کانال روزنه به فردا به نقد صحبتهای آیت الله محمدجواد فاضل لنکرانی پرداخت
که گفته معتقدم ما امروز در حوزه #ضدانقلاب نداریم!
🔻🔻🔻
نظرات بدیع جناب آقای #محمدجواد_فاضل در نفی پدیده #سکولاریسم_در_حوزه
#پروژه_عادی_سازی
⭕️جناب آقای فاضل در گفتگو با شماره نوروزی عصر اندیشه(ش۱۹) به نفی پدیده #سکولاریسم_حوزوی پرداخته و چنین می گوید:
من هرچه فکر می کنم منظور این آقایانی که می گویند حوزه سکولار است را می فهمم. اولا سکولار یعنی #بی_دینی و #نفی_دین و ثانیا از لوازم دیگر آن٬ #جدایی_دین_از_سیاست است.
⚠️هیچکدام از این دو شاخصه در حوزه نیست. حوزه ما سراسر دغدغه دین است.
چه آن کسانی که در انقلاب یک خورده متوسط اند این دغدغه را دارند و من معتقدم ما امروز در حوزه #ضدانقلاب نداریم!
⚠️همین جا عرض کنم من به هیچ وجه این فرمایش بعضی از بزرگان #جامعه_مدرسین را قبول ندارم که امروز دو فکر در حوزه داریم که یکی از آنها به بهانه #استقلال_حوزه٬ مسئله جدایی دین از سیاست را دنبال می کند.
⚠️حوزه ما و اساتید ما که بیش از ۱۰۰۰ نفر هستند٬ #همگی انقلابی اند. بله انقلابی بودن هم به فرموده رهبری مراتبی دارد؛ یکی با حدت و شدت و زیاد و دیگری هم کمی نرم تر. همه نباید به یک نحو باشند و افراد با هم تفاوت دارند.
⚠️امروز در حوزه کسی را نداریم که #نظام_اسلامی و #رهبری را قبول نداشته باشد و واقعا بخواهد منکر شود٬ اگر هم باشند اقلیتی غیرقابل اعتنا هستند.
⚠️امروز #نباید_بگوییم در حوزه ما دو فکر وجود دارد که من وقتی این حرف را شنیدم بسیار ناراحت شدم٬ این حرف #جفای_بزرگی به حوزه است.
⭕️حاشیه_روزنه
۱) ترجمه سکولاریسم به نفی دین٬ نخستین مغالطه این کلمات است. معلوم است که #معمم_های_سکولار٬ ظواهر و ضروریات را نفی نمی کنند٬ اما بعد اجتماعی و سیاسی دین را چرا.
۲) نفی سکولاریسم٬ ناشی از عدم درک افق نگاه عمیق امام و رهبری است که بارها نسبت به نفوذ و بسط تئوری شیطانی #جدایی_دین_از_سیاست در حوزه مقدسه هشدار داده اند.
@khabarehowzeh
♨️رسانه مستقل خبر حوزه
💢 دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه
نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای #علوی_بروجردی از زندگانی آیتالله العظمی بروجردی/بخش سوم
🔻روزنه نوشت
🔸جناب آقای علوی روجردی، متولد فروردین ۱۳۳۰ است یعنی در هنگام ارتحال آیتاللهالعظمی بروجردی بزرگ، تنها ۱۰ساله بوده است لذا طبیعی است که روایت او از سیره و اندیشه جد مادری اش، بازتکرار شنیدههایش از دیگران(اعضای بیت یا تاریخ نویسان) باشد.
🔺مع الاسف در جای جای کتاب دیباج (خصوصا در تبیین رابطه آیتالله العظمی بروجردی با آیتالله کاشانی) به شخص معلوم الحالی به نام #علی_رهنما _عنصر خارج نشین و ضد انقلاب_ استناد شده است که دم خروس تاثیر پذیری نویسنده و راوی از کتاب پر از دروغ و تحریف آمیز «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» را بیرون می زند.
🔻نزدیکی تفکرات یک نویسنده معاند لندن نشین (رهنما) با بیت آیت الله العظمی بروجردی، مسأله مهمی است که نیازمند تأمل فراوان است!
