mojahed-basir_[www.ketabesabz.com].pdf
2.7M
📘 کتاب بسیار زیبای
#مجاهد_بصیر
زندگینامه و خاطرات شهید❤️ حسن گودرزی
🔹اثری بسیار زیبا از گروه فرهنگی شهید هادی
📗✨📗✨📗
@ketabkhanehmodafean
خبر هیجانانگیزی که امروز منتشر شده، این است که کتابخانه کنگره آمریکا، مجموعه بسیار جالبی از کتابهای خطی نفیس فارسی را برای مشاهده آنلاین و دانلود، در وبسایت خود قرار داده است.
بیشتر ما، هرگز این امکان را نداشتهایم که یک کتاب خطی باارزش با آن نگارگریها و تذهیبها و صحافیها را ورق بزنیم. اما حالا میتوانیم PDF تعداد قابل توجهی از آنها را دانلود کنیم و در خطاطی و معانی و رنگها و شکلهای آن غرق شویم و لذت ببریم.
سه سال طول کشیده تا این مجموعه فراهم شود و در گام نخست ۱۷۰ اثر، دیجیتال شدهاند و «در مراحل بعدی حداقل ۶۰۰ جلد #کتاب چاپ سنگی و بعد کتاب های چاپ سربی از جمله انجیل های نفیسی که در اروپا به فارسی چاپ شده اند به طور مجازی در اختیار عموم قرار خواهد گرفت.»
قرآن نفیس، مثنوی معنوی مولوی، خمسه نظامی گنجوی و شاهنامه فردوسی در میان این کتابها جلوهگری میکنند. از دیگر کتابهای مهم این مجموعه میتوان به کتاب یوسف و زلیخا و کلیات سعدی اشاره کرد.
اگر بتوانی، به سادگی و صفای یک کودک، اعتقادی خالصانه داشته باشی به اینکه دنیا با تو آغاز نشده و با تو به پایان نمی رسد، دیگر مشکل چندانی برای تو که بار سنگین آن همه رؤیا و آرزو را شب و روز به دوش می کشی، باقی نخواهد ماند؛ و همین اعتقاد، تو را موظف می کند که آرزوهای به انجام نرسیده امّا گرانقدر خود را به فرزندانت و فرزندان سرزمینت و فرزندان جهان بینی ات بسپاری...
اگر این چرخ، بعد از من و تو خواهد چرخید که بی شک خواهد چرخید. بگذار دلیلی یا دلائلی برای خوب چرخیدن در اختیارش بگذارم.
یادت باشد:
همه ی آرزوهای بزرگ، متعلق به من و تو نیست تا بخواهیم به همه یِ آنها، یکجا برسیم و چیزی برای آیندگان نگذاریم.
دنیای بی آرزو، دنیای خوف انگیزی ست
و انسان بی آرمان، انسانی حقیر؛ بسیار حقیر، و بسیار حقیر...
#ابوالمشاغل
#نادر_ابراهیمی
📚#انسان250ساله
🔰پرشکوه ترین نرمشِ قهرمانانهٔ تاریخ
◽صلح ، عواملِ خودش را داشت و هیچ تخلف و گریزی از آن نبود. آن روز ، شهـ🌷ـادت ممکن نبود.
📕مرحوم شیخ راضی آل یاسین(رضوان الله علیه) در این کتابِ «صلح الحسـن» - که من در سال۱۳۴۸آن را ترجمه کردم و چاپ شده است - ثابت می کند که اصلا جا برای شهـ🌷ـادت نبود.
هرکشته شدنی که شهـ🌷ـادت نیست ؛ کشته شدن با شرایطی ، شهـ🌷ـادت است. آن شرایط در آنجا نبود و اگر امام حسن (علیه السلام) در آن روز کشته می شدند ، شهیـ🌷ـد نشده بودند.
✖امکان نداشت که در آن روز کسی بتواند در آن شرایط ، حرکتِ مصلحـت آمیزی انجام بدهد که کشته بشود و اسمش شهادت باشد و انتحـار ۱ نکرده باشد.
