🔸آگاه باشيد
مدينه مردم را
يکپارچه بيرون راند
مردم نيز براى سركوبى آشوب
از او فاصله گرفتند.
ديگر حوادث
آشوب به جوش آمد
و فتنهها بر پايههاى خود ايستاد.
پس به سوى
فرمانده خود بشتابيد،
و در جهاد با دشمن
بر يكديگر پيشى گيريد،
به خواست خداى عزيز و بزرگ.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۲
🔺نامه به مردم كوفه
پس از پيروزى بر شورشيان بصره
در ماه رجب سال ۳۶ هجرى كه
كوفيان نقش تعيين كننده داشتند.
🔸تشكّر از مجاهدان از جنگ برگشته:
🔹خداوند شما مردم كوفه را
از سوى اهل بيتِ
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم
پاداش نيكو دهد، بهترين پاداشى
كه به بندگان فرمانبردار، و
سپاسگزاران نعمتش عطا مىفرمايد،
زيرا شما دعوت ما را شنيديد
و اطاعت كرديد، به جنگ فرا
خوانده شديد و بسيج گشتيد.
#از_علی_بخوان
🔹 امام نگاهى خشمگين
بدو كرد، سپس فرمود:
شريح به زودى كسى
به سر وقتت مىآيد
كه به نوشتهات نمىنگرد
و از گواهت نمىپرسد،
تا آنكه تو را از آن خانه
بيرون كند و بردارد و
تهى دست به گورت سپارد.
🔸پس شريح
مبادا اين خانه را
از جز مال خود
خريده باشى يا بهای
آن را از جز حلال
به دست آورده، چه،
آن گاه خانه دنيا را
زيان كردهاى و خانه
آخرت را از دست داده.
🔹اگر آنگاه كه
اين خانه را خريدى
نزد من مىآمدى،
براى تو سندى
مىنوشتم بدينسان،
پس رغبت نمىكردى
به خريدن خانه
به درهمى يا افزون از آن.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۴
🔺(نامه به يكى از فرماندهان نظامى
در سال ۳۶ هجرى، برخى نوشتند به
عثمان بن حنيف فرماندار بصره نوشته شد).
🔸روش گزينش نيروهاى عمل كننده:
اگر دشمنان اسلام به سايه اطاعت باز گردند
پس همان است كه دوست داريم،
و اگر كارشان به جدايى و نافرمانى كشيد
با کمک فرمانبرداران با مخالفان نبرد كن،
و از آنان كه فرمان مىبرند براى سركوب آنها
كه از يارى تو سرباز مىزنند مدد گير.
🔹زيرا آن كس كه از جنگ كراهت دارد
بهتر است كه شركت نداشته باشد،
و شركت نكردنش از
يارى دادن اجبارى بهتر است.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۵
🔺(نامه به اشعث ابن قيس
فرماندار آذربايجان، اين نامه
پس از جنگ جمل در شعبانِ
سال ۳۶ هجرى در شهر
كوفه نوشته شد).
🔺هشدار از
استفاده نارواى بيت المال:
🔸همانا پستِ
فرماندارى براى تو
وسيله آب و نان نبوده،
بلكه امانتى در گردن تو است،
بايد از فرمانده و امام خود
اطاعت كنى، تو حق ندارى
نسبت به رعيّت استبدادى ورزى،
و بدون دستور به كار مهمّى اقدام نمايى.
🔹در دست تو اموالی
از ثروتهاى خداى بزرگ
و عزيز است، و تو خزانه دار آنى
تا به من بسپارى، اميدوارم
براى تو بدترين زمامدار نباشم،
با درود.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۶
🔺(نامه امام عليه السّلام به معاويه كه پس از جنگ جمل در سال ۳۶ هجرى، توسّط جرير بن عبد اللّه فرستاده شد).
🔺علل مشروعيّت
حكومت امام عليه السّلام
🔸همانا كسانى با من بيعت كرده اند كه با ابا بكر و عمر و عثمان، با همان شرايط بيعت كردند، پس آن كه در بيعت حضور داشت نمى تواند خليفه اى ديگر انتخاب كند، و آن كس كه غايب بود نمى تواند بيعت مردم را نپذيرد. همانا شوراى مسلمين از آن مهاجرين و انصار است، پس اگر بر امامت كسى گرد آمدند، و او را امام خود خواندند، خشنودى خدا هم در آن است، حال اگر كسى كار آنان را نكوهش كند يا بدعتى پديد آورد، او را به جايگاه بيعت قانونى باز مى گردانند، اگر سرباز زد با او پيكار مى كنند، زيرا كه به راه مسلمانان در نيامده، خدا هم او را در گمراهى اش رها مى كند.
🔹به جانم سوگند اى معاويه اگر دور از هواى نفس، به ديده عقل بنگرى، خواهى ديد كه من نسبت به خون عثمان پاك ترين افرادم، و مى دانى كه من از آن ماجرا دور بوده ام، جز اينكه از راه خيانت مرا متّهم كنى، و حق آشكارى را بپوشانى. با درود.
#از_علی_بخوان
📜 نامه ۷
🔺نامه اى ديگر به معاويه
(يكى از پاسخهاى امام در اواخر
جنگ صفّين در سال ۳۸ هجرى
به نامه معاويه است).
🔺افشاى چهره نفاق معاويه
و مشروعيّت بيعت:
🔸پس از نام خدا و درود،
نامه پند آميز تو به دستم رسيد
که داراى جملات به هم پيوسته،
و زينت داده شده بود كه با گمراهى
خود آن را آراسته، و با بد انديشى
خاص خود آن را امضاء كرده بودى،
نامه مردى كه نه خود آگاهى لازم دارد
تا رهنمودش باشد، و نه رهبرى دارد
كه هدايتش كند، تنها دعوت هوسهاى
خويش را پاسخ گفته، و گمراهى عنان او
را گرفته و او اطاعت مىکند،
كه سخن بىربط مىگويد
و در گمراهى سرگردان است.
🔹(از همين نامه است)
همانا بيعت براى امام
یک بار بيش نيست، و
تجديد نظر در آن ميسّر نخواهد بود،
و كسى اختيار از سر گرفتن آن را ندارد.
آن كس كه از اين بيعت عمومى سر باز زند،
طعنه زن، و عيب جو خوانده مى شود،
و آن كس كه نسبت به آن دو دل باشد،
منافق است.
#از_علی_بخوان
🔹سپس او را آزاد بگذار:
در پذيرفتن جنگى كه مردم را
از خانه ها بيرون مى ريزد،
یا تسليم شدنى خوار كننده.
🔸پس اگر جنگ را برگزيد،
امان نامه او را بر زمين كوب،
و اگر صلح خواست از او بيعت بگير،
با درود.
#از_علی_بخوان
🔸 و شما (بنى اميّه) اى معاويه كى لياقت حكمرانى رعيّت و زمامدارى مسلمانان را داشتيد بدون سابقه خير و نيكوئى و بى دارا بودن بزرگوارى و ارجمندى (پيش از اين در امرى فضيلت و برترى نداشته اى كه باعث شود ادّعاى خلافت و امارت نمائى)
🔹 و بخدا پناه مى بريم از برقرار گشتن پيشينه هاى بدبختى (كه شخص را پيرو شيطان و هواى نفس مى سازد) و ترا مى ترسانم از اينكه هميشه فريب آرزوها خورده آشكار و نهانت دو گونه باشد (بترس از دنيا دارى و نفاق و دو روئى).
💬 #از_علی_بخوان