eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
49 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ «امام‌ خمینی رحمةالله‌علیه» در اندیشه سیاسی خود در ادامه مسئله آزادی در اسلام، تشكيل‌ يك‌ دولت‌ حداقل‌، و نه‌ يك‌ دين‌ حداقل‌، را مورد تأكيد قرار مي‌دهند كه‌ به‌ بعضي‌ از مسائل‌ آن‌ اشاره‌ مي‌كنيم‌: ۱_ وجود آزاديهاي‌ سازنده «همگي‌ (مردم‌) اعلام‌ كرده‌اند كه‌خواستار استقرار جمهوري‌ اسلامي‌ هستند كه‌ متكي‌ بر آراء ملت‌باشد و با معيارها و قواعد اسلامي‌ تكوين‌ يابد و عمل کند. اين‌چنين‌ حكومتي‌ جز با دادن‌ بيشترين‌ آزادي‌هاي‌ سازنده‌ خلاق، امكان‌پذير نيست‌.» ۲_ آزادي‌ انتخاب‌ «احدي‌ در سر تا سر ايران‌ الزام‌ نكرده‌ است‌ كسي‌ را كه‌ به‌ اين‌ رأي‌ بده‌ يا به‌ آن‌ رأي‌ بده‌. الزام‌ به‌ رأي‌ دادن‌ هم‌نكرده‌ است‌ لكن‌ تكليف‌ شرعي‌ گفته‌ است‌. بايد مردم‌ را براي‌انتخاب‌ آزاد بگذاريم‌ و نبايد كاري‌ كنيم‌ كه‌ فردي‌ بر مردم‌ تحميل‌شود.» ۳_ آزادي‌ انتقاد «اگر خداي‌ نخواسته‌ يك‌ كسي‌ پيدا شد كه‌ يك‌كار خلاف‌ كرد اعتراض‌ كنند مردم‌، مردم‌ همه‌ به‌ او اعتراض‌ كنند كه‌آقا چرا اين‌ كار را مي‌كني‌.» ۴_ آزادي‌ احزاب «هرگونه‌ اجتماعات‌ و احزاب‌ از طرف‌ مردم‌ درصورتي‌ كه‌ مصالح‌ مردم‌ را به‌ خطر نياندازد آزادند و اسلام‌ در تمام‌اين‌ شئون‌ حد و مرز آن‌ را تعيين‌ كرده‌ است‌.» قبل‌ از اينكه‌ اين‌ بحث‌ را به‌ پايان‌ ببريم‌ لازم‌ است‌ بگوييم‌ كه‌طرفداران‌ دموكراسي‌ معتقدند كه‌ در يك‌ اجتماع‌ دمكراتيك‌ نيز بوده‌ و مطلق‌ نيست‌ و فرد نمي‌تواند همه‌ اعمال‌ دلخواه‌ خويش‌ را هميشه‌ انجام‌ دهد. آزادي‌ مطلق‌ توليد هرج‌ومرج‌ مي‌كند. در اين‌ نوع‌ اجتماع‌ آزاد، عضو قوي‌ جامعه‌ مي‌تواند از آزادي‌هاي‌ وسيع‌استفاده‌ كند در صورتي‌ كه‌ اعضاء ضعيف‌ جامعه‌ داراي‌ هيچ‌گونه‌آزادي‌ نيستند. آزادي‌ بر محدوديت‌ اشاره‌ دارد و محدوديت‌ در يك‌جامعه‌ سالم‌ به‌ معني‌ «خودمحدودسازي‌ اجتماعي‌» مي‌باشد كه‌ اين‌خود محدودسازي‌ براي‌ امنيت‌ و رفاه‌ جامعه‌ لازم‌ است‌. امام‌‌خمینی‌رحمةالله‌علیه، نيز آزادي‌ را در يك‌ جامعه‌ اسلامي‌ محدود به‌ حدودي‌ مي‌داند: «حدود دارد آزادی، است‌. همه‌ جاي‌ دنيا اينطور است‌ كه‌ آزادی كه‌ هر ملتي‌ دارد، در حدود قانون‌ آزادی دارد. نمي‌تواند كسي‌ به‌ اسم‌ آزادی قانون‌ شكنی كند. آزادی اين‌نيست‌ كه‌ شما بايستيد در كوچه‌ و به‌ هركس‌ كه‌ رد مي‌شود يك‌ مثلاً ناسزايي‌ بگوييد خداي‌ نخواسته‌ يا با چوب‌ بزنيد او را كه‌ من‌ آزادم‌. آزادي‌ اين‌ نيست‌ كه‌ قلم‌ برداريد و هر چه‌ دلتان‌ مي‌خواهد بنويسيد ولو برضد اسلام‌ باشد ولو بر ضد قانون‌ باشد... بدبختی ملت ما آنوقتی است که ملت ما از جدا باشند، از جدا باشند، از جدا باشند. استقلال در پناه اسلام می خواهیم اساس مطلب اسلام است.» ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ امام‌ بر اين‌ عقيده‌ است‌كه‌ اگر يك‌ بر قواي‌ حكومتي‌ مراقبت‌ و نظارت‌داشته‌ باشد، بسياري‌ از مشكلهاي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ انسان‌ها را حل‌ خواهد نمود‌. زيرا علّت‌ اين‌ مشكل‌ها همانا ثمره‌ كوشش‌ ظالمانه‌اي‌ است‌ كه‌ ازطرف‌ عمال‌ حكومتي‌ كه‌ خود را عقل‌ اصيل‌ مي‌دانند بوجود مي‌آيد درصورتي‌كه‌ عقل‌ خالق‌ عالم‌ بهتر از هر كسي‌ مي‌داند كه‌ سرشت‌ و طبيعت‌انسانها به‌ چه‌ قوانيني‌ نيازمندند. امام در رد منتسب به تشیع چنین استدلال نمود که  مجموعه‌ قانون‌ براي‌اصلاح‌ جامعه‌ كافي‌ نيست‌. براي‌ اينكه‌ قانون‌ مايه‌ اصلاح‌ و سعادت‌ بشر بشود به‌ قوه‌ اجرائيه‌ و مجري‌ نيازمند است‌ و درست‌ به‌ همين‌ خاطر است‌ كه‌ خداوند متعال‌ در كنار فرستادن‌ مجموعه‌اي‌ از قوانين‌ يك‌ دستگاه‌ اجرائي‌ و اداري‌ نيز مقرر نموده‌ است‌: «در صدر اسلام‌ رسول‌اكرم‌ﷺوآݪہ در رأس‌ تشكيلات‌ اجرائي‌ و اداري‌ جامعه‌ مسلمانان‌ قرارداشت‌. پس‌ از پيامبر اسلام‌، ائمه‌اطهارعلیهم‌السلام هم‌ مقام‌ تشريح‌ِ عقايد واحكام‌ را برعهده‌ داشتند و هم‌ احكام‌ و برپائي‌ نظام‌ سياسي‌اسلام‌ در جامعه‌ اسلامي‌ و هم‌ بسط‌ عقايد و نظامهاي‌ اسلامي‌ در ميان‌ملل‌ مختلف‌ جهان‌» ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ به‌ عقيده‌ امام‌ تصور نادرستي‌ كه‌ از اسلام‌ در اذهان‌ عموم‌ بوجود آورده‌ بودند و شكل‌ ناقصي‌ كه‌ از اسلام‌ در حوزه‌هاي‌ علميه‌ عرضه‌ مي‌شد براي‌ اين‌ هدف‌ بود كه‌ و حياتي‌ اسلام‌ را از آن‌ بگيرند و نگذارند مسلمانان‌ در كوشش‌ و جنبش‌ و نهضت‌ باشند، باشند، دنبال‌ اجراي‌ احكام‌ اسلام‌ باشند و در اين‌ راستاحكومتي‌ به‌ وجود آوَرَند كه‌ سعادتشان‌ را تأمين‌ كند و چنان‌ زندگي‌اي‌ را سامان‌ بخشند كه‌ در شأن‌ انسان‌ها باشد. مثلاً برخي‌ تبليغ‌ مي‌كردند كه‌ اسلام‌ دين‌ جامعي‌ نيست‌، دين‌ زندگي‌ نيست‌، براي‌ جامعه‌ نظام‌ و قوانين‌ ندارد، طرز حكومت‌ و قوانين‌ حكومتي‌ نياورده‌ است‌، اسلام‌ فقط‌ داراي‌احكام‌ عبادي‌ فردي‌ است‌، البته‌ مطالب‌ اخلاقي‌ هم‌ دارد امّا