eitaa logo
"خادمین سرزمین ملائک"
4.4هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
37 فایل
پـدرم گـفـت اگـر خادم ایـن خانہ شـوی🍂 همہ ے،زنـدگـےوآخـرتت تضـمـین است(💚) اینجــا از خـــادمــۍ تاشهــادت،فاصله اے نــیست! ادمین @ya_mahdi65
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌹 . جنازه‌مرا‌بر‌روی‌مین‌ها‌بیاندازید تا‌منافقین‌فڪر‌نڪنند ما‌در‌راه‌خدا‌از‌جنازه‌مان‌دریغ‌داریم به‌دامادیِ‌دو‌ماهه‌من‌نگریید دامادیِ‌بزرگـے‌در‌پیش‌داریم. "شهید‌غلامعلی‌پیچڪ" . 🕊🌹 @khadem_koolehbar
🌹🕊 خداحافظ دنیا! تو را با تمام زرق و برقت برای رضای خدا ترک میکنم! اینجا؛ دار فانی است مقصد ما؛ .... دست نوشته: • • @khadem_koolehbar
🌱🍃 وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ هميشه موقع‌های «حُزن» برای من دنيا تنگ و تيره شده، از انس افتاده و ترسناک شده. حزن، دقيقا موقعی بوده كه مطمئن شده‌ام جهان نمی‌تواند اينی باشد كه دارم زندگی‌اش می‌كنم. هرچه حزن متراكم‌تر شد، مؤمن‌تر شده‌ام. ايمان به ادامه‌ای، به خلودی كه توی آن حزن نباشد. دلهرهٔ چندلايه. كتابْ ورق می‌زنم و آيه‌ها تصديقم می‌كنند. به كه وارد شديد، خواهيد گفت: «خدا را شكر كه حزن‌ها براي هميشه تمام شدند.»
. گفتید و وسط دل مشغولی های روزمره، فکر خواب و روزمرگی‌بچه، شام و ظرف های نشسته اش، هوا و سرمای بدش، همسر و مشکلات زندگی ... بردینم به ✨... به یک خاطره دور؛ روزی که رها شدم و با مفاهیم جدیدی آشنا شدم ... تو خانواده و محیط و زمونه ای بزرگ شدم که جهاد و جنگ و شهادت برام غریبه نبود اما وقتی پا در اون سفر گذاشتم فهمیدم چه چیزا که نمیدونستم! اولین بار بود کسی گفت برام دعا کنید و فهمیدم دعایش شهادت است! حدود ۱۶ سال پیش از این بود و خبری از سوریه و داعش و شهید مدافع حرم نبود! خبری از فتنه داخلی و شهید مدافع وطن نبود! پس این حرف و این آرزو و این دعا، خیلی برایم عجیب بود. ولی این اولین بار نبود که دچار چنین سوالی میشوم و کمی بعد جوابش رو میگیرم ۱۵ سال قبل از آنهم تجربه کرده بودم... هنگامی که انتهای مجموعه روایت فتح ، آهنگران میگفت اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت باز باز راست.... و من آن کودکی ۷ ساله بودم که مبهوت میماندم چطور ممکن است؟! دو سه سال است جنگ تمام شده و دیگر کسی شهید نخواهد شد! چه کودک بودم آن زمان! و نمیدانستم شهادت تنها جان دادن هنگام حمله دشمن به کشورت نیست... و دیگر هرگز چنین نخواهد بود چراکه دیگر هرگز دشمنی جرات رویایی با ایران رو نخواهد داشت ... اما چیزی نگذشت که خبر دادن آن راوی برنامه دوست داشتنی من در شب های جمعه شده است! عجب! پس باز هم میتوان شهید شد؟! ... حالا سالها میگذشت و من دانشجو داخل کانال هایی قدم میزدم که تصویر مبهمی از آنها در خاطرم مانده، آن زمان گوشی دوربین دار نداشتم و هیچ عکسی از آن اولین ندارم حافظه ضعیفی هم دارم و خاطره ها برایم مبهمند، تنها یک حس هست! چیزی که در آن منطقه و کل آن سفر جریان داشت مثل روحی که ما را در برگرفته بود و من نمیتوانم کلمات رو آنچنان در بند کشم که تغییرم رو پس از آن سفر بازگو کنم... فقط آنکه پس از آن همیشه در جستجوی کسانی بودم که الگو و پیشانی حرکتشان ، آن میزبانان ناپیدای آن سفر باشن... فقط آنکه نظرشان رو به خودم عمیقا حس میکردم و انگار جوشنی برتنم کردند که پس از آن بسیار حافظم بود و بعدها دستم رو گرفتن و در مسیری قرار دادند سراسر خیر.... امشب حس بهشتی ام رو یادم آوردید به رخم کشیدید که چه قول ها داده بودم! که چه هدفها داشتم! که چه ستاره هایی من را به این نقطه رساندند و همیشه راه نشانم دادند❤️ ••••💌 @khadem_koolehbar