eitaa logo
بیداری طلاب
66.5هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
83 فایل
🔳 قال عیسی ع: کونوا نقّاد الکلام 🔳 پایگاه خبری مستقل حوزه های علمیه 🔻خبر حوزه🔻 قدیم 🔳 اخبار حوزه بدون سانسور 🔳 راه ارتباطی 🆔 @akhbarhowzeh 🖥دیدن سوابق تبلیغ و سفارش 👇 http://eitaa.com/joinchat/2893545491Ceb56fbfddd
مشاهده در ایتا
دانلود
@rozaneebefarda 🔻🔻🔻 🔻: مدرسی ۲۵ آذر ۱۳۵۹ در قم متولد شد. او در رشته ارتباطات تحصیل کرده و حوزه تخصصی او در روزنامه‌نگاری حوزه‌های علمیه و روحانیون شیعی است؛ اگرچه پیش از آن خبرنگار سیاسی روزنامه شرق، اعتماد و هم‌میهن بوده است. او همچنین مدتی عضو شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت و عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بوده‌است. 🔻: مدرسی در سال ۱۳۸۱ در جریان اعتراض‌های دانشجویی بازداشت شد که در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد. همچنین در آذر ماه ۱۳۸۳ به اتهام وبلاگ‌نویسی توسط نهادهای امنیتی قم بازداشت شد که پس از آزادی، در سال ۱۳۸۴ به جرم توهین به رئیس جمهور وقت و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در دادگاه عمومی تبرئه شد اما شعبه اول دادگاه انقلاب قم او را به یک سال حبس محکوم کرد. این حکم به اتهام توهین به رهبری و تبلیغ علیه نظام صادر شد. 🔻: فرید جوان خبرنگاری است که زیر دست بزرگ شده است. مربی کسی است که به وی لقب سلطان تعطیلی روزنامه ها را داده اند. تا کنون در کارنامه خود سابقه انتشار روزنامه هایی را داشته است که بارها به اتهام توهین به مقدسات دینی یا ارکان نظام اسلامی تعطیل شده است. حال چگونه چنین مدرسه ای از حوزه علمیه سر درآورده است و دلسوز حوزویان شده است؟؟؟ 🔹شیفتگان امروز در حوزه کباده دفاع از شیعه می کشند و حال آنکه اربابان ایشان تیشه به ریشه زدند. مرجعیت شیعه که همواره یک بوده است، امروز از سوی جریان خزنده و خطرناکی در حال است. 🔻 چهارم: فرید مدرسی در کارنامه خود فهرستی بلند از اقدامات در راستای اهداف جریان دارد. او گویی کارویژه خود را بزرگان حوزه و چهره های انقلابی می داند. در این مسیر از و یا ابایی ندارد. 🔹فرید مدرسی کسی بود که برای تخریب آیت الله میرباقری خبر انتصاب ایشان به امامت جمعه تهران را منتشر کرد. فرید مدرسی از این دست اخبار بی پایه و اساس کم ندارد. 🔻: اما امروز آخرین سکانس از این در قم است. 🔸شاید فرید وقتی خبر دیدار آیت یزدی را به صورت جهت دار تنظیم می کرد، هیچ گاه گمان نمی کرد آن آتش چنین دامن خودش را بگیرد. اما او با تنظیم جهت دار یک خبر، به گونه ای محتوا را در کشور منتشر کرد که واکنش های مشخصی را در راستای تخریب آیت الله یزدی در پی داشته باشد. 🔸او باید بداند دامن خود را از و پاک می دارد؛ هر چند دروغ و رذالت از اجزای لاینفک است. 🔹خبرنگار شهرت طلب اصلاح‌طلبان امروز در پایان خط قرار گرفته و باید پاسخگوی هایش در فضای حوزه و جامعه باشد. اینجا ایستگاه آخر است... سید طاها یزدانی @rozaneebefarda
