eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه معلم: خب ،همه برگه ها بالا، ... آفرین بچه ها حالا هرکس برگه خودش رو بذاره تو کیفش ببرید خونه بدور از چشم کسی، خودتون تصحیحش کنین و نمرتون رو به من اعلام کنین.هر نمره ایی که بگید من قبول دارم ناصر: هه اینطوری که همه بیستیم آقا مرتضی: من 21 میشم سلمان: من پورفسون میشم بچه‌های کلاس: 😂😂😂😂 صداپیشگان : محمدرضا جعفری - مسعود صفری - امیر علی مؤمنی نژاد - محمد علی و محمد طاها عبدی - کامران شریفی - احسان فرامرزی نویسنده: مهدیه عبدی کارگردان: علیرضا عبدی 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان کوتاه پادشاه: بهتر است این کار را نکنی،این چوب تجملی باعث از بین رفتن کشور میشود ! شاهزاده:...هه دارید با من شوخی میکنید پدر؟! من فقط میخواهم یک جفت چوب غذاخوری بسازم همین! این چه زیانی دارد؟! چرا یک کشور با چوب غذاخوری من از بین برود ملکه: پدرت درست میگوید... صداپیشگان : نسترن آهنگر- مسعود صفری - علی حاجی پور - محمد حکمت بازنویسی و کارگردان: علیرضا عبدی 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻زندگینامه قسمت پنجاه و یک : غذای بهشتی... 🌹پشتش را کرد... گفتم می خواهی دوباره خواستگاری کنی؟ گفت نه... این طوری هم من راحت ترم، هم تو.... دستم را گرفت . گفت دوست ندارم بعد از من ازدواج کنی.... 🌹کسی جای منوچهر را بگیرد؟ محال بود!!! گفتم به نظر تو درست است آدم با کسی زندگی کند، اما روحش با کس دیگر باشد؟؟!!! گفت نه..... گفتم پس برای من هم امکان نداره بری دوباره ازدواج کنم. 🌹صورتش را برگرداند رو به قبله و سه بار از ته دل خدا را شکر کرد.... او هم قول داد صبر کند.....گفت از خدا خواسته م مرگم را شهادت قرار بدهد، اما دلم می خواست وقتی بروم که تو و بچه ها دچار مشکل نشوید..... 🌹الان می بینم علی برای خودش مردی شده . خیالم از بابت تو وهدی راحت است.... نفس هاش کوتاه شده بود...کمی راهش بردم..دست و صورتش را شستم و نشاندمش و موهاش را شانه زدم....توی آیینه نگاه کرد و به ریش هاش که کمی پر شده بودند و تک و توک سیاه بودند، دست کشید..... 🌹چند روز بود آنکادرشان نکرده بودم....خوشش آمد که پر شده اند....تکیه داد به تخت و چشم هاش را بست....غذا آوردند...میز را جلو کشیدم ...گفت نه آن غذا را بیاور !!!! با دست اشاره می کرد به پنجره !!!! من چیزی نمی دیدم !!!! دستم را گذاشتم روی شانه اش و گفتم "غذا این جاست . کجا را نشان می دهی ؟؟؟؟!!! 🌹چشم هاش را باز کرد.گفت " آن غذا را می گویم. چه طور نمی بینی؟؟؟؟ چیزهایی می دید که نمی دیدم و حرف هاش را نمی فهمیدم. به غذا لب نمیزد... 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊   یــادت باشــد   شهیــد اسـم نیســت، رســـم است!!!👌 شهیــد عکس نیست ڪـه اگـر از دیوار اتاقت برداشتــی🍃  فراموش بشـــود!!! شهیــد مسیــر است، زندگیـست،راه است، مــرام است!  شهید امتحـان پس داده است..👌 شهیــد راهیست بـه سوے خــدا!!!🕊 ۲۲اسفند روز بزرگداشت مقام گرامی‌باد🌷 📚 @ketabkhanehmodafean