eitaa logo
کتاب نما
119 دنبال‌کننده
85 عکس
13 ویدیو
0 فایل
🔸ارتباط با ادمین کانال : @Adm_ketab لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/3326541951C515684c768
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️پرسیدم از هلال ماه چرا قامتت خم است‌؟ آهی کشید و گفت: که ماه محرم است🖤 ◾️ فرارسیدن ماه محرم ماه عزای‌سیدوسالار شهیدان علیه‌السلام به پیشگاه صاحب عزا امام زمان عجل‌الله تعالی‌فرجه وهمه شیعیانشان تسلیت عرض می‌نمایم.🙏🏻🥀 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب آن مرد با باران می‌آید: آن مرد با باران می‌آید داستان زندگی یک خانواده متوسط و یک گروه نوجوان را در ماه های پایانی پیروزی انقلاب اسلامی روایت می‌کند. وقایع داستان حول این گروه نوجوان می‌چرخد که در رأس آن ها نوجوانی به نام «بهزاد» قرار دارد. بهزاد پسری از جنس آدم‌های معمولی دور و بر ماست. کم سن و سال و بی دل و جرات است، سرش توی لاک خودش است و نسبت به اتفاقات اطرافش بی‌توجه است. اصراری هم به شجاعت و قهرمانی ندارد. اما بر اثر حسادت و رقابت با دوستش، بی اختیار قدم در راهی می گذارد که اتفاقات تلخ و شیرین و فراز و فرود هایش، کم کم او را به یک «بزرگ مرد» تبدیل می‌کند 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب آن مرد با باران می‌آید: فریاد جمعیت بلندتر از قبل در تمام صحن خیابان می پیچد: شاه فراری شده، سوار گاری شده. سعید به طرفم برمی گردد و در حالی که در چشمانش برق شادی می درخشد، چیزهایی می گوید. صدایش در میان همهمه جمعیت گم می شود. فقط چند کلمه ای از حرف هایش را پراکنده می شنوم: بهروز... زندان... آزادی... بوی باران می آید. صورتم را که به طرف آسمان می گیرم، چند کبوتر از وسط کاج های وسط میدان پر می کشند و در دل آسمان ابری بالا می روند. چشمانم را می بندم. یک قطره باران می چکد روی پیشانی ام، یکی هم روی گونه ام. چشمانم را که باز می کنم، از پشت پرده تار و لغزان اشک، می بینم که به جای مجسمه شاه وسط میدان، که حالا تکه تکه روی زمین افتاده، پرچم سبز الله اکبری بالا رفته است. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📕معرفی کتاب فرنگیس: خاطرات فرنگیس حیدرپور کتاب «فرنگیس» شامل خاطرات فرنگیس حیدرپور متولد سال ۱۳۴۱ است. در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به محل تولد فرنگیس، مردم به دره‌های اطراف فرار می‌کنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز می‌گردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته می‌شوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر می‌کند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل می‌دهد. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
📚 برشی از کتاب فرنگیس آن‌قدر زخم داریم و آن‌قدر غم داریم که دلمان هم مثل لباس‌هامان غمگین و سیاه است. هنوز هم گاهی یکی از بچه‌های ما روی مین می‌رود. گاهی توی دشت، موقع کشاورزی و... وقتی صدای بلندی می‌شنویم، قلبمان می‌لرزد. بیشتر مردم اینجا، یا شهید داده‌اند یا زخمی ‌شده‌اند. تمام این مردم مثل من زجر کشیده‌اند. با تک‌تکشان که حرف بزنی، می‌بینی که چقدر خاطره دارند. 🆔 @ketabnema ┄┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┄
🔎 📢‌ با مشارکت اداره کل کتابخانه های عمومی استان قم؛ همایش ملی هشتصد و پنجاهمین سال تأسیس کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) برگزار می‌شود 🔹 همایش هشتصد و پنجاهمین سال تأسیس کتابخانه آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (علیهاالسلام) با مشارکت و همکاری نهادهای حوزوی، نهادهای دانشگاهی و فرهنگی در دو بخش علمی و ترویجی برگزار خواهد شد. 🆔 @ketabnema
نشر انقلاب اسلامی هم از طاقچه انصراف داد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای کاش ماجرای بیابان دروغ بود این حرف‌های مرثیه‌خوانان دروغ بود ای کاش این روایت پُرغم سند نداشت بر نیزه‌ها نشاندن قرآن دروغ بود ای کاش گرگِ تاخته بر یوسف حجاز مانند گرگِ قصۀ کنعان دروغ بود حیف از شکوفه‌ها و دریغ از بهار، کاش بر جان باغ، داغ زمستان دروغ بود @ketabnema
کتاب پسرم حسین ،تجدید چاپ شد
ظاهرا خبرهای خوشی درباره ی ارزان شدن کاغذ در راه است
و باز ظلمت شب ، صحرا را فرا گرفته و این بار نه صدای شیرین زبانی دخترکی، و نه گریه ی شیرخواره ای..‌. سکوت است در دل صحرا و تنها پیکرهای به خون غلطیده ای که به خاک بیابان آرمیده اند.... چه شام دلگیری است امشب... @ketabnema
آیا تا به حال کتابی از ادبیات پاکستان خوانده اید ؟؟
😳
از تازه های نشر