eitaa logo
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
1.4هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1.8هزار فایل
آیدی مدیر کانال @Mohamadjalili1 ادمین پاسخگو @Mesbaholhodaaa 👈 انتشار مطالب و فایل ها با ذکر آیدی کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
یه مرحله ای بالاتر از روشنفکری هست!... اونم اینه که کتاب نخری تا درخت های کمتری قطع بشن! بعضی ما ایرانیها الان تو این مرحله هستیم☹️🤕 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: [هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه میشِه...! یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ بَغَلِت کَردَند...! ما بِه چِشم اینارُو اَز این مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن اَز رَسمِه دَست بِذار رُو خاکِ قَبر بِگو: " ! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ] 🌱 🕊 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
حمید آن روز خیلی دیر آمد..تقریبا شب بود که رسید..لباس های نظامی تنش بود ..همه هم گل مالی شده بودند..
تا این را گفت، دلم هری ریخت پایین..بعداز کنسل شدن پروازشان یکی دو روز راحت نفس می کشیدم..ولی باز خبر رفتنش بی تابم کرد.. سیب زمینی هایی که پوست کنده بودم را داخل ظرفشویی ریختم و به اتاق رفتم..لحظات سختی بود.. از طرفی دوست داشتم حمید باشد تا به اندازه ی تمام نبودن هایش نگاهش کنم و از طرفی دوست داشتم حمید نباشد تادر خلوت و تنهایی به اندازه ی همه ی بودن هایش گریه کنم! به زور راضیش کردم تا لباسهایش را خودم بشورم..باهرچنگی که به لباس ها می زدم ، دلم بیشتر آشوب می شد.. دور از چشم حمید کلی گریه کردم... شستن لباس ها که تمام شد، آنها را جلوی بخاری پهن کردم که زودتر خشک بشود.. 🍃 بعد هم رفتم سراغ درست کردن غذا...سیب زمینی ها را داخل تابه ریختم ..گویی با هر بهم زدنی تمام روح و روان من هم می خورد.. 🌹حمید هم مثل من وضعیت روحی مناسبی نداشت‌..چیزی نمی گفت ولی همین سکوت دنیایی از حرف داشت.. راهش را انتخاب کرده بود ولی مگر می شد این دل عاشق را آرام کرد.. 🍂 از هم دوری می کردیم در حالی که هردو می دانستیم چقدر این جدایی سخت و طاقت فرساست... 📞به چند نفر زنگ زد و حلالیت طلبید..این حلالیت گرفتن ها و عجله برای ی به سرانجام رساندن کارهای نیمه تمام ، خبر از سفری بی بازگشت می داد... 😭 هیچ مرحمی برای دل عاشقم پیدا نمی کردم.... 🍁 چند دقیقه که گذشت، حمید به آشپزخانه آمد و روی چهارپایه نشست..با اینکه مشغول آشپزی بودم، سنگینی نگاهش را حس می کردم..بغض کرده بودم..سعی می کردم گریه نکنم و خودم را عادی جلوه بدهم.. 💔 تا کنارم ایستاد و نگاهش به نگاهم گره خورد، دیگر نتوانستم جلوی اشک هایم را بگیرم...با گریه ی من اشک حمید هم جاری شد.... ✍ادامه دارد... 🌷۲۳۶ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙سیمایِ مـاهِ تــو در هلال مـاهِ خـــدا حلول کرد؛ و بارانِ "نورٌ علی نور"باریدن گرفت!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sps_a89146957c4504865e6a60491f13e632.amr
