eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
7.5هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
48 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ امام، پایه ریزی اسلام و اسلامی بود. امام بزرگوار ما، نظام اسلامی را تشکیل داد؛ یک نظام اسلامی که بر اساس آن، یک حکومت و سیاسی اسلامی هست و پشت سر آنهم یک اسلامی قرار دارد. هر سه نقطه در خور توجه و تعمق است. نظام اسلامی ای که امام در این کشور تشکیل داد و به وجود آورد، عبارت از این است که شکل زندگی این ملت، قالب و معنای اسلامی پیدا کند و جهت گیری، اسلامی باشد. این نظام اسلامی دارای یک ماده اصلی بنام « و » و نیز دارای یک قالب و صورت بنام «» است. چنین نظامی که با مایه ایمان و با صورت و قالب مقررات و شریعت اسلامی، یک نظام اختصاصی استثنایی ناشناخته برای بشر مادی، اما شناخته به وسیله مسلمانانی است که با اسلام و قرآن آشنا هستند، جز در ، دیگر در طول تاریخ وجود نداشته است و امروز هم جز در اسلامی در هیچ جای جهان وجود ندارد. البته کسی امیدوار نبود که در این دوران بشود نظام اسلامی را پیاده کرد. هیچ کس تصور نمی کرد که با این همه دشمنی و مخالفت، کسی جرئت کند به سمت این راه برود، یا قدرت داشته باشد که این کار را انجام دهد؛ اما امام، این کار نشد را با قدرت ایمان و اراده و همت خود و به کمک تکیه به نفوس میلیون ها و مشتاق و عاشق انجام داد. ... ┄┅•|•⊰❁🌸〇⃟🎊❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ اما كه‌ يكي‌ از غايات‌ حكومت‌ها مي‌باشد، از مفاهيمي‌ است‌ كه‌ منشأ حكومت‌ از نظر «امام‌» را مي‌تواند بيان‌ كند. "ما موظفيم‌ را از جامعه‌ مسلمانان‌ و از حيات‌ آنان‌ دوركنيم‌ و از بين‌ ببريم‌ و باز به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ موظفيم‌ شرايط‌ اجتماعي‌ مساعدي‌ را براي‌ و با فضيلت‌ فراهم‌ سازيم‌... دراين‌ شرايط‌ اجتماعي‌ و سياسي‌ انسان‌ مؤمن‌ و متقي‌ و عادل‌ نمي‌تواند زندگي‌ كند و به‌ ايمان‌ و رفتار صالحش‌ باقي‌ بماند." البته‌ امام‌ مانند همه‌ انديشمندان‌ مكتب‌ هدايت‌ بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ كليه‌ حركات‌ سياسي‌_اجتماعي‌ در هر نظامي‌ نبايد به‌ گونه‌اي‌ باشد كه‌ آن‌ اختيار و آزادي‌ اوليه‌ تكويني‌ خدادادي‌ از ميان‌ برداشته‌ شود. كه‌ درنتيجه‌ آن‌ حيات‌ و انسانيت‌ انسان‌ به‌ خطر بيافتد بلكه‌ بايد اين‌حركات‌ به‌ گونه‌اي‌ را ساماندهي‌ نمايد كه‌ ضمن‌ بالا بردن‌توانائي‌ انسان‌ براي‌ تشكيل‌ اجتماع‌ انسانيت‌ او را نيز تقويت‌ نمايد و ازهمين‌ جا است‌ كه‌ مفهوم‌ شكل‌ مي‌گيرد. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ⃟🌿 ⃟❁┄ امام‌ را جزء حقوق‌ اوليه‌ بشري‌ مي‌داند كه‌ همه‌ انسان‌ها به‌ اين‌ حقوق‌ خود واقفند. امّا در مسائل‌ سياسي‌_اجتماعي‌ يك‌ شخص‌ تا آنجا آزاد است‌ كه‌ يا افرادي‌ را محدود ننمايد و يا به‌ حقوق‌ ديگران‌ لطمه‌اي‌ وارد ننمايد. پس‌ آزادي‌ بايد به‌ نفع‌ مسائلي‌ مانند ، ، ، و... محدود شود و هر كس‌ قسمتي‌ از آزادي‌ خود را فداي‌ بقيه‌ آزادي‌ها نمايد؛ چرا كه‌ بدون‌ چنين‌ محدوديتي‌ ايجاد ممكن‌ نخواهد بود و «چيزي‌» بايد قلمرو آزادي‌ عمل‌انسان‌ را محدود مي‌كند كه‌ آن‌ چيز است‌: "اينها آزادي‌ را درست‌ بيان‌ نمي‌كنند يا نمي‌دانند. در هر مملكتي‌ آزادي‌ در حدود قانون‌ است‌ در حدود قوانين‌ آن‌ مملكت‌ است‌. مردم‌ آزاد نيستند كه‌ قانون‌ را بشكنند. معني‌ آزادي‌ اين‌ نيست‌ كه‌ هركس‌ برخلاف‌ قوانين‌، برخلاف‌ يك‌ ملت‌، برخلاف‌ قوانين‌ ملت‌؛ هر چه‌ دلش‌ مي‌خواهد بگويد. آزادي‌ دو حدود قوانين‌ يك‌ مملكت‌ است‌. مملكت‌ ايران‌ است‌ و قوانين‌ ايران‌ است‌. در اسلام‌ اختناق نيست‌، در اسلام‌ آزادي‌ است‌. براي‌ همه‌ طبقات‌، براي‌ زن‌، براي‌ مرد، براي‌ سفيد، براي‌ سياه‌، براي‌ همه‌ ( اين‌دموكراسي‌ كه‌ ما داريم‌ دموكراسي‌ است‌). 