کتاب متاب🌿📖
یک روز بعد از حیرانی✨🧡🕊 روایت داستانی شهید مدافع حرم دهههفتادی؛محمدرضا #دهقانامیری کتاب یک روز بع
#بریده_کتاب📔
#یک_روز_بعد_از_حیرانی🌻
تو بهخاطر دختری که داخل مغازه بود برگشته بودی..حتماً بازهم نمیخواستی چشمت آلوده شود! دلیلش را قبلاً به مادر گفته بودی.. تهران، حلب یا دمشق برایت فرقی نداشت، چشمانت نذر کس دیگری بود...چقدر حضرت #صاحبالزمان برایت نزدیک و در دسترس بود.. ما گاهی به و عَجِّل فَرَجَهُم های صلواتهایمان هم بیباوریم!🌱🌱
.