زمان جنگ ، وقتی فرمانده نیروی زمینی بود، چند ماه خونه نیومده بود، یه روز دیدم در می زنند، رفتم پشت در دو نفر بودند !! یکیشون گفت: منزل جناب سرهنگ شیرازی همین جاست؟ دلم هری ریخت، گفتم حتماً برایش اتفاقی افتاده😔 گفت : جناب سرهنگ براتون پیغام💜 فرستاده و بعد یه پاکتی بهم داد😊 اومدم توی حیاط و پاکت رو بازکردم، هنوز فکر می کردم خبر شهادتش را برایم آوردند!! آن را باز کردم ، یه نامه💌 توش بود با یه انگشتر عقیق♥️ در آن نامه نوشته بود: "برای تشکر از زحمت های تو، همیشه دعات می کنم" ازخوشحالی اشک توی چشمام🥺 جمع شد... (به‌نقل‌ازهمسرشهید) #پنج‌شنبه‌ویادشهدا #یادی‌که‌در‌دلها‌هرگزنمی‌میردیادشهیدان‌است #اللهم‌صل‌علی‌محمد‌وآل‌محمدوعجل‌فرجهم @Khaakriz_amnyat

🕊 شهد عشق چند روز پیش به قاب عکس‌ش نگاه کردم و گفتم: آقامصطفی! حساب‌ش دستته چند شاخه گل بدهکاری!؟ آخه مصطفی رسمِ محبت‌ش این بود که لااقل هفته‌ای یک‌بار برام شاخه گلی می‌خرید و هدیه می‌داد… فاطمه‌اش از اونور اتاق گفت: مامان! خرج بابا زیاد میشه! اگر بخواد همهٔ این مدت رو جبران کنه باید یه دسته‌گل شیک برات بفرسته! امروز صبح بدون هیچ برنامهٔ قبلی از جایی زنگ زدن و دعوتمون کردن برا مراسم بزرگداشت مصطفی. به محض ورودمون به مراسم، یک نفر با این دسته‌گل جلو آمد و گفت این رو آقامصطفی برای همسرش فرستاده! اینکه میگن شهدا زنده هستن، به اعتبار لفظ و کلام و تشبیه و استعاره نیست. شهدا صرفا ناظر نیستن، حاضرِ فعال‌ان؛ مثل همین مصطفی صدرزاده. به قول همسرش، آقامصطفی در لحظه‌لحظه زندگی با آنهاست و حضورش را کاملا ملموس احساس می‌کنن. ✨شهید مصطفی صدرزاده #پنج‌شنبه‌ویادشهدا @Khaakriz_amnyat

🔹مداحی شهید حاج عادل رضایی از شهدای تروریستی دیروز کرمان شهادت گوارای وجودت #پنج‌شنبه‌ویادشهدا @Khaakriz_amnyat