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_ احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ يكي‌ از مهمترين‌ بخشهاي‌ انديشه‌ سياسي‌ «امام‌» كه‌ شايد دربسياري‌ از تفاسيرِ نظرات‌ امام‌ به‌ آن‌ توجه‌ كافي‌ نشده‌ بررسي‌حكومتهاي‌ بالفعل‌ و تأثير آنها در تكوين‌ خصلتها و روحيات‌ افرادتحت‌ حكومت‌ مي‌باشد. از سياق كلام‌ امام چنين‌ برمي‌آيد كه‌ حكومتها از نظر محتوائي‌به‌ دو دسته‌ تقسيم‌ مي‌شوند: حكومت‌ الهي‌ و حكومت‌ شيطاني‌.حكومتهاي‌ شيطاني‌ ميل‌ به‌ وضع‌ قوانين‌ خودساخته‌ دارند و حكومت‌الهي‌ مقيد به‌ قوانين‌ خداوند است‌. پس‌ به‌ نظر امام‌: حكومت‌ يا حكومت‌ خدا است‌ يا حكومت‌ طاغوت‌ و شكل‌ سومي‌ندارد. فرق‌ اساسي‌ حكومت‌ اسلامي‌ با حكومتهاي‌ مشروطه‌ سلطنتي‌ وجمهوري‌ در همين‌ است‌ كه‌ نمايندگان‌ مردم‌ يا شاه‌ در اينگونه‌رژيمها به‌ قانونگذاري‌ مي‌پردازند در صورتيكه‌ قدرت‌ مقننه‌ واختيار تشريع‌ در اسلام‌ به‌ خداوند متعال‌ اختصاص‌ يافته‌ است‌. شارع‌مقدس‌ اسلام‌ يگانه‌ قدرت‌ مقننه‌ است‌. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ دمكراسي‌ از جهتی به‌ دو گونه‌ تقسيم‌ مي‌شود: ذاتي‌ وشكلي‌. به‌ آن‌ گونه‌ از دمكراسي‌ گفته‌ مي‌شود كه‌ ذاتاً قانون‌ را مبتني‌ بر مي‌داند و به‌ عبارتي‌ قائل‌ به‌ «تفويض‌» است‌ كه‌ خداوند انسان‌ آفريده‌ شده‌ را به‌ حال‌ خود گذاشته‌ كه‌ هرگونه‌ انتخاب‌ و گزينشي‌ داشته‌ باشد و هيچ‌گونه‌ مجازاتي‌ براي‌ انتخاب‌هاي‌ مختلفش‌ قرار نداده‌ است‌. بنابراين‌ زندگي‌ به‌ هر صورتي‌ منوط‌ به‌رضايت‌ و خواست‌ او است‌. اين‌ شِق‌ّ از دمكراسي‌ معتقد به‌ پلوراليزم‌ ديني‌، سكولاريزم‌ دولتي‌، فردگرايي‌، نفع‌گرايي‌، عقلانيت‌ ابزاري‌ و...است‌ كه‌ انديشه‌ «امام‌» با اين‌ نوع‌ از دمكراسي‌ سازگار نيست‌.به‌ همين‌خاطر مي‌فرمايد: «اسلام‌ دمكراتيك‌ نيست‌.» شق‌ دوّم‌ِ دمكراسي‌، ، بر آزادي‌ و اختيار انسان‌ها، آزادي‌ بيان‌، مطبوعات‌، دين‌ و مذهب‌ و احزاب‌ در محدوده‌ قانون‌ و برابري‌ افراد در برابر قانون‌، مشاركت‌ اكثريت‌ مردم‌ در تعيين‌ سرنوشت‌ خويش‌، عدم‌ وجودسركوب‌ شديد، حفظ‌ حقوق‌ اقليّت‌ و... پا مي‌فشارد. امام‌ اين‌ نوع‌ دمكراسي‌ را تأييد كرده‌ و مي‌فرمايد: «در اسلام‌ دمكراسي‌ مندرج‌ است‌ و مردم‌ آزادند در اسلام‌ هم‌ در بيان‌عقايد و هم‌ در اعمال‌ مادامي‌ كه‌ توطئه‌ در كار نباشد و مسائلي‌ رامطرح‌ نكنند كه‌ نسل‌ ايران‌ را منحرف‌ كنند.» 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ با اينكه‌ امام‌ براي‌ آزادي‌ بي‌بند و بار كه‌ در زمان‌ او به‌ و يا معروف‌ بود چندان‌ ارزش‌ قائل‌نبود، چنان‌ با مخالف‌ بود و از خودكامگي‌ نفرت‌ داشت‌ كه‌هيچ‌ «ليبرالي‌» نمي‌توانست‌ از اين‌ جهت‌ با او برابري‌ كند. مفهوم‌حكومت‌ خودكامه‌ از نظر محتوي‌ در نظرش‌ چيزي‌ جز غلبه‌ روحيه‌طاغوتي‌ بر روحيه‌ الهي‌ و غلبه‌ ظلم‌ بر عدل‌ نبود ولي‌ آن‌ آزادي‌نشأت‌گرفته‌ از فطرت‌ آدمي‌ كه‌ مطابق‌ با دستورات‌ الهي‌ بود را كاملاًاعتقاد داشت‌ و هيچگاه‌ آن‌ را نفي‌ نكرد. به‌ عقيده‌ امام‌ حدّ افراط‌ از آزادي‌ است‌ كه‌جامعه‌ را به‌ تباهي‌ و فساد مي‌شكاند و «بايد همه‌ بدانيم‌ كه‌ آزادي‌ به‌شكل‌ غربي‌ آن‌ موجب‌ تباهي‌ جوانان‌ و دختران‌ و پسران‌ مي‌شود كه‌ ازنظر عقل‌ محكوم‌ است‌ و تبليغات‌ و مقالات‌ و سخنراني‌ها و كتب‌ ومجلات‌ برخلاف‌ اسلام‌ و عفت‌ عمومي‌ و مصالح‌ كشور حرام‌ است‌ وبر همه‌ ما و همه‌ مسلمانان‌ جلوگيري‌ از آنها واجب‌ است‌ و از بايد جلوگيري‌ شود». امّا اين‌ جلوگيري‌ نبايد به‌ديكتاتوري‌ بيانجامد زيرا «جلوي‌ ديكتاتوري‌ را ما مي‌خواهيم‌بگيريم‌، نمي‌خواهيم‌ ديكتاتوري‌ باشد، مي‌خواهيم‌ ضد ديكتاتوري‌باشد ضد ديكتاتوري‌ است‌ نه‌ ديكتاتوري‌» بنابراين‌ «فقيه‌مستبد نمي‌شود. فقيهي‌ كه‌ اين‌ اوصاف‌ را دارد عادل‌ است‌، عدالتي‌ كه‌غير از عدالت‌ اجتماعي‌ مصطلح‌ است‌، عدالتي‌ كه‌ يك‌ كلمه‌ دروغ‌ اورا از عدالت‌ مي‌اندازد» 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ ماهيت‌ و چگونگي‌ حكومت‌ اسلامي‌ از نظر امام‌ اینگونه است: «در اين‌ حكومت‌ قدرت‌ مقننه‌ و اختيار تشريع‌ به‌ خداوند متعال‌اختصاص‌ يافته‌ است‌. شارع‌ مقدس‌ اسلام‌ يگانه‌ قدرت‌ مقننه‌ است‌هيچكس‌ حق‌ قانونگذاري‌ ندارد و هيچ‌ قانوني‌ جز رانمي‌توان‌ به‌ اجرا گذاشت‌ به‌ همين‌ سبب‌ در حكومت‌ اسلامي‌ به‌ جاي‌مجلس‌ قانونگذاري‌ كه‌ يكي‌ از سه‌ دسته‌ حكومت‌كنندگان‌ را تشكيل‌مي‌دهد، مجلس‌ برنامه‌ريزي‌ وجود دارد كه‌ براي‌ وزارتخانه‌هاي‌مختلف‌ در پرتو احكام‌ اسلامي‌ برنامه‌ ترتيب‌ مي‌دهد و با اين‌برنامه‌ها كيفيت‌ انجام‌ خدمات‌ عمومي‌ را در سراسر كشور تعيين‌مي‌كند». «حكومت‌ اسلام‌ است‌... قانون‌ اسلام‌ يا فرمان‌ خدابر همه‌ افراد و بر دولت‌ اسلامي‌ حكومت‌ تام‌ دارد. همه‌ افراد ازرسول‌ اكرم‌ گرفته‌ تا خلفاي‌ آن‌ حضرت‌ و ساير افراد تا ابد تابع‌قانون‌ خداوند تبارك‌ و تعالي‌ كه‌ در لسان‌ قرآن‌ و نبي‌اكرم‌(ص)بيان‌ شده‌ است‌ (هستند)... در اين‌ حكومت‌ حكم‌ الهي‌ بر رئيس‌ ومرئوس‌ متبع‌ است‌». حكومت‌ اسلامي‌ يك‌ نوع‌ است‌ «مشروطه‌ ازاين‌ جهت‌ كه‌ حكومت‌كنندگان‌ در اجرا و اداره‌ مقيد به‌ يك‌مجموعه‌ شرط‌ هستند كه‌ در قرآن‌ كريم‌ و سنت‌ رسول‌اكرم‌(ص)معين‌ گشته‌ است‌. مجموعه‌ شرط‌ همان‌ احكام‌ و قوانيني‌ اسلام‌ است‌كه‌ بايد رعايت‌ و اجرا شود. از اين‌ جهت‌ حكومت‌ اسلامي‌ بر مردم‌ است‌». 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁🏴〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁ "امّا انسان‌ چه‌ نوع‌ ولايتي‌ را بپذيرد كه‌ حتي‌ اگر متضمن‌ محدوديتي‌باشد موجب‌ آزادي‌ انسان‌ است‌؟ مسلماً اين‌ ولايت‌ نبايد از طريق‌ يك‌شخص‌ همسان‌ بر انسان‌ تحميل‌ شود بلكه‌ ولايتي‌ است‌ كه‌ بايد انسان‌ باطيب‌ خاطر از جانب‌ خداي‌ خود بپذيرد. از اينرو آدمي‌ خود را با خالق‌خود هماهنگ‌ مي‌بيند بدون‌ آنكه‌ احساس‌ اجبار يا محدوديتي‌غيرمنطقي‌ نمايد. مسلماً چنين‌ ولايتي‌ از خداوند ناشي‌ مي‌شود و فردمي‌تواند خود را با آن‌ هماهنگ‌ ببيند. زيرا اين‌ ولايتي‌ است‌ كه‌ خالق‌ اوبرايش‌ قرار داده‌ است‌." پس‌ امام‌ برخلاف‌ انديشمندان‌ غربي‌ با توجه‌ به‌ اينكه‌ وظيفه‌قانونگذاري‌ و «تشريع‌» را بر عهده‌ خداوند مي‌داند به‌ كار حاكميتهاي‌انساني‌ پايان‌ مي‌دهد و قانون‌ خداوند را داور اصلي‌ اعمال‌ مردم‌مي‌داند كه‌ در همه‌ اختلافاتي‌ كه‌ احياناً ميان‌ افراد آن‌ اجتماع‌ در هرمورد بوجود آيد بر اساس‌ آن‌ اتخاذ تصميم‌ خواهد شد. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁💐〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ۲ ┄❁ به‌ عقيده‌ حضرت «امام‌» حركت‌ سياسي‌ پيامبرﷺوآله پس‌ از او بايد ادامه‌مي‌يافت‌ و در اين‌ راستا رسول‌ خدا خليفه‌اي‌ لازم‌ داشت‌ كه‌ پس‌ از وي‌ همين‌ وظيفه‌ و مقام‌ را داشته‌ باشد. يعني‌ اينكه‌ ضمن‌ بيان‌ عقايد واحكام‌ و تفسير و پاسداري‌ از مكتب‌، اجرا و تنفيذ آن‌ را نيز بر عهده‌داشته‌ باشد: «بديهي‌ است‌ ضرورت‌ اجراي‌ احكام‌ كه‌ تشكيل‌ حكومت‌ رسول‌اكرم‌ﷺوآله را لازم‌ آورده‌ منحصر و محدود به‌ زمان‌ آن‌ حضرت‌ نيست‌ وپس‌ از رحلت‌ ایشان نيز ادامه‌ دارد. طبق‌ آيه‌ شريفه‌، احكام‌ اسلام‌ محدود به‌ زمان‌ و مكاني‌ نيست‌ و تا ابد باقي‌ و لازم‌الاجراء است‌. تنها براي‌ زمان‌ رسول‌اكرم‌ﷺوآله نيامده‌ تا پس‌از آن‌ متروك‌ شود و ديگر حدود و قصاص‌ يعني‌ قانون‌ جزاي‌ اسلام‌اجرا نشود و يا انواع‌ مالياتهاي‌ مقرر گرفته‌ نشود يا دفاع‌ از سرزمين‌ وامت‌ اسلام‌ تعطيل‌ گردد. اين‌ حرف‌ كه‌ قوانين‌ اسلام‌ تعطيل‌ پذيرد يامنحصر و محدود به‌ زمان‌ و مكاني‌ است‌ برخلاف‌ ضروريات‌اعتقادي‌ اسلام‌ است‌. بنابراين‌ چون‌ اجراي‌ احكام‌ پس‌ از رسول‌اكرم‌ﷺوآله و تا ابد ضرورت‌ دارد تشكيل‌ حكومت‌ و برقراري‌ دستگاه‌ اجرا و اداره‌ ضرورت‌ مي‌يابد... بنابراين‌ به‌ضرورت‌ شرع‌ و عقل‌ آنچه‌ در دوره‌ حيات‌ رسول‌اكرم‌ ﷺوآله وزمان‌ اميرالمؤمنين‌ علي‌بن‌ ابيطالب‌ علیه‌السلام لازم‌ بوده‌ يعني‌ حكومت‌و دستگاه‌ اجرا و اداره‌ پس‌ از ايشان‌ و در زمان‌ ما لازم‌ است‌». 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ۳ ┄❁〇⃟💠❁⊱• «بنابراين‌ پيغمبر اكرم‌ كه‌ از دنيا مي‌خواست‌ تشريف‌ ببرد جانشين‌ وجانشين‌ها را تا زمان‌ غيبت‌ تعيين‌ كرد و همان‌ جانشين‌ها امام‌ امت‌ راهم‌ تعيين‌ كردند. به‌ طور كلي‌ اين‌ امت‌ را به‌ خود وانگذاشتند كه‌متحيّر باشند براي‌ آنها امام‌ تعيين‌ كردند، رهبر تعيين‌ كردند...» «تاائمه‌ هدي‌ سلام‌الله عليهم‌ بودند آنها بودند و بعد فقهاء، آنهائي‌ كه‌متعهدند. آنهائي‌ كه‌ اسلام‌ شناسند آنهائي‌ كه‌ زهد دارند، زاهد نه‌،آنهائي‌ كه‌ اعراض‌ از دنيا دارند آنهائي‌ كه‌ توجه‌ به‌ زرق‌ و برق‌ دنياندارند آنهائي‌ كه‌ دلسوزند براي‌ ملت‌ آنهائي‌ كه‌ ملت‌ را مثل‌فرزندان‌ خودشان‌ مي‌دانند، آنها را تعيين‌ كردند براي‌ پاسداري‌ ازاين‌ امت‌». بر اساس‌ اين‌ مفروضات‌، «امام‌» يكي‌ از سنجيده‌ترين‌ نظريه‌هاي‌مربوط‌ به‌ ولايت‌فقيه‌ را بدست‌ مي‌دهد. نظريه‌اي‌را درباره‌ ولايت‌فقيه‌ ارائه‌ مي‌كند كه‌ بر ولايت‌ همه‌ جانبه‌ فقيه‌ از طريق‌نصب‌ الهي‌، فعليت‌ يافتن‌ ولايت‌ با پذيرش‌ و انتخاب‌ مردم‌، حاكميت‌قانون‌ الهي‌ بر جامعه‌، آزادي‌ و استقلال‌ ملت‌ در همه‌ شئون‌ و... تأكيدمي‌ورزد. ولايت‌ فقيه‌ «امام‌» محور حاكميت‌ الهي‌ را به‌ حاكميت‌مردمي‌ پيوند مي‌زند. با اين‌ همه‌ اين‌ تركيب‌ نه‌ تنها ولايت‌ همه‌ جانبه‌اي‌را براي‌ فقيه‌ ارائه‌ مي‌كند بلكه‌ به‌ گونه‌اي‌ حاكميت‌ مردم‌ بر سرنوشت‌خويش‌ را نيز اعلام‌ مي‌نمايد. با اين‌ همه‌ اراده‌ امام‌ همواره‌ معطوف‌ به‌«ولايت‌ الهي‌» بود. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ۴ ┄❁〇⃟💠❁⊱• براي‌ فهم‌ اين‌ انديشه‌ «امام‌» كه‌ فقهاء بايد حكومت‌ كنند نخست‌ بايداين‌ نكته‌ را درست‌ فهميد كه‌ منظور وي‌ از «فقيه‌» كيست‌؟ در نظر امام فقيه‌ فردي‌ است‌ كه‌داراي‌ قدرت‌ انديشه‌ علمي‌ است‌. امّا علم‌ چيست‌؟ به‌ عقيده‌ امام‌ علم‌همان‌ معرفت‌ حقيقي‌ و خالصي‌ است‌ كه‌ با دليل‌ و برهان‌ عقلي‌ قابل‌اثبات‌ است‌. او معتقد بود كه‌ فقيه‌ بايستي‌ با بسياري‌ از علوم‌ تجربي‌ روزو حتي‌ فلسفه‌ آشنائي‌ داشته‌ باشد. در فقه‌ وظيفه‌ فقيه‌ به‌ عقيده‌ امام‌ اين‌بود كه‌ استنتاجات‌ فقهي‌ خود را با دليل‌ و برهان‌ ثابت‌ كند و از روش‌برخي‌ از پيشينيان‌ كه‌ به‌ «اخباري‌» معروف‌ شدند دوري‌ گزيند. زيرا اين‌افراد بسياري‌ از استنباطات‌ خود را مبتني‌ بر احاديثي‌ مي‌كردند كه‌ دراثر گذشت‌ زمان‌ موضوع‌ آنها تغيير يافته‌ بود. امّا آنها اينگونه‌ احاديث‌را چشم‌ بسته‌ و با قبول‌ ظواهر آنها مي‌پذيرفتند بي‌آنكه‌ نسبت‌ به‌مقتضيات‌ زمان‌ و يا تغيير موضوع‌ آنها توجه‌ داشته‌ باشند. بنابراين‌«امام‌» معتقد بود فقط‌ فردي‌ مي‌تواند عهده‌دار امور مردم‌ گردد كه‌داراي‌ قوه‌ استنباط‌ روشن‌ فقهي‌ بوده‌ و به‌ علّت‌ وضع‌ قوانين‌ تا اندازه‌اي‌واقف‌ باشد و بتواند موضوعات‌ را به‌ خوبي‌ تشخيص‌ دهد زيرا او خودرا در دايره‌ الفاظ‌ و عبارات‌ مقيّد نمي‌سازد. پس‌ تنها به‌ چنين‌ كسي‌مي‌توان‌ اعتماد كرد كه‌ مفهوم‌ و عصاره‌ قانون‌ را در هر زمان‌ طبق‌نيازها و مقتضيات‌ آن‌ زمان‌ تفسير و اجرا مي‌كند بي‌آنكه‌ كوچكترين‌لطمه‌اي‌ به‌ روح‌ و سرشت‌ معنوي‌ قانون‌ وارد گردد. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ... ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ۵ ┄❁〇⃟💠❁⊱• امّا چرا فقيه‌ بايد حكومت‌ كند؟... امام‌ در اين‌ زمينه‌ دوديدگاه‌ را مطرح‌ مي‌نمايد: ۱ـ فقيه‌ مي‌تواند به‌ تحصيل‌ معرفتي‌ نائل‌ گردد كه‌ نتيجه‌اش‌ قادركردن‌ او به‌ طرح‌ منشورها و قوانين‌ اساسي‌ جامعه‌ بر پايه‌ اصول‌وحياني‌ است‌. از اين‌ قرار ديگر لزومي‌ نخواهد داشت‌ كه‌ نوع‌بشر درگير قانونهاي‌ موقت‌، رنگارنگ‌ و ناقص‌ عقلاني‌ باشد كه‌در آنها تحصيل‌ فضيلت‌ و تعالي‌ نه‌ تنها امكان‌پذير نيست‌ كه‌ دربسياري‌ از مواقع‌ بشر را به‌ قهقرا نيز سوق‌ مي‌دهد. بنابراين‌كافي‌ است‌ كه‌ قوانين‌ الهي‌ بر اريكه‌ قدرت‌ تكيه‌ زند. بعد از آن‌بنا كردن‌ يك‌ دولت‌ خوب‌ و منطبق‌ با نيازهاي‌ مادي‌ و معنوي‌جامعه‌ كار دشواري‌ نيست‌. 2ـ مي‌توان‌ گفت‌ كه‌ امام‌ صريحاً اعتراف‌ مي‌كند كه‌ هر دولتي‌ كه‌سازمانش‌ در ولايت‌فقيه‌ تشريح‌ شود به‌ هر احتمالي‌ كه‌ فرض‌كنيم‌ صددرصد جامه‌ عمل‌ نخواهد پوشيد. امّا او معتقد است‌كه‌ «دولت‌ مطلوب‌» اگرچه‌ تحقق‌ عملي‌ نيابد ولي‌ به‌ هر حال‌براي‌ تحقق‌ آن‌ معيارهائي‌ در اختيار فقيه‌ هست‌ كه‌ راهنماي‌رفتارهاي‌ او است‌ و وي‌ در پرتو چراغي‌ كه‌ برافروخته‌ شده‌است‌ مي‌تواند راه‌ صحيح‌ را تشخيص‌ دهد و در جهت‌ آن‌حركت‌ كند. البته‌ امام‌ اين‌ عقيده‌ را نيز داشت‌ كه‌ اين‌ معرفت‌علمي‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ صاحبش‌ را فوق‌ قانون‌ قرار نمي‌دهد اگرچه‌اصول‌ و مباني‌ قانون‌ و قانونگذاري‌ را درك‌ مي‌نمايد. صاحب‌چنين‌ معرفتي‌ از افرادي‌ است‌. 📚: اندیشه سیاسی امام خمینی قدس‌سره_احمدجهان‌بزرگی ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• امام، دين و سياست را عجين مى‌ديد. دوگانه‌اش نمى‌انگاشت كه به تقارب نيازمندش بيند، بلكه روح سياست را در پيكره ديانت، مجسم مى‌ديد. از آن جمله مى‌توان سخنان ذيل را نمونه آورد: اين را كه ديانت بايد از سياست جدا باشد و علماى اسلام در امور اجتماعى و سياسى دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شايع كرده‌اند. اين را بى‌دين‌ها مى‌گويند. مگر زمان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و اله سياست از ديانت جدا بود؟ مگر در آن دوره، عده‌اى روحانى بودند و عده ديگر سياستمدار و زمامدار؟ ... اين حرف‌ها را استعمارگران و عمال سياسى آنها درست كرده‌اند تا دين را ازتصرف امور دنيا و تنظيم جامعه مسلمانان بركنار سازند و ضمنا علماى اسلام را از مردم و مبارزات راه آزادى و استقلال جدا كنند. در اين صورت، مى‌توانند بر مردم مسلط شد و ثروت‌هاى ما را غارت كنند. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• حفظ و رعايت احترام مراجع زمان، از ويژگى‌هاى بارز امام بود. درزندگى خويش، نهايت حرمت را بارها و بارها نشان داد. با آن كه در سلايق و ديدگاه‌ها، ناهمسازى‌هاى روشنى داشت، اما هيچ‌گاه زبان به بدگويى نگشاد و از احترام بزرگان راستين دين، دريغ نكرد. پس از رحلت مرحوم حكيم رحمه اللّه علیه على‌رغم برخى از اختلاف علايق و سلايق، راويان حكايت كرده‌اند: گفتم: آقا مگر امشب شب عيد غدير نيست؟ شما چراغ هم در حجره‌تان روشن نكرده‌ايد؟ امام فرمود: مى‌دانى ماكى را از دست داديم؟ ما حكيم را از دست داده‌ايم. اقلا تا يك سال نبايد احترام اين شخصيت را حفظ كرد؟! ما فرح و سرور نداريم؟ بعد از رفتن آقاى حكيم، ما خوشحالى بايد داشته باشيم؟! حضرت ايشان، نه‌تنها با مراجع، بلكه با آنان كه به اعتبار مرتبت علمى و عملى در صراط مرجعيت بودند نيز برخوردى بسيار ظريف و دقيق داشت. هتك شخصيت آنان را برنمى‌تابيد و به وجهه آنان حرمت مى‌نهاد. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• اولين بار كه كتاب تحرير الوسيله امام در نجف اشرف به چاپ رسيد، روى آن نوشته بودند: زعيم الحوزات العلميه ... اين لقب خاصى بود كه به آقاى خوئى داده مى‌شد. وقتى كه اين كتاب منتشر شد و امام آن جمله را ديدند. مسئول را خواستند. گفتند: اين كار را به دستور چه‌كسى كرده‌ايد؟ اولتيماتوم دادند كه: «اگر اين جمله را از پشت جلد برنداريد، دستور مى‌دهم تمام اين كتاب را بريزند توى دجله». بعد آنها به دست و پا افتادند. روى جلد يك آرمى زدند كه اصلا اين كلمه زعيم الحوزات العلميه خوانده نمى‌شد. امام، چنان روش و شيوه‌اى را نيز از شاگردان و هوداران خويش مى‌طلبيد. توهين به مراجع را ناروا مى‌شمرد، تندروان و آتشين مزاج‌ها را موردنكوهش قرار داد، غيبت و بدگويى از عالمان دين را، ناشايست مى‌دانست. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• امام، اصل رعايت عزت و حرمت مراجع را در نظر داشت. باور داشت كه حرمت امامزاده را بايستى متوليان آن به عهده گيرند. آن كسان كه در رتبه زعامت دينى مردمند، اگر رعايت زعيمان را نكنند، خود زبان سفلگان را به طعن و نقد خواهند گشود. به آنان ميدان عرض اندام خواهند داد. تا آن گويند و كنند كه خواهند و توانند. امام، بارها وبارها در برابر رژيم‌ها كوشيد كه موضع واحده نهاد مرجعيت را نشان دهد. ارج مراجع را در پيش آنان نمايان كند. با اين رفتار، امام مى‌دانست كه از قدر خويش نمى‌كاهد، بلكه با افزايش ابهت و حرمت نهاد مرجعيت، دستگاه دينى شيعى را قدرتمند مى‌سازد. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• در زندگى امام، ادب برخورد در برابر مراجع را مشاهده مى‌كنيم. با آن كه پاره‌اى از مراجع در همدلى و همراهى با حضرتش، دريغ ورزيدند، اما اين گونه برخوردها از موضع كريمانه و محترمانه امام نكاست. با مواضع سياسى آنان، با سعه صدر برخورد كرد. به مناسبت‌هاى معمولى، از ارسال پيام تسليت و يا برخى از آداب ديگر، رونتافت. در زبان و قلم، جمله‌اى كه از شأن آنان بكاهد و يا چنان ذهنيتى را بيافريند، ادا نكرد. اين‌همه در شرايطى بود كه‌تندروانى جز به حذف و تضعيف، زبان نمى‌گشادند، ولى بيان و منش امام، پيراسته از اين اعمال بود. گرچه قضاوت در شيوه رفتار آن مراجع، سخنى بايسته و شايسته را مى‌طلبد، اما اين مايه دقت و شيوه عمل از حضرت امام، يادگار و درس‌آموز باقى ماند و مى‌ماند. در زندگانى سياسى حضرت امام، تنها يك مرتبه برخورد صريحى با يكى از مدعيان مرجعيت صورت گرفت. گرچه در آن مورد نيز امام، در سخنرانى‌هاى عمومى، مطلبى نگفت. اما همان موضع غير علنى نيز، پس از يك دوره طولانى صبر و حوصله و متانت انجام يافت. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• در زندگانى سياسى حضرت امام، تنها يك مرتبه برخورد صريحى با يكى از مدعيان مرجعيت صورت گرفت. گرچه در آن مورد نيز امام، در سخنرانى‌هاى عمومى، مطلبى نگفت. اما همان موضع غير علنى نيز، پس از يك دوره طولانى صبر و حوصله و متانت انجام يافت. از شروع مبارزه تا پيروزى انقلاب، امام بارها و بارها از تفرقه‌افكنى و ايجاد شكاف آن شخص در نهاد مرجعيت شيعى، گلايه‌مند بود. تأسيس دار التبليغ، پاسخ تلگراف شاه و مواضع ديگر وى، موضع يكپارچه مرجعيت شيعى را در برابر رژيم پهلوى مى‌شكست، اما امام در تمامى اين وقايع، به حرمت منصب مرجعيت (و نه شخص) سكوت داشت و سكوت. با اوج‌گيرى نهضت، صف‌سازى‌ها افزون شد، پس از پيروزى انقلاب آشوب‌هاى آذربايجان، قم و ... رخ داد. در مسائل گوناگون چون رأى به جمهورى اسلامى، مجلس شورا يا خبرگان و ... به موضع‌گيرى پرداخت. امام، در تمامى اين احوال، خويشتندار بود. از گلايه‌اى مخفيانه و نه‌چندان عام، پا را فراتر ننهاد. حتى در حفظ تكريم و حرمت وى، تا آن‌جا كه ممكن بود، كوشيد. اما اصرار وى در كژروى، ادامه يافت تا آن كه با كشف نقش وى در كودتاى نافرجام، چاره‌اى جز تضييق حوزه ارتباطات وى نبود .... 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• با پديدار شدن حكومت دينى، رابطه مرجعيت و رهبرى پرسشى درخور تأمل شد. تا پيش از آن، حضور مراجع مختلف چندان مسأله‌انگيز نبود. مردمان در احكام دينى خويش، آن را كه اعلم و اصلح مى‌شناختند به مرجعيت دينى خويش برمى‌گزيدند، مقلدان با تساهل و تسامح در كنار يكديگر مى‌زيستند. احكام مراجع خويش را، مبناى زندگى عملى قرار مى‌دادند. اختلافات مراجع را در فهم فروع دين، طبيعى و معمولى مى‌انگاشتند و به دور از كشاكش و تنازع عمل دينى خويش را سامان مى‌دادند. برپايى حكومت دينى، مسئله نوى را در برابر جامعه مذهبى قرار داد. اولين سؤال، چگونگى همسازى بين فتواى رهبرى و مرجعيت دينى بود. ده‌ها مسئله اجتماعى بر مبناى فتواى رهبرى انجام شد و چه‌بسا در مواردى با پاره‌اى از فتاوى، ناهماهنگ و يا مخالف بود. زندگى اجتماعى چون عمل فردى نبود كه به راحتى اغماض شود. در نتيجه ناهمدلى‌ها و منازعات كوچك و بزرگى شكل يافت. ديدگاه حضرت امام، مبتنى بر تئورى ولايت فقيه بود. اين نظريه، توانايى آن را دارد كه اين‌گونه ناهمسازى را به حداقل برساند. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• مبتنى شدن زندگى اجتماعى بر مبناى نظر رهبرى، در عين حرمت مراجع و آزادى ابراز فتوا در حوزه‌هاى مختلف زندگى، مى‌تواند مسير جامعه دينى را مشخص و بدون مشكل كند. مطابق اين نظريه، زندگى اجتماعى را نبايد بر اساس فتاوى قرار داد، بلكه بايد بر مبناى فتواى رهبرى بچرخد و گردش كند. در غير اين صورت، نظام اجتماعى دچار اختلال تئوريك و دينى خواهد شد، زيرا با توجه به آزادى اجتهاد، وجود مراجع متعدد و اختلاف‌هاى گوناگون فتوايى، نظام اجتماعى ضربه خواهد ديد. هركسى، به راست يا دروغ، مى‌تواند مدعى آن باشد كه چون از فلان مرجع تقليد مى‌كند، فلان حكم را پذيرا نيست و يا التزام عملى به آن نشان نخواهد داد. بنابراين پذيرش اصل ، راه‌حل عملى حل اختلاف‌هاى فتوايى در مسائل اجتماعى است. ارج والاى اين اصل در ديدگاه حضرت امام، ازا بعاد مختلفى بود و شايد نكته‌اى كه گفته شد، از مهم‌ترين دستاوردهاى اصل ولايت فقيه باشد. 📚: حکومت اسلامی در اندیشه زلال امام خمینی_ جمعی از نویسندگان ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• گفتار امام مملو از عبارت «مردم» (1212 مورد) و «ملت» (1523 مورد) است و شاید به جرأت بتوان گفت کم تر فقیهی است که مانند وی، مردم را واجد نقش های اساسی و تعیین کننده دانسته و آن ها را در نظر و عمل مورد خطاب و تکریم قرار داده باشد. دفاع امام از نقش و جایگاه مردم، در دفاع ایشان از نظام «جمهوری اسلامی» و استواری آن متبلور می شود. امام خمینی کوشید پیوند بین نظام اسلامی و مردم را در قالب مذکور صیانت و تقویت نماید و به چالش با دیدگاه هایی برخیزد که اسلامیت را مغایر با جمهوریت می دانستند. از دیدگاه امام، بدون همراهی مردم امکان تحقق و استمرار حکومت اسلامی وجود ندارد و در واقع حضور مردم مقدمه ای واجب برای این منظور است. به گفته ایشان: «پشتوانه یک حکومتی ملت است. اگر یک ملتی پشتوانه  حکومت نباشد، این حکومت نمی تواند درست بشود؛ این نمی تواند برقرار باشد.» (صحیفه امام،ج11، ص459) ایشان می افزایند: "حکومت اگر حکومت ملی باشد، به دست ملت یک حکومتی وجود پیدا بکند، چون از خودشان است، اگر یک وقتی از بین برود، همه ناراحت می شوند. اگر بخواهد از بین برود، همه پشتیبان اند.» (صحیفه امام،ج7،ص510-509) 📑 بررسی نقش مردم در حکومت اسلامی، ندا آذرنگ ، عبدالله پیروزی ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan
⊰❁‌﷽❁⊱ ┄❁〇⃟💠❁⊱• یکی از مهم ترین مظاهر جمهوریت در اندیشه سیاسی امام، تأکید بر لزوم مشارکت سیاسی مردم و حق نظارت آن‌هاست. اصل مشارکت که از بنیادی‌ترین اصول اجتماعی مردم‌سالاری در نزد امام بود، حقی است مبتنی بر اعتقاد به برابری و آزادی همه قشرهای جامعه. یکی از مهم‌ترین مظاهر جمهوریت در اندیشه سیاسی امام، تأکید بر لزوم مشارکت سیاسی مردم و حق نظارت آن‌هاست. اصل مشارکت که از بنیادی‌ترین اصول اجتماعی مردم‌سالاری در نزد امام بود، حقی است مبتنی بر اعتقاد به برابری و آزادی همه قشرهای جامعه. مشارکت سیاسی در اندیشه امام، هم حق و هم تکلیف است؛ بدین بیان که از یک سو حق اولیه هر فرد است «که خودش انتخاب بکند یک چیزی را که راجع به مقدرات مملکت خودش است»(صحیفه امام،ج4،ص492) و از سویی دیگر تکلیفی شرعی برای مسلمانان است که سرنوشت سیاسی خود را تعیین کنند. بنابراین شرکت در انتخابات یک تکلیف شرعی است. بر این اساس، امام تلاش نمود جایگاه این مشارکت را در قانون اساسـی نهادینـه کند و مـردم را به حضور در صحنه های مهم سیاسی ترغیب نماید. اولین اقدام امام پس از انقلاب اسلامی برگزاری همه پرسی برای تعیین نوع نظام بود که در این همه پرسی 2 / 98% به برقراری رأی مثبت دادند. 📑 بررسی نقش مردم در حکومت اسلامی، ندا آذرنگ، عبدالله پیروزی ┄┅•|•⊰❁〇⃟💠❁⊱•|┅┄ ➣ @khadem_astan