با مروری گذرا بر کتاب دیباج و اثر علی رهنما، بدون اغراق می توان ادعا کرد که فصل مربوط به آیتالله کاشانی خلاصه شده آرا و تفکرات پرغلط و تحریف شده ای است که رهنما در کتابش دنبال میکند!
جالبتر آنکه در مرحله تدوین نیز تقریبا تمام پانویس های کتاب رهنما (از جمله کتاب های قلم و سیاست سفری، مصدق و تاریخ افراسیابی و..) عینا بعنوان مأخذ آمده و از برداشت های بی کم و کاست از کتاب علی رهنما نشان دارد.
🔻رهنما در کتابش برای اولین بار ادعای #توطئه آیتالله کاشانی و نواب صفوی در جهت کنار زدن آیتالله بروجردی را مطرح میکند(نيروهاي مذهبي بر بستر...،ص12)
وی در بخشی دیگر از کتاب خود می گوید:
«در بيانيهاي كه به تاريخ 17اسفند 1326 صادر ميشود، كاشاني وظيفه ديني مسلمين را تعيين كرده و تيغ حمله خود را بار ديگر تلويحاً متوجه بروجردي ميكند...در اين اعلاميه كاشاني در واقع از اخطار به بروجردي فراتر ميرود و به نظر ميرسد كه استدلالي ارائه ميدهد براي عدم كفايت او به عنوان مرجعي كه به يكي از وظايف عمدهاش كه بايستي كوششي در راه مصالح دنيوي مسلمين باشد، عمل نميكند. از اين نوشته كاشاني چنين استنباط ميشود كه از نظر او، بروجردي الگوي مرجعيت نيست... اگرچه كاشاني از كلمه مرجع استفاده نميكند اما ظاهراً نزد او تعريف رهبري ديني الگوبرداري شده از موضعگيريها و كنش اجتماعي- سياسي و مذهبي شخص او يعني « زير نظام كاشاني» است.»(همان ص 56-55)
همانگونه كه ملاحظه ميشود، نويسنده با به كارگيري مكرر عباراتي مانند «تلويحاً»، «به نظر ميرسد»، «استنباط ميشود» و «ظاهراً» تلاش ميكند تا از انگيزه كاشاني براي كنار زدن آيتالله بروجردي از مقام مرجعيت تامه و جانشين ساختن خود در آن موقعيت، پردهبرداري نمايد و اين در حالي است كه در سنت شيعي و حوزههاي علميه هرگز سابقه كنار زده شدن مرجعيت تامه وجود نداشته و لذا به هيچ وجه زمينهاي براي به وجود آمدن چنين انگيزهاي نزد كاشاني نميتوان يافت و از سویی هیچ منبعی جز کتاب رهنما چنین برداشت سبکی را بیان نکرده است.
🔺تأثیر توهات تاریخی رهنما با روایتهای مندرج در #دیباج تابدان حد است که خط فکری آیتاللهالعظمی بروجردی از تاکتیک دوری از سیاست، به نظریه #جدایی_دین_از_سیاست القا میشود(همان،ص 156)
به واقع رهنما هیچ ارادتي به آيتالله بروجردي ندارد، بلكه او به تفكري ارادت دارد كه آن تفكر قائل به جدايي دين از سياست است لذا وی بر خلاف آنچه که وی در کتابش ادعا مینماید و مدعی نگارش اثری پژوهشی و سند محور است،در واقع با تحلیل های ماست و دروازه ای که در مورد آیت الله کاشانی به کار می برد، هر پژوهشکر منصفی را متعجب و متأسف میسازد.
🔺علی رهنما در کتاب ممنوعالانتشارش، با کینهورزی، آیتالله کاشانی را فردی غیرمهذب و به جاهطلبي سياسي محکوم میکند و نتيجه میگیرد كه هر يك از روحانيوني كه پاي در سیاست گذاردهاند يا خواهند گذارد، نيز داراي چنين خصائصي بوده یا خواهند بود؛ بدين ترتيب رهنما سعي دارد تا جدايي دين و دينمداران از سياست را به عنوان يك اصل مسلم مطرح سازد و تمامي روحانيوني را كه به هر نحو دخالتي در سياست كنند را يكسره محكوم سازد.
