#ارسالی_اعضا📙
🌱🌱
گریستن برای چَشم ها، تنها چاره است. این چشم ها بیشتر از دل حرف شنوی دارند تا از عقل.
چون دل تنگ شوند، جز گریه دستشان به جایی بند نیست!
#اقیانوس_مشرق🏖
کتاب متاب🌿📖
. یه قاچ از کتاب اقیانوس مشرق🌱🍉 ای زید ،من از تو می پرسم ، ایا ممکن است پدرت امام موسی ابن جعفر بن
.
این کتاب فوق العاده رو پیشنهاد میکنم بخونید..🌼🍓
هر چی از قشنگیاش بگم کمه🙂یه رمان قشنگ که امامت رو هم اثبات میکنه و میتونه پاسخ بده خیلی شبهات رو🤍
#اقیانوس_مشرق🌅
.
قبلا از آقای مجید پورولی کلشتری کتاب #اقیانوس_مشرق⛵️ و
#فرشته_ای_در_برهوت
رو معرفی کردم😍از همین نویسنده یه کتاب قشنگ دیگه میخوام معرفی کنم ...😌🧡
.
کتاب متاب🌿📖
📘🍓#اقیانوسمشرق 🌱👈 در اقیانوس مشرق داستان شخصیتی به نام عمران بن داوود را میخوانیم که در جستوجوی
.
بخشی از کتاب
#اقیانوس_مشرق⛵️
مشتش را از خاک پُر میکند و بر پاپوشها میریزد.. سعی میکند با بیجانیِ دستهایش سراب را پس بزند و راه بگشاید.. اما انگار سراب، سخت و محکم برابرش ایستاده است و خیالِ کناررفتن ندارد. گویا آدمی است که برابرش قرار گرفته و نگاهش میکند. عِمران دوباره، ناباورتر از پیش، سر بلند میکند و با چَشمهای خاکگرفتهاش به پاهایی خیره میشود که برابرش ایستادهاند...✨
– بگو که دروغ و خیالی بیش نیستی!
کتاب متاب🌿📖
اقیانوس مشرق🕊💙 اقیانوس مشرق، داستان سرگشتگی عِمران و وصالش به ولایت علی بن موسی الرضا (علیه السلام)
#بریده_کتاب 🍉
#اقیانوس_مشرق✨🌊
عِمران، زیر تیغ آفتاب، چونان ماری که زخم خورده باشد، افتاده بر خاک تفتیدۀ کویر، با جامه ای دریده و مُندَرِس، غَلتان و خیزان، خود را پیش می بَرد.. دهانش به دهانِ ماهی از دریا دورمانده ای می ماند که پیِ آبی که نیست🐠، مدام بازوبسته می شود و در نهایتِ بی صدایی آب می طلبد.. دست های استخوانی و رنجورش را پیش تر از تن خسته اش بر خاک می گذارد و خود را پیش می بَرد و رَمل برهوت را می شکافد... ردِّ خشکیده ای از خون بر بازویش پیداست، نفس هایش کِشدار و خَشدار، نوبت به نوبت از دهان خشکیده اش بیرون می آید..لب های تَرَک خورده و وَرَم کرده اش از بی آبی سپید شده است. به یک باره سایه ای بر سرش می افتد...🕊🌼
#امام_رضا
#شهادت_امام_رضا🖤