eitaa logo
قیام امام زمان ( عج) نزدیک است ✌️
213 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
10.6هزار ویدیو
72 فایل
السلام علیک ایها القائم سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده قیام تو را انتظار میکشد... و دلهای غمدیده به امید قیام تو می تپد صحیفه مهدیه زیارت بقیة الله ارواحنا فدا در سختی‌ها #الهم عجل لولیک الفرج ارتباط با ادمین @hemati7975
مشاهده در ایتا
دانلود
توجه به  " فقرِ"  ذاتی خود مراتب فقر و طبقات فقرا : از تعاریف فقر معلوم می‌شود که فقرا دارای مراتب مختلف و طوایف گوناگون هستند که عبارتنداز :                                         1-تهیدستی کسانی که از دنیا و اسباب آن بی‌بهره‌اند که خود بر سه دسته تقسیم می‌شوند؛ آنان‌که تنها تهیدستند ولی نه تهی‌دل؛ آنان‌که هم تهیدستند و هم تهی‌دل و آنان‌که دست و دل هم ندارند. 2-داشتن و خود را مالک نپنداشتن: کسانی از دنیا و اسباب آن برخوردارند و در آن تصرف می‌کنند ولی «دنیا و اسباب آن را ملک خود ندانند»،از این‌رو آن‌چه به دست آورند، ایثار کنند و به‌خاطر آن، توقع عوضی در دنیا و آخرت ندارند. چون آن‌چه را دارند یا به دست آورند و ایثار کنند، از خود ندانند تا شایسته پاداش در دنیا یا آخرت باشند، بلکه آن را امانتی در دست خویش دانند که به اهلش رسانند.  شبلی گوید: فروترین درجه اندر فقر آن است که همه دنیا آنِ مردی باشد، به یک روز نفقه کند؛ اگر بر دل او درآید که اگر فردا را قوت باز گرفتمی بهتر بودی، اندر درویشی صادق نباشد. 3ـ هیچ کمالی را به خود نسبت دادن: کسانی که علاوه بر آن‌چه گفته شد، صفات خود را نیز ملک خویش ندانند، به همین خاطر اعمال و طاعت را اگرچه از آنان صادر شود، از خود نبینند و ملک خود ندانند و چون چیزی را از ملک خود نپندارند، طاعات را نعمت خدای متعال می‌دانند که شکر و سپاس بر آن واجب است. نعمت، بر منت می افزاید نه بر استحقاق و اینان همه‌چیز را نعمت او می دانند، بنابراین منت افزون شده است نه طلب و استحقاق عوض؛ استحقاق عوض بر مال و کار خویش و اینان مالی و کاری برای خود نمی‌شناسند، به همین خاطر چشم به عوض ندارند. 4ـ ذات خود را نیز از خود ندانستن (فقر عارفانه) :  کسانی که علاوه بر آن‌چه یاد شد، «ذات و هستی خود را از آن خود نبینند، بلکه خودی خود را از آن خود نبینند. ایشان را نه ذات بود و نه صفت؛ نه حال نه مقام»؛ نه فعل نه اثر، از دو عالم هیچ ندارند وجود خود را و خودیت خود را و هرچه از آن به «من» یا «خود» تعبیر می‌شود، جلوه‌ای از او دانند و منتی از منن سابقه او، بدون هرگونه استحقاقی و استعدادی، بلکه خود استحقاق و استعداد را نیز از او دانند. با این نگاه، دیگر نه وصفی بر ایشان می‌ماند و نه فعلی. فعل و وصف از عوارض ذات است؛ ذات که فانی شد یا فنای آن آشکار گردید، خانه از پای‌بست ویران می‌شود و دیگر نقش و ایوانی نمی‌ماند تا به خانه نسبت داده شود. در این مقام است که گفته‌اند: «الفقیر لایحتاج الی الله»،چراکه احتیاج صفت محتاج است و قائم بر ذات او؛ اینجا نه ذات است و نه صفت. به تعبیر اهل حکمت، وجود ممکن، عین فقر است نه شئ فقیر؛ فقر عین ذات اوست. به همین خاطر است که عین روسیاهی است که فرمودند: «الفقر سواد الوجه فی الدارین». بی‌عنایات او هیچیم هیچ. هیچْ چیزی نیست تا وصفی یا فعلی را بتوان بدو نسبت داد.حدیث شریف «الفقر فخری»، اشاره به همین معناست. از ابن جلا پرسیدند: که مرد مستحق اسم فقر کی گردد؟ گفت: آن‌گه که از وی هیچ بقیت نماند. گفتم این چگونه بود؟ گفت: چون او را نبود او را بود؛ «اذا کان له فلیس له و اذا لم یکن له، فهو له»؛هرگاه فقر برای کسی باشد، چون کسی هست که فقر وصف او گشته است و این با حقیقت فقر سازگار نباشد؛ فقر آن‌گاه حقیقی باشد که فقیری در میان نباشد. ادامه دارد... 🌴گوهر معرفت 🌴
فقر و بلا : در وادى محبت اولين قدمى كه برداشته مى شود، در بيابان فقر و بلاست. اگر قلب سليم در محبت مى خواهى، بايد سينهاى بلا كش داشته باشى. او مى خواهد كه تو را به خودش معتاد كند، لذا بلاهاى رنگارنگى را بر سرت نازل مى كند، تا هيچ خيالى جز او نداشته باشى و تنها سراغ خانه او را بگيرى. هيچ چيز هم مانند بلا، انسان را در برابر معشوق ذليل نمى كند. معشوق ما كه مقام كبريايى دارد، كاسه دوستانش را از بلا پر مى كند، تا از عشق زود گذر به مقام محبت حقيقى صعود كنند و يقين داشته باشند كه بلا از عسل براى جان شيرينتر است. گلستان کشمیری 🌴گوهر معرفت 🌴