@rozaneebefarda
@khabarehowzeh
🔻🔻🔻
♨️رسانه مستقل خبر حوزه
http://eitaa.com/joinchat/3516137473Cc9d671e336
ادامه 👇
❌تجمع و شکستن درب حرم ریشه در تفکر جدایی دین از سیاست دارد
❌تفکر #جدایی_دین_از_سیاست که بارها حضرت امام و رهبری در مورد آن هشدار داده اند، دین را عملا به حاشیه زندگی اجتماعی مردم می برد و برای همان حواشی گریبان خود را چاک می زند.
این تفکر متوجه نیست که #رعایت_نکات_بهداشتی و درمانی عملی صالح است و بی تفاوتی نسبت به آن گناه و سیئه محسوب می شود. آیینی که به بهداشت و سلامت مردم توجهی نداشته باشد، زندگی مردم را نیز نمی تواند سامان دهد.
💠 برای این تفکر، بسته شدن درب حرم به خاطر حفظ سلامت مردم، یک فاجعه است، در حالی که شریعت و فقه ما #حفظ_جان_مؤمنین را از اوجب واجبات می داند.
این جماعت از دین تنها به یک سری #مناسک_ظاهری توجه دارند، به همین دلیل وقتی قرآن را بر نیزه می بینند فریاد وا اسلاما سر داده و به راحتی فریب جبهۀ دشمن را خورده و قدرت فهم #باطن_دین و تصمیمات قرآن ناطق عاجزند.
🛑 امروز به بهانۀ حفظ حرمت حرم اهل بیت (علیهم السلام)، درب آن را شکستند!!! مایۀ آبروریزی و وهن دین و تشیع شده و دل امام زمان(عج) را خون کردند. حسابشان با صاحب حرم.
💠 مردم عزیزمان که شیفتۀ زیارت اهل بیت هستند و حقا دوری از حرم اهل بیت برایشان سخت است، در تلاشند تا با رعایت اصول بهداشتی و عدم حضور در اجتماعات، زنجیرۀ این ویروس منحوس را قطع کرده و آن را از کشور ولایی مان بیرون افکنند تا بار دیگر حرمین شریفین از امواج مردم لبریز شود. به امید آن روز.
✏️ حجت الاسلام والمسلمین کاظم زاده (مسئول قرارگاه جهادگران سلامت)
🔻خانه طلاب جوان
♨️رسانه مستقل خبرحوزه
🔻🔻🔻
http://eitaa.com/joinchat/3516137473
♨️پیروزی مقاومت فلسطین؛ تفوق منطق #امام_خمینی و شرمساری تاریخی #سکولارهای_حوزوی
به لطف و عنایت خداوند متعال، پیروزی شکوهمند مقاومت در نبرد ۱۲ روزه فلسطینیان با رژیم غاصب، باردیگر حقانیت منطق امام خمینی مبنی بر پیروی خون بر شمشیر و احدی الحسنیین را در منظر جهانیان به رخ کشید.
▫️این نبرد تاریخی واجد ویژگی های مهمی بود، از جمله آنکه:
۱. برای نخستینبار در سالهای اخیر، نوعی #اجماع در میان گروههای مبارز شکل گرفت و با پشتیبانی حداکثری تمام مردم فلسطین همراه شد. شکست پروژه #اختلاف_داخلی در میان فلسطینیان، دستاورد بزرگ جنگ ۱۲ روزه بود.
۲. به میدان آمدن باشکوه و خیره کننده مردم کشورهای مسلمان از یک سو، و مردمان آزاده کشورهای غربی از سوی دیگر، به نوعی رزمایش مردمی جبهه مستضعفین جهان بود که تحقق آن از آرزوهای امام عزیز بود و با درایت و مجاهدت رهبری عزیز به تحقق پیوسته است.
۳. حمایت نخبگان علمی، ستارههای ورزشی و هنری و برخی چهرههای سیاسی سرشناس، موجب شد پیام قدس به تمام محافل خبری جهان راه یابد و سیاست دائمی #سانسور و #بایکوت شبکه رسانهای اختاپوسی صهیونیسم جهانی و تشکیلات یهود، کاملا شکست بخورد.
