eitaa logo
کتابنوشان
809 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
325 ویدیو
9 فایل
سلام و ادب با "کتابنوشان" همراه شوید و هر روز جرعه ای کتاب بنوشید! ما اهل تک خوری نیستیم! باهم کتاب نوش جان میکنیم. ارتباط با رامیان: @OFOQRAMIYAN آیدی خریدکتاب: @store_manager
مشاهده در ایتا
دانلود
این هفته میخوایم عارف ۱۲ ساله ای رو خدمتتون معرفی کنیم. شهید رضا پناهی که با وجود سن کم به جبهه‌های جنگ رفت و تونست نامش رو در دفتر شهدا ثبت و تا ابد جاودانه بشه. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ اول از کتاب عارف ۱۲ساله خیلی دوست داشتم بروم مشهد، قبل از این که رضا را باردار شوم، به زیارت امام رضا علیه‌السلام رفتم. اولین سفر مشهدم بود. آن موقع یک دختر شیرخوار داشتم که با رضا یک سال و سه ماه تفاوت سنی داشت‌. وقتی به زیارت رفتم، از امام‌ رضا علیه‌السلام خواستم واسطه شود تا خدا به من فرزندی هدیه کند که در راه خدا فدا شود. الان پشیمانم که چرا چند فرزند نخواستم که در راه خدا فدا کنم. وقتی از مشهد برگشتم، خیلی نگذشته بود که متوجه شدم باردارم. ابتدا نمی‌دانستم باردارم. ویاری که می‌کردم، آلبالو بود. آلبالو زیاد می‌خوردم. یادم است یک مرتبه پدرش به باغ یکی از دوستانش رفته بود و از آنجا آلبالو آورده بود. به محض اینکه سطل آلبالو را روی زمین گذاشت، مقدار زیادی از آلبالوها را خوردم. حالم دگرگون شد. یک دکتر خانوادگی به نام آقای کامیار داشتیم. دکتر خیلی خوبی بو د. خانمش هم ماما بود‌. مجبور شدیم به ایشان مراجعه کنیم، تا چهره‌ی مرا دید متوجه شد که باردارم. برایم آزمایش نوشت. جواب آزمایش را که گرفتیم، مثبت بود. رضا را از امام رضا علیه‌السلام گرفتم؛ برای همین اسمش را رضا گذاشتم. نمی‌دانم چه دلیلی داشت که وقتی رضا را باردار بودم، دائم زمین می‌خوردم. با خودم می‌گفتم با این زمین خوردن‌هایم بچه ناقص به دنیا می‌آید. لطف و کرم پروردگار آن‌قدر زیاد بود که به من بچه‌ای باهوش و زرنگ و خوش‌بیان هدیه کرد. اسمش را خودم انتخاب کردم. چون عاشق امام رضا بودم و رضا را هم از او خواسته بودم، اسمش را رضا گذاشتم. البته توی خانه، بابک هم صدایش می‌کردیم؛ چون گاهی که ناراحت می‌شدم و دعوایش می‌کردم و نمی‌خواستم با اسم رضا دعوایش کنم. خودش همیشه می‌گفت: فقط با اسم رضا صدایم کن. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
584.3K
صوت استاد نجفی مسئول قرآن و حدیث کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) در مورد خواندن زیارت عاشورا برای انتخابات.حتما گوش کنید. این مطلب اصلا سند نداره که با ۴۰ روز زیارت عاشورا خوندن آقا شد رئیس جمهور . لازمه ی انتخابات تلاش و جهاد تبیین هست. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
راه باز جاده دراز! ادبیات آدمهای کوچه بازاری اینجوری است که وقتی درموقعیتی قرار میگیرند که نمیتوانند پاسخ درخوری به درخواست منطقی اطرافیان بدهند، می‌گویند: "همینیه که هست! نمیخوای راه باز جاده دراز!" وای از آن روزی که این ادبیات و روح "به من چه" در سخنان رسمی مقامات کشوری دیده شود! نتیجه‌اش می‌شود این جواب آقای روحانی به درخواست افزایش حقوق معلمین. نگاه از بالا؛ نگاه از سر تکبر که یعنی ما به شما نیازی نداریم و میتونید همین الان تشریف ببرید( راه باز جاده دراز!) این صحبت ها را مقایسه بفرمایید با ادبیات بزرگوارانه و کریمانه‌ی آقای رئیسی و خدمات دهی که در این ۳ سال به کارمندان و معلمین محترم داشتند‌. پ.ن: کسی که این تفاوت‌ها را نبیند و درک نکند مستحق کابوس بنفش است! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