توجه به  " فقرِ"  ذاتی خود ادامه. . فقرا بر  سه طبقه اند: 1- برخی مالک چیزی نبوده و در ظاهر و باطن از کسی چیزی نخواهند و از کسی انتظار چیزی هم ندارند و چنانچه به آن ها اعطا شود نپذیرند. ابوعبدالله بن جلا در جواب سوال از حقیقت فقر گوید:«بر دنیا آستین بیفشانی و بگویی پروردگارم خداست.» 2- برخی دیگر مالک چیزی نبوده و از کسی چیزی نخواهند ولی چون چیزی بدون درخواست به آنها عطا گردد، بپذیرند. از جنید نقل شده است که:« علامت فقیر صادق این است که تقاضا نکند و احسان نخواهد ولی چون به او احسان شود آن را بپذیرد.» 3- برخی دیگر از فقرا مالک چیزی نیستند و چون نیازمند شوند به بعضی از دوستان که با شادی ایشان شاد گردند روی آورند.   جریری:«نداشته طلب نشود،مگر آنکه داشته ای از دست برود.» طرز تلقی و بینش محوری در حیات عارفانه را فقر تشکیل می دهد. در قرآن مجید(سوره فاطر،آیه 15) فقر انسانی در پیشگاه خداوندمتعال باغنای الهی مقابل هم قرارداده شده است وهمین نیزیکی از ریشه های مفهوم فقر نزد عارفان را به وجود می آورد. درحقیقت اسامی عمده ای که درمغرب زمین عرفارا بدان نامها شناخته اند - هرچند که غالباً تصاویر مخدوشی از این اسامی در ذهن خوانندگان نقش بسته است- یکی«فقیر»ودیگری«درویش»است.فقریکی از اوصاف پیامبر اسلام(ص)بود که به حسب روایاتی که به ما رسیده فرمودند:«فقری فخری»(فقر من مایه افتخارمن است). داستانهای زیادی درباره فقرو بی چیزی اهل بیت و اعضای خانواده ایشان برسر زبانهاست. عارفان فقر ظاهری را یکی از مقامات لازم در شروع طریقت دانسته کوشش می کردند حتی المقدور هرچه بیشتر آن را حفظ کنند که غالبا در آخر عمر چنین می زیستند. دلیلی در دست نیست تا در اصالت داستانهای برجسته ای که پیرامون فقر و ناداری کامل بعضی عرفای بزرگ گفته می شود شک نماییم. حصیری که عرفا روی آن می خوابیدندو غالبا هم تنها مایملک ایشان بود در اشعار متاخرپارسی سمبل ثروت معنوی گردید چرا که مالک خود را مرتبه ای بالاتر از حضرت سلیمان بر تخت سلطنت خویش می بخشید:       هـرکه را بایـد نـوشـتن نـسخه آداب فـقر صفحه تن را زنـقـش بـوریا مـسطر کند فقری که به زبان معنوی تفسیر شده باشد به معنای فقدان میل و آرزوی تملک هرگونه ثروت و سرمایه ای است که از جمله فقدان میل به مالک شدن برکات اخروی را نیز شامل می شود. از جنبه -های گوناگون فقرحقیقی یکی هم این است فرد عارف نباید از هیچ کس چیزی درخواست کند خواجه عبدالله انصاری که به شدت نیز فقیربود هرگز از دوستان ثروتمند خویش حتی یک پتو هم درخواست نکرداگرچه می دانست که آنها به شدت علاقه مندند که چیزی به وی بدهند،چون که می گفت:«چرا ایشان خود ندانند که من هیچ ندارم و از هیچ کسی چیزی نخواهم» از این روی که درخواست کردن به معنی اعتماد کردن بر مخلوق بود و دریافت کردن چیزی نیز بار شکر سپاس را بر گردن سائل می گذاشت،باری که بسیار سنگین ودست وپاگیر تلقی می شد. اگر کسی دیگر هیچ آرزویی برای خوددر این دنیاو آن دنیا نداشته باشد در آن صورت است که میتوان او را یک فقیر واقعی نامید. مالک بودن برهرچیز به معنای تحت تملک آن چیز قرار داشتن است دنیا کسانی را که مالک پاره ای از متعلقات آن هستند اسیروبنده خود می سازد در حالی که فقیر حقیقی کسی است که چیزی را صاحب نیست ودرنتیجه چیزی هم اورادرتصاحب خویش ندارد. چنین شخصی تنها به خدا احتیاج دارد و بس. 🌴گوهر معرفت 🌴
069.mp3
6.5M
🌹نوای آسمانی🌹 ✅سوره مبارکه حاقه 😊لذت ببرید 🌺تلاوت نور 🌺
CQACAgQAAx0CRuVpqwACMelhi1gLX3fbhdlJeUa9FEP2F9NlNgAC6ggAAhRUiVBVWjXF90uJ0iIE.mp3
7.15M
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان. الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ستایش خداوندی را سزا است که پروردگار جهانیان است. 🎵 تلاوت زیبا و دلنشین سوره های مبارکه فاتحه، اخلاص، فلق، ناس، كافرون، نصر و مسد با صدای استاد محمد صدیق منشاوی همراه با تکرار کودکان 🌺تلاوت نور 🌺
067 (1).mp3
7.3M
🌹نوای آسمانی ❤️سوره مبارکه مُلک 🌺تلاوت نور 🌺