۴. نبرد ۱۲ روزه اخیر، تجلی خودباوری مبارزاتی نیروهای مقاومت بود؛ آنان که با وجود حصر و محدودیتهای بیسابقه، توانستند فلاخنها را به #موشک مبدّل کنند و ترس و هراسی بزرگ را در دل دشمن برای همیشه بکارند.
طبعا در سایه بازدارندگی ناشی از این پیروزی، فرصت مغتنمی برای توسعه فرهنگی/فکری مقاومت در میان طیفهای مختلف از مردم فلسطین فراهم شده است که نخبگان آزادیخواه و انقلابی، خصوصا حوزویان ارجمند در این زمینه وظیفه سنگینی بر دوش دارند.
۵. اتفاق مهم دیگر، حمایت یکپارچه علما و مراجع طراز اول شیعی در قم و نجف و برخی علمای اهل تسنن از مردم فلسطین بود که نشان داد حوزههای دینی، همگام با ولی فقیه زمان، در میدان مبارزه با صهیونیسم و حمایت از مظلومین ایستادهاند.
این حضور و همراهی، در امتداد منطق امام حسین علیه السلام و تفسیر صحیح از مفهوم انتظار، قابل تحلیل است و نشان میدهد که جریان حوزوی پرچمدار #جدایی_دین_از_سیاست تا چه حد از مبانی عمیق شیعی و سیره بزرگان تشیع فاصله دارند. این پیروزی بزرگ، در کنار شکست صهیونیستها، سرافکندگی و شرمساری تاریخی برای #سکولارهای_حوزوی را نیز به دنبال داشت؛ آنان که حتی به اندازه یک پیام حمایتآمیز هم حاضر نشدند از مظلومان فلسطینی حمایت کنند.
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
📱 http://instagram.com/khabarehowzeh
♨️دیباج تحریف بر تن تاریخ حوزه علمیه
نقدی بر روایت مخدوش جناب آقای #علوی_بروجردی از زندگانی آیتالله العظمی بروجردی/بخش سوم
🔻اختصاصی/پست ویژه
🔸جناب آقای علوی روجردی، متولد فروردین ۱۳۳۰ است یعنی در هنگام ارتحال آیتاللهالعظمی بروجردی بزرگ، تنها ۱۰ساله بوده است لذا طبیعی است که روایت او از سیره و اندیشه جد مادری اش، بازتکرار شنیدههایش از دیگران(اعضای بیت یا تاریخ نویسان) باشد.
🔺مع الاسف در جای جای کتاب دیباج (خصوصا در تبیین رابطه آیتالله العظمی بروجردی با آیتالله کاشانی) به شخص معلوم الحالی به نام #علی_رهنما _عنصر خارج نشین و ضد انقلاب_ استناد شده است که دم خروس تاثیر پذیری نویسنده و راوی از کتاب پر از دروغ و تحریف آمیز «نیروهای مذهبی بر بستر حرکت نهضت ملی» را بیرون می زند.
🔻نزدیکی تفکرات یک نویسنده معاند لندن نشین (رهنما) با بیت آیت الله العظمی بروجردی، مسأله مهمی است که نیازمند تأمل فراوان است!
با مروری گذرا بر کتاب دیباج و اثر علی رهنما، بدون اغراق می توان ادعا کرد که فصل مربوط به آیتالله کاشانی خلاصه شده آرا و تفکرات پرغلط و تحریف شده ای است که رهنما در کتابش دنبال میکند!
جالبتر آنکه در مرحله تدوین نیز تقریبا تمام پانویس های کتاب رهنما (از جمله کتاب های قلم و سیاست سفری، مصدق و تاریخ افراسیابی و..) عینا بعنوان مأخذ آمده و از برداشت های بی کم و کاست از کتاب علی رهنما نشان دارد.
