🔴 کار زیربنایی و اساسی برای حجاب
دین یک مجموعهای هست از اعتقادات، اخلاق و احکام. فرض کنید بخوایم یه غیر مسلمون رو به اسلام دعوت کنیم، از کدوم یکی از حوزهها باید شروع کنیم؟
اگه از اون اول بیایم از احکام شروع کنیم و بگیم خب اسلام میدونی چیه؟ اسلام دینی هست که باید توش اینطوری غسل کنی، اینطوری وضو بگیری، 5وعده نماز بخونی، یک ماه روزه بگیری، حج بری، تازه باید پول هم بدی (خمس و زکات). طرف میگه بروبابا، نخواستیم، چه کاریه؟
پیامبر(ص) چیکار کرد که دینش در کمتر از یک قرن جهانی شد؟ شما قرآن رو نگاه کنید، آیاتی که ابتدای بعثت پیامبر در مکه نازل شد عموما درباره توحید و نفی شرک، معاد و همچنین آیات تکان دهنده و منقلب کنندهس که دلهای مردم رو زیر و رو میکرد. آیات احکام تو مدینه نازل شد. مثلا آیه تحریم شراب 17سال بعد از بعثت پیامبر نازل شد، یا مثلا آیات وجوب حجاب، 18سال بعد از بعثت و درسال پنجم هجری نازل شد. یعنی بعد از اینکه پیامبر سالهای سال اعتقادات مسلمونا رو تغییر داد، قلبهاشونو نرم کرد. آیات احکام نازل شد.
یکی از مشکلاتی که ما در بحث حجاب یا دیگر واجبات مثل نماز داریم، همین موضوعه. ما قبل از اینکه روی اعتقادات خودمون یا بچههامون کار کنیم و اونو قوی کنیم، میریم سراغ احکام که سخته و نیاز به اراده و اعتقاد قوی داره. بخاطر همین خودمون هم که آدم مقیدی هستیم گاهی به زور نماز میخونیم و لذت نمیبریم.
ما چون مسلمونیم و تو جامعه اسلامی زندگی میکنیم فکر میکنیم بچههامونم معتقدن. درحالیکه نوجوان از دوران نوجوانی به بعد که سن استدلال و منطق هست، کلی سوال داره. از طرفی هم امروزه شبهات و مطالب دروغ درباره دین به شدت درحال پخش شدنه، و نوجوان یا جوان ما خیلی سردرگمه، اعتقاداتش هم کامل شکل نگرفته یا اصلا شکل نگرفته تو این وضعیت ما میایم دستور میدیم نماز بخون، حجابتو رعایت کن.
بعد میایم از فلسفه حجاب و نماز و عواقب بینمازی و بیحجابی میگیم، که کامل توجیه بشه. طرف میگه آقا حجاب یکی از فروعات اسلامه، من هنوز تو اصل اسلام موندم. چه انتظاری داری از من؟
من موارد زیادی رو تو اطرفیانم دیدم که طرف بیحجاب بود، محجبه شد. وقتی بررسی کردم دیدم طرف اصلا درباره حجاب تحقیق خاصی نکرده، یه سری جلسات اعتقادی، معرفتی یا اخلاقی رفته. یعنی اعتقاداتش و نگاهش عوض شده، خودبخود محجبه شده.
پس اگه میخوایم برای حجاب کار کنیم. باید چندبرابر برای اعتقادات کار کنیم، خودبخود برای حجاب و نماز وبقیه واجبات کارکردیم. اگه میخواید ده جلسه برای حجاب سخنرانی بذارید، هشت جلسهشو برای اعتقادات و اخلاق و معارف دین بگذارید و دو جلسهشو برای حجاب
والدین عزیز برای اینکه در سن بلوغ بچهها احکام الهی رو راحتتر قبول کنن و انجام بدن، سالها قبل از سن بلوغ روی اعتقادات و شناخت خدا کار کنید. نمونه بارزش خود من که تو نوجوانی، مدرسه تاثیر زیادی تو تغییر نگاه و اعتقاداتم داشت و خودم، خودبهخود رفتم سراغ رساله توضیحالمسائل و فراگرفتن احکام
این کاری هست که همه مردم و خانوادهها و فعالان فرهنگی باید انجام بدن. حکومت هم میتونه در کنار وظایف خودش در اجرای قانون، این کار رو در ارگانهای مختلف انجام بده. چه مدرسه، چه دانشگاه، چه ادارهجات. که اعتقادات و معرفت دینی مردم و بچههاشون رو بالا بره. حتی اگه هیچکدوم از اینا کاری نکنن، خانواده به تنهایی میتونه
#قسمت_اول ادامه دارد...