27.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رد دادن به زبان تصویر! لطفا تا انتها ببینید! میگه آقای رئیسی چون زیادی محبوب شده بود خود نظام حذفش کرد تا در آینده رهبر نشه! آقا سلَّمنا! حرف شما درست. نظام حذفش کرد. ولی این محبوبیت که به نفع نظام بود! اگر هدف نظام جایگزینی آقای رئیسی برای رهبری بود، عقلا رهبر محبوب، بهتر از رهبر نامحبوب هست! طرف جواب نداره بده میگه : اینا مهندسی شده است و سیاست پدر و مادر نداره! خب باشه اینم قبول، سیاست ننه بابا نداره! حالا چی میشه؟ جایگزین نظام کیه؟! میگه : بدیهیه مجتبی خامنه ای! آقا خب چرا از اول مجتبی رو رئیس جمهور نکردن که محبوب بشه و بعد رهبرش کنن؟! میگه: اگر خود خامنه ای بود این کار رو می‌کرد، این بدلشه!😐 پ.ن: این بنده خدا شبیه اون‌هایی هست که یه فامیل اطلاعاتی داره که میگه فروردین تمام شده، ولی خودشون صداشو در نمیارن که شلوغ نشه!😶‍🌫️🚶‍♀️ ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ دوم از کتاب عارف ۱۲ ساله از ترس این که مبادا ما یا سپاه مانع حضور مجدد رضا در جبهه شویم، قبل از اینکه برای مرخصی برگردد، پیشاپیش برگه رضایت نامه حضور مجددش در جبهه را برای ما ارسال می کرد. من هم برای اینکه بچه ام ناراحت نشود، چون رضا آرزوی شهادت داشت، فوراً برگه رضایت نامه را امضا می‌کردم و بعد برایش ارسال می کردم. هر وقت هم که برای من نامه می‌فرستاد، می نوشت: دیدار ما به کربلا. سه ماه از رفتنش به جبهه می گذشت که برای مرخصی با همان لباس های رزمش آمد لباس رزمش در تنش خنده‌دار بود. با اینکه شلوارش را گتر کرده بود، پاچه شلوارش گشاد و بلند بود. پیراهنش گشاد بود. همه کارهایش را در آن مدت کوتاه مرخصی انجام دادم. لباس هایش را شستم. شلوارش را کوتاه کردم. پیراهنش را تنگ کردم. اما برای اورکتش نتوانستم کاری کنم. اورکت در تنش مثل پالتو می‌ایستاد. آستینش را سه چهار تا می زد تا دستش بیرون بیاید. آخر رضا جثه ریزی داشت. از جبهه عکسی برایم فرستاده بود که چکمه های گلی در پایش بود. گفتم مامان! تو که به نظافت و تمیزی خیلی اهمیت می دادی. چکمه‌ات تا بالا گلی بود. چرا اینقدر شلخته شده بودی؟ خندید و گفت: مامان فکر می کنی من تو کرج دارم قدم می زنم؟ آنجا باران و سرما دارد. خاکش نرم است. وقتی آب می خورد، مثل قیر به پا می چسبد. اگر چکمه نپوشم، گل کفشم را از پایم در می آورد. تصمیم گرفته بودم اگر رضا موقع تولدش مرخصی آمد، برایش جشن تولد بگیرم. چهارشنبه بود که آمد. رضا خیلی فسنجان دوست داشت. شب اولی که مرخصی آمده بود، برایش غذای مورد علاقه اش را پختم. پنجشنبه، فردای آن روز، تولد دوازده سالگی رضا بود. دوازده سالش تمام می شد و وارد سیزده سالگی می شد. در آن دوازده سال عمر پسرم، موفق نشده بودم همه جشن تولدهایش را بگیرم؛ اما با خودم گفتم باید این دفعه سنگ تمام بگذارم فامیل های نزدیک را دعوت کردیم، کیک تولد خریدیم و آخرین جشن تولد عمررضا را برگزار کردیم. همه حرفایش در آن چند روز مرخصی به جبهه و حال و هوای رزمنده ها خلاصه می شد. چهارشنبه آمد مرخصی خیلی در کرج نماند. جمعه هم برای بار دوم به جبهه اعزام شد. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوستان شاید از نظر ما حرف‌های این بنده‌خدای توی فیلم، چرت و پرت باشه ولی هستن افرادی که این چرندیات رو باور میکنن! واقعا درک کسانی که انقدر راحت هرحرف بی‌منطقی رو میپذیرن سخته ولی وجود دارن چنین عزیزانی. لطفا سعی کنیم با گفتگو و منطق اطرافیانمون رو آگاه کنیم. انتخابات نزدیک هست و باید تلاش کنیم تا جامعه انتخاب درستی داشته باشه. به عقب برنمیگردیم! ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
47.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های خانم خوشقدم بعد از آزادی از زندان. این زن به جرم داشتن باورهای دینی زندانی میشود ولی در زندان هم سکوت نکرده و عملکرد دولت الهام علی اف را به چالش می‌کشد. یکی از اعتراضات وی سواستفاده از بکارگیری زنان آذربایجانی در مزارع زیتون با حداقل دستمزد است. زیتون‌هایی که سر از سفره‌ی صهیونیست ها درمی‌آورد! اعتراض دیگر او به روابط تجاری دولت آذربایجان و رژیم صهیونیستی در مسئله‌ی نفت و قتل عام مسلمانان فلسطین است. ✅️ زنان جمهوری آذربایجان اینجاست👇👇 https://eitaa.com/Azerbayjangaden