🔻رهنما در کتابش برای اولین بار ادعای #توطئه آیتالله کاشانی و نواب صفوی در جهت کنار زدن آیتالله بروجردی را مطرح میکند(نيروهاي مذهبي بر بستر...،ص12)
وی در بخشی دیگر از کتاب خود می گوید:
«در بيانيهاي كه به تاريخ 17اسفند 1326 صادر ميشود، كاشاني وظيفه ديني مسلمين را تعيين كرده و تيغ حمله خود را بار ديگر تلويحاً متوجه بروجردي ميكند...در اين اعلاميه كاشاني در واقع از اخطار به بروجردي فراتر ميرود و به نظر ميرسد كه استدلالي ارائه ميدهد براي عدم كفايت او به عنوان مرجعي كه به يكي از وظايف عمدهاش كه بايستي كوششي در راه مصالح دنيوي مسلمين باشد، عمل نميكند. از اين نوشته كاشاني چنين استنباط ميشود كه از نظر او، بروجردي الگوي مرجعيت نيست... اگرچه كاشاني از كلمه مرجع استفاده نميكند اما ظاهراً نزد او تعريف رهبري ديني الگوبرداري شده از موضعگيريها و كنش اجتماعي- سياسي و مذهبي شخص او يعني « زير نظام كاشاني» است.»(همان ص 56-55)
همانگونه كه ملاحظه ميشود، نويسنده با به كارگيري مكرر عباراتي مانند «تلويحاً»، «به نظر ميرسد»، «استنباط ميشود» و «ظاهراً» تلاش ميكند تا از انگيزه كاشاني براي كنار زدن آيتالله بروجردي از مقام مرجعيت تامه و جانشين ساختن خود در آن موقعيت، پردهبرداري نمايد و اين در حالي است كه در سنت شيعي و حوزههاي علميه هرگز سابقه كنار زده شدن مرجعيت تامه وجود نداشته و لذا به هيچ وجه زمينهاي براي به وجود آمدن چنين انگيزهاي نزد كاشاني نميتوان يافت و از سویی هیچ منبعی جز کتاب رهنما چنین برداشت سبکی را بیان نکرده است.
🔺تأثیر توهات تاریخی رهنما با روایتهای مندرج در #دیباج تابدان حد است که خط فکری آیتاللهالعظمی بروجردی از تاکتیک دوری از سیاست، به نظریه #جدایی_دین_از_سیاست القا میشود(همان،ص156)
به واقع رهنما هیچ ارادتي به آيتالله بروجردي ندارد، بلكه او به تفكري ارادت دارد كه آن تفكر قائل به جدايي دين از سياست است لذا وی بر خلاف آنچه که وی در کتابش ادعا مینماید و مدعی نگارش اثری پژوهشی و سند محور است،در واقع با تحلیل های ماست و دروازه ای که در مورد آیت الله کاشانی به کار می برد، هر پژوهشکر منصفی را متعجب و متأسف میسازد.
🔺علی رهنما در کتاب ممنوعالانتشارش، با کینهورزی، آیتالله کاشانی را فردی غیرمهذب و به جاهطلبي سياسي محکوم میکند و نتيجه میگیرد كه هر يك از روحانيوني كه پاي در سیاست گذاردهاند يا خواهند گذارد، نيز داراي چنين خصائصي بوده یا خواهند بود؛ بدين ترتيب رهنما سعي دارد تا جدايي دين و دينمداران از سياست را به عنوان يك اصل مسلم مطرح سازد و تمامي روحانيوني را كه به هر نحو دخالتي در سياست كنند را يكسره محكوم سازد.
بی شک ایستادگی روحانیت در برابر سلطه خوشایند استعمارگران نیست لذا «سرفرانسس شپرد» سفير وقت انگليس در تهران صریحا چنین مینویسد: «عقلائی و منطقی به نظر نمیرسد که برای برقراری روابط با اين شخصيتهای مذهبی، وقتی صرف شود... البته اگر کوچک ترين احتمال نفوذ در کاشانی هم وجود داشته باشد، نبايد آن را از دست داد ولی من تنها اميدی که در مورد کاشانی دارم آن است که بتوانيم او را در افکار عمومی بیآبرو و متهم سازيم، تا نفوذ خود را از دست بدهد»(فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر شماره 6 و 7، مرکز بررسی های اسلامی)
@rozaneebefarda
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh
✍️اصلاحیه آقای احمد اولیایی بر نوشته پیشین
✅قضاوت با شما
با قید دو فوریت اصلاحی بر یادداشت پیشین: با قید فوریت «به بهانه حمله به روحانیون در مشهد» **
🔹مقدمتا باعث بسی خوشحالی و سرور است که دوستان و اعزه به ساحت حوزه و روحانیت حساس اند و غیرت آن ها اظهار نظرهای نادرست و یا نوشته هایی که احیانا برداشت های ناصحیح در مورد #روحانیت القا می کنند، را بر نمی تابند که این خود، نشانه پویایی حوزه و روحانیت است.
