eitaa logo
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
450 ویدیو
4 فایل
❚ کتابنوش☕️ : "کامی که تلخی چای رو با شیرینی قند میپسنده:)" • معرفی‌‌وفروش‌کتاب‌، برش‌از‌کتاب، استوری‌مود، روزمرگی • ❚ کتابخونه هیأت دختران یُمنا◡◡🌸 @yomna313_98 👈🏻 یُمناتوایتاواینستا @ketabnooshh 👈🏻 کتابنوش‌تواینستا • گوشِ‌جان☁💕 : @ketabchyy
مشاهده در ایتا
دانلود
⟆🍊📙⟅ سلام و عرض ادب خدمت رفقای کتابنوش🍃☕️ کتاب صوتيه راز درخت کاج تموم شد، امیدواریم که خوشتون اومده باشه(: دوستان میخواستیم بدونیم نظرتون راجب ادامه دادن یا ندادن کتاب صوتی چیه؛ دوست دارین باهم ادامش بدیم؟ یا اگر نه چه کاری تو زمینه کتاب رو دوست دارین؟🔎 خوشحال میشیم نظرتونو بدونیم🍁 ادامه دادن یا ندادن مسئله این است!🚶🏻‍♀😂 ممکنه نظرتونو تو این لینک به ما بگین؟🤝🙃 https://survey.porsline.ir/s/F58jeHSU 🌻
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
⟆📒🍋⟅ تولد در توکیو یه رمان فوق العاده جذابه که از زندگی و سفر پر هیجان یه خانوم ژاپنی به اسم اتسوکو
{🥐📔} اولین آیه هایی که مطالعه کردم توی یک مقاله بود : وَ مِن آیاتِهِ خَلْقُ السَّماوَاتِ وَالأرضِ وَ الخْتلافُ ألسِنَتِکُم و ألْوَانِکُم إنَّ أکْرَمَکُم عِندَ اللّهِ أتقاکُمْ " برایم خیلی جالب بود. خداوند در قرآنش اختلاف رنگ و پوست و تفاوت زبان ها را از نشانه هایش معرفی میکرد، نه اینکه آن را مایه ای قرار دهد برای تبعیض نژادی و اختلاف و جنگ؛ و اینکه گرامی ترین انسان نزد خدا با تقوا ترین انسان است و هیچ نژاد و قوم و زبان و زندگی بر دیگری برتری ندارد. 🥤 🇯🇵 ☕️@ketabnoosh01
رفیق میدونی؛ بعضی آدما هستن تا نرن نمیفهمی کی بودن چه جایگاهی داشتن..🙂 حاج قاسمو میگم، میشناسیش دیگه نیازی به معرفی نیست؛ اما این شناختی که ما نسبت بهشون داریم شاید نصف شخصیت واقعیشونم نباشه! این تیپ آدما همیشه یه سری تو وجودشون برای فهمیدن دارن..🔮 پایه ای حاج قاسمو بیشتر بشناسیم؟🙂 پایه ای معرفتمونو نسبت به کسی که دشمن وقتی اسمشو میشنید می‌ترسید بالا ببریم؟ این کمترین کاریه که میتونیم در حق کسی بکنیم که زندگیشو وقف امنیت و آرامش ما کرد؛ بیا جبران کنیم! ها؟ بیا با بیشتر شناختنش بهش ثابت کنیم که راهشو ادامه میدیم(: 📖 ☁️🍃 🗺 ☕️@ketabnoosh01
✨سلیمانی عزیز✨ 🖋نویسندگان : عالمه طهماسبی _ لیلا موسوی _مهدی قربانی 📼صدابرداران : روشنک بهمرام زاد _ محبوبه غفاری 🎙راوی : علی الله دانه 🎬تهیه کننده : معصومه ملّالو 📻📚 «تولید شده در پایگاه کتاب گویای ایران صدای» 📜 ☕️@ketabnoosh01
سلیمانی عزیز(۱).mp3
3.37M
❮'قسمت اول❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 📣 🍁 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
رفیق!🌿 بعضیارو دیدی با خوندن یه کتاب، دیدن یه فیلم، شنیدن یه داستان، گوش دادن به یه آهنگ یا مداحی یا
°¦📗🥝¦° چرا آن گونه که به دیگران رحم میکنیم، به خود رحم نمی‌کنیم؟ مارا چه می‌شود؟ چه بسا کسی را در آفتاب سوزان میبینی، بر او سایه می افکنی یا بیماری را مینگری که سخت ناتوان است، از سر دلسوزی بر او اشک می‌ریزی، اما چه چیزی تو را به بیماری خود بی تفاوت کرده و بر مصیبت های خود شکیبا، از گریه به حال خویش باز داشته است؟ در حالی که هیچ چیز برای تو عزیز تر از جانت نیست.. 🥤 📢 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
⟆❄️☕️⟅ _ گاهی اوقات تصور می‌کنم دلم می‌خواهد خاکسترم را در کتابخانه‌ای بپاشند... 🍄 ☕️@ketabnoosh01
خب عارض باشم خدمت شوما که...🌚 یه جوون پولدار و خوش تیپی هست به اسم مصعب که ظاهرا دل تموم دخترای مکه رو برده بوده؛👱🏻‍♂✨💰 کافرای مکه وقتی می‌فهمن اون مسلمون شده خیلی کفری میشن!😬 میدونی چرا؟! چون عقیدشون این بود که فقط فقرا به سمت پیامبر جذب میشن!😐 و هیچوقت این اتفاق واسه پسر یکی از خونواده های ثروتمند نمیوفته..😏 خلاصه که این آقا هم عاشق یکی میشه.. جون خودشو پای عشقش میده💕 خیلی جالبه! این قدرت عمیق عشق تعجب آوره.. میخوای بدونی داستانش چیه؟ بپر بریم کتاب وقتی دلی رو بخونیم🤝 هستی؟🙂 📖 💕 📚 ☕️@ketabnoosh01