◻راجع به صلح ، از أبعادِ مختلف صحبت کرده ایم ؛ اما حالا مسئـله این است که بعد از صلحِ امام حسنِ مجتبی (علیه السلام) ، کار به شکل هوشمندانه و زیرکانه تنظیم شد که اسـلام و جریانِ اسلامـی وارد کانالِ آلوده ای که به نامِ خلافت و در معنا سلطنت ، به وجود آمده بود نشود.
☝این هنرِ امام حسن مجتبی(علیه السلام) بود.
❇امام حسن مجتبی کاری کرد که جریانِ اصیلِ اسلام - که از مکه شروع شده بود و به حکومتِ اسلامی و به زبانِ أمیرالمؤمنین و زمانِ خودِ او رسیده بود - در مجرای دیگری جریان پیدا بکند ؛ منتها اگر نه به شکل حکومت ، زیرا ممکن نبود ، لاأقل دوباره به شکلِ نهضت جریان پیدا کند.
☝این #دوره_سوم اسلام است.
🚩اسلام ،دوباره نهضت شد. اسـلامِ ناب…اسـلامِ أصیل…اسـلامِ ظلم ستیز…اسـلامِ سازش ناپذیر…اسـلامِ دور از تحریف و مبرّا از اینکه بازیچهٔ دست هواها و هوس ها بشود ، باقی ماند ؛ اما در شکل نهضت باقی ماند
↩یعنی در زمانِ امام مجتبی(علیه السلام) #تفکرِ_انقلابیِ_اسلامـی که دوره ای را طی کرده بود و به قدرت و حکومت رسیده بود ، دوباره برگشت و یک نهضـت شد.
↖البته در این دوره ، کارِ این نهضت ،به مراتب مشکل تر از دورهٔ خودِ پیامبـر بود ؛ زیرا شعارها در دستِ کسانی بود که لباسِ مذهب را بر تن کرده بودند ؛ در حالی که از مذهب نبودند.
↖مشکلیِ کارِ ائـمهٔ هدیٰ (علیهم السلام) اینجا بود.
ادامه دارد....
۷۷
۱-(ن ح ر ) خودکشی کردن
@ketabkhanehmodafean
📚#انسان250ساله
…من از مجموعهٔ روایات و زندگیِ أئمه(علیهم السلام) این طور استنباط کرده ام که این بزرگواران ، از روزِ صلحِ امام حسن مجتبی(علیه السلام) تا أواخر ، در صدد بوده اند که این نهضت را مجدّداً به شکل حکومتِ علـوی و اسـلامی در بیاورند و سرِ پا کنند.
📃در این زمینه، روایاتی هم داریم . البته ممکن است بعضی دیگر ، این نکته را اینطور نبینند و طور دیگری ملاحظه بکنند ؛ اما تشخیصِ من اینست.
🌟أئمه میخواستند که نهضت ، مجدداً به حکومت و جریانِ أصیلِ إسلامی تبدیل بشود و آن جریانِ اسلامی که از آغشـته شدن و آمیخـته شدن و آلوده شدن به آلودگی هایِ هواهای نفسانی دور است ، روی کار بیاید ؛ ولی این کار ، کارِ مشکلی است.
🔴در دورانِ دومِ نهضت ، یعنی دورانِ خلافتِ خلفای سفیانی و مروانی و عباسی ، مهم ترین چیزی که مردم احتیاج داشتند ، این بود که اصالت های اسلام و جرقه های اسـلامِ اصیل و قرآنی را در لابلای حروفِ گوناگون و پراکنده ببینند و بشناسند و اشتباه نکنند.
⚪بی خود نیست که ادیان ، این همه روی تعقّل و تفکّر تکیه کرده اند. بی خود نیست که در قرآن کریم ، این همه روی تفکّر و تعقّل و تدبّرِ انسان ها تکیه شده است ؛ آن هم دربارهٔ اصلی ترین موضوعاتِ دین⬅یعنی توحیــد .
🔵توحیـد ،فقط این نیست که بگوییم خدایی هست ، آن هم یکی است و دو نیست.
☝این صورتِ توحید است. باطنِ توحید ، اقیانوسِ بی کرانه ای است که اولیـای خدا در آن غرق می شوند.