#حسین_دارابی
استاد دارستانی 5c5484675a64a33f19793e70_-8653449161037283203.mp3
زمان:
حجم:
11.98M
﷽
🔊بسیار مهم👆گوش کنیم👆
✔️غربت و مظلومیت بزرگ ترین عید خدا..!!!😔
.
↩️ #قسمت_اول
👈 #نشر_دهید..
👈 #تبلیغ_غدیر_واجب_است
هدایت شده از گروه رسانهای پارتیزان
#قسمت_اول
-بالاخره تموم شد!!
بریم مامان من آمادهم...
فوت آخر را به ناخن تازه لاک زدهام میکنم،بعد به آرایشم که با تم مشکی مناسب این شبهاست دوباره نگاهی میاندازم.
چادرم را ازسر جالباسی برمیدارم و چادر را روی روسری به زیباترین حالت با وسواس تمام مرتب میکنم.
مادرم هم رویش را گرفته و کیف مجلسی جدیدش را روی دستش انداخته است.
بالاخره راه افتادیم وقتی وارد کوچهی حسینیه که شدیم، صدای گریهی بلند حاج مهدی از بلندگوهای حسینیه به گوشمان رسید،چقدر گریه اش سوزناک است.
حاج مجید، کنار ورودی آقایان ایستاده و خیر مقدم میگوید. او از سرمایه داران محله است همیشه زنجیر نقرهای ضخیمی به گردن دارد و گاهی هم مشکل مالی افراد را با قرض دادن برطرف میکند. البته میگویند یک مقداری بیشتر پس میگیرد که البته فرقی نمیکند، مهم این است که دعاهای مردم همیشه پشتش هست...
ادامه دارد...
✍نویسنده:محسن امینی
╔═.▪️🔳༺.══╗
@partizanistudio
╚══.🔳▪️༺.═╝
هدایت شده از گروه رسانهای پارتیزان
#آزادی_معنوی
#قسمت_اول
#فصل_دوم
_چقدر هوا گرمه!!
چرا این صف پیش نمیره،مردیم از گشنگی...
صدای پدرام بود که بلند بلند داشت غر غر می کرد که صف نذری پیش بره،همین چند دقیقه پیش از سفره چلو مرغ پاشدیم که دیدم خودشو لابه لای جمعیتِ صف چلو گوشت جا داده!!!
ای بسوزه پدر رفاقت!!! هرچی کار ناجوره این بشر یاد ما داد،همین چند وقت پیش دعوت کرد که باهاش برم رستوران منم که بعد از چند سال رفاقت ، نمیدونستم چجور آدمیه قبول کردم و رفتم؛
وقتی وارد شدم دیدم که سر یک میز با دوستاش نشسته!! اومدم بپیچونم که منو دید و صدام زد،فهمیدم که اشتباه کردم، مادرم هم بهم گفته بود که با پدرام نگردم اما چه کنیم بسوزه پدر رفاقت...
بد تر از همه وقتی بود که دختر خالم هم اومد و به جمعمون اضافه شد،من که کلا پشیمون و گیج شده بودم که چکار کنم، حواسم نبود که چه حرفایی بین پدرام و او زده شد،فقط حس کردم نگاه دختر خالم به من کمی سنگین شد،انگار با هم غریبه شدیم!!!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم!!!
صف نذری راه افتاد،بعد از نماز ظهر بود که توزیع غذا شروع شد،اما ما قبل از اذان رفتیم که سهم بیشتری به ما برسد،غذای مفصلی خوردیم دیگر جا نداشتیم که چیزی بخوریم؛با همان حال رفتیم و روی چمن های پارک نزدیک حسینیه ولو شدیم...
ادامه دارد...
@partizanistudio