#اوج_بندگی
#سیره_شهدا
┄┅═══✼✼═══┅┄
علی آقا در روز #عید_غدیر به دنیا آمد. #معلم، #مفسر و #حافظ_نهج_البلاغه بود. ایشان سرسپرده #ولایت_امیر_مؤمنان_علی_علیه_السلام بود. مراسم عروسی مان را ظهر گرفتیم که به چشم نیاید و حرمت داغداری خانواده #شهدا حفظ شود. آمدیم توی اتاق که ناهار بخوریم؛ علی در را بست و پشت آن ایستاد، رو به من کرد و گفت: میدونی که تو این لحظه دعای ما مستجابه؟ گفتم: آره ولی الان بیا ناهار بخوریم. گفت: روزه ام. گفتم: تو روز عروسی #روزه گرفتی؟؟ گفت روزه ی نذره، گفتم: چه نذری؟ گفت: این که همون طور که خدا منو تو #عید_غدیر #متولد کرد تو #عید_غدیر هم #مزدوج کرد، حالا میخوام تو #عید_غدیر هم #شهادت رو نصیبم کنه.
┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄
حاج علی سالها به #جبهه جنگ رفت و حتی مجروحیت هایش باعث نشد که او دست از جنگ بردارد، شب آخر قبل از شهادتش، که شب عید غدیر بود انگار میدانست آخرین دیدار است برای همین تا صبح به راز و نیاز با #خدا پرداخت و پس از آن آخرین وصیتش را کرد. عید غدیر بود که لباس سفید عروسی را به تن پوشیدم و هفت سال بعد درست عید غدیر بود که لباس سیاه بر تن پوشاندم و چهار فرزند از ۶ ماهه تا ۶ ساله به رسم امانت از علی پذیرفتم. حاج علی میگفت: «من در عید غدیر به دنیا آمدم، در عید غدیر سنت ازدواج را به جا آوردم، و در عید غدیر پای از این دنیا بر می نهم.» و درست در روز عید غدیر در منطقه سومار شربت #شهادت را نوشید.
راوی: همسربزرگوارشهید
#شهید_حاج_علی_کسایی
#عِنْدَرَبِّهِمْيُرْزَقُون
╔═•__●°•🌷•°●__•══╗
@khadem_astan
╚══•__●°•🌷•°●__•═╝