🕋توحید ، وادیِ بسیار باعظمتی است ؛ اما در چنین وادی باعظمتی ، باز از مؤمنین و مسلمین و موحّدین خواسته اند که با تکیه بر تفکّر و تعقّل و تدبّر ، پیش بروند.
واقعا هم عقل و تفکر ، میتوانند انسان را پیش ببرند..البته در مراحلِ مختلف ، عقل به نورِ وحی و نورِ معرفت و آموزش های أولیای خدا ، تجهیز و تغذیه می شود ؛ لیکن بالأخره آنچه که پیش می رود ،عقل است .⬇
بدونِ عقـل ، نمی شود هیـچ جا رفت..
ادامه دارد....
۷۸
@ketabkhanehmodafean
☕پنج نکته مثبت
☕هرچه روح ما عظیم تر باشد
اشتباهات دیگران را کوچک تر میبینیم
☕هرچه بزرگوارتر باشیم کمتر
به دیگران نیازمندیم
☕هرچه کمتر نیازمند باشیم
کمتر از آنان دلگیر میشویم
☕هرچه کمتر دلگیر شویم
کمتر آسیب میبینیم
☕هرچه کمتر آسیب بینیم
راحت تر میبخشیم
☕ظرفیت روحمان افزون باد....
#کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
#قسمت21
وقتی اینها را پیش روی پدرت نهادند، اشک در چشمانش حلقه زد، دستهای مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد و دعا فرمود:
- خدایا! به اهل بیت من برکت عنایت کن.
و این ازدواج را برای کسانی که اکثر ظرفهایشان گلی است مبارک گردان.
خداوند بر مقام تو در نزد خویش بیفزاید فاطمه جان که برترین زنان عالم بودی و به کمترین مایحتاج از زندگی، قناعت فرمودی.
من دنیا را پیش از ازدواج، طلاق گفته بودم و سختی دنیا در مذاقم عین حلاوت بود، اما تو، دختری که در سن جوانی، در سن آرزوهای شیرین، پا به خانه من مینهادی، چگونه آن همه سختی را بر جان خویش خریدی و لب جز به مهر و دهان جز به شکر نگشودی.
زیستن با کسی که به دنیا جز با دیدهی غضب نمینگرد ساده نیست. حتما کسی چون فاطمه، چون تو باید که زیستنی اینچنین سخت و طاقت سوز را بتواند.
یادم نمیرود آن روز را که پس از دو روز، تلاش و خستگی و گرسنگی به خانه آمدم، گفتم:
- فاطمه جان! چیزی برای خوردن در خانه هست؟
تو شرمسار و مهربان گفتی:
- دو روز است که هیچ چیز در خانه برای خوردن نبوده است و کودکان دو روز است که جز گرسنگی، هیچ طعام ندیدهاند.
گفتم که:
- چرا در این دو روز هیچ نگفتهای؟
گفتی:
- تو اگر میداشتی، حتم به خانه میآوردی، من شرم میکنم از تو چیزی بخواهم که در دست و توان تو نیست.
من شرمسار آن همه شکیبایی و مهربانی شدم و از خانه درآمدم تا حتی اگر شده با قرضی، چیزی فراهم کنم و به خانه آورم.
از همسایهای یک دینار وام گرفتم و به سمت بازار رفتم تا برایتان خوراکی تهیه کنم، در راه، مقدار را دیدم.
هوا عجیب گرم بود، از خورشید، آتش میبارید و از زمین شعلههای حرارت میجوشید. از سر و روی مقداد، عرق میریخت و پیدا بود که گرسنگی رمق راه رفتن را از او گرفته است.
گفتم:
- مقداد! در این گرما، به چه کار از خانه درآمدهاتی؟ گفت:
- از من بگذرید ای ابوالحسن و از حال من نپرسید.
گفتم:
- برادرم محال است که از حال تو بیخبر بمانم و بگذرم.
باز امتناع کرد و عاقبت در مقابل الحاح من تسلیم شد و گفت:
- صدای گریهی گرسنگی زن و فرزندانم را تاب نیاوردم و از خانه بیرون زدم بدین امید که شاید خدا فرجی کند و گشایشی مرحمت فرماید.
✨السَّلامُ عَلَيْكِ یَا اُمّاهُ يَا فاطِمَةُ الزَّهْراء
☘️یامَوْلٰاتیٖ یافاطِمَةُ اَغیٖثٖینیٖ
⚫️اللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظٰالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَآلِحَمَّدٍ، وَآخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلى ذلِکْ
#ان_شاالله_ادامه_دارد...
✍🏻 #به_قلم_سید_مهدی_شجاعی
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
#معیشت_پرهیزکارانه
تقوا یعنی پرهیز با حرکت، نه پرهیز با سکون؛ نه اینکه برو در خانهات بنشین، کاری به کار چیزی نداشته باش، با رانندگی نکردن، با کوهنوردی نکردن، با حرکت نکردن، با به خارزار قدم ننهادن؛ اسلام این را هیچ به ما توصیه نمیکند؛ میگوید بروید در سینهی قضایا و واقعیّتها و روبرو بشوید با حوادث، در عین حال پرهیز کنید.
#سید_علی_خامنه_ای
#تبیین
۳۰/
@ketabkhanehmodafean
🔶اندوه سال خود را بر اندوه امروزت اضافه نکن،
که برطرف کردن اندوه هر روز از عمر تو را کافی است.
اگر سال آینده در شمار عمرت نباشد تو را با اندوه آن چه کار است؟
🔸لا تَحْمِلْ هَمَّ سَنَتِكَ عَلَى هَمِّ يَوْمِكَ كَفَاكَ كُلُّ يَوْمٍ عَلَى مَا فِيهِ فَإِنْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى سَيُؤْتِيكَ فِي كُلِّ غَدٍ جَدِيدٍ مَا قَسَمَ لَكَ وَ إِنْ لَمْ تَكُنِ السَّنَةُ مِنْ عُمُرِكَ فَمَا تَصْنَعُ بِالْهَمِّ فِيمَا لَيْسَ لَكَ
📍حکمت 379 #نهج_البلاغه امیرالمومنین علیه السلام
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
نوروز باعث طولانی یا کوتاه شدن عمر میشه
مهمترین مزیت عید نوروز دید و بازدید و صله رحمه. چیزی که متاسفانه تو جامعه ما بهدلایل مختلف داره کمرنگ میشه. بهتره بگیم به بهونههای مختلف داره کمرنگ میشه.
اگر آیات و روایات درباره صلهرحم رو میدیدیم، اهمیت این کارو متوجه میشدیم. یکی از بدترین کارها که تاثیرشو هم تو آخرت میبینیم هم تو همین دنیا، قطع رحمه. تاجایی که امام صادق علیه السلام فرمود. هیچ چیز مثل صله رحم عمر را کم و زیاد نمیکنه، تاجایی که شخص سه سال به پایان عمرش باقی مونده، صله رحم میکنه و سی سال به عمرش اضافه میشه و 33سال بعد از دنیا میره. و کسی هم 30 سال از عمرش باقی مونده و قطع رحم میکنه و عمرش کوتاه میشه و 3سال بعد از دنیا میره.
حالا چهجوری عمر زیاد میشه؟
اول عنایت خود خدا به وصلکننده ارحام.
علاوه بر عنایت خدا، محققان اومدن بررسی کردن دیدن دلیل فیزیولوژی هم داره. وقتی آدم مادر، پدر یا خویشاوندانش رو میبینه مثلا پمپاژ خونش تغییر میکنه، فلان هورمونش مترشح میشه، فعل و انفعالاتی در بدنش بوجود میاد که تو سلامتیش خیلی موثره. البته اینم باز عنایت خداس.
برعکسشم هست. شما فقط بشین تو خونهات. نه کسی بیاد خونهات، نه خونه کسی برو. خودبهخود افسردگی میگیری میفتی معتاد میشی میمیری، عمرت کم میشه😆. اگه هم تاثیری روت نذاره و افسرده نشی، خدا عمرتو کم میکنه
خلاصه عید نوروز میتونه عمرو طولانی کنه با صله رحم. میتونه عمرو کوتاه کنه، با قطع رحم. وقتی همه میرن و میان تو نری جایی و نذاری کسی بیاد خونت.