🔸یادداشت اخیر این حقیر که با عنوان (با قید فوریت «به بهانه حمله به روحانیون در مشهد») پیرامون جایگاه روحانیت در جامعه و راه حل هایی در بازگشت این جایگاه در پایگاه خبری تحلیلی #صدای_حوزه منتشر شد موجبات ناراحتی برخی از دوستان و اعزه را فراهم کرد. این ناراحتی بعضا در قالب نقد عالمانه، یا نقد تند و حتی #سکولار نامیدن بنده و ... خود را نشان داد. لذا به دلیل احترام به نظر مخاطب و تنویر افکار عمومی بر خود لازم دیدم نکاتی را عرض کنم؛
🔹با کمال جسارت می پذیرم که پیشفرض ابتدایی یادداشت مبتنی بر کامنت های #فضای_مجازی این را به مخاطب القا می کند که نویسنده می خواهد از تعدادی کامنت، خوشحالی عموم مردم را نتیجه بگیرد. لذا ضمن اقرار به اینکه همچین اعتقادی نداشته و قطعا قاطبه مردم نسبت به روحانیت احساس لطف و احترام دارند، صرفا این پیشفرض را با عبارت «بعضی از مردم»، پیشفرض یادداشت قرار می دهم و معتقدم همچنیان برای اصلاح ادراک ذهنی همان برخی می توان پیشنهادهایی داد.
🔸در یادداشت، «حضور در تمام عرصه ها» به عنوان یک اشتباه روحانیت ذکر شده است. قطعا این گزاره بدین معنا نیست که حوزویان در هیچ عرصه ای حاضر نباشند. بسیار تعجب کردم که برخی از این گزاره، #جدایی_دین_از_سیاست یا #سکولاریسم را نتیجه گرفتند. بسیاری از مناصب در جامعه اسلامی و حکومت دینی باید توسط روحانیون و فقها اداره شود. شورای نگهبان، ریاست قوه قضائیه، موسسات و نهادهای حوزوی، برخی مناصب فرهنگی از این دست هستند. اما برخی از مناصب اجرایی و غیر تخصصی که هم اینک همه اذعان داریم بعضا توسط روحانیون ارائه می شود، می تواند به متخصصان غیر روحانی واگذار گردد.
🔹از آنجهت که برخی به دلیل شخصیت حقوقی بنده، #دفتر_تبلیغات را متهم کردند لازم است اعلام کنم دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم به عنوان نهادی انقلابی و مقدس به مراتب ریشه دار تر از آن است که با یادداشت های امثال بنده متهم به صفت غیر انقلابی و ... شود. این یادداشت از شخصیت حقیقی بنده صادر شده و هیچ ارتباطی به دفتر تبلیغات اسلامی ندارد.
🔸در نهایت ضمن تشکر از نقدها و تحسین غیرت حوزوی ناقدین، از اینکه نویسنده در استخدام کلمات در رساندن مراد اصلی ناتوان بوده عذرخواهم و البته با توضیحات فوق همچنان دو پیشنهاد مذکور شامل کناره گیری از مناصب اجرایی غیر ضرور و بازگشت به زیست مشترک با مردم را توصیه می کنم.
🔹امیدست خداوند متعال حقیر و دوستان را در حفظ #نظام_اسلامی، حفظ حوزه و روحانیت و اصلاح ادراک بعض اندک مردم نسبت به نظام و حوزه یاری رساند.
✍احمد اولیایی
♨️اخبار داغ روحانیت
♨️ @khabarehowzeh