🔻وضعیت‌شناسی میدانی انتخابات مجلس98 بخش دوم: آرایش پیچیده و پنهان و 🔸 و استفاده از در رقابت‌های سیاسی، شاخصه ثابت خرده جریان اعتدال و اصلاح‌طلبان است. آنان در این انتخابات نیز، سناریوی پیچیده‌ای را برای پیشبرد اهداف خود طراحی و اجرا کرده‌اند که بازکاوی آن بسیار ضروری است. 🔹ثبت نام گله‌ای و گسیل داشتن لشکری از افراد یا برای ثبت‌نام، در شرایط مضیقه زمانی تعیین صلاحیت‌ها، طبیعتا موجب می‌شود که صلاحیت تعداد زیادی از افراد احراز نشود و این گام نخست در ایجاد آشوب و بلوا و آغاز است. 🔴حمله گسترده به و نهادهای عالی نظام، گام دوم بود که اینبار شخص رئیس‌جمهور پرچم‌دار آن شد و حرف‌های ساختارشکنانه محافل مخفی اصلاحات را در تریبون‌های رسمی بازگو کرد و از کلیدواژه منحوس و تنش‌آفرین به عنوان اسم رمز و ، رونمایی کرد. این اقدام خطرناک که با مقدمات ، شکل گرفته بود، موجب واکنش صریح و بهنگام رهبر معظم انقلاب گردید اما اصلاح‌طلبان و به تبع آنان روحانی، دست برنداشتند و دامنه این گفتمان غلط را تا سخنرانی عمومی روز 22بهمن گسترش دادند. 🔹 و اشک تمساح، پرده سوم از این است؛ آنان با سر دست گرفتن اسامی برخی و برخی دیگر از لشکر مجهول‌الهویه‌های‌سیاسی عدم احراز صلاحیت شده، در پی القای این گزاره هستند که به دلیل رد صلاحیت‌های گسترده، از کاندیدای کافی برای رقابت با اصول‌گرایان برخوردار نیستند. توئیت مضحک مبنی بر خواندن اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان، در همین پروژه قابل تحلیل است. البته استضعاف فکری آنان چندان دور از واقعیت نیست اما همین کم مانده بود که لشکر اشرافی‌ها و برج عاج نشینان و ، برای جلب نظر مردم، گفتمان محرومین و مستضعفین را کنند! ⚫️ توسط ، با تکیه بر پیش‌زمینه‌های قبلی و یک ‎سیاسی بیش نیست! آنان برای کاهش حساسیت‌های رقیب، فعالیت رسمی خود را متوقف و در عین حال به طور زیرزمینی به تدوین لیست جامع دست زده‌اند که در یکی دو روز آتی منتشر خواهد شد. این حربه ساده موجب شده، جریان انقلابی تا حدود زیادی از کید آنان غافل و بر اختلافات درون جبهه‌ای متمرکز گردد. 🔸استراتژی اصلی اصلاحات و اعتدال برای رأی آوری یا کاهش دامنه شکست سیاسی، تمرکز بر ظرفیت اجتماعی است؛ آنان با انعطاف سیاسی، سراغ اصناف مختلف رفته و بر مصادره کاندیداهای آنان تمرکز یافته‌اند. این تاکتیک انتخاباتی، بسیار مهم و مؤثر است زیرا اصناف مختلف، مخصوصا معلمان و مهندسین، از سبد در تهران و شهرستان‌ها برخوردارند و دستیابی به چنین ظرفیتی، ممکن است بی‌ سرو صدا ورق را برگرداند و شکست قطعی آنان را به شکستی کمرنگ یا حتی پیروزی مبدل سازد! 