خلاصه این رسم خوب ایرانی، سالی یکبار عمرهامونو طولانی میکنه. انقدر این رسم خوبه که وقتی یکی از ایرانیها درباره عید نوروز جملاتی به پیامبر(ص) گفت، پیامبر فرمود، ای کاش همه روزها نوروز بود.
البته یه اشکالی هم داره این مدل مناسبتها، مثل عید نوروز، رو مادر، روز پدر، شب یلدا. چه اشکالی؟
اگه صله رحم محدود به این روزها بشه. و بعبارتی صله رحم مناسبتی بشه. این خوب نیست. صله رحم بخاطر اهمیتش باید در طول سال جریان داشته باشه. البته این اشکال از خود ماست. نه مناسبتها. برای ما که روزبهروز داریم از هم دور میشیم این مناسبتها غنیمته. تا از جدایی کامل اقوام از هم، جلوگیری کنه. ولی باید اصلاح کنیم، اصلاح اساسی.
ادامه دارد ...
#حسین_دارابی
#صله_رحم (قسمت اول)
3⃣1⃣ اختلالات مغزی
⭕️ بخش هفتم:
خوب دقت فرموديد، مراكزی كه در بالا اشاره كرديم، چه سيستم گسترده ای برای انتظامات داخلی و خارجی بدن و شرافت جان و تن، در فهم حوادث، فرمان حركت و دستور بايگانی امور، جايگاه تنظيم سخنرانیها و مقالات، ارتباط دادن احساسات، كنترل حركات، منطقه نبوغ دانشمندان و خلاصه مركز عقل و تدبير و امتيازات تامه بشری است و همين اداره وسيع و مناطق مهم است كه بر روی هم در مغز به نام «مخ» ناميده می شود و بخش بزرگی در حدود نه دهم مغز را اشغال كرده. بيش از يک دهم ديگر آن شامل دو قسمت ديگر «مخچه و بصل النخاع» میباشد كه به ترتيب كار آنها، حفظ تعادل حركات بدن و نظم و انتظام قلب و حركات تنفسی است و از همين مركز مهم (مغز) است كه بخش اعظم سلسله اعصاب جدا و در تمام بدن منتشر گرديده، تا در مواقع معين اطلاعات و گزارشهای لازمه را به مركز عصبی مغز رسانيده و در برابر كوچكترين تحريكات خارجی؛ به صورت آماده باش انجام وظيفه كنند.
(#تاثیرات_موسیقی_بر_اعصاب_و_روان، حسین عبداللهی خوروش)
#ادامه_دارد
💠📚
📚
#برشے_از_یڪ_ڪتاب
«از تیپش خوشم نمیآمد.
دانشگاه را با خط مقدم جبهه اشتباه گرفته بود.😒
شلوار شیش جیب پلنگی گشاد میپوشید با پیراهن بلند یقه گرد سه دکمه و آستین بدون مچ که میانداخت روی شلوار.
در فصل سرما با اورکت سپاهیاش تابلو بود.
یک کیف برزنتی کوله مانند یک وری میانداخت روی شانهاش، شبیه موقع اعزام رزمندههای زمان جنگ. وقتی راه میرفت، کفشهایش را روی زمین میکشید. ابایی هم نداشت در دانشگاه سرش را با چفیه ببندد.
از وقتی پایم به بسیج دانشگاه باز شد، بیشتر میدیدمش.
به دوستانم میگفتم: «این یارو انگار با ماشین زمان رفته وسط دهۀ شصت پیاده شده و
همون جا مونده!»
... حبّالحسین آخر سر کار دستم داد و عاشقش شدم...😍♥️🍃
.
.
