بدون اینکه بنشیند، باسنش را به لبه ی کاناپه تکیه داد و گفت:" حرف از مرگ نزنید پدر
#قدّیس
✍...آنها سه نفر بودند.
"عبدالله بن ملجم" آشفته و هراسناک به برک بن عبدالله نگاه کرد. برک سرش پایین بود و با انگشت دستهایش بازی می کرد، اما دوستش "عمرو بن بکر" نگاهش به عبدالله بن ملجم بود تا سخنی بگوید و علت فراخواندنش را به کنج مسجد بداند.
💢💢💢
آن سه تن بر روی زیلوی کهنه ای نشسته بودند؛ در زیر کور سوی نور لرزان پیه سوزی که روی دیوار آویخته شده بود.
عبدالله بن ملجم نگاهش را به درِ بسته ی مسجد دوخت.. جز آن سه تن کسی در مسجد نبود. به خادم پیر مسجد دیناری داده بود تا آنها را تنها بگذارد.
با وجود این عبدالله نگران بود و انگار از چیزی می ترسید.
⭕️
عمرو رو به او گفت:" چه شده عبدالله؟ ما را در این وقت شب فراخوانده ای تا چه بگویی؟"
برک نیز سرش را تکان داد و گفت:" من اینجا حس خوبی ندارم. زودتر حرفت را بزن که باید بروم "
⭕️
عبدالله که چهار زانو نشسته بود، آرنج هایش را روی زانوهایش گذاشت و با کف دو دست گونه های لاغرش را فشرد و گفت:
" می دانید که اوضاع ، رضایت بخش نیست؛ علی و معاویه به جان هم افتاده اند..جنگ قدرت بین آن دو ، سرنوشت دین و ملت را به مخاطره انداخته است.
تفرقه و شکاف بین مسلمانان ، می رود تا خرمن قرآن و اسلام را به آتش بکشد..گفتم بیایید تا فکرهایمان را روی هم بگذاریم و برای نجات دین خدا کاری بکنیم."
⭕️
عمرو با تعجب به او نگاه کرد و گفت:" از دست ما چه کاری ساخته است؟ خلیفه ی مسلمین علی است که ما بیعت هایمان را با او شکسته ایم..
معاویه که هم می دانی تمرّد کرده و علیه خلیفه جنگیده است..ما در این بین ، کاره ای نیستیم."
👳♂
برک عمامه اش را از سر برداشت و روی زانویش گذاشت و گفت:" عمرو درست می گوید عبدالله!
ما اینک در مکه و در جوار خانه ی خدا زندگی راحتی داریم و از مرکز حکومت و آشوب ها دوریم..
هم به علی پشت کرده ایم و هم معاویه.
حکومت و دنیا را به آنها سپرده ایم..
هرکدام که خلیفه باشند؛ توفیری به حال ما نمی کند؛ چون هردو خارج شدگان از دینند."
💢💢
عبدالله گفت:" چگونه توفیری نمی کند؟ ما هم تکلیفی به عهده مان است...مگر مسلمانی فقط به عبادت است؟
آنقدر عبادت کرده ایم که زانوها و پیشانی هایمان بر اثر سجده زخم شده است.
مگر فراموش کرده ایم که خداوند می فرماید:" کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته اند، نزد خدا مقامی والا دارند و اینان رستگارانند."
💢⭕️💢
علی و معاویه مشمول این آیه اند؛ آنها خارج شدگان از دین و کافرند.
مگر فراموش کرده اید که علی در نهروان با دوستانمان چه کرد؟...
مگر پیامبر نگفت که سکوت در برابر ستمگران ستمی است دیگر؟..."
عمرو گفت:" یعنی تو می خواهی بگویی ما باید با این ستمگران بجنگیم؟"
ادامه دارد ...
🎚۱۵۰
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
✨ ویژه ولادت #حضرت_زینب سلام الله علیها
▫️اگر با کوچکترین ناملایمتی، احساس پوچی و درماندگی میکنیم، از آن جهت است که ؛
بخش اصلی و جاودانه خود را رها کرده و با نگاه طبیعی و حیوانی به خویش مینگریم!