{🥨🍯} هیچ صدقه ای بالاتر از دانشی که میان مردم منتشر شود، نیست! -پیامبر(ص)🌱 🏆 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
رفیق؟! به نظر تو، سرنوشتمون بعد از مرگ چیه؟ کجا میریم؟ اصلا چه اتفاقی میوفته؟! تاحالا بهش فکر کردی؟
°|🦋📘|° مرور زندگی من، مانند این بود که در یک سینما نشسته و فیلمی از کل زندگی گذشته خود می‌بینم. این سخت ترین و دردناک ترین قسمت تجربه ام بود! واقعیت این است که هیچکس مرا مورد قضاوت قرار نمی‌داد. خودم بودم که باید قاضی اعمالم میشدم، آن هم در زمانی که در هاله ای از عشق الهی احاطه شده بودم. من فهمیدم که ما اعمال خود را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، آن هم نه از زاویه دید خود، بلکه از زاویه وجود الهی که از منیت و احساسات خالی است و آنجا شرمندگی انسان به خاطر اشتباهات گذشته‌اش خیلی درد آور است. من سختگیر ترین قاضی در مورد خودم بودم... 🥤 🔮 ☕️@ketabnoosh01
شادی بطلب که حاصل عمر دمی است(:🌿 #بک‌_گراند📜 #انگیزشی☁️ ☕️@ketabnoosh01
سلیمانی عزیز (۲).mp3
5.62M
❮'قسمت دوم❄️'❯ ‌◉━━━━━━─────── ↻ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ⇆ 📣 🍁 ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
رفیق! کسی که عاشق نور باشه، زندگی متفاوتی داره..✨ نور کاری به این نداره که آیینت زرتشته، ایرانی هستی
°¦🌚☁️¦° به خدای خود بدبین نباش. او تورا ترک نمی‌کند. تو هستی که اگر او را ترک کنی، شیطان چون گرگی گرسنه که بره ای تنها را شکار می‌کند، تورا خواهد درید. تو دور مشو! دور مشو! اما چون میخواهی تماشا کنی، گاهی رها میشوی و راه را گم میکنی. می‌روی، می‌روی تا گم میشوی. او با توست در درون توست؛ او را از خودت مران! او تو را نجات خواهد داد(: 🥤 👣 ☕️@ketabnoosh01
<📖🐼> -حضرت علی (ع): مردم هنگام غذا خوردن در شب چراغ روشن می‎کنند تا با چشم خود ببینند چه طعامی می‎خورند ولی در تغذیه‎ی روانی خود همت ندارند تا چراغ عقل را با شعله‎ی علم روشن کنند که از غذای آلوده مصون بمانند و دچار عوارض نادانی و گناه در عقاید و اعمال خود نشوند. ؟!🔎 🎗 ☕️@ketabnoosh01
راوی کتاب ستاره ها چیدنی نیستند میگه یه دختر جوون آمریکایی👱🏻‍♀🇱🇷 به اسم سارا، تو کنج یه اتاقی دست و پاش به یه صندلی آهنی بسته شده بود⛓ و یه مرد ریش بلندِ کله قندی👺 که پیراهن سفید یقه سه سانتی پوشیده بود و یه انگشتر بزرگ با نگین قرمز تو انگشتش بود💍، کمر بندو بالا می‌برد و بی هدف و با شدت به بدن دختر ضربه میزد! سارا مدام داد میزد و جیغ می‌کشید؛ التماس می‌کرد..🙏🏻 اون مرد دوباره شروع کرد به زدن دختر و اون بلندتر جیغ می‌کشید!😖 چرا؟ اون دختر کیه؟ چرا کنج اتاق به صندلی بسته شده بود؟ اون مرد کی بود؟ چرا میزدش؟ اونا کجان و این وضعیت برای چیه؟ اصلا داستان چیه؟🔎 کنجکاو شدی نه؟ میخوای بدونی؟🧐 حتما این کتابو بخون! فوق العاده ماجراجویانه و جذابه..🔥 📖 ⭐️ ☕️@ketabnoosh01
کتابنوش | معرفی‌و‌فروش‌کتاب
⚠️این داستان بر اساس یک پرونده‌ واقعی نوشته شده است‼️ (اما اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها به دلایل امنیتی
‌~🍓📕~ خونم حلال شد رفت؛ مهمونی دعوت بودیم. حالا برم چی بگم؟ طاها در اتاق رو باز کرد و گفت : بگو تقصیر زنیکه است. چشمان صدراددذست شد توی صورت طاها و گفت : - توخوبی؟ - نه به خدا! از دست این زن هاشب و روز نداریم؛ زندگیمون رو بهم دوختن. تو اداره درگیر خانمان سوزایم، توی خونه درگیر جان سوزا! صدرا سری به تاسف تکان داد و گفت : تو آدم نمیشی؛ من برم! - یعنی اگه من آدم بشم تو نمیری؟ حمید طاها را عقب کشد و گفت : - بریم صدرا این امشب در اختیار سیده، عصبیه! 🥤 👤 ☕️@ketabnoosh01