🔴گذشته از فرافکنی‌ها و سیاه‌بازی‌ها، واقعیت آن است که حامیان دولت فعلی، به دوران رسیده‎اند و در واقع دچار شده‎اند! آنان در سال‌های پسافتنه، برای نجات از کمای سیاسی، هرچه در چنته داشتند رو کردند. اما حالا با بی‌نتیجه ماندن برنامه‌ها و ناکارآمدی گفتمان سیاسی‌شان با در دست داشتن دولت و مجلس، حرفی برای گفتن ندارند و طبیعتا باید ‎سیاسی خطاب شوند اما چون قصد کناره‌گیری محترمانه از کرسی قدرت ندارند، در آتیه نزدیک می‌توان از آنان بعنوان یادکرد. 🔘با فقدان گفتمان سیاسی ایجابی، تمرکز بر و ، تنها راه باقی مانده برای بقای این جماعت ورشکسته است؛ آنان اکنون بر راهبرد ‎اندازی و ‎سازمان‎یافته نیروهای انقلاب، متمرکز شده‎اند و از چند ماه قبل به فعال‌سازی ‎اختلاف_فکری_و‎_سیاسی مشغول‎اند! 🔳جالب انکه فعالان سیاسی جبهه انقلاب، با بی‌اطلاعی یا بی‌توجهی نسبت به این پروژه خطرناک و پیچیده، دقیقا در همان پازلی حرکت می‌کنند که آنان می‌خواستند! نتیجه مطلوب برای خرده‌‌جریان غربگرا، تکثر لیست‌ها و تخریب گسترده جریان‌های انقلابی توسط یکدیگر است! در این صورت اولاً ریزش گسترده آراء رقم خواهد خورد و احتمال رأی آوری لیست واحد بالا می‌رود، ثانیاً با این هجم از تخریب، حتی اگر جمعی متشکل از چند لیست جریان انقلابی وارد مجلس شود، عملاً و تالیف قلوبی در آنان وجود ندارد و طبیعی است که از مجلس آتی شنیده نخواهد شد و این همان چیزی است که می‌خواهند! ادامه دارد... @rozaneebefarda ♨️رسانه مستقل خبرحوزه 🔻🔻🔻 http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
♨️نقدی بر نوشته آقای احمد اولیایی ✍از «روایت» تا «فَرا روایت»؛ منزلت اجتماعی روحانیت 🔹به‌نظر می‌رسد قاطبه ، متدینین و مخالفین و معاندینِ روحانیت، درباره روحانیت، به یک باور مشترک در طیف‌های گوناگون رسیده‌اند و آن‌هم «کاهش منزلت اجتماعی روحانیون» است. 🔸در این‌باره چندین نکته و نظر وجود دارد که إن‌شاءاللّٰه تلاش خواهدشد تا به‌مرور زمان، به آن‌ها پرداخته شود. 🔹در این مرقومه، تلاش دارم تا نگاهی به نسبت بین این «روایت» و «سنجش‌ها»ی مستند آن، بیافکنم. 🔸سنجش‌ها، حتی از نوع علمیِ آن، در چند نقطه می‌توانند دارای سوگیری باشند: « »، «گویه‌های برآمده از آن»، «نوع » و «دستگاه تحلیل داده‌ها». 🔹ازاین‌جهت، اگر پژوهش‌گر، اهل بی‌تقوایی در باشد، یا اگر دقت کافی در هرکدام از موارد فوق را از دست بدهد، امکان « غیر واقع»، در آن وجود دارد. 🔸به‌نظر می‌رسد اگر روایت برآمده از یک سنجش را نتوان به‌صورت پسینی، مؤید به ادلّه، شواهد و قرائن نمود، استناد به آن، جای تأمل دارد؛ به‌خصوص اگر استناد به چنین روایتی، جهت «سیاست‌گذاری کلان» یا «شکل‌دهی به فرهنگ عمومی و باورهای رایج»، صورت پذیرفته باشد. 