✦ نقطهی مقابل این نگاه، وجود مبارک حضرت زینب سلاماللهعلیها است که روح بزرگ و بخش انسانی ایشان چنان عظمتی دارد که پس از آن همه مصائب در روز عاشورا، میفرماید:
💫 " وَ ما رَأَیتُ الّا جَمیلا "
🍰🍷🍰🍷🍰🍷
کمرت پیش کسی خم نشد الّا ، لله
پنجخورشید به دورِتو بگردند ایماه
میروی پشت سرت راه میافتد ناگاه
ذکر لاحول و لاقوه الا بالله
🍰🍷🍰🍷🍰🍷
✨در ایام میلاد بانوی کربلا
پرستار دل های زخم دیده خرابه های شام
و در این فرخنده ایام گرامی داشت
مقام #پرستار ، یاد همه پرستاران صحنه جهاد و نبرد بویژه #شهدایعرصهیسلامت را گرامی میداریم🌹
#میلادزینبکبری
#پرستار_کربلا
#زینت_پدر
#عیدمون_خجسته
#روزپرستار
#چشم_مولا_روشن
#چشم_زهرا_روشن
#کتابخانه_مدافعان_حریم_ولایت
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
ادامه دارد
سلااام😊✋
صبح اولین روز زمستوووونی بخیر❄️
دلهاتون گرمو خدایی ان شاالله
به ادامهی کتاب صوتی #پایی_که_جا_ماند توجه بفرمایین👇
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس ✍...آنها سه نفر بودند. "عبدالله بن ملجم" آشفته و هراسناک به برک بن عبدالله نگاه کرد. برک س
#قدّیس
✍..برک نیز گفت:" با کدام نیرو؟ با کدام سلاح؟ مگر دیوانه شده ای عبدالله؟"
عبدالله پوزخندی زد و گفت:" شما عقل و هوشتان کجاست؟ من کی گفتم باید با آنها بجنگیم؟ معلوم است که من چنین منظوری نداشتم."
عمرو گفت:" پس منظورت چه بود؟"
برک نیز گفت:" شفاف و راحت حرفت را بزن ؛ بگو می خواهی چه کنیم؟"
🛑
عبدالله نگاهی به اطرافش انداخت ، با چشم، تاریکی را کاوید و گفت:" ما باید علی و معاویه را بکشیم."
برک و عمرو به هم نگاه کردند و بعد به عبدالله خیره شدند..عمرو پرسید:" چطور چنین چیزی ممکن است؟! ..علی پسرعمو و داماد و از صحابه ی رسول الله است؛
کشتن چنین فردی حتی اگر از دین خارج شده باشد؛ به صلاح نیست."
❌⭕️
برک گفت:" عمرو راست می گوید.از طرفی، کشتن آنها چه سودی برای ما دارد؟ آن وقت چه کسی خلیفه می شود؟"
عبدالله پاسخ داد" این که چه کسی خلیفه می شود الله اعلم؛ ربطی هم به ما ندارد...ما وظیفه مان انجام تکلیف دینی است و آن برداشتن حاکمان ظالم از سر مسلمانان است."
برک گفت:" این کار به مصلحت نیست."
عبدالله گفت:" اتفاقا عین مصلحت است و تکلیف شرعی است که از کنج عزلت و عبادت خارج شویم و آنچه به خیر و صلاح مسلمین است انجام دهیم."
💢♨️💢
بکر گفت:" می ترسم که با کشته شدن علی و معاویه ، اوضاع از آنچه هست، بدتر شود."
عبدالله گفت" نترسید؛ بدتر از اینکه هست نخواهد شد...مگر این همه تفرقه را نمی بینید؟!
بهترین یاران و صحابه ی پیامبراسلام در این اختلافات کشته شده اند..تا به کی باید شاهد بی عدالتی ها و فتنه جویی های آن دو باشیم؟
آنها از دین خارج شده اند و ریختن خونشان مباح است."