1.2M
📚جلد چهارم ⬆قسمت4⃣ ✅بخش دوم 😡چرا بازیِ بچه ها را جدی نمی گیریم؟ ۱.نا آگاهی از ضرورت بازی ۲.مساوی دانستن بازی با سرگرمی ۳.بی معنا دانستن برخی از بازی ها 😊ادامه دارد... 🌹بسم الله... 📢دانلود و گوش بفرمایید...☝ 😊📙 @ketabkhanehmodafean
sps_dc8249e5531779eecba958d4a69a3915.amr
582.4K
📚جلد چهارم ⬆قسمت5⃣ 👶ادامه بخش دوم: 😡چرا بازیِ بچه ها را جدی نمیگیریم؟ ۴.نا آگاهی از انواع بازی ها ۵.حوصله نداشتن والدین 😊ادامه دارد... 🌹بسم الله... 📢دانلود و گوش بفرمایید... 😊📙 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
sps_1c5abdc6c169d9855bb0f6e371d86ee0.amr
1.11M
📚جلد چهارم ⬆قسمت6⃣الف(مدت زمان11:35دقیقه) 👶ادامه بخش دوم: 😡چرا بازی بچه ها را جدی نمیگیریم؟ 6.ویژگی های زندگی مدرن(۴ویژگی) ۱.رکود و عدم تحرّک در زندگی مدرن 😊📙 @ketabkhanehmodafean
sps_376eee3806146015b0dab09c99eee4e2.amr
1.16M
⬆قسمت6⃣ب(مدت زمان12:2دقیقه) ۲.نظم خشک در زندگی مدرن ۳.سیطره ی رسانه ۴.عدم امکانات کافی برای بازی ها 👶میخواهید بدانید چرا بچه هایتان لجباز و بهانه گیر هستند ، چرا به حرفتون گوش نمیدن؟ پس حتما حتما حتما این دوجلسه را گوش کنید. 📢پس دانلود و گوش کنید... 😊📙 @ketabkhanehmodafean
dbp_d1c202a9ceabd9a85850150871a30591.amr
1.15M
📚جلد چهارم ⬆قسمت7⃣ 👶پایان بخش دوم 😡چرا بازی بچه ها را جدی نمیگیریم؟ 7.وقت گیر بودن بازی 8.تعداد کم بچه ها 9.حوصله نداشتن خود بچه ها 🌹بسم الله... 📢دانلود و گوش بفرمایید... 😊📙 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
تا این را گفت، دلم هری ریخت پایین..بعداز کنسل شدن پروازشان یکی دو روز راحت نفس می کشیدم..ولی باز خبر
🌹دستم را گرفت و با صدای لرزان پراز حزن و دلتنگی در حالی که اشک هایم را پاک می کرد گفت:" فرزانه دلم رو لرزوندی..ولی ایمانمو نمی تونی بلرزونی!".. 🌷✨🌷 تا این جمله رو گفت، تکانی خوردم..با خودم گفتم: چکار داری میکنی فرزانه؟ تو که نمیخواستی از زن های نفرین شده ی روزگار باشی پس چرا حالا داری دل همسرتو می لرزونی؟؟ 💕 نگاهم را به نگاهش دوختم..به آرامی دستم را از دستش کشیدم و گفتم: حمید خیلی سخته..من بدون تو شب و روزم نمیشه..ولی نمی خوام یاریگر شیطان باشم..تو رو به امام زمان می سپارم..دعا می کنم همه عاقبت بخیر بشیم.. 💗 لبخند روی لبهایش نشست...لبخندی که مرهم دل زخمی ام بود..کاش می توانستم این لبخند را قاب کنم و به دیوار بزنم و تا همیشه نگاهش کنم تا ایمانم از سختی روزگار متزلزل نشود..این حرف ها هم حمید را آرام کرد و هم کجود متلاطم مرا به ساحل آرامش رساند.. 🌹گفت:" یادت رفته تو بهترین روز زندگی مون برایم دعای شهادت کردی؟". پرسیدم : چطور؟ روزهایی که پیش تو بودم همه قشنگ بوده..کدوم روز منظورته؟ 🌹گفت:" یادته سر سفره ی عقد بهت گفتم دعاکن آرزوی من برآورده بشه ، من همونجا از خدا خواستم زودتر شهید بشم..