🔹سنجش‌های علمی و یا ارتکازی موجود، باید بتواند به‌صورت پسینی، از روایت ارائه‌شده که «کاهش منزلت اجتماعی روحانیت» است، دفاع نماید. 🔸برخی از پرسش‌ها و چالش‌هایی که این روایت را محتاج استناد پسینی می‌سازد، از این‌قرار است: 1️⃣ «منزلت اجتماعی روحانیت» با «قداست اجتماعی روحانیت» چه نسبتی دارد؟ آیا لزوماً کاهش قداست اجتماعی، با کاهش همراه است؟ (ادبیات نظریِ پشتیبان و گویه‌های سنجش) 2️⃣ بین منزلت اجتماعی روحانیت و نقش‌های جدیدِ تعریف‌شده برای روحانیت، چه نسبتی برقرار است؟ به‌صورت روشن و شفاف، آیا انتقال و در «پرسش‌گری و مطالبه‌گری مردم» از سؤالات و مطالبات پیرامون طهارت، صوم و صلاة، به پرسش‌ها و مطالبات حاکمیتی و تمدنی که از نظر کمّی و کیفی، قابل‌مقایسه نیستند، نشان‌دهنده کاهش منزلت اجتماعی است؟ (ادبیات نظری پشتیبان) 3️⃣ روایت پیشینی قالب و غالب در بین مردم از از روحانیون چه تأثیری در «باز سنجش‌ها» و «بازخوردگیری‌ها» داشته و دارد؟ به‌شکل واضح و روشن: وقتی به‌هر علتی، در یک همراهی بین سه قشر پیش‌گفته («روحانیون»، «متدینین»، «مخالفین و معاندین») گزارهٔ نارضایتی، روایت قالب و غالب شده است، در سنجش‌های جدید، به‌صورت فزاینده، این گزاره تأیید نخواهد شد؟ (گویه، جامعه آماری، دستگاه تحلیلی) 4️⃣ نقض تحلیل: قریب‌به‌اتفاق کسانی‌که در تحقیقات اجتماعی با آن‌ها روبرو شده‌ام، علی‌رغم «نقد بنیادین»،‌ « » و «تهاجم» به روحانیت، یک گزاره را مطرح می‌کردند که دالّ بر حاکم‌بودن یک «فراروایت»، بر روایتی با اشکالات فوق‌الذکر بود. تمامی این افراد اذعان می‌کردند که «مسئول روحانی، دوست و یا دوستانی روحانی دارند که استثناء محسوب می‌شوند و بسیار آدم‌های شریفی هستند». ⁉️ به نظرتان: تکرار حداکثری و چه‌بسا کامل این گزاره، نشان‌دهنده چه چیزی است؟ آیا چنین نمی‌نمایاند که گویا همهٔ مردم، علی‌رغم ناراضی‌بودن و ناراحت‌بودن از «جامعه روحانیت»، اما همه‌شان یک یا تعدادی روحانی می‌شناسند که مورد قبول و وثوق‌شان است و این‌ها را استثناء می‌کنند؟! 🔹 به‌نظر می‌رسد که با پاسخ به پرسش‌های فوق و ارائه تناقضات موجود در تحلیل‌های رایج در این‌باره، می‌توان به فراروایتِ روایتِ مذکور پی بُرد. ➖ پ.ن: ⟨1⟩ نگارنده، به «کاهش نسبی قداست اجتماعی روحانیت» که از قضا آن‌را مثبت می‌داند، «وجود شدید مردم از روحانیت» که آن‌را نشانه‌ای بر ارتقاء کیفی منزلت اجتماعی روحانیت می‌داند و «وجود نارضایتی شدید در بخشی از جامعه نسبت به روحانیت» قائل است و در این یادداشت، تنها درصدد ارزیابی روایت فوق‌الذکر است. ⟨2⟩ وقایعی مانند حرم مطهر و تلاش در جهت قراردادن آن در طول روایت فوق‌الذکر و پخش کلیپی از سوی شخصی مجهول‌الهویه (حجت‌الاسلام ذکایی) جهت بازگویی رسانه‌ای و عوامانه روایت فوق و…، نشانه‌هایی از وجود چنین فراروایتی است. 🖊 عبدالحسین مشکانی ♨️اخبار داغ روحانیت ♨️ @khabarehowzeh