📛
برک و عمرو سکوت کردندو به فکر فرو رفتند. عبدالله از این سکوت و تردیدی که می دانست در دل دوستانش به وجود آمده است، بهره جست و ادامه داد:
" دوستان من! آیا نشستن در خانه ، با جهاد در راه خدا یکسان است؟
مگر خداوند نمی فرماید:" مومنان خانه نشینی که زیان دیده نیستند، با آن مجاهدانی که با مال و جان خود در راه خدا جهاد می کنند ، یکسان نمی باشند."
🔱
خداوند کسانی را که با مال و جان خود جهاد می کنند، به درجه ای بر خانه نشینان مزیت بخشیده و وعده ی نیکو داده و
مجاهدان را بر خانه نشینان به پاداشی بزرگبرتری بخشیده است."
ادامه دارد...
🎚۱۵۱
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean
💌 #لحظههای_آرامش
#انگیزشی
خیلی وقتا میشه که
بخاطر انجام یه کار کوچیک،
خوندن دو صفحه دیگهی کتاب،
یا حتی حوصله نداشتن
🍁 نماز خوندنمون رو عقب میندازیم
اما همش توی
دلمون یه نفر انگار، هی
بهمون میگه: «نمازت دیر شد
پاشو نماز... پاشو...»
⛅️ یه دلشوره
که وقتی نماز اول وقت
میخونیم، اثری ازش نیست...
برای همین،
💜 پیامبر (صلی الله علیه وآله ) خیلی
توصیه میکردند که حواسمون
🔆 به اوقات نماز باشه و
نماز اول وقت بخونیم
تا زود
دلمون آروم بگیره و
خدا غمها رو از قلبمون دور کنه. . 💖
#ما_من_عبد_اهتم_بمواقیت_الصلاه
💕 #الا_ضمنت_له_انقطاع_الاحزان
💚 برای کسی که حواسش به اوقات نماز باشد
ضمانت میکنم که غمها از دلش برود...
بحارالانوار. ج ۸۳. ص 9
📚
@ketabkhanehmodafean
#خاطرات_کتابرسانی☺️
یکی از جاهایی که برای کتابرسان انتخاب کردم کلاس قرآن دخترم و میان مادرها بود😇
مادری برای دختر نوجوان خودش کتاب برد
(معمولا کسانیکه ازم کتاب میبرن و بعهده خودم میزارن که چه کتابی رو بهشون بدم ، من با برنامه و پله پله بهشون کتابهایی میدم که رمان باشه و این رمان بتدریج حالت آموزش اخلاق یا مذهب به خودش بگیره)
🙃📚
در مورد این خانم هم چون ابتدا دنبال یه رمان خارجی بودن
(که موضوع محتوای اونرو شنیده بودم و اصلا مناسب دختر نوجوان نمیدونستم)
یه الگوریتم ذهنی رسم کردم که از کجا به کجا ببرمش با کتابها.
😉
البته معمولا یه سبک کتاب نمیدم که خسته نشن.
📚📚📚
📒مهارت ابراز وجود و جرات مندی
📕اثر مرکب
📗نامیرا
📘دنیای دختران
📙احضاریه
📓خاطرات سفیر
📔کمی دیرتر
و
نتیجه این شد که این مادر بسیار بسیار از من تشکر کرد و گفت
شما دختر منو از یه فاز کلا به فاز دیگه ای بردین
☺️🌹
دختر منکه دنبال رمانهای خارجی معرفی شده توسط دوستانش بود به مرحله ای رسیده که از سر کار اومدم اینقدر گریه کرده بود
و چشماش پف داشت که حول کردم..
چی شده مامان؟
😟
مامان چقدر حضرت زینب مصائب کشیدن من تاحالا اینقدر و به این شکل حس ایشون رو درک نکرده بودم.😌
موضوع جالب برای من در مورد این خانم این بود که خانوادگی کتاب ها رو مطالعه میکردند و راجع بهش همدردی یا صحبت میکردند
❤️💚
دختر و پدر و مادر
و طوری شده بود که پسر کوچکشون هم علاقه مند کتاب شده بود😊👏📚
📚🌹
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#قدّیس ✍..برک نیز گفت:" با کدام نیرو؟ با کدام سلاح؟ مگر دیوانه شده ای عبدالله؟" عبدالله پوزخندی ز
#قدّیس
✍...برک رو به عمرو گفت:" چه کنیم عمرو؟ صلاح را در چه میبینی؟"
قبل از اینکه عمرو پاسخ او را بدهد؛ عبدالله گفت:" بیاد آورید روزی را که علی در نهروان مسلمانان مومن را از دم تیغ گذراند و آنان را به قتل رساند!