تو هم از خدا خواستی دعای من هرچی که هست، مستجاب بشه".. شبیه کسی که سوار ماشین زمان شده باشد، ذهنم به لحظات عقدمان پرکشید.. 💖 روزی که حمید شناسنامه اش را جا گذاشته بود..خیلی دیر رسید ولی حالا خیلی زود می خواست برود!... باید خوشحال می بودم یا ناراحت؟.. برای نبودنش پیش خودم دعا کرده بودم یا برای جدایی و آسمانی شدنش؟.... ✍ادامه دارد... 🌷۲۳۷ @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨☘✨☘✨☘ خداوندا به برکت میلاد امام باقر علیه السلام و حلول ماه ، و را از مردم شریف ایران بخصوص شهر دور کن.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌛اَللّـهُمَّ اَهِلَّهُ عَلَیْنا بِالاْمْنِ وَالاْیمانِ وَالسَّلامَةِ وَالاْسْلامِ رَبّى وَرَبُّکَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ ! آسمان هفتم را نمی‌دانم ....! امّا آغوش رحمتت همینجاست ؛ پشت دروازه‌ی رجب ... 💫 مرا در اَمن و ایمان، به آغوشت وارد کن؛ ای آنکه سِلم و سلام، جلوه‌ی ذات اکبر توست!..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♨️ 📙 ۷۵ ‼️‼️‼️‼️‼️ چند نکته: اگر یک ظرف🍲 تمیزی داشته باشی وآن را کسی از شما امانت بگیرد ویا برعکس از کسی ظرف تمیزی را امانت بگیری،انصاف این است که موقع برگرداندن، همان گونه تمیز و پاکیزه تحویل داده شود.🍲 اگر با کسی با مهربانی وادب برخورد می‌کنی❤️،عدالت این است که طرف مقابل هم با تو مهربان ومودب باشد.💛 اگر به کسی.....اگر به کسی....و این اگر های بسیار را دیگر ادامه نمی‌د‌هم. چون هر عقل سالم این حرفها را قبول دارد وتأیید می‌کند.😌 انسان باید بالا خانه‌ی مبارکش خش داشته باشد تا این حرف های ساده وبدیهی را قبول نکند.🏡 حرف حساب: و حالا حرف من این است که: دختری 🙎که پاک وباخداست آیا باید همسر مردی شود 🙍‍♂که تا اوج جوانی اش به تمام گناهان آلوده شده است؟ یعنی نبوده که دختری را ببیند ودوری کند وبرعکس پسری خوب وپاک نبوده که.....؟!نمی‌دانم چه اصراری است در این رمان های 📚۹۸ ای ها که خلاف این را بگوید. دون جووان:یعنی مردی که هوس باز است وهوسی را نبوده که تجربه نکرده باشد برخورداری از تمام روابط با تمام دخترانی که.....😢 👇👇
👆👆 وحال این دون جووان که پسر شهید است با دختری که دور از هر گناهی است سر زندگی می‌رود ودختر هم با عشق❤️ و آگاهی تمام دل به این زندگی می‌دهد . در حالی که خدای عادل می‌گوید: زن های پاکدامن برای مردان پاکند.💑 و زن های آلوده دامن با مردان آلوده واین عین عدالت است. در بین تمام مشاوره هایی که تابه حال داشته ام،نا بسامانی رفتاری وفکری و فرهنگی و تربیتی بسیار بوده که دو زوج درگیر آن بوده‌اند اما ندیده‌ام که ظرف ناپاک وظرف پاک با هم...... منظورم ظرفیت روحی و روانی است که جسم را از مرداب بیرون می‌کشد. به هر حال « خالکوبی»،« می‌گل»،« آسمان دیشب،آسمان امشب»،«دردم»،«دون جووانی»و...رمان هایی است که علاوه برآنکه به شدت این امر را پشت و رو نشان می‌دهد.