ڪتاب قصہ دلبرے📖📚
@ketabkhanehmodafean
#برشی_از_کتاب:
در چند سال گذشته ، نه یک بار بلکه سه بار سوخته بود . بک بار در دادگستری قوچان سر و صورت و دست و پایش سوخته بود . بعد در مشهد و تکیه قوچانی دلش سوخته بود ؛آن زمان که مفتون جلوی همه او را از خود رانده بود و ترسو بودنش را توی صورتش داد زده بود ؛ و بار سوم،وقتی مفتون را در جشن طوس گرفته بودند تا حالا خبری نداشتند، همه وجودش سوخته بود . امّا این بار آخر از همه بیشتر عذابش می داد. ص24
#مفتون_و_فیروزه
#سعید_تشکری
@ketabkhanehmodafean
کتابخانهمدافعانحریمولایت
#برشی_از_کتاب: در چند سال گذشته ، نه یک بار بلکه سه بار سوخته بود . بک بار در دادگستری قوچان سر و صو
#دهه_فجر
#انقلاب
#معرفی_کتاب
پیشاپیش عرض کنم که وقتی این رمان را شروع کنید، به یقین تعجب خواهید کرد که این فضاها چه ربطی به انقلاب دارد؟ این داستان که میچرخد دور و بر تئاتر و جماعت هنرمند و روابط آن ها و بافت سنتی شهرستان ها! درست است! این کتاب روایت خلاقانه ای است از طیف به خصوصی در مبارزات انقلاب، قرار نیست برود سراغ اسلحه به دست ها یا زیاد ریز بشود در فعالیت سیاسی ها.
تم اصلی ماجرا عشق صادقانه و قدیمی مفتون است به فیروزه. دلبستگی یک شاگرد به استاد تئاترش که البته عاقبت به خیر... می شود؟ نمی شود؟
عشق در این رمان مفهوم بلندی است، از عشق مفتون به فیروزه شروع میشود و سر از عشق به مبارزه در می آورد. از شاگردی در کلاس تئاتر فیروزه شروع میشود و میرسد به شاگردی آقا مرتضی و بعد هم آقا سید علی...
در این کتاب همه شاگردند و تمام اتفاقات کلاس درس. سیر تغییر شخصیت ها قابل توجه است.
از شروع غافلگیرانه اش که بگذریم، برگ برنده کتاب در همان صفحات ابتدایی میدرخشد: نثری روان و به شدت خوش خوان. #مفتون_و_فیروزه را به خصوص در جلد اول سخت می شود زمین گذاشت. جملات کوتاه سبک نوشتار خاصی به رمان داده، و فصل های کوتاه مخاطب را به ادامه تشویق می کند.
#سعید_تشکری در این رمان بلند وقایع سال های منتهی به انقلاب را در زمینه ی #درام_های_عشقی به تصویر کشیده. قصه به همراه شخصیت ها بین قوچان و مشهد در رفت و آمد است. ضرباهنگ خوبی هم دارد و کشش داستانی را در کنار حجم اطلاعاتی که می دهد فراموش نکرده.
شخصیت پردازی اش هم تقریبا نمره قابل قبولی میگیرد، نویسنده خوب توانسته از پس شخصیت های پرتعداد رمانش بربیاد و آن ها را گم نکند: #مفتون، #فیروزه، #آذر، #اسد، #زیور، #داریوش_دانشگر، #طیبه، #حبیب، #پری و...
این شخصیت ها را البته باید در کنار اشخاص حقیقی رمان دید: #سید_علی_خامنه_ای، #شهید_هاشمی_نژاد، #هژبر_یزدانی و... که در صفحات این رمان حضور دارند. با این کتاب میشود برش هایی از تاریخ انقلاب را مطالعه کرد. سوژه بکر است و عوض شدن گاه و بیگاه راوی داستان زاویه دید های مختلفی به مخاطب میدهد. .
یکی از ویژگی های مهم کتاب، احتمالا به خاطر فعالیت طولانی مدت تشکری در هنرهای نمایشی، تصویری بودنش است. این رمان سرشار از تصاویر زنده است. #مفتون_و_فیروزه یک #سریال_خواندنی ست! سکانس هایش را میشود دید، تمام رنگی و قابل لمس.
#مفتون_و_فیروزه خواندنی بود و ارزشمند. حرف هایی را زده که دیگران نزدند، به گوشه هایی سرک کشیده که بقیه فراموش کردند.
کاش بخوانیدش! هم فال است و هم تماشا!
#مفتون_و_فیروزه
#سعید_تشکری
@ketabkhanehmodafean