در موردزندگي‌ و اداره‌ جامعه‌ چيزي‌ ندارد.... امّا از نظر : «نسبت‌ اجتماعيات‌ قرآن‌ با آيات‌ عبادي‌ آن‌ از نسبت‌ صد به‌ يك‌ هم‌بيشتر است‌. از يك‌ دوره‌ كتاب‌ حديث‌ كه‌ حدود پنجاه‌ كتاب‌ است‌ وهمه‌ احكام‌ اسلام‌ را در بردارد، سه‌ چهار كتاب‌ مربوط‌ به‌ عبادات‌ و وظايف‌ انسان‌ نسبت‌ به‌ پروردگار است‌ مقداري‌ از احكام‌ هم‌ مربوط‌به‌ اخلاقيات‌ است‌. بقيه‌ همه‌ مربوط‌ به‌ اجتماعيات‌، اقتصاديات‌،حقوق‌ سياست‌ و تدبير جامعه‌ است‌.» ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ نظر «امام‌_خمینی‌رحمةالله‌علیه_» اين است كه‌ مسئله‌‌ی ناديده‌ گرفتن‌ ابعادسياسي‌_اجتماعي‌_اقتصادي‌ اسلام‌، ناشي‌ از اين‌ ديدگاه‌ است‌ كه‌ «دريك‌ اجتماع‌ سياسي‌ دو نهاد كاملاً متضاد يعني‌ دولت‌ و مذهب‌ وجود دارند كه‌ بايد از يكديگر جدا باشند و در يكديگر ادغام‌ و تركيب‌نشوند» بنابراين‌ تجويز وي‌ براي‌ حل‌ّ آن‌ اين است كه‌ بايد فعاليت‌ هر دو نهاد در يكديگر ادغام‌ شود. همانطور كه‌ در زمان‌ صدر اسلام‌ و زمان‌حضرت‌ علي‌ علیه‌السلام چنين‌ بوده‌ است‌. اين‌ اعتقاد «امام‌» را بر آن‌ داشت‌ كه‌ بكوشد تا قلمرو فعاليت‌ يك‌ حكومت‌ ديني‌ و سياست‌ ديني‌ را ترسيم‌ نمايد. يعني‌ را بدين گونه‌ ببيند كه‌ بايد نهادي‌ باشد كه‌ دنياي‌مردم‌ را چنان‌ بسازد كه‌ آخرت‌ آنها نيز تأمين‌ شود. البته‌ همانطور كه‌ در قسمت‌ بحث‌ شد چون‌ امور ديني‌_عبادي‌ و رعايت‌ احكام‌ آن‌ در جنبه‌ فردي‌ مربوط‌ به‌ اعتقاد و احساس‌دروني‌ افراد است‌ چگونگي‌ اين‌ مسائل‌ شخصي‌ ربطي‌ به‌ دولت‌ نداشته‌ و كار دولت‌ اين‌ نيست‌ كه‌ درباره‌ امور عبادي‌ افراد قانون‌ وضع‌ كند و اگر هم‌ بخواهد، نمي‌تواند چنين‌ كند. امّا يك‌ دستگاه‌ حكومتي‌ نه‌ تنها حق‌ بلكه‌ وظيفه‌ دارد كه‌ در برخي‌ مسائل‌ ديني‌ مردم‌ مداخله‌ كند و آن‌ هنگامي‌ است‌ كه‌ فرد يا افرادي‌ بخواهند برخي‌ از اعتقادات‌ جامعه‌ را به‌ مسخره‌ گرفته‌ و يا به‌ تبليغ‌ تخريبي‌ نسبت‌ به‌ آن‌ بپردازند. ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ القاء جدائي‌ دين‌ از سياست‌ را يكي‌ از اهداف‌ استعمار واستعمارگران‌ مي‌داند كه‌ براي‌ اِعمال‌ سلطه‌‌ی خود و رسيدن‌ به‌مقاصدشان‌ جدائي‌ دين‌ از سياست‌ را سرلوحه‌ تبليغات‌ سياسي‌ خود قرار داده‌اند: «چپاولگران‌ِ حيله‌گر كوشش‌ كردند به‌ دست‌ عُمّال‌ به‌ ظاهر روشنفكر خود، اسلام‌ را همچون‌ مسيحيت‌ منحرف‌ به‌ انزوا كشيده‌ و علماء را در چارچوب‌ مسائل‌ عبادي‌ محبوس‌ كنند و ائمه‌ جماعات‌ را درمساجد و محافل‌ عقد و ازدواج‌ منزوي‌ و مقدسين‌ از توده‌ را سرگرم‌ ذكر و دعا و جوانان‌ غرب‌زده‌ را سرگرم‌ عيش‌ و نوش‌ [نموده‌] از صحنه‌‌ی امور سياسي‌ و اجتماعي‌ و اهتمام‌ به‌ امور مسلمين‌ و گرفتاري‌ بلاد مسلمين‌ خارج‌ نمايند... آنان‌ از اين‌ جهالت‌ و غفلت‌ سوءاستفاده‌ كرده‌ و بلاد مسلمين‌ را يا مستعمره‌ خويش‌ نمودند و يا به‌ استثمار كشيدند و وابستگي‌ و فقر و فاقه‌ و پيامدهاي‌ آنها گريبانگير توده‌هاي‌ دربند گرديد» فصل‌الخطاب‌ اين‌ مبحث‌ را، اين‌ مفهوم‌ استنباط‌ از آثار امام‌ مي‌دانيم‌ كه‌ جوهره‌ انديشه‌ سياسي‌ او است‌: اسلام‌ دين‌ سياست‌ است‌ (با تمام‌ شئوني‌ كه‌ سياست‌ دارد). اين‌ نكته‌ براي‌ هر كس‌ كه‌ كمترين‌ تدبّري‌ در احكام‌ حكومتي‌، سياسي‌، اجتماعي‌ و اقتصادي‌ اسلام‌ بكند آشكار مي‌گردد. پس‌ هر كه‌ را گمان‌بر اين‌ برود كه‌ دين‌ از سياست‌ جدا است‌ نه‌ دين‌ را شناخته‌ است‌ ونه‌ سياست‌ را. ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ اگر گروهي‌ از انسانها سازمان‌ مهمي‌ را با ضوابطي‌ معين‌ براي‌ خودبه‌ وجود بياورند و مسئله‌ امردهي‌ و امربري‌ هم‌ ميان‌ آنها وجود داشته‌باشد امّا رابطه‌ ميان‌ آنها بر اساس‌ و غايت‌ كار آنها باشد مسلّماً نه‌ سردسته‌ چنين‌ گروهي‌ را بايد حاكم‌ و سياستمدار دانست‌و نه‌ كارهائي‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهد را سياست‌. مانند همه‌ دانشمندان‌ علوم‌ سياسي‌ بر اين‌ عقيده‌ است‌ كه‌ تازماني‌ كه‌ در جامعه‌ وجود نداشته‌ باشد جامعه‌ دچار فساد خواهدشد، البته‌ اين‌ قوانين‌ بايستي‌ مطابق‌ موازين‌ باشد و اين‌ مسئله‌مسلّماً تحقق‌ نخواهد يافت‌ مگر آنكه‌ بر روابط‌ اجتماعي‌مردم‌ حاكم‌ باشد زيرا قوانين‌ الهي‌ چون‌ از اراده‌ خداوند ناشي‌ شده‌اندعادلانه‌اند. امّا قوانين‌ في‌نفسه‌ و بدون‌ واسطه‌ و ابزار نمي‌توانند اقتدارداشته‌ باشند چرا كه‌ آدميان‌ از زمان‌ پيدايش‌ جامعه‌ و تشكيل‌ اجتماع‌نتوانسته‌اند قوانين‌ را در جامعه‌ ميان‌ خود رعايت‌كنند مگر آنكه‌ تحت‌حاكميت‌ حاكمي‌ قرار گرفته‌اند. ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ در انديشه‌ امام‌ وظيفه‌ حاكم‌ اجراي‌ است‌ كه‌ بايد بر روابط‌ مردم‌ حاكم‌ باشد و براين‌ اساس‌ علم‌ به‌ قوانين‌ براي‌ زمامدار لازم‌ است‌ و او بايد هم‌ داشته‌ باشد كه‌ نتيجه‌ طبيعي‌ همه‌ اين‌ مسائل‌ اين است‌ كه‌ حاكم‌ بابسياري‌ از مردم‌ تفاوت‌ داشته‌ باشد، هم‌ در علم‌ و و هم‌ در نسبت‌ به‌ اينكه‌ تمايلات‌ و خواسته‌هاي‌ خود را به‌ قيد فرمان‌ عقل‌ درآورد. پس‌ حاكم‌ حقيقي‌ در صورتي‌ شايستگي‌ حكمراني‌ دارد كه‌ به‌ قصد ارضاء خواهشهاي‌ نفساني‌ فرمان‌ نراند بلكه‌ به‌ نيابت‌ از جانب‌خداوند و به‌ مقتضاي‌ فرامين‌ شرع‌ و عدالت‌ حكومت‌ كند. بنابراين‌«امام‌» تفاوت‌ قاطعي‌ ميان‌ سياستي‌ كه‌ اغلب‌ بر جوامع‌ حكومت‌ مي‌كند و آن‌ سياستي‌ كه‌ بايد حكومت‌ كند قائل‌ مي‌گردد. البته‌ هر دو نوع‌سياست‌ ممكن‌ است‌ از قدرت‌ فائقه‌ برخوردار باشند و بر سرنوشت‌ آدميان‌ بي‌شماري‌ حاكميت‌ داشته‌ باشند ولي‌ تنها چيزي‌ «سياست‌حقيقي‌» است‌ كه‌ در راه‌ عدالت‌ و هدايت‌ به‌ كار گرفته‌ شود. ... 📚: اندیشه سیاسی امام‌خمینی‌قدس‌سره _ احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🏴 ⃟❁┄ : «زندگی سیدالشهدا، زندگی حضرت صاحب علیهم‌السلام، زندگی همه انبیای عالم، از آدم تا حالا همه‌شان این معنا بوده است که در مقابل جور، حکومت عدل را می‌خواستند درست کنند.» اين‌ يكي‌ از نكات‌ اصلي‌ نظريه‌ «امام‌» است‌ كه‌ «حضور خدا درصحنه‌ سياست‌» را جدي‌ مي‌گيرد و همين‌ نكته‌ است‌ كه‌ به‌ طور قاطع‌ وي‌ را از انديشمندان‌ سياسي‌ غرب‌ متمايز مي‌كند. بسياري‌ ازنويسندگان‌ معاصر غرب‌ سياست‌ را «قدرت‌»، «علم‌ قدرت‌»، «توزيع‌قدرتمندانه‌ ارزشها»، «راه‌ كسب‌ قدرت‌» و غيره‌ دانسته‌اند. از نظرآنان‌ دولت‌، تار و پود قوانين‌ و نهادهاي‌ سياسي‌اش‌ قدرت‌ فائقه‌ است‌و قوانين‌ اخلاقي‌ِ برتري‌ وجود ندارد كه‌ دولت‌ و همه‌ نهادهايش‌ را بتواند مورد كنترل‌ و انتقاد قرار دهد. امّا از نظر امام‌ قدرت‌ خداوند برفراز همه‌ قدرت‌هاي‌ زميني‌ است‌ و اقتدار فرد حاكم‌ در تحليل‌ غائي‌ به‌وسيله‌ اين‌ مرجع‌ به‌ صورت‌ قدرتي‌ مشروط‌ و محدود درمي‌آيد. پس‌هر استيلائي‌ داراي‌ «سياست‌» نيست‌ زيرا اعمال‌ زور در صورتي‌قانوني‌، مشروع‌ و صحيح‌ است‌ كه‌ طبق‌ يك‌ نظام‌ اخلاقي‌ معتبر، مستقل‌ و مطلق‌ يعني‌ «قوانين‌ الهي‌» كه‌ ناشي‌ از اراده‌ خداوند است‌ صورت‌پذيرد كه‌ نهايتاً منجر به‌ «هدايت‌ جامعه‌» گردد. ... 📚: اندیشه سیاسی امام‌خمینی‌قدس‌سره _ احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟🕊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ هنگامي‌ كه‌ از بازگشت‌ به‌ اسلام‌ صحبت‌ مي‌كند طنين‌ يك‌ مكتب‌ بشر دوستي‌ كه‌ اندك‌ زماني‌ بعد از انقلاب‌ سراسر ايران‌ رافراگرفت‌، از سخن‌ او شنيده‌ مي‌شود. وي‌ مكرراً در