📔 هر چقدر هم که دستشان رسیده دین و خدا را زیر سوال برده اند که این مقوله ی دیگری است❗️ 📚 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتاب (رمان) 🔺زایو ایده جسورانه مدیریت جمهوری اسلامی بر جهان است .این رمان در آینده و سال 1420 شمسی میگذرد. 🔺زمانی که رژیم صیونیستی از هم پاشیده شده است و جمهوری اسلامی فلسطین تشکیل شده است. جایی که ایران مدیر جهان است 🔺در این در جهان همه گیر شده است که علاج این در دستان دانشمندی ایرانی است 292صفحه|29000تومان قیمت با تخفیف: 27000تومان توضیحات بیشتر و خرید آنلاین👇 https://basalam.com/sahifehnoor/product/78966?ref=830y
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
کتاب #زایو (رمان) 🔺زایو ایده جسورانه مدیریت جمهوری اسلامی بر جهان است .این رمان در آینده و سال 1420
📕 🖊 مصطفی رضایی 📚 کتابستان معرفت 🔹زایو از معدود رمان‌های علمی‌تخیلی فارسی است. کاری که صرفاً یک کپی از نوشته‌های غربی نیست و برای مخاطب، یک آیندۀ روشن را ترسیم می‌کند. آینده‌ای که پیام‌های مهمی را به مخاطب منتقل می‌کند. آن‌گونه هم مخاطب جوان و هم خوانندۀ نوجوان را به خود جذب می‌کند. 🔹 سال ۱۴۲۰ ه.ش، شصت‌درصد جهان از رنج می‌برند. هر روز اخبار جدیدی از شیوع بیماری در کشوری جدید می‌رسد. دکتر پارسا، دانشمند ایرانی مأمور می‌شود تا با رفتن به جمهوری فلسطین و رخنه در آزمایشگاهی سری پادزهر این بیماری را کشف کند. 📘 @ketabkhanehmodafean
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کتابخانه‌مدافعان‌حریم‌ولایت
🌹دستم را گرفت و با صدای لرزان پراز حزن و دلتنگی در حالی که اشک هایم را پاک می کرد گفت:" فرزانه دلم ر
شام را که خوردیم گفتم: خسته ای برو دوش بگیر..در تمام دقایقی که حمید مشغول استحمام بود به جمله اش فکر می کردم...جمله ای که من را زیرورو کرده بود..با خدا معامله کردم..دیگر نمیخواستم دل کسی که قرار است برای دفاع از حرم برود را بلرزانم... اراده کردم محکم تر باشم... 🔷🔹 حمید با حوله آبی رنگ که کلاهش را هم گذاشته بود زیر اوپن نشست...طبق قراری که با خودم گذاشته بودم برایش برگهA4 آوردم... 📄 گفتم: شما که معلوم نیست کی اعزام بشی..شاید همین فردا رفتی..الان سر حوصله چندخطی بعنوان وصیتنامه بنویس.. قرار شد در دو برگه جدا از هم دو وصیتنامه بنویسد..یک وصیتنامه عمومی برای دوستان، همکاران و مردمی که بعدا می خوانند..یکی هم وصیتنامه خصوصی برای من ، پدر و مادرهایمان ، برادرها، خواهرها و اقوام نزدیک.. 🖊 شروع کرد به نوشتن..دست به قلم خوبی داشت..چون تازه دوش گرفته بود، آب از سروصورتش روی برگه ها می چکید.. گفتم: حمید توروخدا روان بنویس..زیاد پیچیدش نکن..خودمونی بنویس تا همه بتونن راحت بخونن.. 🌹سرش را از روی برگه ها بلند کرد و خندید ..بعد هم به شوخی گفت:" اتفاقا می خوام آن قدر سخت بنویسم که روی تو کم بشه! چون خیلی ادعای سواد می کنی".. وصیتنامه را بدون پاکنویس کردن خیلی روان و بدون غلط نوشت..یک صفحه ی کامل شد..دست نوشته اش را به من داد و گفت:" بخون ببین چجوریه"... ✍ادامه دارد.. 🌷۲۳۸ @ketabkhanehmodafean