eitaa logo
🔰 دوره‌های آموزشی خانواده آسمانی 🔰
187 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
405 ویدیو
101 فایل
♦️اخبار تمامی کلاس‌های آموزشی موسسه شمیم خانواده آسمانی @akhbare_asemany
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿 🌱: 🍀 تواضع و عباس باور نکردنی بود. همیشه عادت داشت، وقتی من وارد اتاق می شدم، بلند می‏شد و به قامت می‏ایستاد. یک روز وقتی وارد شدم روی زانوانش ایستاد. ترسیدم، گفتم: عباس چیزی شده، پاهایت چطورند؟ خندید و گفت: «نه شما بد عادت شده ‏اید؟ من همیشه جلوی تو ‏شوم. امروز خسته‏ ام. به زانو ایستادم». 🌾می‏دانستم اگر سالم بود بلند می‏شد و می‏ ایستاد. اصرار کردم که بگوید چه دارد. بعد از اصرار زیاد من گفت: «چند روزی بود که پاهایم را از پوتین در نیاورده بودم. انگشتان پاهایم است و به شدت آسیب دیده اند. نمی‏توانم روی پاهایم بایستم.» 🍁 عباس با همان حال، صبح روز بعد به منطقه جنگی رفت. @j_asemany @kh_asemani 🆔 @shamim_e_khanevade
🔰 💠 همسر شهید : 🔰 یه بار که برای خرید لباس با محمد علی به خیابون رفته بودیم، خریدمون خیلی کشید و از صبح تا ظهر از این مغازه به اون مغازه می رفتیم. دوست داشتم لباس دلخواهم رو پیدا کنم. 💠 با اینکه زیادی داشت ولی چیزی نگفت، فقط سکوت کرد. بدون اینکه کوچک ترین اخمی بکنه یا حرفی بزنه بهم فهموند که داره رفتارم رو می کنه. 🔰 همین سکوتش بود که من رو به فکر انداخت که چرا باید طوری رفتار کنم که بخواد تحملم کنه. در صورتی که اگه کار به حرف و کردن می کشید من هیچ وقت به این مسأله فکر نمی کردم. _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ @j_asemany @kh_asemani 🆔 @shamim_e_khanevade
🍀 🍀 هر چی از پشتِ درِ آشپزخونه کردم فایده نداشت. در رو بسته بود و می گفت: «چیزی نیست الآن تموم می شه». 🍀 وقتی اومد بیرون دیدم آشپزخونه رو مرتب کرده، کفِ آشپزخونه رو شسته، ظرف ها رو چیده سرِ جاشون، روی اجاق گاز رو تمیز کرده و خلاصه آشپزخونه شده مثل یه . 🍀 گفتم: «با این کارها منو خجالت زده می کنی». می گفت: «فقط خواستم کرده باشم». شهید علی صیاد شیرازی 📚خدا می خواست زنده بمانی، صفحه 7 🌼 مقام معظم رهبری: این زن همه کارهای زندگی‌تان نیست که همه کارهای زندگی‌تان را روی دوش او بگذارید و بعد مؤاخذه کنید. نه این یک است در دست شما. 📚 مطلع عشق صفحه 50 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• کانال آسمانی @kh_asemani
تا اومدم دست به کار بشم سفره رو انداخته بود. یه پارچ آب، دو تا لیوان و دو تا پیش دستی گذاشته بود سر سفره. نشسته بود تا با هم غذا رو شروع کنیم. وقتی غذا تموم شد گفت: «الهی صد مرتبه شکر، دستت درد نکنه خانوم. تا تو سفره رو جمع کنی منم ظرف-ها رو می شورم». گفتم: «خجالتم نده، شما خسته ای، تازه از منطقه اومدی. تا استراحت کنی ظرف ها هم تموم شده». نگاهی بهم انداخت و گفت: «خدا کسی رو خجالت بده که می خواد خانمشو خجالت بده». منم سرم رو انداختم پایین و مشغول کار شدم. 🔷شهید حسن شوکت پور 📚 حدیث آرزومندی، صفحه108 💠 مقام معظم رهبری: یک وقتی هست انسان در دلش حقیقتا از خدای متعال به خاطر ازدواج موفق سپاس گذار و متشکر است این خیلی ارزش دارد،...منتهی وقتی ما از خدای متعال متشکر شدیم، یک عملی، یک حرکتی، یک موضع گیری هم براساس این تشکر لازم می آید که انجام دهیم. 📚 مطلع عشق، صفحه 16 •┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈• کانال آسمانی @kh_asemani