قسمتهاي‌ مختلف‌ آثارش‌ مثلاً در دروس‌ و منشورهاي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ برضد «قدرت‌ مطلقه‌» و استبداد و در ستايش‌ عدالت‌، بشريت‌، تقوي‌و... سخن‌ مي‌گويد. براي‌ مثال‌ مي‌گويد: «زمامدار اگر عادل‌ نباشد در دادن‌ حقوق‌ مسلمين‌ و اخذ مالياتها وصرف‌ صحيح‌ آن‌ و اجراي‌ قانون‌ جزا عادلانه‌ رفتار نخواهدكرد.» يا در قسمت‌ ديگر مي‌گويد: «پيغمبر اسلام‌ تشكيل‌ حكومت‌ داد مثل‌ ساير حكومتهاي‌ جهان‌ لكن‌با انگيزه‌ بسط‌ عدالت‌ اجتماعي‌.» امام خميني‌(ره) پيوسته‌ اين‌ نظر را تكرار مي‌كند كه‌ عدالت‌ شرط‌ اصلي‌ حصول‌ به‌ صلح‌، امنيت‌، رفاه‌ استقلال‌ و مساوات‌ است‌. هدف‌ قريب‌ هرحكومتي‌ چيزي‌ جز اين‌ مسائل‌ نيست‌: «حكومت‌ اسلامي‌، جمهوري‌ اسلامي‌، عدل‌ اسلامي‌ را مستقر كنيد. باعدل‌ اسلامي‌ همه‌ و همه‌ در آزادي‌، استقلال‌ و رفاه‌ خواهند بود.» ... 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁〇⃟🏴❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ نظر امام در مورد قانون صریح و خالی از ابهام است: «اسلام‌ دين‌ قانون‌ است‌، ، پيامبر هم‌ خلاف‌ نمي‌توانست‌ بكند،نمي‌كردند، البته‌ نمي‌توانستند بكنند. خدا به‌ پيامبر مي‌گويد كه‌ اگر يك‌ حرف‌ خلاف‌ بزني‌ رگ‌ وتينت‌ را قطع‌ مي‌كنم‌. حكم‌ قانون‌است‌. غير از قانون‌ الهي‌ كسي‌ حكومت‌ ندارد. براي‌ هيچكس‌حكومت‌ نيست‌ نه‌ فقيه‌ نه‌ غيرفقيه‌، همه‌ تحت‌ قانون‌ عمل‌ مي‌كنند، مجري‌ قانون‌ هستند، هم‌ فقيه‌ و غيرفقيه‌ همه‌ مجري‌ قانونند.» بايد توجه‌ داشته‌ باشيم‌ كه‌ تقريباً هر دولتي‌ در دنيا از اتباع‌ خود انتظار دارد كه‌ از قوانيني‌ كه‌ آن‌ دولت‌ تصويب‌ كرده‌ است‌ اطاعت‌ ورزند، ولي‌ با تشريحي‌ كه‌ «امام‌» از قانون‌ خداوند دارد اين‌ نتيجه‌ بسيارمهم‌ و فوق‌العاده‌ بدست‌ مي‌آيد كه‌ اطاعت‌ شهروند از قوانين‌ حكومتي‌ مطلق‌ نيست‌ بلكه‌ مشروط‌ است‌. به‌ اين‌ معني‌ كه‌ اگر اين‌ قوانين‌ با سازگار نبودند وي‌ هيچگونه‌ تعهدي‌ به‌ اطاعت‌ كردن‌ از آنها ندارد. امّا هرگاه‌ كه‌ اين‌ قوانين‌ با قوانين‌ الهي‌ سازگار بودند هر فردي‌موظف‌ است‌ و بايد كه‌ از آنها اطاعت‌ كند و اين‌ اطاعت‌ معلول‌ سازگاربودن‌ آن‌ قوانين‌ با قوانيني‌ الهي‌ است‌. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ⌈.•.