بیاد آورید معاویه چگونه در صفین ریختن خون مسلمانان را مباح دانست و با همفکری دوستش عمروعاص، محمد بن ابی بکر؛ فرزند خلیفه ی اول را به قتل رساند.!
بیاد بیاوریم که علی در بصره طلحه و زبیر را کشت. امروز همه ی سرزمین های اسلامی، از ایران و مصر و شام گرفته تا عراق و حجاز ، در تفرقه و آشوب هستند.
تکلیف شرعی ما اینست که با به قتل رساندن ایندو، رضایت خدا را به دست آوریم و فتنه ها را خاموش کنیم. "
💢⭕️💢
عمرو به برک چشم دوخت و گفت " فکر می کنم عبدالله راست می گوید؛ ما که خود قرآن را بر دیگران می خوانیم و مسلمانان را به رعایت حق و دفع ظلم دعوت می کنیم، صلاح نیست که آرام بنشینیم و از بین رفتن دین را نظاره کنیم.
ما باید فکر کنیم و راهی بیابیم تا حاکمان ادب شوند و به صراط مستقیم بازگردند."
⭕️
عبدالله که خود را در یک قدمی رسیدن به مقصودش می دید، گفت:" نیاز نیست فکر کنید و چاره ای بیندیشید، من به جای شما فکر کرده ام؛ هیچ راهی جز کشتن این دو تن وجود ندارد."
برک گفت:" اگر بخواهیم علی و معاویه را بکشیم، نباید از خون عمروعاص نیز بگذریم؛ زیرا ممکن است آن پیر حیله گر زمام امور را بدست گیرد و خود را خلیفه بنامد."
عبدالله گفت:" عمروعاص کوچکتر از آنست که بخواهد چنین ادعایی کند.
📛
عمرو در تاءیید سخنان برک گفت:" او را دست کم نگیر عبدالله؛ عمروعاص در تمام مصر و شامات صاحب قدرت است، بهتر است او را نیز از سر راه امت برداریم."
عبدالله عمامه اش را روی سرش جابجا کرد و گفت:" بسیار خوب، عمروعاص را نیز از سر راه خود برمی داریم."
♨️
عمرو پرسید:" حالا چگونه و چه وقت باید اقدام کنیم؟"
عبدالله گفت:" من فکر آن را کرده ام؛ من مامور قتل علی می شوم، زیرا کشتن او سخت تر و پرمخاطره تر است."
با انگشت به عمرو اشاره کرد و ادامه داد:" تو باید معاویه را بکشی."
به برک نگاه کرد، اما قبل از اینکه به سخنش ادامه بدهد؛ برک گفت:" و لابد من هم باید عمروعاص را بکشم."
عبدالله سرش را تکان داد و گفت:" بله، عمروعاص هم برای تو."
برک گفت:" ولی من ترجیح می دهم به سراغ معاویه بروم. من قبلا به شام رفته ام و آنجا را می شناسم. مصر دورداست و توان سفر به آنجا را ندارم.
عمروعاص باشد برای عمرو که از من جوان تر است و سفر را نیز دوست دارد."
💢⭕️💢
عبدالله به عمرو نگاه کرد. عمرو گفت "برای منفرقی نمی کند. من به سراغ عمروعاص می روم که می دانم کافرتر از علی و معاویه است."
عبدالله گفت:" و اما زمان انجام عملیات ؛ ما باید در یک شب ، در یک زمان و با یک شیوه اقدام کنیم."
برک پرسید:" چطور؟"
عبدالله گفت:" بهترین فرصت کشتن این ۳تن؛ هنگام نماز است.
می توانیم وقتی که آنها سر به سجده بردند، ضربتی بر سرشان فرود آوریم و کارشان را بسازیم."
ادامه دارد...
🎚۱۵۲
#کپی_و_ارسال_بدون_لینک_جایز_نمیباشد
@ketabkhanehmodafean