کتابخانهمدافعانحریمولایت
📚 #زنان_عنکبوتی ❤️ #قسمت_دوازدهم (طلاق حال و هوای خودش رو داره، از یه طرف خوش حالی که راحت شدی
📚 #زنان_عنکبوتی
❤️ #قسمت_سیزدهم
اوایل حس می کرد که راحت شده است. برنامه هایی داشت که برایشان جنگیده بود تا به آنها برسد و حالا باید لذتش را می برد و دنبال بقیه ی آرزوهایش هم می رفت.
هفته ها و ماه های اول بعد از طلاق با چند تا از دوستانش را خوش گذراند.
خانه ی جدا از خانواده گرفته و فرصت بیشتری داشت. دنبال کار می گشت و زمان های خالیش را مشغول صفحه ی اینستایش بود که حالا می توانست آن را بالا بکشد.
مخصوصا که می دانست شوهرش مدام او را چک می کند، با این که دیگر نسبتی هم بینشان نبود، اما هر شب که او بود حالش بهتر می شد.
خودش هم با یک شماره ی دیگر صفحه ی او را رصد می کرد. حتی چند بار هم چت کرد و جواب هم گرفت.
شوهرش از این جدایی ناراحت بود و برای زندگی از دست رفته متاسف! این باعث می شد که غرورمندانه به خودش ببالد که او هنوز می خواهدش و میتواند با سماجت بیشتر همه چیز را به نفع خودش پیش ببرد!
برای مخالفت با اطرافیان و اعتراض هایشان،
شاید هم برای نشان دادن حال روحی خوبش،
در فضای مجازی مشغول کار شد. راه پول درآوردن را زود یاد گرفت. لذت می برد از تعداد فالورهایش و افزایش هرروزه ی شان، حالا باید صفحه اش را شارژ ساعتی می کرد… درآمدش کم کم بیشتر هم می شد…
#ادامهدارد
┄┅┅✿💐🍃💕🌹🌸✿┅┅┄
@ketabkhanehmodafean