⌋ ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟🕊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ اما كه‌ يكي‌ از غايات‌ حكومت‌ها مي‌باشد، از مفاهيمي‌ است‌ كه‌ منشأ حكومت‌ از نظر «امام‌» را مي‌تواند بيان‌ كند. "ما موظفيم‌ را از جامعه‌ مسلمانان‌ و از حيات‌ آنان‌ دوركنيم‌ و از بين‌ ببريم‌ و باز به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ موظفيم‌ شرايط‌ اجتماعي‌ مساعدي‌ را براي‌ و با فضيلت‌ فراهم‌ سازيم‌... دراين‌ شرايط‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ انسان‌ مؤمن‌ و متقي‌ و عادل‌ نمي‌تواند زندگي‌ كند و به‌ ايمان‌ و رفتار صالحش‌ باقي‌ بماند." البته‌ امام‌ مانند همه‌ انديشمندان‌ مكتب‌ هدايت‌ بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ كليه‌ حركات‌ سياسي‌_اجتماعي‌ در هر نظامي‌ نبايد به‌ گونه‌اي‌ باشد كه‌ آن‌ اختيار و آزادي‌ اوليه‌ تكويني‌ خدادادي‌ از ميان‌ برداشته‌ شود. كه‌ درنتيجه‌ آن‌ حيات‌ و انسانيت‌ انسان‌ به‌ خطر بيافتد بلكه‌ بايد اين‌حركات‌ به‌ گونه‌اي‌ را ساماندهي‌ نمايد كه‌ ضمن‌ بالا بردن‌توانائي‌ انسان‌ براي‌ تشكيل‌ اجتماع‌ انسانيت‌ او را نيز تقويت‌ نمايد و ازهمين‌ جا است‌ كه‌ مفهوم‌ شكل‌ مي‌گيرد. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ امام‌ را جزء حقوق‌ اوليه‌ بشري‌ مي‌داند كه‌ همه‌ انسان‌ها به‌ اين‌ حقوق‌ خود واقفند. امّا در مسائل‌ سياسي‌_اجتماعي‌ يك‌ شخص‌ تا آنجا آزاد است‌ كه‌ يا افرادي‌ را محدود ننمايد و يا به‌ حقوق‌ ديگران‌ لطمه‌اي‌ وارد ننمايد. پس‌ آزادي‌ بايد به‌ نفع‌ مسائلي‌ مانند ، ، ، و... محدود شود و هر كس‌ قسمتي‌ از آزادي‌ خود را فداي‌ بقيه‌ آزادي‌ها نمايد؛ چرا كه‌ بدون‌ چنين‌ محدوديتي‌ ايجاد ممكن‌ نخواهد بود و «چيزي‌» بايد قلمرو آزادي‌ عمل‌انسان‌ را محدود مي‌كند كه‌ آن‌ چيز است‌: "اينها آزادي‌ را درست‌ بيان‌ نمي‌كنند يا نمي‌دانند. در هر مملكتي‌ آزادي‌ در حدود قانون‌ است‌ در حدود قوانين‌ آن‌ مملكت‌ است‌. مردم‌ آزاد نيستند كه‌ قانون‌ را بشكنند. معني‌ آزادي‌ اين‌ نيست‌ كه‌ هركس‌ برخلاف‌ قوانين‌، برخلاف‌ يك‌ ملت‌، برخلاف‌ قوانين‌ ملت‌؛ هر چه‌ دلش‌ مي‌خواهد بگويد. آزادي‌ دو حدود قوانين‌ يك‌ مملكت‌ است‌. مملكت‌ ايران‌ است‌ و قوانين‌ ايران‌ است‌. در اسلام‌ اختناق نيست‌، در اسلام‌ آزادي‌ است‌. براي‌ همه‌ طبقات‌، براي‌ زن‌، براي‌ مرد، براي‌ سفيد، براي‌ سياه‌، براي‌ همه‌ ( اين‌دموكراسي‌ كه‌ ما داريم‌ دموكراسي‌ است‌). 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_ احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan