eitaa logo
کتابنوشان
808 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
325 ویدیو
9 فایل
سلام و ادب با "کتابنوشان" همراه شوید و هر روز جرعه ای کتاب بنوشید! ما اهل تک خوری نیستیم! باهم کتاب نوش جان میکنیم. ارتباط با رامیان: @OFOQRAMIYAN آیدی خریدکتاب: @store_manager
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خب دوستان بریم سراغ هدیه کتاب📚 هفته پیش سرم خیلی شلوغ بود نتونستم چالش هدیه کتاب کانال رو برگزار کنم. در عوض این هفته دوتا کتاب هدیه میدیم. حالا شرط دریافت هدیه چیه؟🎁 ✅️خاطره‌ای از کتابخون شدن خودتون رو برامون تعریف کنید. و یا ✅️ اگر تا حالا نمایشگاه کتاب شرکت کردین، روایت داستانی کوتاهی از بازدیدتون رو برامون بفرستید. به دو نفری که دست به قلم بشن و اثر درخواستی رو بفرستن کتاب هدیه میدیم. ارزش هر کتابِ هدیه، ۱۰۰ هزار تومان هست که به انتخاب خودتون سفارش میدین. ⏳️مهلت ارسال اثر: تا روز دوشنبه ۳۱ اریبهشت. آیدی ارسال اثر: @Ahmadia70 راستی دوستانتون رو هم به این چالش دعوت کنید! دور هم بیشتر خوش میگذره🌿 ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه ی نمایشگاه گردی: کتاب سلول های بهاری رو مقابل دوربین معرفی کردم و بعد هدیه‌ام که کتاب "امسال قبول می‌شویم" بود رو برداشتم تا برم غرفه های دیگه‌ی نمایشگاه. همون خانم مهربون مشهدی منو به همکارش نشون داد و گفت ایشونو میگفتم! همکارش هم با روی باز دعوت کرد بشینیم با هم گپ بزنیم. دعوتشون رو رد نکردم! خانم خوش برخورد و مهربانی بود. بعد از معرفی خودم و اشاره به فعالیت‌های کتابی کانالمون که ایشون رو حسابی سر ذوق آورده بود، کتاب "امواج اراده ها" رو ازشون هدیه گرفتم. البته زورکی! کلا هدیه گرفتن از خانم ها سخت هست! 🙃 تازه هدیه رو گرفته بودم که آشنایی رو در کسوت گزارشگر دیدم! با دعوت همون آشنایی که نمی‌خواهم نامش فاش شود! یک مصاحبه دیگه برای یک مجموعه دیگه انجام دادیم‌. گویا ارتباط مستقیمی بین هدیه کتاب و مصاحبه بود! دیگه بی خیال هدیه شدم و به نمایشگاه گردی مشغول شدم. ۵ دقیقه ای مشغول گشتن شده بودم که دیدم پلاستیک خریدها دستم نیست. خدای من!🤦‍♀️ یادم اومد کل خرید و هدایا رو موقع ضبط داده بودم دست عوامل پشت صحنه که دستم آزاد باشه! شماره تماسی از آشنای مذکور نداشتم. بجز کتابی که از ترجمان خریده بودم، مابقی کتابهام هدیه بودن و داشتم به " باد آورده را باد می‌برد" ایمان پیدا می‌کردم که خدا رو شکر تونستم بعد از ده دقیقه گشتن وسط سالن پیداشون کنم و کتابام رو پس بگیرم. وقت اذان شده بود. بعد از نماز جایی قرار داشتم باید به قرار می‌رسیدم. ادامه دارد... ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ::. روایتِ حضور .::
🔴🟠🟡 فراخوان جذب همکاری فعالیت جهادی در عرصه هنر و رسانه در مجموعۀ فرهنگی هنری روایت حضور پوستر رو دقیق بخونید! اتفاقات مهمی در پیشه!🤩 به بپیوندید و از ما حمایت کنید👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2986672420C984570fcce
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خب امروز بریم سراغ یه غزل مشهور از آقای حامد عسکری. غزلی که تشبیهات و تلمیحات زیبایی توش موج میزنه. بریم بخونیم... . ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ دوم از کتاب سرمه ای با من برنو به دوش یاغی مشروطه خواه عشق کاری کرده که تبریز می سوزد در آه بعدها تاریخ می گوید که چشمانت چه کرد با من تنهاتر از ستارخان بی سپاه موی من مانند یال اسب مغرورم سپید روزگار من شبیه کتری چوپان سیاه هر کسی بعد از تو من را دید،گفت از رعدوبرق کُنده ی پیر بلوطی سوخت شد یک مشت کاه کاروانی رد نشد تا یوسفی پیدا شود یک نفر باید زلیخا را بیاندازد به چاه آدمیزادست و عشق و دل به هر کاری زدن آدم‌است و سیب خوردن آدم‌است و اشتباه سوختم دیدم قدیمی ها چه زیبا گفته اند: «دانه ی فلفل سیاه و خال مه رویان سیاه» ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بنام خدا ادامه‌ی نمایشگاه بعد از نماز قرار کاری داشتم! داستان این قرار، به یک ماه پیش برمیگرده که از شدت علاقه به کتاب و ترویج کتابخوانی از آشنایی که نمی‌خواهم نامش فاش شود خواستم تعدادی بن اعتباری برام جور کنند! اون آشنا هم بنده رو به فردی که ظاهرا سلطان بن نمایشگاه بودن معرفی کرده بود!😁 قرار بود برم پیش ایشون و تعدادی بن برای مجموعه های فعال کتابی که از قبل شناسایی کرده بودم بگیرم. ولی بخاطر مشغله‌ و نرسیدن بن به دستشون، قرار کنسل شد ولی یک نهار مهمونشون شدیم. خانمی از طرفشون بهم زنگ زدن و با هم در مکانی که نخواستیم مختصاتش فاش شود رفتیم نهار خوردیم! مزه‌ی قورمه سبزی به چایی بعدش بود! دوست جدید، خانم خون گرم و باصفایی بودن و سه سوته رفیق جینگ شدیم! چون دو سه ساعت بیشتر وقت نداشتم و ایشونم جایی با کسی قرار داشت بلند شدیم و به نمایشگاه برگشتیم. بعد از خداحافظی از ایشون قرار بود به خبرگزاری ایبنا سر بزنم تا تکلیف اون روایت رو معلوم کنم! قبل از شروع نمایشگاه پوستری دیده بودم که فراخوان ارسال روایت داستانی از حضور در ادوار نمایشگاه کتاب داده بود. من هم وقت گذاشته و سه هزار کلمه بابتش نوشته بودم ولی بخاطر مشکل سامانه امکان ثبت اثر نبود و فرصت ارسال تمام شده بود. دنبال راهی بودم که این اثر رو به دست عوامل برپایی فراخوان برسونم تا حیف نشود والا جایزه رو کی داده کی گرفته! به گمانم می‌شد از ایبنا ته و توی کار رو درآورد ولی ایبنایی ها بی اطلاع بودن. یکی از آقایون ایبنا که انگار دلش به حالم سوخت با چند جا تماس گرفت و در انتها گفت: برو انتهای سالن یک سازه‌ی بزرگی میبینی به شکل دستگاه تایپ! بهش میگن کوشک! از عوامل اونجا بپرس، جواب میدن. توصیف عجیبی بود! با نگرانی گفتم اگر نتونم پیداش کنم چی؟ گفت: محاله خانم! خیلی تابلوئه! برو میبینیش! راه افتادم سمت انتهای سالن و دنبال سازه ای بودم به شکل دستگاه تایپ! ولی هرچقدر گشتم همچین چیزی ندیدم و از هر کسی می‌پرسیدم دستگاه تایپ بزرگ وسط سالن کجاست با تعجب نگاهم می‌کرد! تنها چیز عجیبی که توی یکی از راهروها دیدم، یک عدد جرثقیل بود که میدونستم کوشک نیست! آخرسر خسته شدم و رفتم وسط سالن روی صندلی سیاه جایی که شبيه سن بود نشستم. کمی که دقت کردم متوجه شدم اع! اینجا کوشکه! در واقع کوشک همون صحنه اجرا بود به شکل دستگاه تایپ ولی باید پهپاد می‌بودی و از بالا بهش نگاه میکردی تا متوجه شکلش بشی! در حالت عادی با ارتفاع زاویه دیدِ چشم ِانسان، اونجا فقط یک سن با تعدادی صندلی سیاه بود! پا شدم رفتم از عوامل پشت صحنه قضیه‌ی پوستر رو پرسیدم ولی اون ها هم اظهار بی اطلاعی کردن. دیگه اومدم با خیال راحت توی کوشک نشستم که حداقل خستگی در کنم. حیف اون همه نشستن و نوشتن! صدایی تو گوشم میگفت: ادمین کانالی که اولین بار پوستر رو منتشر کرده رو زنده میخوامش! ادامه دارد... . ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اینجا لبه‌ی کوشکه!
دوستان خاطرات جالبی داره دستمون میرسه😁 شما هم دست به قلم بشید و بنویسید برامون. چالش ترا فرا می‌خواند 😶‍🌫️ ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ظهر مدرسه دخترام بودم. کتابهایی که بچه ها از نمایشگاه کتاب مدرسه خریده بودن رو تحویلشون میدادم. یه دختر کلاس اولی اومده میگه: _خانم کتاب منو آوردین؟ میگم: اسمت چیه؟! _فلانی! : ولی اسمت تو لیست نیست دخترم هزینه کتابو داده بودی؟ _بله! :به کی؟ _خانم آورده بودم، گرسنه ام شد رفتم پولو به خانم فلانی دادم باهاش خوراکی خریدم. من:🙂😅 حیف کتاب اضافی همراهم نبود بهش هدیه بدم! ولی حتما یه کتاب براش میفرستم مدرسه🌿 پ.ن: این نمایشگاه کاملا فرهنگی بود و نه تنها اقتصادی نبود بلکه ضد اقتصادی هم شد! الان این وسط چندصدتومنم نمیدونم چی شده🫠 ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان احتمالا خبر سانحه‌ی بالگرد حامل آقای رئیسی رو تو اخبار شنیدین. فعلا چیزی دقیق مشخص نیست. مراقب باشید هر خبری رو نه باور کنید و نه سریع فوروارد کنید! بعضی خبرگزاری ها صرفا شنیده ها رو با سرعت بالا منتشر می‌کنند و کاری به تبعات اون ندارن. تا از منابع رسمی خبری دریافت نکردین لطفا منتشر نکنید. برای سلامتی آقای رئیسی و تیم همراهشون صلوات بفرستیم. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از علیرضا زادبر
هیچ خبر قطعی هنوز وجود ندارد و هیچ کدام از گروه های امدادی به محل سقوط نرسیده اند. سیگنال دسترسی به هلی کوپتر قطع و تمامی خبرها گمانه زنی است. دعا کنید. https://eitaa.com/Politicalhistory
637022583462075062.mp3
21.78M
حدیث کساء.mp3 برای سلامتی حضرت آیت الله رئیسی و همراهانش دعاکنید سوره حمد فراموش نشه https://eitaa.com/women92
خدایا قلبمون از جاش کنده شد..‌. این اضطراب رو به آرامش تبدیل کن
چند شب پیش بچه ها رو بردم پارک و شام رو تو پارک خوردیم. همون موقع با خواهرم که ساکن حوالی جلفا هست صحبت میکردم می‌گفت اینجا هوا انقدر سرد و ابری هست که کسی فکر بیرون رفتن نمیکنه‌. وضعیت جوی این چند روز تو منطقه جلفا مساعد پرواز نبود. نمیدونم چرا همچین تصمیمی گرفته شده! آخه مگه ما چندتا آقای رئیسی داریم😭😭 اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ🤲