دوستان سلام اگر مایلید از وضعیت مردم جمهوری آذربایجان به ویژه شرایط افراد مذهبی اونجا بیشتر بدونید، عضو کانال جدید ما باشید. ✅️ زنان جمهوری آذربایجان اینجاست👇👇 https://eitaa.com/Azerbayjangaden تو این کانال با کمک دوستان آذری زبان، محتواهای نو و مستندی از وضعیت فعالین انقلابی و همچنین ظلم های حکومت صهیونیستی الهام‌علی‌اف منتشر میکنیم‌. منتظر تک تک تون هستیم. تشریف بیارید. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سید میان جنگل و بوران چه میکنی؟ مرد بزرگ در دل طوفان چه میکنی! با این عبای خاکی و عزم همیشه جزم در گوشه و کناره‌ی ایران چه می کنی؟ قدری نشین که ما همه شرمنده ات شدیم در ورزقان، سلاله‌ی باران چه میکنی؟! ای معنی حماسه، شهیدانه زیستی حالا بگو کنار شهیدان چه می کنی؟ ای همدم بهشتی و زخم زبان خصم در حجله‌ی گلایل و قرآن چه می‌کنی؟ ای مفتخر به خادمی آستان دوست برشانه های اهل خراسان چه میکنی؟! شاعر:حامد باغشنی نیشابوری پ.ن: هفته پیش همین ساعت‌ها، نگرانی‌هایم شروع شد‌. در خبرها هیچ خبری از تو نبود! فقط خبر از نبودنت بود! رفتی و به دلمان داغ گذاشتی رئیس جمهور عزیزم. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اولین بار اسم گواردیولا رو تو کتاب خال سیاه عربی خوندم! قسمتی از سفرنامه ‌ی حج آقای حامد عسکری بوی توپ و فوتبال داشت. من شناخت فوتبالی خاصی از گواردیولا ندارم. ولی از این حرکت انسانیش خوشم اومد! دمت گرم که یارو رو آدم حساب نکردی. پ.ن: احوال آقای صادق زیبا کلام؟!😉 ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جرعه‌ای کتاب بنوشیم🍀 📝 برشِ سوم از کتاب عارف ١٢ ساله من از رضا خیلی درس ها گرفتم. عشق خدا و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هرگز از وجودش بیرون نمی رفت. هر حرفی می زد از خدا و اهل بیت عليه السلام بود. از خصوصیات با ارزشش، احترام به من و پدرش و ایمان و اخلاق خوبش بود. با هر کسی که هم کلام می شد مطابق سن و فهم او حرف می زد. به اقتضای سن او با او رفتار می کرد. با کودکان کودکانه و با بزرگترها هم متناسب سن آنها برخورد می کرد. حرف هایی که می زد، دلنشین بود. خوش بیان بود. شیرین صحبت می کرد. با هر کسی که در ارتباط بود، شیفته اخلاق و لحن صحبتش می شد. در این دوازده سال کسی پیدا نشد بگوید از رضا ناراضی ام یا او را دوست ندارم. بارها این سؤال را از خودم پرسیدم که چه عاملی باعث شد رضا این قدر فکرش بزرگ شود. با آن سن کمش، نگاه جهانی داشت. هم در وصیت نامه صوتی و هم در وصیت نامه مکتوبش با عبارت هایی مختلف به این دغدغه بلند اشاره کرده بود. من به قربان آن پنجه های کوچکش بروم که این طور وصیت نامه نوشته. قربان آن زبانش بروم که این چنین زیبا حرف زده. آنجا که می گوید، باید این انقلاب را به اقصی نقاط دنیا صادر کرده و مقدمه ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف) را فراهم کنیم. فکرش بلند بود. مسیرش را آگاهانه انتخاب کرده بود. قوی شده بود. اهل ولایت بود. بصیرت داشت. بعد از شهادت رضا، عده ای بهم می گفتند چطور دلت آمد که بچه دوازده ساله را به جبهه بفرستی؟ در جواب می گفتم: خون بچه من از خون حضرت قاسم و علی اکبر عليه السلام رنگین تر نبود. وقتی بچه دوازده ساله آن قدر عاشق خدا شده بود که می گفت: من عاشق الله و امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) گشته ام و این عشق با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود تا به معشوقم یعنی الله برسم، من باید گبر می بودم که رضایت نمی دادم. ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگر شهید نباشد خورشید طلوع نمی‌کند و زمستان سپری نمی‌شود. ققنوس، یک کار تمیز و بسیار دیدنی از شرکت سینمایی یار. ▫️شرکت سینمایی یار https://eitaa.com/yarmedia ✅️ به کتابنوشان ملحق شو👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3931898051C0efc288f32
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا