#بابل_شناسی
✍به قلم محقق و پژوهشگر بابلی: #حامد_ابراهیم_زاده_بازگیر
#برگی_از_تاریخ_بارفروش (۵)
#آخوند_ملامحمدرضا و #آخوند_ملامحمدکاظم پدر و پسری اهل #بارفروش که در عصر #قاجاریه می زیستند آنها دفترچه ای از خود به یادگار گذاشتند که در آن برخی از وقایع #تاریخی، #سیاسی، #اجتماعی، #فرهنگی و #اقتصادی عصر قاجاریه را به ثبت رساندند. دفترچه فوق الذکر که در اختیار یکی از نوادگان آنان بود توسط راقم این سطور به صورت کتابی تحت عنوان #تاریخ_نامه_بارفروش به چاپ رسیده تا در اختیار دوستداران تاریخ بابل قرار گیرد.
🔻چون بعد از فوت مرحوم مبرور #ملامحمدعلی پسر رضوان مکان حجه الاسلام[#ملامحمد_اشرفی] اعلی الله مقامه، امر #موقوفه مرحوم #قهارقلیخان طاب ثراه به دست حضرت مستطاب اجل،قدوه الانام، مروج الاحکام، آقائی #آقا_شیخ_کبیر سلمه الله تعالی افتاد، با کمال دقت به موجب وقف نامه رفتار فرمایند علی هذا در غره محرم الحرام ۱۳۲۶ بوده آخر سنه قوی ئیل است اقامه عزاداری در مسجد آن مرحوم نموده و صبحی علی الرسم نان[و] غیره صرف می کنند، یک روز در میان اطعام می فرمایند، لوازمات اطعام از قبیل سفره و مجمعه و غیره خریداری نمودند چند عدد منقل برای مجلس خریدند در روز اول قریب به صد و بیست مجمعه ناهار داد، روز دویّم اطعام، که چهارم محرم باشد تقریباً از #علماء و #طلاب و #اصناف از هر طبقه را دعوت فرموده به قدری جمعیت شد که سه مرتبه در شبستان های مسجد سفره گذاشته مَرّه بعد مَرّه هر یک از طبقات خلق را ناهار دادند بعد تمام #فقراء را جمع نموده #ناهار دادند بعد پیش خدمت ها، بعد پادوها را، تقریباً در اطعام روز دویّم هزار نفر ناهار صرف کردند که خودم با پسرم مباشر و [پیش] خدمت بودیم سیّما ده رطل برنج سوای نان[و] پنیر طبخ کرده باشند در واقع در این سنه مرحوم #قهارقلیخان و #منظورین او #احیا شدند. خداوند #واقف و #متولی را رحمت کند که [در] دنیا و آخرت صدقه جاریه[ای] بهتر از وقف نیست که موجب طلب مغفرت تمام خلایق می باشند، محض تاریخ عرض شد. غره محرم ۱۳۲۶ قوی ئیل.
🔻[اول] یوم از غرّه شهر ربیع الثانیه لغایت دوازدهم شهر رجب المرجب سنه ۱۳۰۳ چنان #دست_تنگی روی داده که آنچه از اثاث البیت داشته بودم به مصرف رسانیده [و] در عین وفور نعمت و ارزانی برایم چنان #قحط شده که قوت لایموت ممکن نبود با نُه نفر #اطفال صغیر و کبیر و عیال و کثرت دِین و هجوم آوری طلبکاران به هزار مرارت و خسارت به قدر پانزده سیر #برنج تحصیل کرده طبخ نمودم، در بین طبخ آتش کم [و] زیاد شده به طوری ضایع شد ماکول نبود. تا قریب به ظهر باز به قدر دَه سیر برنج تحصیل کرده دوباره شسته مشغول به طبخ شدند این هم ضایع شد آخر الامر از روی اضطرار گفتم به همین نحو که ضایع شد صرف نمایند بلکه سدّ جوعی بشود، فرستادم نسیه ماست گرفتند بلکه به بهانه ماست خورده شود، ماست هم خدا می داند یک جوری ضایع بود که قادر بر وصف نیستم. محض یادداشت قلمی شد که در #ولایت_اسلام و فراوانی نعمت کسی به فریاد نمی رسد، والله العالم.
♦️#چهارشنبهها با #بابل_شناسی و #مشاهیر با ما باشید.
چهارشنبه، ۲۶ تیر ۹۸.
@khabarbabol