eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
7.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
48 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═══✼✼═══┅┄ ●حاج حسين رزمنده‌ ها را عاشقانه دوست داشت و گاه اين را جور‌ی نشان می‌داد كه انسان حيران می‌شد. یک شب تانک ‌ها را آماده كرده بوديم و منتظر دستـور حرکت بوديم. من نشسته بودم كنار برجک و حواسم به پیرامونمان بود و تحرکاتی كه گاه بچه‌ها داشتند. یک وقت ديدم یک نفر بين تانک ‌ها راه می‌رود و با سرنشینان، گفت و گوهای كوتاه می‌كند. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ ●کنجکاو شدم ببينم كيست !! مرد توی تاريكی چرخيد و چرخيد تا سرانجام رسيد كنار تانكی كه مـن نشسته بودم رويش. همين كه خواستم از جايم تكان بخورم، دو دستی به پوتينم چسبيد و پايم را بوسيد! گفت: به خدا سپردمتون!! تا صدایش را شنيدم، نفسم بريد گفتم: گفت: هيس؛ صدات در نياد ! و رفت سراغ تانک بعدی.. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ درباره گفته بود: آن آستین خالی که با باد این سو و آن سو می‌شود، نشان . گاهی باد باید فقط به افتخار حسین خرازی بوزد تا نامردهای روزگار رسوا شوند. ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄ خاطرات فرمانده حسین به روایت همسر: اوایل ازدواجمان برای شهادتش میکرد، می دیدم که بعد از نماز از خدا میکند. راهمیشه می خواند ترک نمی شد، دیگر تحمل نکردم؛ یک شب آمدم و جانمازش را جمع کردم، به او گفتم: تو این خونه حق نداری نماز شب بخونی می شی! حتی جلوی نماز اول وقت اورا میگرفتم! اما چیزی نمی گفت. دیگر هم نماز شب نخواند! پرسیدم: چرا دیگه نماز شب نمیخونی؟ خندید و گفت: کاری که باعث ناراحتی تو بشه تو این خونه انجام نمیدم، رضایت تو برام از مهم تره، اینجوری هم راضی تره. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ بعد از مدتی برای شهادت هم دعا نمیکرد، پرسیدم: دیگه دوست نداری شهید بشی؟؟ گفت: چرا. ولی براش نمیکنم! چون خود خدا باید عاشقم بشه تا به شهادت برسم. گفتم: حالا اگه تو جوونی عاشقت بشه چیکار کنیم؟؟ لبخندی زد و گفت: مگه پیر و جوون میشناسه. ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄ «مصطفی » در دوران کودکی و بزرگ سالی، عاشورا بود . در کودکی همسالان خویش را در مدرسه جمع می کرد و از برای آنان می گفت و این تاریخ را یکبار دیگر در جبهه ها زنده کرد، با حماسه ای خونین چونان . او پرده خوان عاشورا بود که خود پرده از حجاب های دنیوی برداشت و به سراپرده حقیقت پیوست . از بود و به آنان ملحق شد . وقتی همیشه از «کربلا» بگویی و از نینوا روایت کنی، دیگر آنچه می گویی، زمزمه های گلویت نیست; بلکه روح توست . ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ وقتی «عشق » می گویی باید تمام وجودت زبانی شود تا با تمامت خویش از آن بگویی . را نمی توان با زبان معمولی که از دنیا وصف کرده، شرح کرد . در عشق نمی توان زبان بازی کرد; نمی توان آن را با زبان قال گفت; بلکه با زبان حال و زبان حال، زبان دل است . مصطفی از دل می گفت و بر دل می نشست . عشق را در مدرسه نخوانده بود . پای مکتب استادی زانو نزده بود . آموزه های او همه در مدرسه حقیقت و شهادت، یعنی مکتب اباعبدالله علیه السلام بود . استادی جز علیه السلام نداشت و چه خوب شاگردی بود! امیر خط شکن گردان سیدالشهداءعلیه السلام (لشکر 17 علی ابن ابیطالب ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
💐 یعنی اینکه در هر گاه و بی‌گاهی دلم فارغ از دنیای بیرون میل اینجا می‌کند •┈┈•••🌿🌺🌿•••┈┈• ➣@khadem_astan
┄┅═══✼✼═══┅┄ وقتی کسی داشته باشد و بر باشد این مسئله بر پختگی او هم تاثیر دارد. در کارهای ا که فرد شهرتی پیدا نمی کند یک شاخصه دارد که شما بهتر از جاهای دیگر روی می توانی کار کنی. بزرگوار درهمین شرایط، کارهای خاصش را همراه با کارهای اخلاقی و معنوی اش به طور هم تراز جلو می برد. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ ایشان در عین رشد و عطش نسبت به دیدار ، به همان اندازه نسبت به مفید بودن و رشد کردن و یاد گرفتن تخصص هایی که واقعا به آن نیاز دارد و شخص مقام معظم رهبری به آن تاکید داشتند تلاش می کردند. همچنین در تکاپو بودن تا متعال و فرجه و به عنوان و و تامین بشود. دنبال این بود جایی کار کند که بیشتر مثمرثمر باشد و دل آقا را بیشتر شاد کنند. ایشان بودن عمل به را به عنوان و را مصداق عینی دستوری می دیدند که در باید از آن کنند، و این را بر خودشان می دانستند. در۱۶ اسفند۱۴۰۰ در کشور سوریه، به دستان همیشه به خون آلوده به رسید و در حالی که سر و تن را با مرام به پیشواز حق فرستاده بود به آرزوی همیشگی اش دست یافت. ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄ این بار قلمِ دل عزم وصف نوجوان رهبری کرده که چه زیبا وار‌، بند بند وجودیش را در مسلخگاه قربانی نمود. حسین فهمیده، که از تمام بندرگاهای‌ دنیایی دست کشید و جان خود را فدای جانانش کرد درست است، بزرگی قصه فهمیده را همه شنیده ایم، شاید بارها و بارها، اما باید زبان به اعتراف بگشایم که قاموس لغات و واژه ها یارای آن را ندارد تا بزرگی او را کند. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ دقیق که مینگری، میبینی که نوجوان قصه ی ما چه زیبا توانست در آغازین ثانیه های نوجوانیش اسوه انسان کاملی را برای به تصویر بکشاند بدرستی، او چه زیبا توانست این عالم فانی را به چَشمِ روح، بشناسد و بر تمام آمال دنیویش پشت پا بزند. آری فهمیده‌ چه زیرکانه دام های را شناخت و آنها را به زانو دراورد. ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