eitaa logo
کتابنوشان
809 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
325 ویدیو
9 فایل
سلام و ادب با "کتابنوشان" همراه شوید و هر روز جرعه ای کتاب بنوشید! ما اهل تک خوری نیستیم! باهم کتاب نوش جان میکنیم. ارتباط با رامیان: @OFOQRAMIYAN آیدی خریدکتاب: @store_manager
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
31.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به روضه کارندارم، زمین کمی خیس است خدا کند که کسی مادرش زمین نخورد ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام و عرض ادب عزاداریهاتون قبول باشه ان شالله در عزاداریهای امروزتون برای ما هم دعا بفرمایید. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ دوم از کتاب تاریخ استعمار جلد۷ نادرشاه با خالی کردن خزانه هند به ایران بازگشت. او نمی‌دانست با بیرون کشیدن این ثروت هنگفت از هند و زخمی‌کاری که بر تن ارتش هند زده‌بود چه خدمتی به اروپایی‌هایی کرده است که به دنبال تصرف هند و نفوذ در تمام بخش‌های شبه قاره بودند. با حمله نادر، حکومت مرکزی هند بیش از گذشته تضعیف شد و این وضعیت بهترین فرصت برای انگلیس‌ها و فرانسوی‌ها بود تا حاکمان محلی را که دیگر از پشتیبانی امپراتوری قوی برخوردار نبودند، بترسانند و آن‌ها را زیر نفوذ خود بکشند. اما ثروتی که نادر به ایران آورد، نه برای او خوشبختی آورد و نه برای مردم ایران. نادر پس از آنکه به پسرش شک‌کرد که در توطئه‌ای برای قتل او شرکت کرده، او را زندانی و کور کرد. اما کوری فرزندنش او را به شدت افسرده و ناامید کرده‌بود. تندخویی‌اش هرروز بیشتر می‌شد و برای آنکه خشمش را به مردم نشان دهد بار مالیات‌ها را روزبه‌روز سنگین‌تر می‌کرد. رفتار بی‌رحمانه نادر و بهانه جویی‌های او برای کشتار مردم و حتی سران سپاهش، سرداران ایرانی او را به تنگ آورد و سرانجام گروهی از این فرماندهان تصمیم گرفتند او را در اردوگاهی که نزدیک شهر قوچان برپاکرده‌بود، از پا درآورند. جاسوسان نادر، جزییات توطئه را به او خبر دادند و نادر که از فرماندهی فرماندهان هموطنش ناامید بود یکی از جوانان افغانی را که فرماندهی سربازان افغان را در سپاه او بر عهده داشت احضار کرد. این جوان بیست و سه ساله، احمد نام داشت و همان نوجوانی بود که هشت سال پیش از این در قندهار به سپاه نادر پیوسته بود. نادر از احمد خان خواست تا صبح فردا تمام سربازان ایرانی ارتش او را به بند بکشد‌. شجاعت این جوان از مدت‌ها پیش توجه و علاقه او را جلب کرده‌بود. اما توطئه‌گران برخلاف نقشه‌ای که طراحی کرده‌بودند منتظر صبح نشدند، شبانه به چادر نادر ریختند و سر او را از بدنش جدا کردند. زنی افغانی که از خدمتکاران نادر بود؛ خبر این واقعه را به احمدخان رساند. احمدخان به سرعت خودش را به چادر نادر رساند. قاتلان شاه که مایل بودند خبر مرگ‌ او در اردو پخش نشود، بی سروصدا چادر را ترک کرده بودند؛ آن‌ها تصمیم داشتند سرنادر را برای علیقلی میرزا، برادرزاده و جانشین نادر که در این توطئه با آن‌ها همدست بود، ارسال کنند. احمدخان وارد چادر شد. مهر سلطنتی را از انگشت جنازه بی‌سر بیرون آورد، بعد به طرف صندوقچه‌ی کوچکی که همیشه همراه نادر بود رفت و آن را برداشت؛ کوه نور و تعداد دیگری از جواهرات برجسته هند در این صندوقچه بود. احمدخان به طرف چادرهای سربازانش برگشت و ساعتی بعد همراه آن‌ها، به سوی افغانستان شروع به تاختن کرد. این واقعه در ۲۰ ژوئن۱۷۴۷ روی داد. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1927167209.pdf
15.46M
📚 کشتی پهلو گرفته فایل پی دی اف کتاب کشتی پهلوگرفته تقدیم به اعضای محترم کتابنوشان ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام کتابنوشانی‌های کتاب‌خوان🌱 ان شالله عزاداریهاتون قبول باشه امروز میریم سراغ ادامه‌ی داستان نادرشاه و تاثیر جنگ کَرنال در قدرتمند شدن انگلیس رو با هم بخونیم. به نظرتون درویش صابر واقعا پیش‌گو بود یا مامور کسی؟! پست امروز رو بخونید و حدس‌تون در مورد درویش مرموز رو برامون بفرستید. @OFOGRAMIYAN ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ سوم از کتاب تاریخ استعمار جلد۷ پس از مرگ‌نادرشاه، افغان‌ها به فکر استقلال از ایران افتادند. آن‌ها به دنبال کسی بودند که قبیله‌ها را متحد کند و کشوری نیرومند بسازد. در شورایی که از بزرگان افغانستانی تشکیل شد نگاه‌ها به سوی سردار جوانی چرخید که لیاقت و شجاعت خود را در سپاه نادر ثابت کرده‌بود و با گرانبهاترین جواهر جهان به سرزمینش بازگشته‌بود. شورای قبایل احمدخان را به عنوان پادشاه افغانستان انتخاب کرد. پس از این، احمدشاه در حالی‌ که الماس کوه نور را روی لباسش نصب می‌کرد به ادره امور کشورش می‌پرداخت. اما چیزی از پادشاهی‌اش نگذشته بود که پای درویش مرموزی به دربار او باز شد. درویشی که از او می‌خواست به هند حمله کند. این درویش صابرشاه نام داشت و به پیشگویی‌های عجیب مشهور بود. درویش صابرشاه، به احمدشاه؛ لقب دُر افغان‌ها را داده بود و او را احمدشاه دُرانی خطاب می‌کرد‌. او پیروزی بزرگی را برای حمله احمدشاه به هند پیش‌بینی می‌کرد؛ فتحی عظیم با غنیمت‌های فراوان. احمدشاه می‌دانست امپراتور گورکانی پس از حمله نادر، دوباره خزانه‌اش را با الماس‌های جنوب هند پر کرده‌است و از سویی هنوز در ضعف و ناتوانی به سر می‌برد و توان رویارویی با سپاه او را ندارد. حمله او به هند همان حادثه‌ای بود که انگلیسی‌ها در انتظار آن بودند. آن‌ها از پادشاهی نیرومند مانند اورنگ زیب زخم‌های فراوانی خورده‌بودند و امیدوار بودند که امپراتوری گورکانی هیچ‌گاه به آن روزهای قدرت و اقتدار بازنگردد. پس از ضربه نادر، امپراتور باید زخم دیگری برمی‌داشت تا نتواند روی پاهایش بایستد؛ آیا درویشِ مرموز با ماموریتی ویژه به دیدار احمدشاه دُرانی رفته بود؟ ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان شما میتونید مجموعه ۱۵ جلدی سرگذشت استعمار، کتاب‌های لیگ کتاب، و تمام کتابهایی که توی کتابنوشان معرفی کردیم رو با تخفیف ویژه ۲۰ درصد از این آیدی خریداری کنید. حتما موقع پیام دادن یادآوری کنید که کتابنوشانی هستید تا تخفیف ۲۰ درصد شاملتون بشه آیدی خرید کتاب @Mim_Saaaaad @Mim_Saaaaad ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر مهدی (عج) و سلام بر زمزمه گران نام مقدسش🌸 روز بر شما خوش کتابنوشانی های همراه خدا رو شکر رسیدیم به هشتمین موکب کتابنوشان در سه‌شنبه‌های مهدوی . واقعیت اینه وقتی تصمیم گرفتم این کار رو شروع کنم نه پولی دستم بود و نه امکاناتی داشتم. حتی فکر نمیکردم این کار به ظاهر ساده، انقدر وقت گیر باشه. ولی خدا رو شکر ما یک قدم رو برداشتیم و خدا طبق قولی که داده بود ده قدم بعدی رو خودش جلو اومد. کسانی که اصلا هیچ شناختی ازشون نداشتم وارد کار شدن و همراهم شدن و من اصلا احساس تنها بودن در این حرکت فرهنگی رو ندارم. از لحاظ مالی هر هفته حداقل ۸۰۰ هزار تومن نیاز داریم تا حدود ۴۰ جلد کتاب و یکی دو کیلو شکلات بخریم. ان شالله دوستان اگر همکاری کنن میتونیم همچنان پیش بریم. وقتی میبینم عزیزی از استان های جنوبی پیام میده و اسم نویسنده فلان کتابی که معرفی کردیم رو میپرسه تا معلمی برای دانش آموزانش تهیه کنه، خستگی کار و رو زدن ها از بین میره. وقتی عزیز دیگه ای نذر کتاب رو میاره داخل برنامه های فرهنگی‌شون و بابت خرید کتاب ازم مشورت میگیره دلم شاد میشه. ما تو یه گوشه‌ی قم داریم کار کوچکی انجام میدیم ولی شاخه های این حرکت رو تو چند استان دارم میبینم و خدا رو شکر میکنم که این توفیق رو پیدا کردیم که قدم کوچکی برای معرفی امام زمانمون بر داریم. از تک تک عزیزانی که با حضورشون، با کمک مالی‌شون، با تخفیف های خوبشون و ... به ادامه دار شدن موکب کمک کردند صمیمانه تشکر میکنم. کتاب های این هفته ، ترکیبی از کتابهای هفته های قبل هست که باهاشون آشنا شدین. به همین خاطر مجدد معرفی نمیکنم. در پایان اگر حرفی، مطلبی هست که بخواید بهمون بگید، مشتاقانه میخونیم. آیدی بنده: @OFOGRAMIYAN ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینم یادداشت هایی که قراره به مخاطبا بدیم. دقیقه ۹۰ رسیدن دستم! و باید تا ساعت ۳ و نیم داخل کتابها بچسبونم ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا